شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


پایان توقف


۱. سال ۱۳۸۲ را می توان یكی از پر بارترین سال های باستان شناسی در ۲۰ ساله اخیر ایران به شمار آورد. در واقع سال ۸۲ باید به عنوان دوره نوینی در باستان شناسی كشور ما تلقی شود. شور و شوق باستان شناسان كشورمان در آستانه گردهمایی تخصصی باستان شناسی، خود نشان آن است كه مسئولان فرهنگی كشور، به دور از هر گونه شائبه سیاسی همواره باب تبادلات فرهنگی را باز گذاشته اند. اكنون ایجاد ارتباط بین كارشناسان ایران با همتایان باستان شناس خارجی و نیز طراحی و برنامه ریزی پروژه های مشترك باستان شناسی یكی از نشانه های این تبادل است. نیز نشانه رها شدن و از سر گرفتن پژوهش هایی است كه پیش از این به سبب شرایط خاص كشور دچار توقف شده بود و این توقف ضمن بی تفاوتی باستان شناسان و تاریخ نویسان دنیا در زمینه ظرفیت ها و دوران های تاریخی كشور ما، كارشناسان ایرانی را نیز با نوعی دلسردی و نبود مساعی فكری با دانشمندان، باستان شناسان و محققان بزرگ دنیا مواجه ساخته بود. اما نخستین مجمع بین المللی پیوندهای فرهنگی و كهن ایران و غرب آسیا با انجام كار عملی، گفت و گو و ارایه مقاله نشان داد كه هنوز كارشناس غیر ایرانی به جستجوی پاسخ پرسش های خود در حوزه ایران مشغول است و هر گونه مفاهمه و مكالمه ای را با جان و دل پذیراست. البته برنامه ریزان میراث فرهنگی و كارشناسان ما نیز به این نكته واقفند كه نشستن بر این خوان تازه یك برنامه ریزی جدی، تمركز برنامه ریزی های پژوهشی برای صدور نظریات كارشناسانه و تخصصی، گسترش دامنه مطالعات با استفاده از منابع و سیستم های پژوهشی محققان خارجی و كنار گذاشتن فرصت طلبی ها و حسادت های فردی و سلیقه ای را می طلبد. چرا كه باستان شناسی امروز ما اگر تاكنون موفق به برقراری هیچ نوع ارتباطی با معیارها و استانداردهای دنیا نشده است، البته صرف نظر از محدودیت امكانات برای تمامی گروه های تحقیقاتی و پژوهشی، اما بی گمان با ادامه این روند به ورطه فراموشی گام خواهد گذاشت تا همین اندك نیروهای خلاقی كه در آن سوی مرزها متوجه این نقطه دنیا شده، نوك پیكان پژوهش های خود را تغییر جهت داده و متوجه نقطه دیگری روی این كره خاكی شود. آنها كه با باستان شناسی به خصوص جنس این نوع پژوهش كه نوعی ورزیدگی، صیقل یافتگی و پرورش ذهن را می طلبد؛ آشنا هستند به خوبی می توانند دریابند كه ۲۰ سال فترت تا چه اندازه در حركتی تكاملی شكل گیری گروه های باستان شناسی دنیا در حوزه ایران می تواند اثر نامطلوب داشته باشد.
۲. آنچه ایران را نسبت به دیگر كشورها در باستان شناسی متمایز می كند صرف نظر از تمدن غنی و سابقه طولانی فرهنگی، وجود آثار و نشانه هایی است كه به درك دوران ها و نمودهای حكومتی، اجتماعی و فرهنگی جهانیان كمك می نماید. این بار ایران بر خلاف دیگر ملل كه آثار و نشانه های گذشتگان آن ها بیشتر به بررسی مناسبات همان كشور ها می پردازد، در متن روابط اجتماعی، نظامی، فرهنگی و قومی كشورهای مختلف تاثیر فراوان داشته است. در این مهم نگرش تاریخی ملاك سنجش و قضاوتی است كه باستان شناسان در حوزه مطالعات باستانی و تاریخی قایلند. یك دانشمند باستان شناس پاسخ بسیاری از پرسش های امروز خود را در گذشته ملت ها جستجو می كند و تردیدی نیست كه ایران آن روز با توجه به وسعت جغرافیا و دامنه نظامی و حكومتی یكی از چند ملت مهم جهان (یونان، مصر و ایران) بوده است. چنین دانشمندی دم به دم قطعات موضوع كار خود را زیر ذره بین نگاه می دارد و آن را از هر جهت مورد بررسی قرار می دهد.دانشمندی كه در این حوزه كار می كند به آزمایشگاهی قدم گذاشته است كه كینه، بخل و حسادت كمترین ضریب احتمال را در استدلالات، نحوه دسته بندی اطلاعات و سرانجام جمع بندی آنها دارد.
۳. لذا اگر دانشمند امروز كماكان چون قبل به گذشته ایران و آنچه در سال های دور در این جغرافیای كوچك امروز و عظیم آن روز، علاقمند است و ادامه پژوهش خود را در این حوزه ضروری و غیر قابل اجتناب فرض می نماید، برای پاسخ به همان پرسش هاست. بی شك امروز هیچ ملتی را به دلیل گذشته اش بزرگ نمی شمارند همان گونه كه ملتی را به واسطه گذشته اش نمی توان تحقیر كرد. قطعا گذشته چیزی ست كه نمی توان خیلی به آن بالید و غره شد یا از آن شرمسار بود امروز و آینده هر ملتی زمینه و شرایط بروز هر موفقیت و یا شكست است. گذشته تنها می تواند تجربه ای برای امروز باشد و بس. پس بسیار طبیعی است هنگامی كه ملتی در جاذبه كور قدرت گذشته گرفتار آید، كوران به نقطه ای گام خواهد گذاشت كه جز به جنون ختم نخواهد شد و ملتی كه وقت خود را صرف تحلیل منطقی و عقلانی گذشته خود نماید از حیطه نگرش های عاطفی پافراتر گذاشته و به یك معنا حقیقت را به واقعیت نزدیك تر می بیند. با این همه آگاهی از این كه داشمندان جهان برای دل خوشی امروز این چنین در مناسبات و تقسیم بندی گذشته تاریخی ما كند و كاو نمی كنند حتی چه بسا كه بخشی از گره كور تاریخ خود را در پاسخ به پرسش هایی می بینند كه ایران گذشته به روشن تر شدن آنها كمك می كند. فرضی ست كه ما هنوز به بسیاری از نقاط ابهام گذشته خود واقف نیستم تا از آن برای امروز درس بگیریم، لذا این كند و كاوها و همكاری های متقابل می تواند برای ما نیز مفید و ضروری باشد.
۴. كلیفورد لمبرگ كارلوفسكی، استاد دانشگاه هاروارد در جمع كارشناسان ایران و جهان، مدیران و برنامه ریزان فرهنگی كشور به نكته ای اشاره كرد كه در وضعیت كنونی نظام ایران؛ توجه به آن ضرورت دارد.كارلوفسكی ضرورت گفتمان دانشمندان، متفكران و باستان شناسان ایران و جهان را مورد تاكید قرار داد. «باز شدن درها» در حوزه باستان شناسی و تاریخ نویسی كه تا همین اواخر موجب نگرانی مدیران و محققان ما بود، می تواند تا اندازه ای در ساختار تحقیقاتی این حوزه تاثیر داشته باشد كه به نوعی مشاركت، هم فكری و تاثیر افكار منجر شود تا آن جا كه دانشمندان و محققان داخلی با استفاده از توان و امكانات غیر قابل انكار خود بر سمت و سوی تصمیم گیران و سیاست گذاران كشوری اعم از اقتصادی _ سیاسی _ فرهنگی تاثیر گذار باشند. اینان می توانند بر كلیه اقداماتی كه له یا علیه حفظ، كشف و ماندگاری میراث فرهنگی گذشته در كشور در هر سطح و مقامی تاثیر گذار بوده و با جذب امكانات و سرمایه های سرگردان بی شماری كه گاه به جای جاری شدن در مجراهای حقیقی وارد كانال های كاذب می شود، ارتباط دارد، آن را در جریان كشف معماهای گذشته، مرمت آثار و ابنیه تاریخی و درآمدزایی از طریق آنها صرف كنند.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید