چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مکانیسم های دفاعی مدیران در برابر اشتباهات و خطاها


در غالب موارد خط مشی مسأله مدار، گرایش سالم تری است، اما متأسفانه در چند سال اخیر خط مشی هیجان مدار و عدم استفاده از روش مسأله مداری در بین مسئولان جامعه برای پاسخگویی به مردم در زمینه اتفاقات و رویدادهای حادث شده شیوع فراوانی یافته است. برخی از آنان به هنگام مصاحبه های تلویزیونی، رادیویی و مطبوعاتی چنان غرق در استفاده از روش هیجان مدار و مكانیسم های دفاعی می شوند كه گویا فقط و فقط قصد توجیه خود و پاك نمودن اصل قضیه و رویدادهای حادث شده را دارند. در این مقاله سعی شده كه توجه خوانندگان عزیز را به تعریف مكانیسم دفاعی و انواع مورد استفاده آن توسط مدیران جلب نماییم.
هر انسانی در برابر اشتباهات و خطاهای خود دچار اضطراب و احساس گناه می شود، لذا برای كاهش اضطراب و احساس گناه خود متوسل به شیوه های هیجان مداری می شود كه یكی از آن شیوه ها مكانیسم های دفاعی می باشد. فروید روانكاو مطرح قرن بیستم، نخستین بار اصطلاح مكانیسم های دفاعی را برای فرایندهای ناهشیاری كه واقعیت را تحریف می كنند تا آدمی را در برابر اضطراب محافظت كنند، به كار برد. این مكانیسم ها، تغییری را در وضع عینی خطر و اضطراب ایجاد نمی كنند بلكه فقط شیوه ادراك یا اندیشه آدمی را درباره آن عوض می كنند. به این ترتیب در همه مكانیسم های دفاعی عنصری از خودفریبی در كار است. در این شیوه، شخص به جای درگیری مستقیم با مسأله ای كه اضطراب زا ست، می كوشد تا از راه های گوناگون از احساس اضطراب خود بكاهد. همین رویكرد سبب شده است كه برخی از مسئولین در خواب و فراموشی عمیقی فرو روند كه نتیجه آن تكرار حوادث و رویدادهای مشابه و همانند در سطح جامعه می باشد كه نمونه های آن بسیار فراوان و واضح است، مثل انواع تصادفات جاده ای، سوانح، تخلفات، جرایم و...
چندین گونه مكانیسم دفاعی مطرح شده است، اما در این مقاله چند نمونه از آنها كه بیشترین كاربرد توسط مدیران كشورمان به صورت مرحله ای و تكراری دارند را ذكر می كنیم:
۱- انكار: هنگامی كه یك واقعیت بیرونی بیش از آن ناگوار است كه آدمی نتواند با آن رودررو شود در آن صورت وی ممكن است وجود آن را انكار كند. گاه ممكن است انكار یك واقعیت بهتر از رودررو شدن با آن باشد. به عنوان مثال وقتی حادثه ای در سطح كشورمان اتفاق می افتد، گاهی ابتدایی ترین واكنش مسئولین، انكار حادثه اتفاق افتاده است و بسیاری از آنان منكر حادثه رخ داده شده می شوند تا این كه فشار رسانه های جمعی و مطبوعات پرده از راز برمی دارد. یكی دیگر از واكنش های شایع مسئولین در برخورد با یك حادثه، عدم گفت و گو و صحبت مطبوعاتی درباره رویداد اتفاق افتاده می باشد كه این موضوع دربردارنده مفهوم مكانیسم انكار در بین آنان می باشد.
۲- دلیل تراشی: پس از فشارهای مطبوعاتی و رسانه های جمعی، دومین مكانیسم دفاعی با مصاحبه های مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی مسئولین شروع به نمود می كند و آن مكانیسم دلیل تراشی است. در این نوع مكانیسم دفاعی، آدمی رفتار و كردار خود را به انگیز ه ای جامعه پسند یا منطقی منسوب می كند تا چنین به نظر آید كه واقعاً هم درست رفتار كرده است است و مرگ جمعی از انسان ها به عنوان مثال اتفاق عجیب و غریبی نیست و امری كاملاً طبیعی است. مسئولین به دو دلیل از این مكانیسم استفاده می نمایند: ۱- سرخوردگی، احساس گناه و اضطراب خود را در زمینه قصور و كوتاهی شان در جریان اتفاق رخ داده كم نمایند، ۲- برای رفتار و اعمال خود، انگیزه های پذیرفتنی را مطرح نمایند. به عنوان مثال، وقتی یك سانحه هوایی اتفاق می افتد، مسئول سازمان مربوطه، به جای بیان علت واقعی حادثه كه همان كوتاهی و عدم توجه آن سازمان به معیارهای صحیح و فنی خرید هواپیماهای استاندارد می باشد، آن قدر در بین مصاحبه های خود دلیل تراشی می كند و دلایل نامربوط ذكر می كند كه اصل قضیه فراموش می شود، انگار كه حفظ جایگاه و سمت شغلی مهمتر از جان انسان های بی گناه و آرزومند است.
۳- فلسفه بافی: در عین حال كه مسئول پاسخگو دلیل تراشی می كند، مكانیسم دفاعی دیگری به نام فلسفه بافی یا اندیشه ورزی كه رابطه نزدیكی با دلیل تراشی دارد، مداخله می نماید. فلسفه بافی، استفاده مفرط از فرایندهای عقلانی و انتزاعی جهت مبرا نمودن نقش خود در اتفاق حادث شده می باشد. با استفاده از این مكانیسم دفاعی مسئولین جامعه سعی دارند نقش خود را در اتفاق رخ داده كاهش و علت آن را عواملی غیر از سازمان بدانند كه خود مسئول آن هستند.
۴- فرافكنی: در كنار استفاده از مكانیسم فلسفه بافی، مسئولین عملاً نوع دیگری از مكانیسم دفاعی با عنوان مكانیسم فرافكنی را به كار می برند. در همه ما ویژگی ها و صفات ناخوشایندی وجود دارد كه آنها را حتی از خودمان كتمان می كنیم. به وسیله فرافكنی كه یك مكانیسم دفاعی ناهشیار است ما این ویژگی های ناخوشایند را در شكل اغراق آمیزی به دیگران نسبت می دهیم تا به وجود آنها در خودمان اعتراف نكنیم. مسئول پاسخگو كه در حال جوابگویی می باشد برای این كه بار تقصیرات و اشتباهات خود را كم كند، بخش اعظمی از علت حادثه پیش آ مده را به گردن سازمان یا سازمان های دیگری می اندازد تا از این راه دید منفی اذهان عمومی نسبت به خود را كاهش دهد و در این راه از جملاتی كه هیجانات و عواطف مخاطبین را درگیر نمایند استفاده زیادی می نماید.
۵- واپس رانی: آخرین مكانیسم دفاعی كه در توجیه حوادث این چند ساله اخیر كشورمان زیاد دیده می شود و عامل اصلی تكرار حوادث و رویدادهای مشابه هم می باشد، واپس رانی حادثه و رویداد مورد بحث می باشد. در این نوع مكانیسم دفاعی تكانه ها یا خاطره هایی كه تهدید سختی دربردارند از میدان كار و كوشش یا حوزه هشیار آگاهی آدمی بیرون رانده می شوند و گویا فراموشی بزرگترین نعمتی است كه خداوند به برخی از مسئولین ما عطا نموده است، چرا كه از این راه احساس گناه خود را در قبال مسئولیت عظیمی كه بر دوش مردم دارند به ورطه فراموشی می سپارند. به عنوان مثال، وقتی حادثه ای اتفاق می افتد كه مشابه آن نیز چند سال پیش تكرار شده است و در ذهن عوام این پرسش نیز شكل می گیرد كه چند سال پیش هم مشابه این اتفاق را داشته ایم، پس چرا مسئولین اقدامی را در این زمینه به عمل نیاورده اند و وقتی مجری یا خبرنگار هم به آقای مسئول این قضیه را یادآور می شود، وی در پاسخ می گوید در آن موقع شخص دیگری مسئول بوده، بنده در جای دیگر بودم و مكانیسم دلیل تراشی و فلسفه بافی ایشان شروع به نمود می نماید.... مثال آشكاری كه می تواند تمامی مكانیسم های اشاره را تحت شعاع قرار دهد، گران شدن میوه در روزهای آغازین سال نو می باشد، آنقدر مسئولین محترم از این نوع مكانیسم ها استفاده نمودند كه مشخص نشد مقصر اصلی گران شدن میوه چه كسی و چه سازمانی می باشد. البته مكانیسم های دفاعی دیگری هم وجود دارند كه از حوصله این بحث خارج می باشد.
در پایان می توان گفت همه ما گاه به گاه مكانیسم های دفاعی را به كار می بریم: در برابر شكست ها و خطاها دست به دلیل تراشی می زنیم وگرنه احساس ناامیدی دامن گیرمان می شود و رفتار و كردارمان را با فلسفه بافی توجیه می كنیم تا خودمان را سرزنش نكنیم. این تدابیر ما را سرپا نگه می دارند تا راه حل بهتری برای حل تعارض هایمان پیدا كنیم به همین ترتیب واپس رانی نیز آدمی را تا وقتی راه حلی برای مشكل خود بیابد از اضطراب می رهاند. اما مكانیسم های دفاعی می توانند به طور موقت ما و مسئولین را آرام كنند و در اكثر موارد به تحریف واقعیت منجر می شوند و از این راه جریان حل خود مسأله اخلال ایجاد می كنند. مدیری كه به مكانیسم های دفاعی اتكا پیدا می كند هیچ گاه شیوه های كارآمدتری برای كنار آمدن با مشكلات و مسائل پیش آمده را به كار نمی گیرد و وضعیت تكراری را به وجود می آورد كه شاهد آن هستیم، مثل حوادث مكرر و مشابه خودرویی، جاده ای، جرایم و... و در نهایت با جامعه ای مواجه خواهیم شد كه اكثر مدیران و افراد آن فقط به فكر حفظ جایگاه شغلی خود بدون توجه به حل مسائل و مشكلات از طریق شیوه های مسأله مدار و كارآمد هستند.
منبع : روزنامه کیهان