جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سرنوشت جهان - انتظار ظهور


مقاله‌ای كه پیش رو دارید از دو بخش تشكیل شده است .
بخش نخست چشم اندازی است به سرنوشت ناخوشایندی كه بسیاری از سیاستمداران، روشنفكران و دوراندیشان برای جهان پیش بینی می‌كنند و همین چشم انداز است كه دغدغه خاطر آن‌ها را فراهم كرده است.
بخش دوم مقاله روی دیگر سكه سرنوشت جهان و جهانیان را نشان می‌دهند سرنوشتی كه بر محور انتظار در مذهب تشیع دور می‌زند انتظار ظهور مردی كه سرانجام به موازات خط پایانی كه بر عمر سلطه گران و مستكبران خواهد كشید با قیام خود به همه دغدغه‌ها خاتمه می دهد. آن چه آشفتگی خاطر بسیاری از مصلحان ، دوراندیشان و روشنفكران جهان در دهه‌های اخیر را تشكیل داده آینده مبهمی است كه چهره بر كره خاك گشوده است.
انسان بر روی یك كانون انفجار زندگی می كند.[۱]
پیشرفت‌های تكنولوژی توان نهفته‌ای برای ویرانگری در بطن خود پرورش داده است .[۲] آینده روشنی پیش روی انسان نیست. دیر یا زود آهن‌پاره‌ها جای گل بوته ها را خواهند گرفت و این در صورتی است كه سلاح‌های هسته‌ای قرن بیست و یكمی برای انسان باقی بگذارند. [۳]شبح یك نابودی جهانی بیش از پیش انسان را تهدید می‌كند. [۴]
آینده‌ای مبهم پیش روی انسان‌‌هاست و تنها یك رخ داد بزرگ می تواند بازماندگان كره خاك را به خود آورد و راه تازه‌ای پیش پای بشر بگذارد.[۵]
این دغدغه‌ها عمدتاً به دلیل گسترش سلاح‌های شیمیایی هسته‌ای است . این گستره نوعی افسار گسیختگی برای سیاستمداران سلطه جوی بی عقل و عقال فراهم كرده و تیغی در كف مستشان نهاده است. توجیهاتی كه برای گسترش رقم خورده به لطیفه شبیه تر است تا واقعیت از جمله این توجیهات آن است كه گسترش و كثرت این سلاح‌ها به دلیل خطرات فراوان آن‌ها خود عامل پیشگیری از جنگ است . پژوهشگر و مورخ معاصر « آ.ژ.پ .ژ. تابلو» در كتاب معروفش به نام « جنگ‌ها چگونه آغاز می‌شوند»؟ این را چنین تبیین می‌كند كه قدرت‌های بزرگ نخستین ضربه كاری خود را به عنوان یك ضربه بازدارنده طرف مقابل توجیه می كنند ( با این نگاه هرچه قدرتمندتر باشند زودتر جلو گسترش جنگ گرفته می شود!) این پژوهشگر در ادامه می‌افزاید: اگر چه وجود این سلاح ها كه برای از بین بردن نه یك بار بلكه ده‌ها بار جهان كافی است ، نوعی اهرم بازدارنده از خطر جنگ به وجود آورده اما اگر این عامل حتی تا نه دهم عمل كند همان یك دهم باقی مانده برای انهدام جهان كافی است .[۶]
بر اساس همین توجیه برخی صاحب نظران سلاح‌های هسته‌ای را دارای دو چهره می‌دانند چهره‌ای دهشت بار و چهره ای بازدارنده.[۷]
كاربرد سلاح‌های غیر متعارف متحصر به دهه‌های اخیر نیست اگر چه قابل مقایسه نمی‌باشد پركیپوس – مورخ روم شرقی – نخستین بار استفاده از سلاح‌های دودزا را در جنگ‌های ساسانیان و رومیان از طریق سوزاندن گوگرد در نقب‌های زیر دژهای طرف مقابل عنوان كرد.
تركان عثمانی در سال ۱۴۳۵ میلادی از همین شیوه علیه روم شرقی (بیزانس) در حمله به قسطنطنیه استفاده كردند . آلمان‌ها طی سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۶ چند نوبت از سلاح شیمیایی علیه فرانسویان استفاده كردند. سایر موارد استفاده از این سلاح‌ها عبارتند از :
در جنگ جهانی اول از سوی بریتانیا ، مجارستان ، فرانسه، روسیه و آمریكا علیه طرف های درگیر ؛ ایتالیا علیه اتیوپی در سال ۱۹۳۶ ژاپن علیه چین در سال ۱۹۳۸ آمریكا علیه ویتنام در سال ۱۹۶۰ عراق علیه ایران در هشت سال جنگ و بالاخره استفاده وسیع عراق از این سلاح علیه مردم حلبچه در اول مارس ۱۹۸۸ .[۸]
سلاح های اتمی به مراتب از سلاح‌های شیمیایی خطرناك‌‌ تر هستند. نخستین بار آمریكا در سال ۱۹۴۵ علیه مردم هیروشیما و ناكازاكی از بمب اتم استفاده كرد. پیامدهای این كاربرد ناگوار تاكنون ادامه دارد.
آگاهان هشدار می‌دهند مصلحان دلسوز سیاستمدارن را به خویشتن‌داری دعوت می‌كنند و اندیشمندان سرنوشت مبهم و تاریكی برای جهان پیش بینی می‌كنند. اوتان دبیر كل اسبق سازمان ملل اعلام نمود كه اختصاص بودجه به تسلیحات نظامی اتلاف بیهوده منابعی است كه می تواند نیازهای میلیون‌ها انسان محروم را رفع كند. [۹] سایر دبیران كل این سازمان عاقل اما كم جرأت هم شاه بیت غزل مسئولیتشان را این نكته عنوان كرده‌آند كه لازمه صلح جهانی انهدام و یا دست كم كاهش موجودی سلاح‌های هسته‌ای و عدم استفاده ازآن‌هاست. آلبرت انیشتنین كه موشكافی‌های ریاضی و فیزیكی او دانش هسته‌ای و خرد كردن ذره را به ارمغان آورد در اواخر عمر هشدار داد كه شبح نابودی همگانی جهنیان را تهدید می‌كند . دانشمندان و طبعاً خود انیشتین در بستر مرگ پشیمان بودند كه چرا فرمول‌های ریاضی و فیزیكی مسایل هسته‌ای را قبل از آن كه در دسترس دلالان سیاست پیشه قرار بگیرد از بین نبرده‌اند.[۱۰]
به موازات این دل‌سوزی ها و هشدارها محدودیت‌های بین المللی برای استفاده از سلاح‌های شیمیایی و هسته ای در قالب كنوانسیون‌ها ، تصویب‌نامه‌ها ، معاهده‌ها و مصوبه‌های گوناگون شكل گرفت. از صدور نخستین اعلامیه در این زمینه نزدیك به ۱۴۰ سال می گذرد (اعلامیه ۱۸۶۸ سن پطرزبورگ و ۱۸۷۴ بروكسل) اما از اولین معاهده بین المللی در این زمینه كم تر از یك قرن می‌گذرد (معاهده بین المللی ۱۹۰۷ لاهه)سایر اقدامات در این باره عبارتند از :
پروتكل ۱۹۶۵ ژنو، معاهده خلع سلاح ژنو ۱۹۷۱، كنوانسیون منع گسترش سلاح‌های شیمیایی ۱۹۳۳ ، كنوانسیون منع گسترش سلاح های بیولوژیك ۱۹۷۲، كنوانسیون منع گسترش سلاح‌های ۱۹۶۸ و ....
هشدارها و تدبیرها از این حقیقت پرده بر می دارد كه چشم اندازها خوشایندی از آینده جهان مشاهده نمی‌گردد. آورده‌اند كه دزدی كیفی را قاپید برای رد گم كردن شروع كرد به دویدن و فریاد زدن كه دزد را بگیرید دزد را بگیرید! مردم كه امر بر آن‌ها مشتبه شده بود دنبال دزد راه افتادن كه با كمك او دزد را بگیرند غافل از این كه دزد واقعی همان كسی است كه طنین صدایش از همه بلندتر است .
دلسوزان هشدار می‌دهند سازمان ملل قطعنامه و كنوانسیون تصویب می‌كند اما سیاستمداران راه خود را طی می كنند اما سیاستمداران كه بیش از دیگران غزل صلح می‌سرایند بیش از سایرین تنور جنگ را روشن كرده‌اند كیف را قاپیده‌اند و فریاد می‌زنند كه « دزد را بگیرید».
در قاموس این سیاست مدارن دوگانگی حرف و عمل چیز پنهان و شرم آوری نمی نماید. نیم نگاهی به گزارش انجمن جهانی پژوهش در صلح استكهلم نشان می‌دهد كه ۸۶ درصد از سلاح‌های نظامی مانند هواپیما كشتی و وسایل زرهی از سوی آمریكا شوروی سابق فرانسه و انگلیس صادر شده است. آمریكا از ۱۹۵۰ به بعد بیش از یك سوم سلاح‌های عمده كشورهای جهان سوم را تأمین كرده است. شوروی سابق تا سال ۱۹۵۵ به چند كشور محدود مانند ویتنام و كره شمالی اسلحه صادره می‌كرده اما روند صعودی صادران اسلحه از این كشور به گونه‌ای شد كه در سال‌های ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ بر آمریكا نیز پیشی گرفت.
انگلستان در دهه پس از جنگ جهانی دوم دومین صادر كننده اسلحه بوده است. فرانسه به دنبال مطلقه‌ای آمریكا بوده تا با آن‌ها خطبه عقد تجارت اسلحه بخواند چنان كه پس از تحریك آفریقای جنوبی هند و پاكستان از سوی آمریكا سیل ارسال اسلحه فرانسوی به این كشورها آغاز شد.[۱۱] پس از جنگ دوم جهانی تاكنون بیش از ۱۴۰ جنگ كوچك و بزرگ روی داده است و بیش از یك سوم از جمعیت جهان در كشورهایی زندگی می‌كنند كه به نوعی درگیر جنگ هستند.[۱۲]
« ریچارد نیكسون » رییس جمهور اسبق آمریكا كه افتضاح واترگیت به نام او گره خورده است طی یك سخنرانی در لس آنجلس اعلام نمود كه آمریكا در سال ۱۹۴۵ دارای دو بمب اتم بود كه هر دو بر سر مردم دو شهر ژاپن یعنی هیروشیما و ناكازاكی فرود آمد اما در حال حاضر در جهان بیش از ده هزار بمب اتمی با قدرت تخریبی ده برابر دو بمبی كه در ژاپن فرود آمد وجود دارد. هم اكنون در جهان خطر انفجار بمب‌های اتمی مقوله‌ای تأمل برانگیز است .
به این مقوله هزینه سرسام‌آور ساخت و تهیه آن را نیز اضافه كنید تنها هزینه ساخت یك زیردریایی اتمی آمریكا برابر با بودجه آموزش و پرورش دوازده كشور رو به توسعه است و با آن می‌توان هزاران مدرسه احداث نمود.[۱۳] آن چه گفته شد دورنمایی جهانی را نشان می دهد كه متاسفانه با سوء استفاده از دستاوردهای علوم و بهره مندی از زر و زور و تزویر بر تپه‌ای ساخته شده است كه گسل‌های زیرین آن به شدت لرزنده نشان می‌دهند.
بر این اساس دغدغه خاطر بسیاری از اندیشمندان و روشنفكران غیر معقول نمی نماید . بی جهت نیست كه یكی از روزنامه‌های سیاسی آمریكا پس ازتجزیه و تحلیل اوضاع جهان ضمن اظهار نا‌ امیدی از تدابیر انسانی راه نجات بشر را از این وضعیت آن می داند كه« دستی از غیب برون آید و كاری بكند.»[۱۴]روی دیگر سكه
ظهور یك مصلح جهانی اعتقاد مشترك ادیان و مذاهب و ملل مختلف است اگر چه درابعاد قضیه اختلاف نظرهایی مشاهده می شود. اگر این مسأله به صورت یك باور اعتقادی درآید ( همان طور كه در مذهب شیعه ملاحظه می‌شود) آن گاه سرنوشت نهایی جهان با وجود دمل های چركینی كه بر پیكره‌اش مشاهده می‌گردد و حوادث سختی كه بر آن خواهد گذشت متفاوت با سرنوشتی است كه دغدغه‌های گفته شده را به وجود آورده است. قبل از توضیح بیش تر در این زمینه با استفاده از آن چه شهید مطهری در كتاب قیام و انقلاب مهدی آورده است بیان نكته‌ای ضروری به نظر می‌رسد ایشان در كتاب مذكور دو نگرش كلی موجود را در خصوص حركت جامعه و تاریخ چنین تفسیر می‌كند: نگرش اول كه می‌توان آن را نگرش ابزاری نامید اگر چه به حركت تكاملی جامعه و تاریخ و انسان معتقد است اما این حركت را مدیون تكامل ابزار تولید می‌داند و تز و آنتی تز و سنتز را كه مركز ثقل اعتقاد دیالكتیكی است در خصوص حركت تكاملی جامعه و تاریخ و انسان هم ساری و جاری می‌داند در این نگرش انسان موجودی است وابسته به ابزار تولید و همه حركت‌های تاریخی بر این اساس شكل می‌گیرد. بر اساس نگرش دوم كه می‌توان آن را نگرش انسانی نامید انسان موجودی است كه بر روند جامعه و تاریخ تأثیر می‌گذارد اگر چه سنت‌های الهی بر تاریخ جامعه و ملل حاكمیت دارد.[۱۵] در حقیقت جامعه و تاریخ نوعی استقلال فرا انسانی می‌یابد انسان در این روند تكاملی دست بسته مقهور طبیعت و حركت‌های تاریخی و اجتماعی نیست. شهید مطهری پس از تجزیه و تحلیل حركت تاریخ و جوامع و انسان در قالب نگرش دوم كه نگرش پذیرفته شده‌ای است بر خلاف نگرش اول سیر نهایی تكامل انسان را آمادگی برای پذیرش حكومتی ایده‌آل می داند.[۱۶]
همین آمادگی است كه زمینه ظهور آن مصلح كل را (كه اعتقاد مشترك ادیان و ملل گوناگون است‌) فراهم می‌كند و جهان قبل از ظهور را با همه دهشت و تلخی به جهان پس از ظهور با آن همه زیبایی و دلنشینی پیوند می‌زند. نكته مهم ضریب باوری است كه در این اعتقاد مشترك (ظهور یك مصلح) وجود دارد. بدون شك هر چه این اعتقاد پر رنگ‌ تر و در فرهنگ جامعه بیش تر نهادینه شده باشد امیدواری به سرنوشت نیكوی جهان ضریب بالاتری پیدا می‌كند والاّ طبیعی است كه دغدغه‌های پیش گفته هم چون موریانه‌ای بر پیكره‌ء دل و جان افراد لانه كند. اعتقاد به ظهور یك مصلح كه به انتظار فرج و ظهور مردی از خاندان رسول خدا (ص) تعبیر می‌شود و جهان را با ظهور خود به عدالت و معرفت خواهد آراست در فرهنگ تشیع از چنان استحكامی بهره‌مند است كه جزئی جدا نشدنی از اعتقادات شیعه را تشكیل می‌دهد.
این اعتقاد از آن جا كه متقن و محكم و مبتنی بر آیات و روایات و سیر تكامل تاریخ و انسان است به روند حركت جهان نگاهی امیوارانه خواهد داشت، و آینده جهان را پس از عبور از یك دالان تاریك كه می‌توان آن را ایام انتظار نامید به سوی یك عرصه‌ نورانی نوید می دهد آینده روشنی كه ظهور و انقلاب حضرت مهدی (عج) آن را به ارمغان می‌آورد. همین اعتقاد تفاوت میان دو نگرش موجود است:
نگرشی كه بر اساس محاسبات معمولی جهان را بر لبه پرتگاه هسته‌ای می‌داند و زوال آن را عرفاً محتوم دانسته و نگرشی كه منتظران واقعی بر اساس ظهوریك منجی و مصلح الهی برای جهان پیش بینی می‌كنند ببین تفاوت ره از كجاست تا به كجا!»
انتظار فرج در فرهنگ تشیع از آن جا كه به باور افراد نشسته است علاوه بر نگاه امیدوارانه به سرنوشت جهان آینده بشر را در امتداد حكمت الهی بررسی می‌كند آینده‌ای كه نیستی و نابودی خاك نشینان را نشان بدهد با حكمت الهی سازگار نیست( زیرا در این نگاه خلقت امری بیهوده می‌نماید) و البته آینده‌ای كه جهان را در پرتو لطف و احسان و فطرت الهی نگاه كنند هم سو با حكمت خداست اگر چه (باز هم اعتقاد شیعه) جهان تا رسیدن به این ایده‌آل سختی‌ها و تلخی‌های فراوانی خواهد چشید.
انتظار فرج پوشالی بودن قدرت‌های سلطه جوی جهان حاضر را نشان می‌دهد زیرا همه این قدرت‌ها در مقابله با قدرت الهی سپاه حق شكست خواهند خورد و سرانجام جهان در حكومت صالحان و نیكان رقم زده می شود.[۱۷] اگر اندیشمندان دلسوزان روشنفكران و دوراندیشان و همه كسانی كه آینده جهان آن‌ها را به فكر داشته است ظهور فرج را به عنوان یك باور و فرهنگ نهادینه شده در محاسبات خود وارد می‌كردند بدون شك نگاهشان به آینده جهان دگرگون می‌شد.
انتظار ظهور و امید به فرج هدیه‌ای الهی خصوصاً به شیعیان و شیفتگان به امام عصر (عج) است . قدر این هدیه را بدانیم.
۱ – محمد علی اسلامی ندوشن هشدار روزگار ص ۷۱
- دكتر جمشید ممتاز حقوق بین الملل سلاح‌های كشتار جمعی ص ۷
- علی اكبر كسمایی جهان امروز و فردا در تنگنای تمدن صنعتی ص ۱۲[۳]
- همان ص ۸۷[۴]
- هشدر روزگار ص ۵۹[۵]
- جهان امروز و فردا ص ۸۰[۶]
- حقوق بین الملل سلاح‌های كشتار جمعی ص ۳۵[۷]
۸ – حسین علایی و بابك خواجه كاوسی صنایع تسلیحات و خلع سلاح شیمیایی صص ۴۴-۴۷
- جهان امروز و فردا ص ۷۶[۹]
- همان ص ۹۱[۱۰]
[۱۱] - تجارت اسلحه ترجمه : ابراهیم یونسی
[۱۲] - جهان امروز و فردا ص ۸۲
[۱۳] - همان ص ۷۶
[۱۴] - همان ص ۹۷
[۱۵] - شهید مطهری قیام و انقلاب مهدی (عج) ص ۱۲ مستند به آیه ۴۳ سوره فاطر
[۱۶] - همان ص ۴۴ نقل به مضمون
[۱۷] - نور : ۵۵ انبیا ۱۰۵ و ...
ابوالفضل علیدوست ابرقویی
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید