معجزات یک دندان خرگوشی

او رونالدو لوئیس نازاریوده‌لیما است. کسی که بدون تردید بزرگترین اعجوبه فوتبال یک دهه اخیر فوتبال دنیا محسوب می‌شود. در وصف جوانک محله ”سوشال راموس“ نکات بسیاری گفته شده و آنچه در پی می‌آید، تکرار دیگری است به شرح احوال وی!
تولد: ۲۲ سپتامبر ۱۹۷۶
محل تولد: ریودوژانیرو
وزن: ۷۷ کلیوگرم
قد: یک مترو ۸۳ سانتی‌متر
لقب: مریخی، پدیده
وضعیت تأهل: او تاکنون ۳ همسر اختیار کرده و تنها فرزندش یعنی ”رونالد“ حاصل ازدواج دوم وی با ملینه دومینگوئز است.
اولین گل ملی: ۲۳ مارس ۱۹۹۴ مقابل آرژانتین
افتخارات: برنده کفش طلای اروپا در فصل ۱۹۹۷ (اینترمیلان) و در فصل ۲۰۰۲ (رئال‌مادرید)، قهرمان جام‌جهانی (۱۹۹۴ و ۲۰۰۲) همراه با تیم ملی برزیل، آقای گل جام‌جهانی (۲۰۰۲)، فاتح جام ملت‌های آمریکای جنوبی در سال‌های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۹ همراه با تیم ملی برزیل، قهرمان جام بین قاره‌ای در سال ۲۰۰۲ همراه با رئال‌مادرید، قهرمان جام‌ در جام در سال ۱۹۹۷ با بارسلونا، قهرمان جام یوفا در فصل ۱۹۹۸ همراه با اینتر، فاتح لالیگا در فصل ۲۰۰۳ با رئال مادرید، آقای گل هلند در فصل ۱۹۹۵ (آیندهوون) و در فصل ۹۷ (بارسلونا) و در فصل ۲۰۰۴ (رئال‌مادرید)، فاتح جام جذفی هلند در سال ۱۹۹۶ همراه با آیندهوون، قهرمان جام پادشاهی اسپانیا در فصل ۱۹۹۷ با بارسلونا.
رونالدو مانند اکثر برزیلی‌ها فوتبال خود را در کوچه و محلات و با کمترین امکانات آموخت. پدر و مادر وی در قطعهٔ زمین خود به سختی کار می‌کردند تا معیشت روزانه خود را تأمین کنند. هنگامی که پدر و مادر وی در گرمای ظهر ریودوژانیرو عرق می‌ریختند، رونالدوی بی‌خیال با توپ سرگرم بود و ظاهراً توجهی به پدر و مادر و خانواده پرشمار خود نداشت. والدین رونالدو پس از مدتی نصیحت، از او ناامید شدند و دیگر هرگز کارهای وی را پیگیری نکردند. عده‌ای از اهالی فن معتقد هستند همین بی‌توجهی خانواده، سبب‌ساز آزادی بیش از حد رونالدو شده و زمینه بعدی کجروی وی را به‌وجود آورد.
به هر حال رونالدو، رؤیائی جزء فوتبالیست شدن نداشت و همین علاقه به وی کمک کرد مشکلات و موانع را به راحتی پشت سر بگذارد. رونالدوی نوجوان پس از اتمام هنرهای خیابانی برای پرواز، راهی مدرسه فوتبال سوشال راموس شد. این باشگاه آن زمان در امر استعدادپروری شهره خاص و عام بود. رونالدو در جو جدید احساس آرامش می‌نمود. وی در تمرینات تیم چنان کولاک کرد که مربی مجبور شد دستور آتش‌بس را صادر کند چرا که رونالدو به‌محض تصاحب توپ، با قدرت، هم‌تیمی‌هایش را کنار زده و توپ را به تور دروازه می‌چسباند. او چنین شگردی را در بازی‌های کوچه و محلات آموخته بود. درخشش رونالدو، عمر حضورش در سوشال راموس را خیلی زود پایان داد. باشگاه بزرگ کروزیرو اعجوبه جدید را می‌خواست.
کروزیرو، پَر پرواز
رونالدو آن چنان که باید، تمرین نداشت، اما از هر جهت آمادگی و اعتماد به‌نفس خود را حفظ کرده بود. او برای آنکه نشان دهد از تمام بازیکنان برتر است، در اولین روز تمرین، تمام حاضران را دریبل زد. شیرین‌کاری وی مورد توجه مربی قرار گرفت و او بود که اولین زمینه را برای پیشرفت سریع رونالدو به‌وجود آورد.به‌طور دقیق، رونی ۱۶ سال داشت و برای اولین بار با لباس کروزیرو حضور در لیگ پرهیجان برزیل را تجربه کرد. در آن زمان همگان از زوج مخوف روماریو و به‌به‌تو صحبت می‌کردند و به‌طور طبیعی رونالدوی نوجوان مورد توجه قرار نداشت.بزرگان فوتبال برزیل هنگام جوانی اشتباهات بزرگی مرتکب شدند، اما این یکی با بقیه فرق داشت. او تقریباً در هر بازی که به میدان می‌رفت گلزنی می‌کرد. کار به‌جائی رسید که همگان یک خرافه را باور کردند: اگر رونالدو به زمین بیاید، کروزیرو گل می‌زند در غیر این صورت شکست می‌خورد. او در اولین فصل حضورش ۱۲ گل به ثمر رساند. درخشش رونالدو به حدی خیره‌کننده بود که کارلوس آلبرتو پریه‌یرا سرمربی وقت تیم ملی برزیل تصمیم گرفت وی را به جام‌جهانی ببرد. رونالدو می‌دانست که در حضور روماریو و به‌به‌تو بیشتر شبیه توریست‌ها است ولی حضور در ینگه دنیا علاوه بر تجربه‌آموزی نزد بزرگان، امکانات تفریحی مناسبی برای نوجوان جنجالی برزیل در پی داشت! رونی حتی بدون یک دقیقه حضور در میدان، جام‌جهانی را بالای سر برد. تبلیغات وسیع مطبوعات برزیل مبنی بر کشف شدن یک پله جدید، بی‌ثمر نماند.
چشم باشگاه‌های مطرح اروپائی در پی رونالدو بود. برخی از آنها پدیده را جدی نگرفتند اما باشگاه بزرگی مانند آیندهوون عادت نداشت نوجوانان مستعد آمریکای‌جنوبی را به حال خودشان واگذارد. اولین کوشش آنها و سایر تیم‌ها نافرجام ماند اما پس از مدتی اوضاع تغییر یافت. آیندهوون با مبلغ ناچیزی رونالدو را از چنگ کروزیرو خارج کرد. آنها پیش از این ستاره بزرگی چون روماریو را به اوج رسانده بودند و حالا نوبت رونالدو بود. رونی طی اولین فصل حضورش (۱۹۹۵) تاریخ را تکان داد. او ۳۲ بار با پیراهن آیندهوون راهی میادین شد و ۳۰ گل به ثمر رساند. میانگین گل وی، برای جوانی ۱۸ ساله غیرقابل باور بود. از اواسط آن فصل، تصویر و خبرهای سلطان آینده فوتبال دنیا زینت‌بخش صفحات روزنامه‌های مختلف جهان شد.رونالدو با آن موهای کوتاه مجعد خود به یکباره پول فراوانی کسب کرد. او با این پول توانائی خرید چیزهائی را به‌‌دست آورد که زمانی در آرزوی آنها بود. پدر و مادر او کاملاً فراموش شده بودند و خلاء بزرگ از همان زمان نمود عینی یافت. رونی برای اولین بار طعم عنوان آقای گلی را چشید ولی به‌دلیل ضریب پائین لیگ هلند در لیست اسامی موردنظر جهت کسب کفش طلای اروپا جائی نیافت. لیگ هلند در سلطه آژاکس قدرتمند بود ولی رونالدو با گل‌های فراوان، حداقل در جام حذفی تابوی آنها را شکست اولین حام دوران حرفه‌ای رونی با تلاش‌های خودش به‌دست آمده بود و ارزش فراوانی داشت. در تیم ملی برزیل جائی برای بازی کردن وجود نداشت و پیراهن آیندهوون در قواره نام رونالدو کوچک به نظر می‌رسید.
دوران طلائی
رونالدو به پایان قرارداد خود نزدیک شده بود. آیندهوونی‌ها به هیچ وجه راضی به از دست دادن او نبودند. تابستان فصل ۱۹۹۶در بردارنده یک کشمکش عجیب بود. رونالدو قصد ترک هلند را داشت. چند باشگاه مطرح ایتالیائی به شدت خواستار وی بودند و از طرفی بارسا با یک ”گونی“ پول پیراهن جدید رونالدو را آماده کرده بود. وقتی او صراحتاً اعلام کرد دیگر حاضر نیست لباس آیندهوون را به تن کند باشگاه به ناچار تسلیم شد. جوان برزیلی سراغ باشگاه‌های ایتالیائی رفت ولی پس از مدتی، به مدد هوش و ذکاوت خود متوجه شد ایتالیا جای مناسبی برای بروز خلاقیت نیست. رئال‌مادرید درگیر پروژهٔ ”ردوندو“ بود و بارسلونا با مبلغی قابل توجه به آرزوی دیرینه خود رسید. رونالدو از سرزمین لاله‌ها به دیار ماتادورها قدم گذاشت. او در اولین دیدار رسمی با هواداران، از رؤیای خود برای گلزنی در نیوکمپ خبر داد. رؤسای باشگاه نیز او را ابرستاره آینده تیم می‌دانستند. بارسا تمام پول‌های جهان را به پای رونالدو نریخته بود اما خیلی زود تب ”رونالدویسم“ سراسر نیوکمپ را فراگرفت. او با دندان‌های خرگوشی و کله‌ای تراشیده، استعداد آن را داشت که مرد اول هواداران لقب بگیرد. مریخی در اولین بازی‌های خود در لالیگا احساس می‌کرد ورزشگاه‌ها سطح ندارند! او با روپائی زدن حریفان را ناکام می‌گذاشت. هواداران به اوج لذت رسیده بودند.یکی از بهترین خاطرات دوران حضور رونالدو گلزنی در ال‌کلاسیکوی معروف اسپانیائی‌ها بود. او در اواسط این بازی که به میزبانی بارسا انجام می‌شد، با توپ وارد محوطه جریمه حریف شد اما توسط چندی مادریدی قیچی شد، داور به درستی اعلام پنالتی نمود. کوپکه بزرگ روبه‌روی او ایستاده بود و رونی مأمور گل کردن پنالتی بود. او ضربه را با قدرت نواخت اما نه! توپ توسط دروازه‌بان برگشت داده شد، با هوشیاری بالای انریکه موقعیت زنده شد. رونالدو با سرعت به سمت دروازه حرکت کرد. پاس انریکه روی خط دروازه به وی رسید و رونالدو با یک بغل پا، تک گل سرنوشت‌ساز بازی را وارد دروازه قوی سپید نمود. پس از پایان دیدار، اهالی کاتالان دیوانه‌وار احساسات خود را برای رونالدو خرج کردند. تنها الهه شهر، رونالدو بود. مردم در رستوران‌ها سفارش نوعی غذا به‌نام رونالدو را می‌دادند، نمادهای شهر تغییر یافته و رونالدو نامیده می‌شد و... چند ماه بعد رونالدو گل سرنوشت‌ساز دیگری زد و بارسای رابسون را به مقام قهرمانی جام در جام اروپا رساند. میانگین گلی که وی از خود به‌جای گذاشت، یکی از بهترین آمارها در تاریخ لالیگا محسوب می‌شود. ”نازاریو“ به‌طور دقیق، در ۳۷ بازی ۳۴ گل وارد دروازه حریفان نمود.اینتر برای به خدمت‌گیری وی پا پیش گذاشت اما عکس‌العمل‌ بارسائی‌ها جالب بود. آنها اعلام کردند رونالدو را با تمام پول‌های دنیا نیز معاوضه نمی‌کنند. ادامه موفقیت‌های رونالدو فتح مقتدرانه جام ملت‌های آمریکای‌جنوبی با طلائی‌پوشان بود.
تنها در عرض چند روز، تصمیمات پشت پرده چنان رویه‌ای را رقم زد که بارسائی‌ها مجبور به فروش رونالدو شدند. قرار بود آنها تمام پول‌های دنیا را با رونالدو عوض نکنند اما عملاً با مبلغ نه چندان بالائی قهرمان خود را فروختند. رونالدو اینتر را سکوی پرتاب دیگری می‌دید غافل از اینکه...
اختراع جدید رونالدو!
نمایش دیوانه‌کننده وی در فصل ۱۹۹۸ با صدرنشینی ۱۵ هفته‌‌ای اینتر قحطی‌زده در صدر جدول سری A همراه شد. او شیوه جدیدی برای دربیل زدن اختراع کرده بود. یک پای خود را روی توپ قرار می‌داد و با پای دیگر خود ضربه آرامی به توپ وارد می‌کرد و سپس با سرعت باد از حریف عبور می‌نمود. عاقبت اینتر با ناداوری از قهرمانی باز ماند، اما همگان جام‌جهانی ۱۹۹۸ را از آن برزیل و رونالدو می‌دانستند. برزیل با حضور رونالدو در پیشانی خط حمله تا مرحله یک‌چهارم نهائی دچار مشکل نشد؛ اما در این مرحله وایکینگ‌های سختکوش، کار طلائی‌پوشان را سخت کردند. گره کور با شوت‌های هنرمندانه ریوالدو باز شد. در نیمه نهائی نیز رونالدو کمک‌رسان بود؛ اما نیمه شب قبل از بازی فینال، حکایت ویژه‌ای داشت.
نایک، رنگ‌پریدگی و نذر برای بهبود رونالدو
اعضاء تیم ملی برزیل در خواب، رؤیای فتح جام را می‌دیدند که با صدای ناله رونالدو از خواب برخاستند. او به‌دلیل آنچه استرس قبل از بازی نامیده شد، دچار تشنج گشت. رونی در بیمارستان بستری شد، زاگالو قصد داشت روی نام وی خط قرمز بکشد؛ اما رفت و آمد چند مرد شیک‌پوش اوضاع را تغییر داد. برزیل با رونالدو بازی فینال را آغاز کرد. اعجوبه رنگ پریده برزیل نتوانست کار خاصی انجام دهد و شاهد شکست مفتضحانه ۳ بر صفر تیمش مقابل فرانسه میزبان بود. زاگالو اعلام کرد رونالدو با بهبودی کامل، مجوز حضور در زمین را دریافت کرده؛ اما این یک دروغ بزرگ بود. بعدها ثابت شد کمپانی نایک اصرار داشته رونالدو روز بازی به هر ترتیب ممکن در زمین حاضر باشد.
سقوط رونالدو آغاز شده بود. او با اینتر به فصل ۹۹ قدم گذاشت. فصلی که شوم‌ترین برهه زندگی وی را رقم زد. بازی با لاتزیو چیز خاصی برای اینتر در پی نداشت؛ اما مدافعی به‌نام فرناندو کوتو که از دریبل‌های رونالدو عصبانی شده بود، چنان ضربه‌ای به پای این ستاره وارد آورد که حتی خداحافظی وی از فوتبال محتمل می‌نمود. رونالدو از زمین بیرون رفت و برای یک سال بازنگشت. روز بازگشت برای هواداران نرآتزوری لذتبخش بود. جواهر اینتر پا به توپ شد، پاس کوتاه خود را ارسال کرد و سپس چنان با فریاد به زمین افتاد که گوئی مشغول ایفای نمایش در تئاتر است! او از شدت درد اشک می‌ریخت. در واقع روز بازگشت رونی با وداعی دیگر همراه شد. یک فصل و نیم دیگر در سرگردانی سپری شد. پروفسورهای متخصص روی پای مصدوم رونالدو که دیگر هیچ انحنائی نداشت، کار می‌کردند یکی از آنها خبر تکان‌دهنده‌ای را اعلام کرد. ممکن است رونالدو از فوتبال خداحافظی کند! شنیدن این خبر، موجی از تألم را به‌وجود آورد. مردم و هواداران اینتر به کلیسای ”پیزا دومول دورو“ رفته و برای بازگشت وی شمع نذر می‌کردند! سرانجام سلسله درمان‌های وی قبل از آغاز جام‌جهانی ۲۰۰۲ به پایان رسید. او در این مدت، زندگی شخصی پرتلاطمی داشت. رونی از همسر اول خود جدا شده و با فوتبالیستی به‌نام ملینه دومینگوئز ازدواج کرد. ثمره این ازدواج ”رونالد“ بود. او با انجام تنها ۱۰ بازی برای اینتر، راهی جام‌جهانی شد.
و اما بازگشت قهرمان...
آخر قصه رونالدو شیرین بود. او در جام‌جهانی ۲۰۰۲ قتل و عام بزرگی به راه انداخت در واقع وی پس از جام سال ۱۹۷۴ اولین کسی بود که با بیش از گل زده، عنوان آقای گلی را تصاحب می‌کرد. او ۲ گل قهرمانی برزیل در فینال جام را وارد دروازه کان نمود. پس از پایان جام‌جهانی، مسئولان رئال‌مادرید در ادامه سیاست ستاره‌سالاری خود، دست روی رونالدو گذاشتند. قرارداد خلی زود امضاء شد. اینتری‌ها با موجی از نفرت، رونالدو را خائن و پول‌پرست خطاب و بدرقه کردند. حضور در اسپانیا اوج را به رونالدو هدیه داد. او قول داده بود، در اولین فصل، ۲۵ گل به ثمر برساند و با ۲ گل کمتر، وعده خود را عملی کرد.
همسر وی در تیم زنان رقیب یعنی آتلتیکو مادرید به بازی می‌پرداخت و گاه‌گاهی مورد اهانت تیفوسی‌های رئال قرار می‌گرفت. این مسئله با اعتراض علنی رونالدو همراه شد. آخرین حاشیه زندگی رونالدو مربوط به جدا شدن از ”ملینه“ است.او چندی قبل با یک مانکن برزیلی ازدواج کرد و حتی در مراسم ازدواجش دوستان نزدیک خود را نیز دعوت نمود!
آخرین وسوسه رونالدو کسب جام لیگ قهرمانان همراه با رئال‌مادرید است. اگر چنین محسوب می‌شود که هر ۳ عنوان مهم اروپائی را تصاحب کرده است. این اتفاق دیر یا زود به وقوع می‌پیوندد و به مثابه مهر تأئیدی خواهد بود که نشان دهنده لیاقت‌های مرد مریخی به کره‌زمین هبوط کرده تا با جادوی نامأنوسش دیو