جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بشارتهای انبیاء الهی در مورد انبیاء پس از خود


پس از اثبات لزوم راهنما و حجت الهی برای هدایت بشر در هر زمان، اینك به بیان بشارتهایی كه برخی انبیاء نسبت به پیامبران پس از خود داشته‌اند، می‌پردازیم.این بشارتها و مژده‌ها اَمری است كه به مناسبتها و دلائل مختلف، مكرّر اتفاق افتاده (خصوصاً در میان انبیائی كه رسول بوده‌اند) كه از آن جمله می‌توان به نزدیك شدن زمان فوت نبیِّ بشارت دهنده، اتمام حجّت بر مردم، ایجاد روحیهٔ أمید و انتظار در جامعه، گوشزد كردنِ پیامدهای عدم پذیرشِ حجّت الهی، پایدار كردنِ مردم در دین و… اشاره نمود. هم چنین بایستی توجه داشت كه این مطلب شامل تعیین اوصیاء پس از خود، بشارت به نبی بعدی و خبر دادن از وقوع ((غیبت)) و مژدهٔ رسیدن پیامبر منجی پس از پایان ((غیبت)) می‌باشد.
معنای غیبت در تاریخ انبیاء
گاهی در بشارتهای پیامبران به آمدن مصلح یا نبی، با فقدان و غیبت آن نبی مواجه هستیم از اینرو لازم است در اینجا معنا و أقسام غیبت را بررسی نمائیم.كلمهٔ ((غیبت)) در بشارتها معانی مختلفی دارد و در سنت الهی زمین هیچگاه از وجود هادیان و حجّت‌های الهی خالی نبوده است، به این خاطر گاهی پیامبر مورد نظر در غیبت بسر می‌برده است. ما در اینجا اصطلاح ((غیبت)) و انواع آن را در تاریخ انبیاء معنا كرده و برای هر یك شاهدی می‌آوریم.
نخستین معنای ((غیبت)) این است كه مدتی طولانی بین پیامبرِ دارای رسالتِ قبلی و پیامبری كه قرار است بعد از او دارای رسالت باشد (یا علاوه بر رسالت باعث تحوّل اساسی در وضع مادّی و معنوی مردم گردد) فاصلهٔ زمانی باشد، هرچند كه از ابتدای تولّد در میان آنان می‌زیسته است.[۱]
دومین معنای غیبت این است كه نبی تا زمان برگزیده شدنش ناشناس بوده؛ كه در این صورت گاهی هیچ كس نمی‌دانسته كه این شخص نبیّ موعود است و یا تعداد اندكی به علت بشارتهای پیشین او را می‌شناخته‌اند.[۲]
سوم بدین معنا كه اگر آن پیامبر با مردم زندگی می‌كرد از روی علائم و نشانه‌هایی كه در بشارتها شنیده بودند و سینه به سینه به نسل آنها رسیده بود او را می‌شناختند، لكن وی خود را از ایشان مخفی نگه داشته و گاهی بنابر به مصلحت و یا قابلیت‌هایی كه مردم نشان می‌دادند، پیامبر مذكور خود را به آنان نشان می‌داده و سپس مجدداً پنهان می‌گردیده است.[۳]
و چهارم اینكه ممكن است پیامبری مدّتی با مردم بوده و به تبلیغِ رسالت خویش مبادرت ورزیده است، لیكن بخاطر عدم رُشدِ فكری و عدم پذیرشِ مردم، مدتی از ایشان غائب و سپس ظهور نموده است.[۴]حال كه معنایِ واژهٔ ((غیبت)) آشكار گردید خاطر نشان می‌كنیم، كه در میان انبیاء گاهی یك پیامبر به تعیین وصّی اكتفاء نموده - چنانچه حضرت یوشع بن نون، وصی خود ((كالیب بن یوحنّا))[۵]، و حضرت الیاس و ((اَلْیسعْ))[۶] را برگزیدند - و گاهی علاوه بر تعیین وصی خبر از وقوع غیبت و ظهور منجی پس از غیبت را به مردم می‌دادند. كه در این مورد می‌توان حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) را ذكر نمود، كه روزی با جمع نمودنِ تمام فرزندان خود، اَعمّ از زن و مرد، پسرش ((شیث)) را بعنوان وصّی خود تعیین نمود و خبر از آمدنِ ((نوح)) داد و توضیح داد كه هر كس می‌خواهد نجات یابد، بایستی در كشتی با ((نوح)) سوار شود[۷]. و یا حضرت ((نوح)) هنگام وفات، پیروان خود را جمع كرده و به آنها از وقوع ((غیبت)) و غلبهٔ پیشوایانِ باطل خبر داد و مژدهٔ او این بود كه پروردگار مهربان، این شدّت را بوسیلهٔ ((قائم)) از فرزندانِ وی كه نامش ((هود)) است، برطرف خواهد كرد. و گفت؛ كه با ظهور او خداوند دشمنان شما را بوسیلهٔ ((باد)) هلاك خواهد نمود و سپس فرزندش ((سام)) را به عنوان وصّی خود تعیین فرمود. لذا پیروانش پیوسته انتظار ((هود)) را می‌كشیدند، تا آنكه بر اثر طولانی شدنِ مدت، دلهای بسیاری را قساوت گرفت و هنگامی كه همگی نااُمید شده بودند، هود ظهور كرد و پس از آن مجدداً تا پیش از ظهور حضرت ((صالح)) غیبتی دیگر نیز پیش آمد[۸]. و هم چنین حضرت هود قوم خود را به مبعوث شدن ((صالح)) خبر داد.[۹]
حضرت یوسف نیز وقتی كه فهمید زمان مرگش نزدیك شده، آلِ یعقوب را جمع نمود و از غلبهٔ غبطیان بر ایشان و گرفتار شدن به انواع عذابها و…. خبر داد و فرمود: نجات شما تنها به دست فردی از فرزندانِ ((لاوی بن یعقوب)) كه نامش ((موسی بن عمران)) است خواهد بود و حتی اوصاف ظاهری آن حضرت را بیان نمود. لذا بنی اسرائیل برای كسب این افتخار نام فرزند خود را ((عمران)) می‌گذاشتند و ((عمران)) نیز نام فرزند خود را ((موسی)) می‌گذاشت و بدین ترتیب ۴۰ تا ۵۰ نفر، منجی دروغین ظاهر گشتند.[۱۰]
(بشارتهای تورات و انجیل)در تورات نیز بشارتهای زیادی پیرامون آمدن یك پیامبر وجود دارد. مثلاً در جایی بعثت آن نبی را از كوه فاران [حَری] می‌داند:
خدا از تیمان آمد و قدوس از جبلِ فاران. جلال او آسمانها را پوشانید و زمین از تسبیحِ او مملّو گردید. پرتو او مثل نور بود و از دست وی شعاع ساطع گردید… و آتشِ تب نزد پاهای او می‌بود…. طریقهای او جاودانی است.[۱۱]
كه در این آیات خبر قطعی آینده را بخاطر حتمی بودنِ آن، با فعل ماضی آورد، همچنانكه در عُرف و لغت، این نحوه استعمال زیاد به چشم می‌خورد.در جای دیگر وعدهٔ آمدن پیامبری داده شده است كه همهٔ امتها از او اطاعت خواهند كرد:
((عصا از یهودا دور نخواهد شد و نه فرمان فرمایی از میان پاهای وی. تا شیلو بیاید و او را اطاعت امتها خواهد بود.))[۱۲]
هم چنین حضرت عیسی(علیه السلام) به آمدن پیامبری پس از خود بشارتِ فراوان داده است و آن حضرت را همراه با صفاتی برجسته معرفی نموده است و بیان كرده كه خودش و سایر پیامبران آن حضرت را دیده‌اند و اعتراف می‌كند كه از آن حضرت خواسته تا بندهٔ او باشد، تا در سایهٔ این لطف پیامبری بزرگ شود:
((بدین جهت به شما می‌گویم، بدرستی كه رسول خدای نیكوئی است كه مسرور می‌سازد هرآنچه را كه ساخته است خدای تقریباً. زیرا كه زینت داده شده است به روح محبّت و رحمت. روح عدل و پرهیزگاری. روح لطف و صبر، كه گرفته است از آنها از خدای، ۳ برابر آنچه را كه عطا فرموده به سایر خلقِ خود.چه با سعادت است زمانی كه زود است بیاید در او به سوی جهان . مرا تصدیق كنید كه دیدم او را و تقدیم كردم برای او احترام را چنانچه دیده است او را هر پیغمبری. زیرا كه خدای عطا می‌كند به ایشان روح او را به نبوّت.
و چون دیدم او را از تسلّی پر شدم، گفتم ای ((محمّد)) خدای با تو باد و مرا لایقِ آن نمایاد كه كه دوالِ نعل ترا باز كنم. زیرا كه هرگاه به این برسم، خواهم شد؛ پیغمبر بزرگی و قدوس خدای. و چون یسوع این بفرمود، شكر خدای نمود)).[۱۳]
یا در جای دیگر وقتی یاران خود را به صحرا بُرده، آمدنِ پیامبر پس از خود را با ذكر نام در نزد آنان، بشارت می‌دهد:
((یسوع با شاگردان خود به سوی صحرای پُشت اُردن روانه شد. پس همینكه نماز ظهر تمام شد به پهلوی درخت خرمائی نشست و شاگردانش زیر سایهٔ آن نخله نشستند. آن وقت یسوع فرمود: ای برادران همانا كه قضا و قدر را، رازی است بزرگ. حتی این كه به شما می‌گویم كه راستی آنرا نمی‌داند آشكارا بجز یك نفر و بس. و او آن كسی است كه اُمتّها منتظر او می‌باشند آن كسی كه اسرار خدا بر او آشكار می‌شود، پس آشكار شدنی و خوشا به حالِ كسانی كه گوش به سخنِ او می‌دهند وقتی كه به جهان بیاید. زیرا كه رحمت خدا بر ایشان سایه خواهد افكند چنانچه این درخت خرما، ما را سایه افكنده است. آری! كه چنانكه این درخت از حرارتِ سوزان آفتاب ما را نگاه می‌دارد، هم چنین رحمت خدا، نگاه می‌دارد ایمان آورندگان به آن اسم را از شرِّ شیطان. شاگردان در جواب گفتند: ای معلّم كدام كَس خواهد بود آن مَردی كه از او سخن می‌رانی كه به جهان خواهد آمد. یسوع به شگفتگی وی در جواب فرمود: كه همانا او ((محمّد))، پیغمبر خداست. وقتی كه او به جهان بیاید، چنانكه باران زمین را قابلیّت بخشد كه بار بدهد بعد از آنكه مدّت مدیدی باران منقطع شده باشد. هم چنین او وسیلهٔ اعمال صالحه میان مردم خواهد شد به رحمت بسیاری كه با خود می‌آورد. پس او ابر سفیدی است پُر از رحمت خدا و آن رحمتی است كه آن را خدا بر مؤمنان نثار می‌كند. نرم، نرم، مثل باران)).[۱۴]
این بود مختصری از بشارتهایی كه انبیاء گذشته راجع به آمدنِ انبیاء پس از خود داده‌ بودند و ما در این نوشتار تنها به ذكر وجود این بشارتها اكتفاء نمودیم.
[۱] - شیخ صدوق(ره)، كمال‌الدین و تمام النعمه، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۵، س۱۴.
[۲] - چنانچه در مورد نبی مكرَّم اسلام (صلی الله علیه و آله) طبق آنچه در كتب تاریخ مذكور است هر دو قسمت این مورد صدق می‌كند. از جمله كسمانی كه آن حضرت را شناخته‌اند حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و راهبی نصرانی می‌باشند. علاقه‌مندان به كتب مفصلهٔ تاریخ آن حضرت رجوع نمایند.
[۳] - پیشین ص۱۴۵، س۱۲ در مورد حضرت موسی (علی نبیّنا و آله و علیه السلام).
[۴] - قطب‌الدین راوندی، قصص الانبیاء، بنیاد پژوهش آستان قدس، ص۱۴۵، ص۷.
[۵] - علی بن الحسین بن علی المسعودی، مروج الذهب، بیروت: دار الاندلس، ج۱، ص۶۵، س۶.
[۶] - قطب‌الدین راوندی، قصص الانبیاء، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، ص۲۵۱، س۶ (ابتدای مطلب از ص۲۴۸، س۱).
[۷] - محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، چاپخانه علمیه تهران، ج۱، ص۳۰۷، س۹ (ابتدای مطلب از ص۳۰۶، س۶). و قطب‌الدین راوندی، قصص الانبیاء، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، ص۶۲، س۴.
[۸] - شیخ صدوق، كمال‌الدین و تمام النعمه، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۵، س۱۴.
[۹] - پیشین، ص۱۳۶، س۳.
[۱۰] - پیشین، ص۱۴۷، س۴.
[۱۱] - كتاب مقدّس، دار السلطنه لندن ۱۹۲۰، كتاب حبقوق نبی، باب سوم، آیات ۳ تا ۷ (ص۱۳۵۹).
[۱۲] - كتاب مقدس، دار السلطنه لندن ۱۹۲۰، كتاب سفر پیدایش، باب ۴۹، آیهٔ ۱۰، ص۷۹.
[۱۳] - برنابا، انجیل برنابا، حیدر قلیخان قزلباش (سردار كابلی)، نشر الكتاب، ص۱۳۹، فصل ۴۴، آیه ۱۹ تا آخر (ص۸۰).
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید