جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مرگ خالق فوتبال مدرن/میشل نظریه پرداز اول بود


او مردی بود كه هلند و آژاكس را صاحب فوتبال انقلابی و چشم نواز و مدرن شان در اواخر دهه ۱۹۶۰و طی دهه ۱۹۷۰ كرد و امواج آن با هدایت وی جام ملت های اروپا ۸۸ را نیز فتح كرد و آن را ضمیمه مقام نایب قهرمانی جام جهانی ۱۹۷۴ ساخت. میشل كه آژاكس را چهار بار قهرمان لیگ هلند و یك مرتبه فاتح جام قهرمانی باشگاه های اروپا (۱۹۷۱) كرد و بارسلونا را نیز در سال ۱۹۷۴ به مقام قهرمانی لالیگا رساند، مردی بود كه به فوتبال معانی و مفهوم تازه ای بخشید. «فوتبال او»، فوتبالی بود كه در آن هیچكس پست ثابتی نداشت و در یك سیستم شناور، همه بازیكنان هر كار لازمی را در هر نقطه زمین انجام می دادند. مدافع حمله می كرد و مهاجم به دفاع می پرداخت و لفظ شناور از همین جا باب شد. شاگردان مستعد او كه فراوان بودند، حالا هركدام برای خود یك مربی مجرب همچون میشل و صاحب نظر در ورزش فوتبال هستند و از آن جمله اند: یوهان كرویف كه مظهر، نماد و كاپیتان تیم هلند با رهبری او طی دهه ۱۹۷۰ بود و همچنین یوهان نیكنس، آری هان، رودی كرول، جانی رپ، برادران مورن (جری و ارنولد) و سپس یك نسل جلوتر رود گولیت، فرانك رایكارد و ماركو فان باستن. شاید یافتن كاراكتر «نظریه پرداز اول فوتبال» كه فیفا هم او را در سال ۱۹۹۹ به عنوان مربی برتر قرن (بیستم) برگزید، از لابه لای كلام برخی از شاگردان فوق جذاب تر و مناسب تر باشد.
*یوهان كرویف (مربی سابق بارسلونا): ما یك چهره بزرگ ملی را از دست دادیم و اگر از دیدگاه شخصی من بخواهید، رینوس كسی بود كه به من فوتبال را یاد داد. من همیشه قوه و استعداد خاص رهبری او را می ستودم. به راحتی و صراحت می شد ایده ها و خواست او را یافت و هرگاه ابهامی وجود داشت، او آنقدر حرفش را تكرار می كرد تا كار مفهوم شود. فقط وقتی كار ردیف می شد و روی غلتك می افتاد، او آرام می گرفت و به شاگردانش مجالی برای تنفس می داد. چه به عنوان یك بازیكن و چه در هیئت یك مربی، هیچكس به اندازه او نظر مرا جلب نكرد. جای خالی او را به شدت احساس خواهم كرد و اگر فوتبال هلند وجود دارد و مطرح است، هنوز به خاطر اوست. او و شاگردانش ارتباطی بیش از یك مربی و بازیكن داشتند و او برای آنها مثل یك پدر بود.
*ماركو فان باستن (مربی فعلی هلند): او پدر فوتبال مدرن و راهنمای اول فوتبال هلند بود و من در گذشت او را ضایعه ای بزرگ برای این ورزش می دانم. او هرچه را كه یك مربی كامل باید داشته باشد، صاحب بود و من هیچكس را نمی بینم كه بتواند جای او را پر كند. وقتی او در اردوی هلند می ایستاد همه ما احساس می كردیم كه توان لازم را برای پیكار با هر رقیبی داریم. لفظ مربی برای توصیف او كوچك است.
*مارتین یول (مربی هلندی تاتنهام كه البته به طور مستقیم شاگرد میشل نبوده است): در یك كلام به شما بگویم، بزرگ ترین مربی دنیا از میان ما رفت، شیوه های بازی او خیره كننده بود. او یك سوئیپر مثل آری هان را برداشت و برد و در هافبك راست قرار داد و از او حركت به سمت جلو و استقرار در نوك حمله در لحظات تهاجم را خواست و از كرویف كه نوك حمله كاذب بود می خواست كه عقب بنشیند و پاس در عمق بدهد، دو مدافع كنار او (سوربیه و كرول) «گوش »های تهاجمی می شدند و دو مدافع وسط آژاكس (شوارتزن بك و هولشوف) در یك چشم به هم زدن به نوك حمله می رفتند و گل می زدند. ۹۰ دقیقه به تماشای بازی تیم او می نشستید و نمی فهمیدید چه كسی چكاره است. هر كس به هر مكانی می رفت و وظیفه داشت كه به هر كار تدافعی و تهاجمی ممكنی بپردازد. برای او فوتبال یك بازی بی حد و مرز بود و بی معنی بود كه یك نفر فقط یك پست و یك وظیفه را برای خود قائل باشد. آن همه در آژاكس و تیم ملی هلند می گشتید، چیزی به اسم سانترفوروارد در آنها پیدا نمی كردید، زیرا همه سانترفوروارد بودند. بله، فوتبال چنین مرد متفاوتی را از دست داده است.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید