جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


اتفاقاتی از جنس آهنگ


اتفاقاتی از جنس آهنگ
نوشته زیر با توجه به اظهار نظرات دست اندرکاران جشنواره، دراین مراسم، درباره بخشهای مختلف این فستیوال هنری نگاشته شده است که از نظر شما گرامیان می گذرد.
●ضرورت وجودی برخی از بخشها
یکی، دو سالی است که بخش پژوهش جشنواره موسیقی فجر به عنوان مهمترین بخش این جشنواره رخ نموده است. امسال نیز دبیر محترم جشنواره از استقبال گسترده از این بخش یاد کرده و آن را بسیار مطلوب خوانده است. پرسشی که دراینجا به ذهن می رسد این است که آیا برگزاری بخشی به نام پژوهش در این جشنواره امری ضروری است و اصولا این بخش در زمره ذاتیات جشنواره است یا در زمره امور عرضی.
آنگونه که نگارنده از محتوای برنامه های جشنواره و هدف گزاری های اولیه آن استنتاج کرده ام، جشنواره موسیقی فجر به مانند جشنواره های فیلم و تئاتر قرار است برآیند تولیدات موسیقی هرسال باشد و تلاشها در دوره های گذشته نیز بر چنین محوری استوار بود. برهمین بنیاد گروهها ی موسیقی سعی می کردند با استفاده از فرصت جشنواره، دو تا سه ماه مانده به این رویداد، به بازسازی گروه خود بپردازند و با ساختن برخی از آثار تازه و نیز بازنوازی آثار گذشته، حرکتی دوباره را بیاغازند. براساس چنین برنامه ریزی ای هر گروه در طول دوسال کارهایش را نو می کرد،یعنی در هر جشنواره ابتدا برخی از اجراهای گذشته گروه اجرا و در تداوم آن برخی از ساخته های تازه به صحنه برده می شد و در روندی دوساله آثار تازه و نو می شدند. اگر همین رویکرد را بخواهیم به بخش پژوهش موسیقی جشنواره تسری دهیم باید انتظار داشته باشیم این بخش برآیند تولیدات پژوهشی یک، یا دو سال اخیرباشد. دسترسی به آمار این تولیدات نیز چندان کار مشکلی نیست و فرد یا نهاد ( در اینجا مرکز موسیقی ) با توجه به بودجه ای که به این کار اختصاص می دهد، در متن قرارداد با مدیر اجرایی این بخش، باید مواردی چون ارائه گزارشی از چند و چون فعالیتهای پژوهشی در حوزه موسیقی در سال گذشته از سوی افراد یادشده را نیز پیش بینی کند. با مراجعه ای به دانشگاههای موسیقی، و درخواست فهرست و چکیده پایان نامه های دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد و نیز دسترسی به فهرست و چکیده مطالب تالیفات و ترجمه های صورت گرفته در این دوره ( از طریق خانه کتاب ) این فهرست به دست می آید. اگر چنین امری در بخش پژوهش پیش بینی شده است که باید اجرا می شد، که نشد. اگر چنین چیزی در بخش پژوهش پیش بینی نشده است که باید بر عرضی بودن این بخش و نه اصلی بودن آن گواهی داد و سخنان دبیر محترم جشنواره موسیقی، مبنی بر کیفی بودن بخش پژوهش را بیشتر تعارفی همانند تعارفات معمول این گونه مراسم ها دانست ؛چرا که ارزیابی این بخش (بخش پژوهش ) باید از سوی پژوهشگران حوزه موسیقی صورت گیرد ونه آهنگسازان، نوازندگان و ردیف دانان.
پرسشی که اینجا طرح می شود، جایگاه و میزان مفهومی به نام «کیفی» است، که چند سالی است از سوی دست اندرکاران جشنواره عنوان می شود. هر فردی برای دسترسی به متر و معیاری برای سنجش کیفیت چیزی نیازمند به مقایسه است ؛ مقایسه میان امر کمی یا کم ارزش تر با امر کیفی و پر ارزش تر. برای این کار باید گذشته ای وجود داشته باشد و کارنامه ای که بتوان دست به ارزیابی و مقایسه زد. تا چنین چیزی فراهم نباشد، نمی توان گفت که جشنواره موسیقی فجر امسال، و به خصوص بخش پژوهشی آن و ارزش برنامه های ارائه شده دراین بخش تا چه میزان است. متاسفانه کارنامه یا گزارشی کامل از سخنرانی های بخش پژوهش سال گذشته نیز انتشار عمومی نیافته است( اینکه این سخنرانی ها انتشار عمومی نیافته اند نیز خود جای پرسش دارد.
یا برنامه ها چندان کیفی نبوده اند و یا دست اندرکاران این برنامه ها زحمت گردآوری، پیاده سازی، ویراستاری و تنظیم وانتشار آن را به خود نداده اند تابه صورت کتابچه به همراه آلبوم موسیقی انتشار یابد تا تعداد بیشتری از این پژوهشها استفاده کنند ) تا آدمی به مقایسه بنشیند ودریابد که کدام یک از این سخنان تکراری است و کدام یک غیرتکراری؟غرض از این پرسش زیر سوال بردن دست اندرکاران جشنواره موسیقی فجر و بخش پژوهش نیست، بلکه اتفاقاتی که در این روزها رخ داده است، نگارنده را نسبت به وجود برنامه ای مدون و کار شده برای بخشهای مختلف، دچار تردید اساسی می کند. برای نمونه یکی از ردیف دانان نامی که نامش در بخش پژوهش قرار داشت، عنوان می کرد که دو تا سه روز قبل از برگزاری سخنرانی اش به وی اطلاع می دهند که باید سخنرانی کند و موضوعش را هم به وی اطلاع می دهند و ایشان که در محذوریت قرار گرفته بود و جسارتی همانند جناب طهماسبی نداشت که از همان ابتدا اعلام کند، وقت برای یک کار مناسب کم است. برای آنکه سخنانش روندی منطقی داشته باشد و به مانند برخی از سخنرانان به ورطه خاطره گویی نیفتد، مجبور می شود شب تا صبح بیدار بماند تا روندی منطقی به سخنان خویش بدهد.
نکته بعدی، عدم استفاده مرکز موسیقی و دست اندرکاران جشنواره از ظرفیتهای بخش پژوهش در دیگر نقاط است. روزی که آقای همافر به مرکز موسیقی آمدند بر نبود ارتباطی میان دانشگاه و مرکز موسیقی انگشت نهادند، اما از قرار این سخنان پا در حیطه عمل نگذارد، چرا که برخی از بهترین پژوهشگران موسیقی که در دانشگاهها تدریس می کنند و آثارشان در بازار موسیقی موجود است، در زمره غایبان اصلی این بخش هستند. همچنانکه مجموعه دست اندرکاران جشنواره به رغم پیشنهاد هیئت مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی مبنی بر برگزاری سمیناری برای اعضای این کانون(که از شاخص ترین پژوهشگران کشور تا تازه واردان در آن عضو هستند) و ارائه کارنامه ای از روند پژوهشها در سال گذشته و جاری، به این پیشنهاد وقعی ننهادند. در حالی که برخورد شایسته و کارشناسانه آن بود که در نشستی با هیئت مدیره این کانون طرح تفضیلی را طلب می کردند و در نهایت با دلایل کارشناسانه و متقن به رد این طرح دست می یازیدند، حال بماند از اینکه یکی از سرفصلهای وظایف نهادهای دولتی در برنامه چهارم توسعه، حمایت از نهادهای مدنی حوزه های مختلف است که متاسفانه در این بخش هیچگاه به آن توجه نشد و از این بابت مسئولین باید پاسخگو باشند.
●تقدیرها ؛ با کدام معیار
نخستین پرسشی که در برابر فهرست افرادی که در اختتامیه جشنواره موسیقی فجر از آنها تقدیر به عمل آمد، به ذهن می رسد، معیارهای این انتخاب و داورانی اند که دست به گزینش این افراد می زنند. البته در سال های پایانی مدیریت علی مرادخانی بر مرکز موسیقی و جشنواره موسیقی فجر، افرادی از چهره های شناخته شده موسیقی معرفی شده بودند تا برنامه های جشنواره را ببینند و از آن میان برخی افراد و گروهها را به عنوان کسانی که اجراهای درخشان تری داشته اند معرفی و به آنها لوح و چنگی اعطا کنند. این تجربه که می توانست در درازمدت به شکل گیری کمیته ای داوری برای ارزیابی جدی تر بخش حرفه ای های جشنواره بینجامد، سر برنکشیده، فروخسبید و تداوم و استمراری نیافت. فهرست تقدیر شوندگان جشنواره به گونه ای است که به جز برخی از چهره های پیش کسوت موسیقی که تقدیر از آنها شایسته و بایسته است، در دیگر بخشها اگر افراد دیگری هم معرفی می شدند جای این پرسش وجود داشت. واقعا بر نگارنده پوشیده است که چرا باید در این انتخاب برخی از افراد و گروهها نادیده گرفته شوند. برای نمونه در این قحط سالی که هیچ گونه کمکی از سوی مسئولان به گروههای موسیقی سنتی صورت نمی گیرد، حضور گروههای پرتعدادی چون ارکستر موسیقی سنتی ،خورشید، آبیدر، همنوازان، و... چرا نباید در حد یک تقدیر و تشکر خشک و خالی پاس داشته شود. گروه خورشید با ۳۰ نوازنده که در حال ارائه تجربه ای جدی در سازبندی موسیقی ایرانی اند، باید به خاطر این همت و حمیت تشویق می شدند و یا مشخص نشد که چرا از ۲۰ گروه تازه ای که در جشنواره امسال( به گفته جناب همافر) حضور یافتند، فرد یا گروهی شایسته تقدیر دانسته نشدند. یا در میان این همه چهره های موسیقی نواحی ایران، یک تن برای تقدیر وجود نداشت.
همچنانکه هیچ بانوی نوازنده یا عضو گروه کر یا در بخش تکخوانان و تکنوازان ویژه بانوان هم از دید دست اندرکاران جشنواره شایسته دریافت این جوایز نبوده است. این گونه است که وقتی جشنواره موسیقی فجر به پایان می رسد، تاثیرات این جوایز و هدیه ها به هفته ای هم نمی کشد.
سید ابوالحسن مختاباد
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید