جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

افسردگی‌ و اعتیاد: کاربرد مقیاس‌ SCL۹۰درسنجش‌ میزان‌ افسردگی ‌ معتادان خود معرف‌ به‌ مراکز ترک ‌اعتیاد و بازپروری‌


افسردگی‌ و اعتیاد: کاربرد  مقیاس‌ SCL۹۰درسنجش‌ میزان‌ افسردگی ‌ معتادان خود معرف‌ به‌ مراکز ترک ‌اعتیاد و بازپروری‌
مقاله‌ حاضر با استعانت‌ از مباحث‌ نظری‌ و اطلاعات‌ تجربی‌ به‌ دست‌ آمده‌ از بررسی‌ تأثیرات‌ اختلالات‌ همراه‌ (كوموربیدیتی‌)، نظیرافسردگی ‌و برخی متغیرهای‌زمینه‌ای‌ بر رفتار اعتیادی وتمایلات ‌به‌ سوء مصرف‌ مواد در معتادان‌ خود معرف‌ به‌ مراكز ترك‌ اعتیاد و بازپروری‌ تهران‌، می‌كوشد ضمن‌ آزمون‌ (تست‌) تجربی‌ مدل‌ نظری‌ ارایه‌ شده‌ از سوی‌برخی‌ از صاحب‌ نظران‌ معاصر (گلانتز ۱۹۹۶ ، هارتل‌ ۱۹۹۶، كسلر ۱۹۹۳ ، سودنسن ‌ ۱۹۹۶ ، نلسون‌ ۱۹۹۶، ساندرز و فیلیپس ‌ ۱۹۹۴ و دیگران) در خصوص‌ نقش‌ اختلالات‌ همراه (‌ Comorbidity)، نظیر اضطراب‌، افسردگی‌، اختلال‌ دو قطبی‌، اختلال‌ سلوك‌ و اختلال‌ شخصیت‌ ضد اجتماعی‌ و نظایر آن‌ در رفتار اعتیادی‌ و آمادگی‌ جهت‌ سوء مصرف‌، به‌طور اخص‌ به‌ سنجش‌ میزان‌ افسردگی‌ از طریق‌ كاربرد آزمون‌ SCL۹۰ در نمونه‌ای‌ از معتادان‌ خود معرف‌ به‌ مراكز ترك‌ اعتیاد و بازپروری‌ در تهران‌ در دو مقطع‌ زمانی‌ قرنطینه‌ و مرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌ بپردازد و میزان‌ تمایل‌ به‌ سوءمصرف‌ را براساس‌ آزمون ‌ APSدر آنان‌ در دو مقطع‌ زمانی‌ فوق‌ بسنجد.
با كاربردروش‌ پیمایشی‌ و با استفاده‌ از تكنیك‌ پرسشنامه‌ و مصاحبه‌ از ۱۵۳ معتاد نگهداری‌شده‌ در مراكز بازپروری‌ وترك‌ اعتیاد در تهران‌ - كه‌ به‌ طریق‌ نمونه‌گیری‌ طبقه‌ای (‌ (Stratified با دقت‌ احتمالی‌ مطلوب‌(d=۰/۰۵) و ضریب‌اطمینان ‌%۹۵ ( t=۱/۹۶%) انتخاب‌ شده‌ بودند - اطلاعات‌ مورد نیاز جمع‌آوری‌ شد.
براساس‌ نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ به‌ رغم‌ كاهش‌ نسبی‌ در میزان‌ افسردگی‌ و رفتار اعتیادی‌ آزمودنی‌ها در مرحلهٔ اصلی‌ بازپروری نسبت به مرحله قرنطینه‌، میزان‌ بیماری‌ افسردگی‌ و تمایلات‌ به‌ سوء مصرف‌ مواد (آمادگی‌ به‌ اعتیاد) همچنان در آنان‌ بالا بوده‌ است‌.
از طرفی‌، بر اساس‌ نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌،از كاربرد الگوی‌ تبیینی‌ تحلیلی‌ و استفاده‌ از رگرسیون‌ چند متغیره‌ و تحلیل‌مسیر، می‌توان‌ استدلال‌ كرد كه‌ میل‌ به‌ مصرف‌ مواد مخدر در معتادان‌ خود معرف‌ به‌ مراكز ترك‌، متأثر از عوامل‌ متعددی‌ است‌ كه‌ در شبكه‌ای‌ از روابط علی‌ با یكدیگر به‌ سر می‌برند و كل‌ تغییرات‌ آن‌ را مجموع‌ متغیرهایی‌ كه‌ علت‌ در نظر گرفته‌ شده‌اند نشان‌ می‌دهند. در این‌ الگو سندروم‌ افسردگی‌، سابقه‌ اعتیاد، نوع‌ ماده‌ مخدر مصرفی‌، SES و سابقه‌ ترك‌ اعتیاد برتمایلات‌ فرد به‌ سوء مصرف‌ و رفتار اعتیادی‌ تاثیر می‌گذارد. این‌ یافته‌ ضمن‌ تائید مدل‌ هایی‌ كه‌ بر تاثیرات‌ اختلالات‌ روانی‌ در گرایش‌ به‌ سوء مصرف‌ تاكید می‌كنند، ضرورت‌ توجه‌ به‌ آزمون‌ مدل‌های‌ آلترناتیو را توصیه‌ می‌كند.
اعتیاد به‌ مواد مخدر و الكل [۱] بیماری‌ دوره‌ای‌ یا مزمنی‌ است‌ كه‌ توسط سایقی‌ نابهنجار و ممتدبرای‌ برخی‌ نوروتروپها مشخص‌ می‌شود . اگر سوژه‌ از ماده‌ مخدر كه‌ به‌ آن‌ معتاد شده‌ محروم‌ گردد،حالت‌ نیاز در او رو به‌ تزاید خواهد گذارد. سندرم‌ ابستیننس‌ یا پرهیز [۲] كه‌ در اثر محرومیت‌ سوژه‌ از ماده‌مخدر حادث‌ می‌شود غالبا با اختلالات‌ جسمی‌ و روحی‌ همراه‌ است‌ (كوركینا [۳]، تسیومیكو [۴]، كوسودا [۵]، ۱۱۵:۱۹۸۹) مثلا الكلیسم‌ مزمن‌ (اتیلیزم‌) با نیاز غیرقابل‌ مقاومت‌ در برابر الكل‌ و با ظهور وابستگی‌روانی‌ و جسمانی‌ نسبت‌ به‌ الكل‌ و براساس‌ سیندروم‌ پرهیز نمایان‌ می‌گردد.
برخی‌ از مواد مخدرها، اعتیادهای‌ خاصی‌ ایجاد می‌كنند كه‌ با توسعه‌ و گسترش‌ داروسازی (فارماكولوژی‌)، بر مقدار این‌ مواد افزوده‌ می‌شود؛ اما در این‌ میان‌، بیش‌ از همه‌ می‌توان‌ به‌ مواد افیونی‌ نظیر تریاك‌، مرفین‌، دیامرفین‌ یا هروئین‌، پانتوپون‌ یا انوپون‌، كد ئین‌ یا متیل‌ مرفین‌ و همچنین‌ به‌ مشتقات‌ مرفین‌ نظیر تری‌مه‌ پریدین‌ یا پرومدول‌ اشاره‌ كرد. داروهای‌ خواب‌آور نیز می‌توانند ایجاد اعتیادكنند مثلا باربیتوریك‌ها و برخی‌ مواد تحریك‌ كننده‌ نظیر كافئین‌، آمفتامین‌ یا فنامین‌، متامفتامین‌ یاپروتئین‌ خصلت‌ وابسته‌ كننده‌ و اعتیادآور در مصرف‌ كننده‌ دارند. (ال‌. اس‌. دی‌ L.S.D ۲۵)، كه‌ سابقا به‌صورت‌ داروی‌ محرك‌ استعمال‌ می‌شد، اینك‌ به‌ عنوان‌ ماده‌ مخدر مورد مصرف‌ پیدا كرده‌ است‌. این ‌ماده‌ كه‌ تأثیری‌ نشاط آور دارد، اعتیادآور است‌ و مصرف‌ آن‌، چون‌ سایر مواد توهم‌زا، به‌ ایجاد حالت‌ روان‌ پریشی‌، حالات‌ اوهامی‌، خطای‌ بصری‌ و ایده‌های‌ هذیانی‌ منجر می‌شود این‌ اختلالات‌ اغلب‌ ممكن‌ است‌ خصلتی‌ قطعی‌ و برگشت‌ ناپذیر پیدا كنند.
در صورتی‌ كه‌ فرد معتاد از ماده‌ مخدری‌ كه‌ مصرف‌ می‌كند دور شود دچار عوارض‌ روحی‌ وجسمی‌ گوناگون‌ همراه‌ با سردرد، ضعف‌ و علایم‌ عصبی‌ ـ نباتی‌ می‌شود و در نقاط مختلف‌ بدن‌ احساس‌ درد می‌كند، یا دلش‌ می‌خواهد بدون‌ علت‌ به‌ زیر گریه‌ بزند. در مواردی‌ نیز حالت‌ تهوع‌، اسهال‌، افسردگی‌و تحریك‌پذیری‌ در فرد ظاهر می‌گردد در این‌ حالت‌ است‌ كه‌ فرد معتاد زمین‌ و زمان‌ را به‌ هم‌ می‌زند تامواد یا ماده‌ مورد نیاز را به‌ دست‌ آورد او، در این‌ احوال‌، قادر به‌ انجام‌ هر كاری‌ می‌شود و حتی‌ ممكن‌ است‌ دست‌ به‌ جنایت‌ هم‌ بزند واكنش‌ های‌ افسردگی‌ اغلب‌ با بیقراری‌ و دلهره‌ همراه‌ است‌ و، درمواردی‌ نیز، تمایل‌ به‌ خودكشی‌ و آرزوی‌ مرگ‌ در معتاد فزونی‌ می‌گیرد. خطاها و اشتباهات‌ بصری‌ ـ حسی‌ همراه‌ با توهم‌ و تیرگی‌ شعور در فرد آشكار می‌شود كه‌، به‌ زعم‌ برخی‌ از روانپزشكان‌، این‌ موارد رادر درمان‌ معتادان‌ به‌ مواد مخدر حتما باید مد نظر داشت (كوركینا، تیومیكو، كوسووا، ۱۹۸۹ :۱۲۰ـ۱۲۱)
● طرح‌ و بیان‌ مسأله‌:
كوموربیدیتی [‌۶] یا اختلال‌های‌ همراه‌ در مطالعات‌ همه‌گیر شناختی [‌۷] وسبب‌شناختی [۸]‌ اعتیاد و سوءمصرف‌ مواد بیش‌ از پیش‌ مورد توجه‌ محققان‌ و صاحب‌نظران‌ مسایل‌ اعتیاد قرار گرفته‌ است‌.
این‌ تحقیقات‌ نشان‌ داده‌اند كه‌ اختلال‌های‌ مصرف‌ مواد مخدر در اغلب‌ موارد بر اساس‌ مشاهدات‌ بالینی [‌۹] با برخی‌ از اختلالات‌ روانی‌، نابهنجاری‌ ها و نابسامانی‌ های‌ روحی‌، عاطفی‌، خلقی‌ و رفتاری‌، نظیر اختلال‌ سلوك‌ و اختلال‌ شخصیت‌ ضد اجتماعی [‌۱۰]، اختلال‌ دو قطبی [‌۱۱] ، اختلالات‌ افسردگی [‌۱۲]، اختلالات‌اضطراب [‌۱۳]، ضربه‌ و اختلال‌ فشار روانی‌ پس‌ از آسیبی [‌۱۴]، احساس‌ از خود بیگانگی [‌۱۵]، احساس‌ بی‌قدرتی [‌۱۶] و نظایر آن‌ همبستگی‌ و همخوانی‌ دارند ( بروین [‌۱۷] ۱۹۹۲ ، وین‌استاین [‌۱۸] ۱۹۹۳، برونر [۱۹] ۱۹۹۶، كیدروف [‌۲۰] ۱۹۹۶، كوهن [‌۲۱] ۱۹۹۱، كسلر [۲۲] ۱۹۹۶ ، نلسون [‌۲۳] ۱۹۹۶، گلاسنی‌ و كامینر [۲۴] ۱۹۹۲،سوندسن [‌۲۵] ۱۹۹۸، كلارك‌ و هجندوس [‌۲۶] ۱۹۹۷).
یكی‌ از اختلال‌های‌ همراه‌ كه‌ در اعتیاد و اختلال‌های‌ مربوط به‌ سوءمصرف‌ مواد مخدر،روان‌گردان‌ها و الكل‌ دیده‌ می‌شود، اختلالات‌ مربوط به‌ افسردگی‌ است. گرچه‌ در اغلب‌ تحقیقات‌، افسردگی‌ به‌ عنوان‌ شایع‌ترین‌ اختلال‌ همراه‌ در اعتیاد مطرح‌ است‌، برخی‌ از محققان‌ و صاحب‌نظران‌ (هیل [‌۲۷] ۱۹۹۱، ساندرز [۲۸] ۱۹۹۴ و فیلیپس [‌۲۹] ۱۹۹۶ و (…افسردگی‌ را هم‌ یكی‌ از علت‌های [‌۳۰] گرایش‌ به‌سوءمصرف‌ و هم‌ معلول‌ و یكی‌ از پیامدها و آثار [۳۱] سوءمصرف‌ عنوان‌ نموده‌اند.
مطالعات‌ و تحقیقات‌ همه‌گیرشناسی‌ این‌ ملاحظات‌ بالینی‌ را به‌ اثبات‌ رسانده‌اند كه‌ اختلال‌های‌مصرف‌ مواد مخدر معمولا با اختلال‌ افسردگی‌ هم‌ در نوجوانی‌ و هم‌ در بزرگسالی‌ همراه‌ است ) گرین‌بام [‌۳۲] ۱۹۹۶ ، كسلر ۱۹۹۴ ، اندروز [۳۳] ۱۹۹۳ و دیگران).
از طرفی‌، كیدروف ( ‌ ۱۹۹۶) و نلسون ( ‌ ۱۹۹۶) عنوان‌ كرده‌اند كه‌ وجود یك‌ نوع‌ اختلال‌، نظیرافسردگی‌، در معتادان‌ به‌ الكل‌ و مواد مخدر ملاك‌ تشخیصی‌ مهمی‌ برای‌ انواع‌ اختلالات‌ دیگر خواهد بود. از این‌ رو، شیوع‌ گسترده‌ این‌ همبودی‌ تلویحات‌ ضمنی‌ بسیاری‌ دارد و افراد معتاد در عمل‌، علاوه‌ براعتیاد، با بیماری‌ های‌ همراه‌ مواجهه‌ بوده‌اند، و لذا نیازمند درمان‌های‌ بیشتر و مراقبت‌های‌ بالینی‌ وپزشكی‌ دقیق‌تر و طولانی‌تری‌ هستند كه‌ نه‌ تنها سیر بالینی‌ آنان‌ را وخیم‌، حاد و بد جلوه‌ می‌دهد، بلكه‌دوره‌ درمان‌ را طولانی‌تر می‌سازد (اشمیت [‌۳۴] و بیگلو [۳۵] ۱۹۹۶).
گرچه‌ پیوند و همراهی‌ اختلالات‌ همراه‌ (كوموربیدیتی‌) ، نظیر افسردگی‌ با اعتیاد [۳۶]، از لحاظ تجربی‌ و بالینی‌ به‌ اثبات‌ رسیده‌ است‌، اما دلیل‌ آن‌ همانطور كه‌ برخی‌ محققان‌ (كسلر ۱۹۹۵ ،خانتزیان [‌۳۷] ۱۹۹۷ و …) متذكر گردیده‌اند روشن‌ نیست‌.
در متون‌ جدید، مربوط به‌ سوء مصرف‌ و اختلالات‌ روانی ( ‌ Meyer, Glantz, Hartel, ۲۰۰۲)امروزه‌ سه‌ الگو در خصوص‌ پیوستگی‌ میان‌ اعتیاد و اختلال‌های‌ همراه‌ مطرح‌ است‌:
الف‌ ـ اختلال‌های‌ روانی‌ كه‌ به‌ سوء مصرف‌ مواد منجر می‌گردند؛
ب‌ ـ سوءمصرف‌ مواد (اعتیاد ) كه‌ به‌ پیدایش‌ اختلال‌های‌ روانی‌ می‌انجامد؛
ج‌ ـ عوامل‌ خطرساز مشتركی‌ كه‌ منجر به‌ هر دو می‌گردند.
مطالعات‌ و تحقیقات‌ انجام‌ شده‌ نشان‌ دهنده‌ نوعی‌ حمایت‌ از هریك‌ از الگوهای‌ فوق‌الذكر است‌. به‌ هرحال‌، اغلب‌ محققان‌ بر این‌ اصل‌ تاكید می‌كنند كه‌ ارتباط میان‌ اختلال‌ مصرف‌ موادمخدر و اختلال‌های‌ روانی‌، نظیر افسردگی‌، نسبت‌ به‌ آنچه‌ كه‌ در هریك‌ از این‌ الگوها مطرح‌ شده‌ است‌پیچیده‌تر، تبادلی‌تر و چندعاملی‌تر است‌.
اخیرا گلانتز [۳۸]، واینبرگ [‌۳۹] و مینر [۴۰] (۲۰۰۲) از الگوی‌ چهارمی‌ سخن‌ رانده‌اند كه‌ سه‌ الگوی‌ پیشین‌ رابه‌ یكدیگر پیوند می‌دهد و برای‌ هریك‌ از موارد بروز بیماری‌ های‌ همراه‌ توضیحی‌ و تفسیری‌ دارد.بنابراین‌ الگو، در برخی‌ از افراد، سوء مصرف‌ مواد و آسیب‌ روانی‌ خاص‌ همراه‌ یكدیگر رشد می‌كنند. ازطرفی‌، هریك‌ گام‌های‌ سبب‌ شناختی‌ دیگری‌ را از طریق‌ تعامل‌های‌ چندگانه‌ تشدید می‌كند، احتمال‌تداوم‌ هر دو را افزایش‌ می‌دهد و پیامد و عواقب‌ هر دو را وخیم‌تر می‌سازند (Glantz, Weinberg Miner, ۲۰۰۲: ۱۴-۱۶). با وجود آنكه‌ همبستگی‌ های‌ میان‌ مصرف‌ مواد مخدر و دیگر اختلال‌های‌روانی‌، نظیر افسردگی‌ بسیار قوی‌ هستند، معهذا باید در استنباطات‌ علی‌ خود در این‌ خصوص‌ محتاطبود. یك‌ دلیل‌ آن‌ این‌ است‌ كه‌ متغیرهای‌ مشخص‌، بویژه‌ عوامل‌ ژنتیكی‌، و سایر عوامل‌ زیست‌شناختی‌ در بسیاری‌ از مطالعات‌ و تحقیقات‌ تجربی‌ مورد سنجش‌ و اندازه‌گیری‌ قرار نگرفته‌اند. بسیاری‌ از تحقیقات‌ و مطالعات‌ بر گزارش‌های ‌“ گذشته‌نگر“ در باب‌ شروع‌ زمانی‌ اختلال‌ها تكیه‌ می‌كنند كه‌ می‌تواند سوگیرانه‌ و غیردقیق‌ باشد مضافا آنكه‌ نشانگان‌ و پیش‌نشانه‌هایی‌ كه‌ برای‌ تشخیص‌ اختلالات‌ بالینی‌لازم‌ هستند بروز می‌كنند از طرفی‌، هم‌ گرایش‌ به سوء مصرف‌ مواد مخدر و هم‌ حالت‌های‌ مخصوص‌ به‌ترك‌ مواد توأماً اختلال‌های‌ روانی‌ خاصی‌ را بروز می‌دهند كه‌ به‌ پیچیدگی‌ امر خصوصا در فرایندهای‌ درمان‌ و مداخلات‌ بالینی‌ می‌افزاید.
مقاله‌ حاضر در پرتو نتایج‌ یك‌ تحقیق‌ پیمایشی [۴۱] بر روی‌ معتادان‌ خود معرف‌ و دستگیر شده‌ درمراكز ترك‌ اعتیاد و بازپروری‌ تهران‌ و با هدف‌ سنجش‌ میزان‌ افسردگی‌ در آنان‌ به‌ عنوان‌ یك‌ اختلال ‌همراه‌ تحریر و تنظیم‌ گردیده‌ است‌ (محسنی‌ تبریزی‌، وثوقی‌، بررسی‌ وضعیت‌ معتادین‌ در مراكزبازپروری‌ تهران‌، ۱۳۷۶).در این‌ تحقیق‌، وضعیت‌ بیماری‌ افسردگی‌ در آزمودنی‌ های‌ دارای‌ سابقه‌ سوء مصرف‌ در دو مرحله‌ بازپروری‌ یعنی‌ مرحله‌ قرنطینه‌ ومرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌ بررسی‌ و میزان‌ آن‌ سنجیده‌ شده‌ است‌.همچنین‌ حالات‌ افسردگی‌ در آزمودنی‌های‌ معتا د برحسب‌ متغیرهایی‌ نظیر طول‌ مدت‌ اعتیاد، نوع‌ ماده‌ مصرفی‌، سن‌،( SES( Socio - Economic Status ، منشاء جغرافیایی‌ و سابقه‌ ترك‌ اعتیاد بررسی‌ و سنجیده‌ شده‌ است‌.
● مبانی‌ نظری‌ و تجربی‌ تحقیق‌:
با عنایت‌ به‌ ارتباط معنی‌دار میان‌ اختلالات‌ همراه‌، نظیر افسردگی‌، اضطراب‌، اختلال‌ دو قطبی‌ واختلال‌ شخصیت‌ ضد اجتماعی‌ و نظایر آن‌ با اعتیاد، در بخش‌ مربوط به‌ مباحث‌ نظری‌ و تجربی‌ نخست‌ مختصرا به‌ تشریح‌ و توصیف‌ سندروم‌ افسردگی‌ پرداخته‌ می‌شود و سپس‌ مبانی‌ تجربی‌ موضوع‌ مرورمی‌شود.
الف‌:سندروم‌ افسردگی‌:
سندروم‌ افسردگی‌ از انواع‌ سندروم‌های‌ پسیكو پاتولوژیك‌ است‌ كه‌ در آن‌ حالات‌ و تظاهرات‌ كلینیكی‌ نشانگر یك‌ حالت‌ غمگینی‌، دلتنگی‌، بی‌تحركی‌ و آشفتگی‌ ادراك‌ است‌ در اختلال‌ افسردگی‌ ،فرد غالبا در گوشه‌ای‌ بی‌حركت‌ می‌نشیند و حالت‌ و نگاهی‌ مغموم‌ و بی روح‌ دارد. در این‌ بیماری‌، بیمار به‌ نقطه‌ای‌ خیره‌ می‌شود، به‌ پرسش‌ها غالبا نامفهوم‌ پاسخ‌ می‌دهد اغلب‌، گرفته‌ و غمزده‌ است‌ و ناله‌ وفغان‌ سر می‌دهد. حالت‌ افسردگی‌ اغلب‌ با ایده‌های‌ هذیانی‌ خصوصا با احساس‌ بی‌اعتمادی‌ به‌ خود،عدم‌ اعتماد به‌ نفس‌، ناتوانی‌ و فتور، خود را بی‌مقدار شمردن‌، و آسیب‌ و گزند و نفی‌ و انكار همراه‌ است‌.
هنگامی‌ كه‌ افسردگی‌ عمیق‌ می‌شود می‌توان‌ سیمپتوم‌ موسوم‌ به‌ “بی‌هوشی‌ روانی‌ دردناك‌“ راملاحظه‌ كرد و آن‌ زمانی‌ است‌ كه‌ بیماران‌ به‌ عاطفه‌ دوست‌ داشتن‌ و احساس‌ بی‌اعتنا می‌شوند و در موردمحیط اطراف‌ خود عكس‌العمل‌ نشان‌ می‌دهند در مرحله‌ افسردگی‌ مالیخولیایی‌، كه‌ در آن‌ بیمار دچار خلق‌ و خوی‌ گرفته‌ و كندی‌ فرایندهای‌ همخوانی‌ و وقفه‌ حركتی‌ است‌، با احساس‌ اندوه‌ عمیق‌ و دلهره‌ همراه‌ است‌. بیماران‌، در این‌ مرحله‌، همه‌ چیز را به‌ رنگ‌ تیره‌ می‌بینند و احساس‌ حقارت‌ پیدا می‌كنند و قیافه‌ای‌ مشخص‌ دارند:حالی‌ دردمندانه‌، صورتی‌ بی‌ حال‌ و منجمد با چشمانی‌ اندوهگین‌ و پس‌ نشسته‌ و گوشه‌های‌ لبها آویزان‌.
در افسردگی‌ خفیف‌، بیمار اغلب‌ می‌گرید در موارد حاد بیماری‌، این‌ روش‌ تسكین‌ درد از بین‌می‌رود در چنین‌ حالاتی‌، بیماران‌ اظهار می‌دارند همه‌ چیز در باطن‌ آنها فلج‌ شده‌ است‌. در این‌ بیهوشی‌روانی‌ دردناك‌، بیماران‌ احساس‌ گذشته‌ خود را به‌ اطرافیان‌ از دست‌ می‌دهند و از این‌ حیث‌ رنج‌می‌كشند در این‌ حالت‌، آنان‌ خود را بد و بیهوده‌ و بی‌طرف‌ می‌پندارند و زندگی‌ در نظرشان‌ پوچ‌ وبی‌مقدار جلوه‌ می‌كند و افكار خودكشی‌ به‌ ذهنشان‌ راه‌ می‌یابد به‌ همین‌ علت‌، باید آنها را در بخش های ‌مراقبت‌ ویژه‌ بستری‌ كرد.
فكر در عارضه‌ افسردگی‌ دچار وقفه‌ و ركود می‌شود و با اشكال‌ تداعی‌ همراه‌ است‌ بیماران‌ باصدای‌ آهسته‌ گفتگو می‌كنند و كم‌ حرف‌ می‌شوند به‌ سؤالات‌ جواب‌ نمی‌دهند و، در صورت‌ اضطرار،به‌ گفتن‌ آری‌ یا نه‌ قناعت‌ می‌كنند بندرت‌ قادرند جمله‌ای‌ را تمام‌ كنند و بین‌ كلمات‌ و عبارات‌ مكث‌های‌طولانی‌ دارند. از اینكه‌ نمی‌توانند افكارشان‌ را متمركز سازند ناله‌ سر می‌دهند در اوج‌ افسردگی‌ ممكن‌ است‌ دچار اختلالات‌ تفكر به‌ شكل‌ هذیانی‌ (اتهام‌ بستن‌ به‌ خود، خود را مجرم‌ انگاشتن‌، هیپوكندری‌،سندروم‌ كوتار) شوند (محسنی‌ تبریزی‌، ۱۳۷۲ : ۱۷۰).
وقفه‌های‌ حركتی‌ با كم‌ تحركی‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ بیماران‌ از رختخواب‌ دل‌ نمی‌كنند و بسختی‌از خواب‌ بیدار می‌شوند؛ حوصله‌ هیچ‌ كاری‌ را ندارند و مدت‌ ها در همان‌ حال‌ افسردگی‌ می‌مانند و درهیجانات‌ خود غرق‌ می‌شوند.
سندروم‌ افسردگی‌ اغلب‌ با اضطراب [‌۴۲] همراه‌ است‌ بیمار در آن‌ حالت‌ نگران‌ و بی‌قرار می‌شود و دست‌ هاایش‌ را به‌ هم‌ می‌پیچد و با صدای‌ بلند آه‌ می‌كشد (افسردگی‌ همراه‌ با بی‌قراری‌ ) زمانی‌ كه‌اضطراب‌ در حالت‌ افسردگی‌ نمایان‌ می‌شود ممكن‌ است‌ به‌ بی‌ قراری‌ روانی‌ و حركتی‌ منجر گردد. در آن‌حال‌، بیمار عادت‌ به‌ پرسه‌ زدن‌ می‌یابد و با التماس‌ و زاری‌ تقاضای‌ كمك‌ می‌كند و اظهار می‌دارد كه‌دیگر قادر نیست‌ درد و رنجش‌ را تحمل‌ كند. حتی‌ ممكن‌ است‌ به‌ خود زخم‌ هم‌ بزند یا سر خود را به‌دیوار بكوبد و برای‌ خودكشی‌ تلاشهای‌ مأیوسانه‌ای‌ به‌ عمل‌ آورد [۴۳] (همان‌، ص‌ ۱۷۱).
دیكسترا [۴۴] حالات‌ افسردگی‌ مفرط را با خصوصیات‌ زیر مشخص‌ می‌كند:
ـ ماندن‌ در یك‌ وضعیت‌ روحی‌، فكری‌ و رفتاری‌ ثابت‌ به‌ طور دائم‌ و پایدار (مدت‌ ها فرد دروضعیت‌ روحی‌ و رفتاری‌ ثابتی‌ قرار دارد)؛
ـ بدبینی‌ مفرط به‌ همه‌ چیز؛
ـ گوشه‌گیری‌ و انزوا؛
ـ بی‌اشتهایی‌؛
ـ عدم‌ تحرك‌ و فعالیت‌؛
ـ عدم‌ تمایل‌ به‌ شركت‌ در جمع‌؛
ـ گذراندن‌ اوقات‌ فراغت‌ به‌ بطالت‌ و بدون‌ هدف‌ در خلوت‌ خود؛
ـ در فكر فرو رفتن‌ و به‌ نقطه‌ای‌ خیره‌ شدن‌؛
ـ عدم‌ رسیدگی‌ به‌ ظاهر خود (لباس‌، آرایش‌، استحمام‌، نظافت‌ و ...)؛
ـ بی‌تفاوتی‌ به‌ هر آنچه‌ در پیرامون‌ است‌؛
ـ در جمع‌ نبودن‌ به‌ طور فكری‌، دركی‌، شناختی‌ و احساسی‌؛
ـ فرار از خانه‌ یا مدرسه‌ (در نوجوانان‌)؛
ـ ناخشنودی‌ از روابط جنسی‌ (در متأهلان‌)؛
ـ احساس‌ ناتوانی‌ و فتور؛
ـ رفتار جنسی‌ غیر عادی‌؛
ـ بشدت‌ كسی‌ را رنجاندن‌ یا از كسی‌ رنجیدن‌؛
ـ ناتوانی‌ در ایجاد ارتباط با دیگران‌؛
ـ غمگینی‌ و غم‌ زدگی‌ مفرط همراه‌ با آه‌ و ناله‌ و گریه‌؛
ـ بی‌نظمی‌ مفرط در برنامه‌ خواب (خواب‌ كم‌ یا خواب‌ زیاد)
ـ بی‌نظمی‌ مفرط در برنامه‌ غذایی‌ ( پرخوری‌ یا كم‌ خوری‌)؛
ـ كم‌ حرفی‌؛
ـ شك‌ و تردید و عدم‌ باور نسبت‌ به‌ هر چیزی‌؛
ـ احساس‌ خستگی‌ و درماندگی‌؛
ـ بروز رفتارهای‌ تند، سریع‌، غیرارادی‌ و بدون‌ دلیل‌؛
ـ نافرمانی‌ ، سركشی‌ و عدم‌ اطاعت‌؛
ـ عدم‌ وقت‌شناسی‌؛
ـ دروغ‌گویی‌؛
ـ تمایل‌ به‌ دزدی‌؛
ـ پنهان‌كاری‌؛
ـ احساس‌ بی‌یاوری‌ و ناامیدی‌ مفرط (دیكسترا،۱۹۸۵ :۱۷۶ - ۱۷۸).
ب‌ : مبانی‌ تجربی‌
تحقیقات‌ متعددی‌ نشان‌ داده‌اند كه‌ چگونه‌ اعتیاد به‌ مواد مخدر و الكل‌ - مخصوصا در شكل‌الكلیسم‌ مزمن‌ - به‌ فساد تدریجی‌ شخصیت‌، نابسامانی‌های‌ روانی‌ و اختلالات‌ رفتاری‌ منجر می‌شود. دگرگونی‌ محسوس‌ خلق‌ و خوی‌ معتاد رفته‌ رفته‌ نمایان‌ می‌شود و با اختلالات‌ حافظه‌ و افت‌ ظرفیت‌ كارو از بین‌ رفتن‌ روحیه‌ مشخص‌ می‌شود. در این‌ حالت‌، بیمار به‌ خشونت‌ و دروغ‌ می‌گراید و رفتارغیراجتماعی‌ پیدا می‌كند (كوركینا، تسیومیكو، كوسودا،۱۹۸۸: ۱۱۶).
تحقیق‌ پیمایش‌ ملی‌ در باب‌ بیماری‌ های‌ همراه [‌۴۵] (NCS) در ایالات‌ متحده‌ امریكا نشان‌ داده‌ است‌كه‌ بالغ‌ بر ۴۰ درصد كسانی‌ كه‌ نشانه‌های‌ افسردگی‌ را در دوران‌ زندگی‌ خود داشته‌اند واجد نشانه‌های‌اختلال‌ مصرف‌ مواد مخدر در دوران‌ زندگی‌ خود نیز بوده‌اند. از طرفی‌، بیش‌ از ۲۶ درصد از كسانی‌ كه‌ پیشینه‌ اختلال‌ مصرف‌ مواد مخدر داشته‌اند، از ملاك‌های‌ تشخیصی‌ سندروم‌ افسردگی‌ در گذشته‌ خودبرخوردار بوده‌اند. در مطالعات‌ متعدد انجام‌ شده‌ در برخی‌ جوامع‌ در خصوص‌ نوجوانان‌، رابطه‌ میان‌افسردگی‌ و اعتیاد (اختلال‌ مصرف‌ مواد) مشاهده‌ شده‌ است‌ (بوكستاین [‌۴۶]، گلسنی‌و كالینر، ۱۹۹۲). بااین‌ حال‌، تشخیص‌ زمان‌ شروع‌ این‌ اختلال‌ دشوار است‌. از سوی‌ دیگر، به‌ علت‌ تأثیرات‌ افسرده‌سازبرخی‌ از مواد مخدر و محرك‌، تعیین‌ یك‌ توالی‌ خاص‌ بسیار دشوار است (كلارك‌و نیبرز [۴۷]، ۱۹۹۶).
از طرفی‌، هرچند افسردگی‌ می‌تواند مستقل‌ از مصرف‌ مواد مخدر ظاهر شود و شاید بتوان‌ ثابت‌كرد كه‌ عاملی‌ خطرساز برای‌ اعتیاد و اختلال‌ مصرف‌ مواد مخدر است‌، اما باید دانست‌ كه‌ افسردگی‌ به‌مثابه‌ اختلالی‌ ثانوی‌ نیز می‌تواند مطرح‌ گردد، به‌ طوری‌ كه‌ در باره‌ برخی‌ بیماران‌ در ابتلا به‌ افسردگی‌مزمن‌، نشانه‌های‌ تمایل‌ به‌ سوء مصرف‌ مواد دیده‌ نمی‌شود. این‌ حالت‌ در باره‌ معتادان‌ غیر افسرده‌ نیزصادق‌ است (كسلر، نلسون‌، مك‌ گانیگل [‌۴۸] و لیو [۴۹] ، ۱۹۹۶).
مع‌الوصف‌، مطالعات‌ متعددی‌ در جوامع‌ مختلف‌ شواهد و قرائن‌ متقنی‌ دال‌ بر وجود رابطه‌معنی‌دار میان‌ افسردگی‌، فشار روانی‌ و وقایع‌ فشارزای‌ زندگی‌ و مصرف‌ سیگار، الكل‌ و مواد مخدر ارایه‌نموده‌اند (گاتلیب [‌۵۰] و گرین [‌۵۱] ۱۹۸۴ ، فرگوسن [‌۵۲]، لنوكس [‌۵۳] و كلام [‌۵۴]، ۱۹۸۲). كوهن (‌ (۱۹۹۱و لكس [‌۵۵] (۱۹۹۳)، سابقه‌ اختلالات‌ و تعارض‌های‌ زناشویی‌، بیماری‌ افسردگی‌، و مصرف‌ زیاد سیگار،الكل‌ و مواد مخدر را در تحقیق‌ خود گزارش‌ كرده‌اند.
طبق‌ گزارش‌ كوهن‌ و همكاران (‌ (۱۹۹۱، احتمال‌ مصرف‌ سیگار، ماری‌جوانا، و الكل‌ در بین‌ زنان‌ مبتلا به‌ افسردگی‌ به‌ ترتیب ‌ ۹۰ درصد، ۱۰۰ درصد و ۱۲۰ درصد بیشتر از زنانی‌ است‌ كه‌ سابقه‌ ابتلا به‌بیماری‌ افسردگی‌ نداشته‌اند.
لكس (‌۱۹۹۱) نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ رابطه‌ بین‌ فشارهای‌ روانی‌، افسردگی‌، اضطراب‌ و گرایش‌ به‌مصرف‌ الكل‌ و مواد مخدر در افراد متعلق‌ به‌ گروه‌های‌ كم‌ درآمد و فقیر معنی‌ دارتر است‌. تایلور [۵۶]، هندرسون [‌۵۷] و جكسون [‌۵۸] طی‌ مطالعه‌ای‌ كه‌ در سال ‌ ۱۹۹۱ در امریكا انجام‌ دادند دریافتند كه‌ رویدادهای‌ فشارزای‌ زندگی‌ - همچون‌ مواجهه‌ با فقر اقتصادی‌، تبعیض‌ نژادی‌، خشونت‌، اجبار، احساس‌ اجحاف‌،احساس‌ اختلاف‌ طبقاتی‌ و بی‌ عدالتی‌ - از عوامل‌ موثر در بروز افسردگی‌ از یكسو و گرایش‌ به‌ مصرف‌مواد مخدر و الكل‌ از سوی‌ دیگر است‌. آنها احساس‌ اجحاف‌، سرخوردگی‌ و ناكامی [‌۵۹] و تبعیض‌ نژادی‌ نهادینه‌ شده [‌۶۰] را با افسردگی‌ و مصرف‌ الكل‌ زیاد در گروه‌های‌ قومی‌ و نژادی‌ و اقلیت‌ها همبسته‌ و مرتبط می‌دانند (Glantz & Hartel, ۲۰۰۲:۱۹۸) .یافته‌های‌ براون [‌۶۱]، گری [‌۶۲]، گرین‌و میلبرن [‌۶۳] (۱۹۹۳) در ایالات‌متحده‌ امریكا نشان‌ می‌دهند كه‌ بین‌ نژاد پرستی‌ نهادینه‌ شده‌ و مصرف‌ الكل‌ در زنان‌ سیاه‌پوست‌ همبستگی‌ مثبتی‌ وجود دارد. آنان‌ نشان‌ داده‌اند (۱۹۹۲) كه‌ با افزایش‌ مشاركت‌های‌ اجتماعی‌ زنان‌سیاه‌پوست‌ خصوصا شركت‌ در فعالیت‌های‌ مذهبی‌، عضویت‌ در انجمن‌های‌ داوطلبانه‌، شركت‌ دركلیسا و نظایر آن‌، احساس‌ نژادپرستی‌ نهادینه‌ شده‌ است‌؛ احساس‌ تبعیض‌ نژادی‌ و اجحاف‌ و نارضایتی‌در آنها تقویت‌ می‌شود و زمینه‌ را جهت‌ بروز افسردگی‌ و گرایش‌ به‌ مصرف‌ بی‌رویه‌ الكل‌ فراهم‌ می‌سازد.
● الگوی‌ نظری‌ تحقیق‌:
با عنایت‌ به‌ مبانی‌ نظری‌ اختلالات‌ همراه‌ و اعتیاد، و در پرتو نتایج‌ تحقیقات‌ انجام‌ شده‌ و نیزبراساس‌ اعتبار متغیرهایی‌ كه‌ در جریان‌ تحلیل‌ دو متغیره‌ محققان‌ پیشین‌ (كسلر ۱۹۹۶ ، كوهن‌ ۱۹۹۱،لكس‌ ۱۹۹۱ ، ساندرز ۱۹۹۴ ، كیدورف‌ ۱۹۹۶ نلسون‌ ۱۹۹۳ و دیگران‌ ) معنی‌دار شناخته‌ شده‌ بودند،می‌توان‌ با ارایه‌ الگویی‌ نظری‌، رفتار اعتیادی [‌۶۴] و تمایل‌ به‌ مصرف‌ مواد را تحت‌ تاثیر افسردگی‌ به‌ عنوان‌یك‌ اختلال‌ همراه‌ و چند متغیر زمینه‌ای[‌۶۵] فرض‌ كرد:
در الگوی‌ نظری‌ ارایه‌ شده‌، متغیرهای‌ افسردگی‌، SES ، نوع‌ ماده‌ مخدر، طول‌ مدت‌ اعتیاد، سابقه‌ترك‌ و منشاء جغرافیایی‌ بر رفتار اعتیادی‌ یا تمایلات‌ فرد به‌ مصرف‌ مواد تاثیرگذار است‌. متغیرافسردگی‌، هم‌ به‌ طور مستقیم‌ و هم‌ از طریق‌ SES ، نوع‌ ماده‌ مخدر و طول‌ مدت‌ اعتیاد بر متغیر وابسته (رفتار اعتیادی‌) تأثیر می‌گذارد.
در مدل‌ ارایه‌ شده‌، همچنین‌ متغیرهای‌ SES ، نوع‌ ماده‌ مخدر، سابقه‌ اعتیاد، سابقه‌ ترك‌، سن‌ ومنشاء جغرافیایی‌ نیز بر رفتار اعتیادی‌ مؤثر هستند. چنانكه‌ مشاهده‌ می‌شود، SES هم‌ از طریق‌متغیرهای‌ افسردگی‌، طول‌ مدت‌ اعتیاد، و نوع‌ ماده‌ مخدر بر گرایش‌ به‌ مصرف‌ مواد تأثیرگذار است‌ (ساندرز و فیلیپس‌ ۱۹۹۴ ، لكس‌ ۱۹۹۳ ، هندرسون‌ ۱۹۸۱)و هم‌ به‌ طور مستقیم‌ بر رفتاری‌ اعتیادی‌ اثرمی‌گذارد. نوع‌ ماده‌ مخدر مصرفی‌ نیز هم‌ به‌ طور مستقیم‌ با متغیر وابسته‌ و هم‌ از طریق‌ متغیرهای‌افسردگی‌، SES ، سابقه‌ اعتیاد و سن‌ با رفتار اعتیادی‌ مرتبط است‌ (هیل‌ ۱۹۹۱ ، كوهن‌ ۱۹۹۱، كسلر ونلسون‌ ۱۹۹۶).
متغیر سابقه‌ اعتیاد و طولانی‌ مدت‌ اعتیاد نیز هم‌ به‌ طور با واسطه‌ از طریق‌ متغیرهای‌ افسردگی‌،نوع‌ ماده‌ مصرفی‌ SES و هم‌ به‌ صورت‌ بی‌ واسطه‌ و مستقیم‌ بر متغیر رفتار اعتیادی‌ اثر می‌گذارد (براون‌۱۹۹۳ ، گری‌ ۱۹۹۲ ، گرین‌ ۱۹۹۲ ، وین‌ اشتاین‌ ۱۹۹۳ ، راكوفسكی‌ ۱۹۸۷) متغیر سابقه‌ ترك‌ نیز هم‌ ازطریق‌ متغیر نوع‌ ماده‌ مخدر و هم‌ به‌ طور مستقیم‌ بر رفتار اعتیادی‌ تاثیر می‌گذارد (هندرسون‌ ۱۹۹۱ ،ساندرز و فیلیپ‌ ۱۹۹۴) متغیر سن‌ نیز هم‌ مستقیما و هم‌ از طریق‌ متغیرهای‌ نوع‌ ماده‌ مخدر بر رفتاراعتیادی‌ موثر است‌ (ساندرز و فیلیپس‌ ۱۹۹۴ ، بكس‌ ۱۹۹۱).● متدلوژی‌
۱ ـ روش‌ مطالعه‌
با توجه‌ به‌ ماهیت‌ موضوع‌ مورد مطالعه‌ و اهداف‌ تحقیق‌ و طبیعت‌ متغیرهای‌ مورد اندازه‌گیری‌ وتنوع‌ آنها، از روش‌ پیمایشی [‌۶۶] و مشاهده [‌۶۷] استفاده‌ شده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌، از اسناد و مدارك‌ موجود ازقبیل‌ پرونده‌های‌ مددجویان‌، بیماران‌ و تاریخچه‌ زندگی‌ متعادان‌ نگهداری‌ شده‌ در مراكز بازپروری‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ است‌.
۲ ـ جامعه‌ آماری‌ و روش‌ نمونه‌یابی‌
جامعه‌ آماری‌ این‌ پژوهش‌ را معتادان‌ خود معرف‌ و معتادان‌ نگهداری‌ شده‌ در مراكز بازپروری‌تهران‌ (در طی‌ دوره‌ جمع‌آوری‌ اطلاعات‌، تابستان‌ و پاییز ۱۳۷۶) تشكیل‌ می‌دهند. این‌ جمعیت‌ مشتمل‌بود بر ۱۵۰ نفر معتاد نگهداری‌ شده‌ در مرحله‌ قرنطینه‌ و ۱۵۶ معتاد نگهداری‌ شده‌ در بخش‌ اصلی‌بازپروری‌ كه‌ - در مجموع‌ - ۳۰۶ مددجو را شامل‌ می‌شد.
در نمونه‌یابی‌ با كاربرد روش‌های‌ متداول‌ تعیین‌ حجم‌ نمونه [‌۶۸] (شارپ‌، ۱۹۹۲) از جامعه‌ آماری‌،۱۵۳ نفر به‌ عنوان‌ جامعه‌ نمونه‌ با دقت‌ احتمالی‌ مطلوب ‌ d=%۵و ضریب‌ اطمینان‌ ۹۰% (t=۱/۹۶) به‌دست‌ آمد. نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ از این‌ نمونه‌ با كمتر از ۵ درصد خطا به‌ جمعیت‌ كل‌ تعمیم‌ پذیر بود. با درنظر گرفتن‌ دو صفت‌ طول‌ مدت‌ اعتیاد و نوع‌ ماده‌ مصرفی‌، به‌ انتخاب‌ جامعه‌ نمونه‌ از جامعه‌ كل‌ اقدام‌ شد. در این‌ روش‌، با منظور كردن‌ نسبت‌ توزیع‌ صفات‌ و خصوصیات‌ موردنظر در جامعه‌ كل‌، به‌ تعیین‌همان‌ نسبت‌ در جامعه‌ نمونه‌ پرداخته‌ می‌شود (شارپ‌، همان‌، ۱۲۱).
۳ ـ تكنیك‌ جمع‌آوری‌ اطلاعات‌ و ابزار سنجش‌
پرسشنامه‌ كتبی‌ ـ حضوری‌، مصاحبه‌ و مشاهده‌ مستقیم‌ از عمده‌ترین‌ ابزار گردآوری‌ اطلاعات‌ دراین‌ پیمایش‌ بودند.از پرسشنامه‌ نظرسنجی‌ برای‌ شناخت‌ وضع‌ رفتار، انگیزش‌ها، تمایلات‌ وخصوصیات‌ شخصیتی‌، و از تكنیك‌ مصاحبه‌ و مشاهده‌ جهت‌ جمع‌آوری‌ پاره‌ای‌ از اطلاعات‌ مربوط به‌تاریخچه‌ زندگی‌، تمایلات‌، وضعیت‌ ظاهری‌، صفات‌ و نشانه‌های‌ بارز و نظایر آن‌ استفاده‌ شد.
با توجه‌ به‌ ضرورت‌ كاربرد شاخص‌ و مقیاس‌های [‌۶۹] سنجش‌ برای‌ متغیرها و حالات‌ و كیفیاتی‌ نظیرافسردگی‌، تمایلات‌ و گرایش‌های‌ سوء مصرف‌ و رفتار اعتیادی‌ از آزمون ‌ SCL۹۰ برای‌ تعیین‌ میزان ‌افسردگی‌ در پاسخگویان‌، و از مقیاس APS [۷۰] جهت‌ وقوف‌ به‌ تمایلات‌ و آمادگی‌ های‌ مددجویان‌ به‌سوءمصرف‌ در مرحله‌ بازپروری‌ و شناسایی‌ افراد مستعد استفاده‌ شد.
مقیاس‌ یا طیف‌ افسردگی‌ یكی‌ از مقیاس های‌ اندازه‌گیری‌ ابعاد دهگانه‌ بیماری‌ های‌ روانی‌ در آزمون ‌"اس‌ سی‌ ال‌ ۹۰" است‌. این‌ مقیاس‌ متشكل‌ از ۱۳ گویه (‌ ITEM) است‌ كه‌ در فرم‌ لیكرت (‌ LICKERT) به‌ صورت‌ مدرج‌ تنظیم‌ گردیده‌ است‌. هر گویه‌ دارای ‌ ۵ مورد پاسخ‌ ( هیچ‌، كمی‌، تا حدی‌، زیاد، بشدت) است‌ و آزمودنی‌ یكی‌ از موارد را كه‌ با وضعیت‌ وی‌ تناسب‌ دارد انتخاب‌ و علامت‌ می‌زند.
متن‌ گویه‌ها پس‌ از برگردان‌ به‌ فارسی‌ و تعدیل‌ و تطبیق‌ با وضعیت‌ جامعه‌ مورد مطالعه‌ در دومرحله‌ قرنطینه‌ و مرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌ در خصوص‌ مددجویان‌ اعمال‌ گردید. گویه‌های‌ این‌ مقیاس‌ عبارتند از:
۱.آیا نسبت‌ به‌ روابط و مناسبات‌ اجتماعی‌ بی‌میل‌ شده‌اید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۲. آیا اغلب‌ احساس‌ ضعف‌ و كندی‌ می‌كنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۳. آیا گاهی‌ فكر خودكشی‌ به‌ سرتان‌ می‌زند؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۴.آیا زود به‌ گریه‌ می‌افتید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۵.آیا احساس‌ می‌كنید طوری‌ گیر افتاده‌اید كه‌ نه‌ راه‌ پیش‌ دارید نه‌ راه‌ پس‌؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۶.آیا خود را برای‌ هر كاری‌ سرزنش‌ می‌كنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۷.آیا احساس‌ تنهائی‌ می‌كنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۸. آیا احساس‌ غمگینی‌ می‌كنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۹. آیا هر اتفاق‌ كوچك‌ شما را نگران‌ و مضطرب‌ می‌سازد؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۱۰. آیا نسبت‌ به‌ همه‌چیز بی‌علاقه‌ شده‌اید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۱۱.آیا نسبت‌ به‌ آینده‌ ناامید هستید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۱۲.آیا انجام‌ هر كاری‌ را مشكل‌ و پرزحمت‌ می‌بینید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
۱۳.آیا احساس‌ پوچی‌ و بی‌ارزشی‌ می‌كنید؟
هیچ‌ □ كمی □ ‌ تاحدی‌ □ زیاد □ بشدت□
از مجموع‌ نمرات‌ به‌ دست‌ آمده‌ از هر گویه‌ براساس‌ ارزش های‌ داده‌ شده‌ به‌ موارد پاسخ‌ می‌توان‌ به‌میزان‌ افسردگی‌ آزمودنی (‌ Subject) واقف‌ شد. برای‌ طبقه‌بندی‌ نمرات‌ به‌ دست‌ آمده‌ از آزمودنی‌ها وتعیین‌ شدت‌ و ضعف‌ بیماری‌ افسردگی‌، نرم‌ جامعه‌ با توجه‌ به‌ وضعیت‌ افسردگی‌ نفوس‌ عمومی‌ تعیین‌شدند و پس‌ از نرم‌گیری‌ آزمودنی‌ها براساس‌ نمرات‌ كسب‌ شده‌ در پنج‌ طبقه‌ كاملا سالم (VH) ، سالم‌(H) ، در آستانه‌ بیماری (‌ (BL ، بیمار (S) و كاملا بیمار (SS) قرار گرفتند.
مقیاس ‌ ASP نیز كه‌ جهت‌ سنجش‌ میزان‌ تمایلات‌ و گرایش‌های‌ مددجویان‌ به‌ رفتار اعتیادی‌ مورداستفاده‌ قرار گرفت‌ مشتمل‌ بود بر ۳۸ سوال‌ بسته‌ به‌ صورت‌ بلی‌ و خیر كه‌ پس‌ از هنجاریابی‌ آزمون‌ درخصوص‌ پاسخگویان‌ مددجو به‌ كار رفت‌. برای‌ احتساب‌ روائی‌ مقیاس‌های‌ سنجش‌ از آلفای‌ كرونباخ‌ بادامنه‌ صفر تا یك‌ استفاده‌ شد. با توجه‌ به‌ مقادیر آلفای‌ كرونباخ‌، مقدار &#۹۴۵; برای‌ همه‌ شاخص‌ها محاسبه‌شد.
به‌ دلیل‌ مدخلیت‌ عوامل‌ متعدد در الگوی‌ نظری‌ كه‌ بر رفتار اعتیادی‌ موثرند و نیز به‌ منظورسنجش‌ تاثیرات‌ جمعی‌ و همزمان‌ متغیرهای‌ مستقل (‌ (X بر متغیر وابسته (‌ (Y، از تحلیل‌ چند متغیره [۷۱] استفاده‌ شد. رگرسیون‌ چند متغیره‌ امكان‌ می‌دهدكه‌، علاوه‌ بر تعیین‌ میزان‌ تاثیر هریك‌ از متغیرهای‌مستقل‌، میزان‌ كلی‌ تغییرات‌ متغیر وابسته‌ (تمایل‌ به‌ سوءمصرف‌ ) هم‌ كه‌ مجموع‌ متغیرها نشان‌ می‌دهند،بررسی‌ شود.
از تحلیل‌ مسیر [۷۲] نیز برای‌ بررسی‌ آلفای‌ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ هریك‌ از متغیرهای (‌ X) بر روی‌متغیر وابسته (‌Y) استفاده‌ شد.
● یافته‌ ها و نتایج‌
۱ـ خصوصیات‌ معتادان‌
نتایج‌ حاصل‌ از بررسی‌ خصوصیات‌ فردی‌، خانوادگی‌، اعتقادی‌، شخصیتی‌ و رفتاری‌ معتادان‌تحت‌ مطالعه‌ در مراكز بازپروری‌ در تهران‌، كم‌ و بیش‌ مشابهت‌ آنها را با معتادان‌ مطالعه‌ شده‌ در جوامع‌دیگر نشان‌ می‌دهند. به‌ این‌ ترتیب‌، نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ از این‌ پیمایش‌ درباره‌ ویژگی‌ های‌ معتادان‌مطالعه‌ شده‌، ضمن‌ حمایت‌ از یافته‌های‌ پیشین‌ (ساندرز ۱۹۹۴ ، فیلیپس‌ ۱۹۹۶، كسلر ۱۹۹۶ ، لكس‌۱۹۹۱ ، فرگوسن‌ ۱۹۸۲ ، هیل‌ ۱۹۹۱ ، كیدورف‌ ۱۹۹۶، نلسون‌ ۱۹۹۳ ، وین‌ اشتاین‌ ۱۹۹۳ ، گلنتز۲۰۰۲ و هارتل‌ ۲۰۰۲ و دیگران‌)، نشان‌ دهنده‌ و مؤید آن‌ است‌ كه‌ معتادان‌ یك‌ تیپ‌ یا گروه‌ واجدویژگی‌ های‌ فردی‌، شخصیتی‌، خانوادگی‌، احساسی‌، اعتقادی‌ و رفتاری‌ مختص‌ به‌ خود هستند كه‌ آنان‌را از افراد غیرمعتاد ممتاز و متمایز می‌سازد.
براساس‌ نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌، از حیث‌ توزیع‌ سنی‌، اكثریت‌ قریب‌ به‌ اتفاق‌ آنها (۸۶ درصد) درگروه‌ سنی‌ جوان‌ و میانه (‌ ۱۸ ـ ۲۹ ) سال‌ و (۳۰ ـ ۴۹ )سال‌ قرار داشتند. بیش‌ از نیمی‌ از آنان‌ مهاجر(۵۲/۵ درصد ) و بالغ‌ بر ۶۳ درصد دارای‌ منشاء شهری‌ (متولد شهر) هستند. از لحاظ سطح‌ تحصیلات‌،قریب‌ به ‌ ۸۰ درصد دارای‌ تحصیلات كم‌تر از دیپلم‌ بوده‌اند و حدود ۵۲ درصد قبل‌ از ورود به‌ دوره‌راهنمایی‌ ترك‌ تحصیل‌ كرده‌اند. از این‌ رو، آنان‌ از نظر موفقیت‌ تحصیلی ‌۸۵ جزو افراد ناموفق‌ و سرخورده‌جامعه‌ به‌ حساب‌ می‌آیند. بالغ‌ بر ۷۰ درصد مددجویان‌ تحت‌ مطالعه‌ دارای‌ والدینی‌ بی‌سواد یا كم‌ سوادبا مشاغلی‌ در سطوح‌ پایین‌ و با میزان‌ درآمد و دستمزد اندك‌ و قلیل‌ هستند، به‌ طوری‌ كه‌ با احتساب (‌ SESپایگاه‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌) خانواده‌ و خود افراد بالغ‌ بر ۶۴ درصد آنان‌ در SES پایین‌ قرارمی‌گیرند.
نتایج‌ تحقیق‌ همچنین‌ نشانگر آن‌ است‌ كه‌ حدود۳ درصد آنان‌ مجرد و بالغ‌ بر ۶۷ درصد فرزندان‌والدین‌ ناموفق‌ در زندگی‌ زناشویی‌ و متعلق‌ به‌ خانواده‌هایی‌ از هم‌ پاشیده‌اند. حدود ۳۹ درصد از این‌افراد دوران‌ كودكی‌ و نوجوانی‌ خود را در محیط های‌ بدون‌ سرپرستی‌ و حمایت‌ روحی‌، عاطفی‌ و مادی‌ والدین‌ اصلی‌ خود و در خانه‌های‌ ناپدری‌ ، نامادری‌ مراكز تربیت‌، زندان‌ها و پرورشگاه‌ها و نظایر آن‌گذرانده‌اند. محیط زندگی‌ آنان‌ مملو از تجارب‌ نامطلوب‌ و زمینه‌ها و شرایط مساعد برای‌ تربیت‌ وپرورش‌ شخصیت‌های‌ كجرو و نژند است‌. ۳۶ درصد از آنان‌ دارای‌ والدینی‌ معتاد، ۴۱ درصد دارای‌والدینی‌ با سابقه‌ مجرمیت‌ و ۷۴ درصد دارای‌ دوستانی‌ با سابقه‌ اعتیاد و بزهكاری‌ بوده‌ و ۴۸ درصد آنان‌در دار و دسته‌ها و گروه‌های‌ بزهكار و تبهكار عضویت‌ داشته‌اند. بالغ‌ بر ۴۱ درصد معتادان‌ تحت‌ مطالعه‌ در زندگی‌ زناشویی‌ ناموفق‌ بوده‌ و همسران‌ خود را رها كرده‌ یا طلاق‌ داده‌اند.
نتایج‌ حاصل‌ از اعمال‌ آزمون ‌ SCL۹۰ در آزمودنی‌ های‌ مورد مطالعه‌ و در دو مقطع‌ زمانی‌ قرنطینه‌و مرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌ نشان‌ می‌دهند كه‌، به‌ رغم‌ تفاوت‌ نسبی‌ در میزان‌ افسردگی‌ مددجویان‌ در دومرحله‌ قرنطینه‌ و اصلی ‌(بهبود نسبی‌ در وضعیت‌ بیماری‌ افسردگی‌ آنان‌ در مرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌مشهود است‌)،درصد زیادی‌ ازآنان‌ در وضعیت‌ بیمار وكاملا بیمار قرار دارند .
نتایج‌ حاصل‌ از اعمال‌ آزمون( APS مقیاس‌ آمادگی‌ اعتیاد) در مددجویان‌ در دو مرحله‌ قرنطینه‌ ومرحله‌ اصلی‌ بازپروری‌ (زمان‌ ترخیص‌) نشان‌ می‌دهند كه‌، به‌ رغم‌ كاهش‌ نسبی‌ در میزان‌ تمایلات‌معتادان‌ به‌ مصرف‌ مواد مخدر(رفتار اعتیادی‌)، درصد زیادی‌ از آنان‌ بالقوه (‌ (Potentially مستعد به‌ سوء مصرف‌ هستند، و آمادگی‌ استفاده‌ از ماده‌ مخدر را دارند.
۲- برازش الگوی تحلیلی
● رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر
با عنایت‌ به‌ مبانی‌ نظری‌ اختلالات‌ همراه‌ و سوءمصرف‌ مواد مخدر و در پرتو دیدگاه‌های‌ مطروح‌شده‌ (گلاتتز ۲۰۰۲ ، هارتل‌ ۲۰۰۲ ، كسلر ۱۹۹۶ ، نلسون‌ ۱۹۹۶ ، برداین‌ ۱۹۹۲ ، وین‌ اشتاین‌ ۱۹۹۳ ،برونرز ۱۹۹۶ ، كیدرف‌ ۱۹۹۶ ، كوهن‌ ۱۹۹۱ ، گلسنی‌ و كامینر ۱۹۹۲ ، ساندرز ۱۹۹۴ و دیگران‌ ...) و نیزاعتبار متغیرهایی‌ كه‌ در جریان‌ تحلیل‌ دو متغیره‌ معنی‌دار شناخته‌ شدند، متغیر وابسته‌ (رفتار اعتیادی‌ یاگرایش‌ به‌ سوء مصرف‌) تحت‌ تأثیر عوامل‌ زیر در نظر گرفته‌ شد:
افسردگی‌، طول‌ مدت‌ اعتیاد (سابقه‌ اعتیاد)، نوع‌ ماده‌ مصرفی‌، سن‌، SES ، سابقه‌ ترك‌ اعتیاد ومنشاء جغرافیایی‌.
در جریان‌ تحلیل‌ رگرسیون‌ چند متغیره ، ‌ ۵ متغیر در سطح a=۵% در معادله‌ باقی‌ ماندند و معنی‌دارتشخیص‌ داده‌ شدند و دو متغیر سن‌ و منشاء جغرافیایی‌ از معادله‌ حذف‌ گردیدند.
نتایج‌ اجمالی‌ معادله‌ رگرسیونی‌ متغیر وابسته‌ با توجه‌ به‌ ضرایب‌ Beta (ضریب‌ تاثیر متغیرمستقل) R ( ضریب‌ همبستگی‌ رگرسیون‌ چند متغیره‌)، R۲ (ضریب‌ تعیین‌) و آزمون‌ معنی‌داری‌ حضورهر متغیر مستقل‌ در معادله (‌ (T و سطح‌ معنی‌داری (‌ Sig T) به‌ شرح‌ زیرند:
متغیر افسردگی‌ تعیین‌ كننده‌ترین‌ عامل‌ تاثیرگذار بر رفتار اعتیادی‌ در جامعه‌ مورد مطالعه‌ است‌.این‌ عامل‌ به‌ میزان‌ ۴۶ درصد (Beta = ۰.۴۶) بر متغیر وابسته‌ تأثیر داشته‌ و در سطح‌ معنی‌داری (‌Sig. = ۰.۰۰۰) با صد درصد اطمینان‌ از نظر آماری‌ تأیید گردیده‌ است‌.طول‌ مدت‌ اعتیاد دومین‌ عامل‌ تعیین‌ كننده‌ بر رفتار اعتیادی‌ و تمایل‌ فرد به‌ سوء مصرف‌ است‌.تأثیر این‌ عامل‌ را به‌ میزان‌ ۳۷ درصد (Beta = ۰.۳۷) با صددرصد اطمینان‌ از نظر آماری‌ می‌توان‌ تأییدكرد.
SES یا وضعیت‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ فرد سومین‌ متغیر تأثیرگذار بر رفتار اعتیادی‌ و یا آمادگی‌ فردجهت‌ استفاده‌ از ماده‌ مخدر است‌. این‌ متغیر به‌ میزان‌ ۳۳ درصد (Beta= ۰.۳۳) با صد درصد اطمینان‌ ازنظر آماری‌ تأیید گردیده‌ است‌. سپس‌ به‌ ترتیب‌ نوع‌ ماده‌ مخدر به‌ میزان ‌ ۲۹ درصد و سابقه‌ ترك‌ اعتیاد به‌میزان‌ ۲۷ درصد تعیین‌ كننده‌ترین‌ عوامل‌ اثرگذار بر رفتار اعتیادی‌ و تمایلات‌ به‌ سوء مصرف‌ در جامعه‌مورد مطالعه‌ مطرح‌ شده‌اند.
علاوه‌ بر بررسی‌ میزان‌ تأثیر هریك‌ از عوامل‌ و متغیرهای‌ مستقل‌ بر متغیر وابسته‌ و تعیین‌ میزان‌ كل‌تغییرات‌ پرفتاری‌ اعتیادی‌ یا تمایل‌ به‌ سوءمصرف (متغیرY ) كه‌ مجموع‌ متغیرهای‌ مستقل‌ نشان‌می‌دهند، با رسم‌ نمودار تحلیل‌ مسیر، آثار مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ هریك‌ از متغیرهای‌ علت (‌X) را بر روی‌متغیر معلول (‌Y) بررسی‌ و از این‌ طریق‌ میزان‌ متناسب‌ بودن‌ الگو را ارزیابی‌ كرده‌ایم‌.
نمودارتحلیل‌ مسیر ارایه‌ شده‌ مبین‌ آن‌ است‌ كه‌ متغیرهای‌ افسردگی‌، سابقه‌ اعتیاد، SES ، نوع‌ ماده‌مخدر مصرفی‌ و سابقه‌ ترك‌ اعتیاد به‌ طور مستقیم‌ و بیواسطه‌ بر متغیر وابسته‌ (رفتار اعتیادی‌) تأثیرمی‌گذارد.
متغیر افسردگی‌، در عین‌ حال‌ كه‌ با متغیرهای‌ سابقه‌ اعتیاد، SES و نوع‌ ماده‌ مخدر همبستگی‌ داردو به‌ طور غیرمستقیم‌ بر متغیر وابسته‌ اثر می‌گذارد،به‌ طور بی‌واسطه‌ بر رفتار اعتیادی‌ نیز تأثیرگذار است‌.
از طرفی‌، متغیرهای‌ SES ، نوع‌ ماده‌ مخدر مصرفی‌، سابقه‌ اعتیاد و سابقه‌ ترك‌ نیز كه‌ با یكدیگر وبا متغیر افسردگی‌ همبستگی‌ معنی‌داری‌ دارند، مستقیما بر متغیر رفتار اعتیادی‌ (متغیر وابسته) اثرمی‌گذارند.
●● نتیجه‌گیری‌:
براساس‌ نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ از كاربرد الگوی‌ تبیینی‌ ـ تحلیلی‌ و استفاده‌ از رگرسیون‌ چند متغیره‌ وتحلیل‌ مسیر، می‌توان‌ استدلال‌ كرد كه‌ میل‌ به‌ مصرف‌ ماده‌ مخدر در آزمودنی‌های‌ این‌ تحقیق‌ متاثر ازعوامل‌ متعددی‌ است‌ كه‌ در شبكه‌ای‌ از روابط علی‌ با یكدیگر به‌ سر می‌برند و كلیه‌ تغییرات‌ آن‌ رامجموع‌ متغیرهایی‌، كه‌ علت‌ در نظر گرفته‌ شده‌اند، نشان‌ می‌دهند. در این‌ الگو، سندروم‌ افسردگی‌،سابقه‌ اعتیاد، نوع‌ ماده‌ مصرفی‌، SES و سابقه‌ ترك‌ اعتیاد، تمایلات‌ فرد به‌ سوء مصرف‌ و رفتار اعتیادی‌تأثیر می‌گذارد و گرایش‌ او را به‌ استفاده‌ از ماده‌ مخدر تقویت‌ می‌كند. در این‌ الگو، رفتار اعتیادی‌ بازتابی‌از تأثیرات‌ متقابل‌ افسردگی‌ به‌ عنوان‌ اختلالی‌ همراه‌ و نیز مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ و متغیرهای‌ زمینه‌ای‌است‌. این‌ یافته‌ ضمن‌ تأیید دیدگاه‌ها و مدل‌هایی‌ كه‌ معتقدند اختلال‌های‌ روانی‌ به‌ سوء مصرف‌ موادمنجر می‌گردند (گلانتر و هارتل‌ ۲۰۰۲ ، نلسون‌ ۱۹۹۲ ، ركسلر ۱۹۹۶ ، كیدرف‌ ۱۹۹۲ ، ساندرز ۱۹۹۴، هیل‌ ۱۹۹۱ و …) ضرورت‌ توجه‌ به‌ آزمون‌ مدل‌هایی‌ را كه‌ بر نقش‌ اعتیاد در بروز اختلالات‌ روانی‌ و نیزمدل‌هایی‌ كه‌ بر نقش‌ عوامل‌ خطرساز مشترك‌ در بروز اعتیاد و اختلالات‌ روانی‌ و نیز مدل‌های‌ تركیبی‌ تأكید دارند، توصیه‌ می‌كنند.
دكتر علیرضا محسنی‌ تبریزی‌
دانشیار گروه‌ جامعه‌شناسی‌ دانشكده‌ علوم‌ اجتماعی‌ دانشگاه‌ تهران‌
منابع‌
- كوركینا، تسیویلكو، كوسووا؛ روانكاوی‌، روان‌ درمانی‌؛ ترجمه‌ رزم‌ آزما،تهران‌، نشر نی‌،۱۳۶۸.
ـ محسنی‌ تبریزی‌، علیرضا؛ خودكشی‌ در استان‌ ایلام‌؛ موسسه‌ مطالعات‌ و تحقیقات‌ اجتماعی‌ دانشگاه‌تهران‌، ۱۳۷۲.
ـ محسنی‌ تبریزی‌، علیرضا، وثوقی‌، منصور؛ بررسی‌ و ارزیابی‌ وضعیت‌ معتادان‌ در مراكز بازپروری‌،مورد مركز بازپروری‌ قرچك‌؛ تهران‌، ۱۳۷۶.
- Clark, D. B., Leshick, L., Hegedus, A.M, (۱۹۹۷); "Traumas and other adverse life eventsin adolescents with alcohol abuse and dependence"; Journal of the American Acdademyof Child and Adolescent Psychiatry, ۳۶(۱۲), ۱۷۴۴-۱۷۵۱.
- Cohen, P.(۱۹۹۳); "An Epidemiological Study of Disorders in Late Childhood andAdolesence"; journal of Child Psyohology and Psychiatry, ۳۴(G), ۸۵۱-۸۶۷.
.- Diskstra, Rene;(۱۹۸۵). Suicide in Adolescence; MA, Hingham
- Glantz, M, Hartel, C.,(۲۰۰۲) Drug Abuse, Origins and Interventions; AmericanPsychological Association, W.D.
- Green, R.W. (۱۹۹۷); "Comorbidity of Eating Disorders and Substance Abuse ReviewLiterature"; International journal of Eating Disorders, ۱۶(۱), ۱-۳۴.
.- Kessler, R., (۱۹۹۵); Epidemiology of Psychiatric Comorbidity; New York: Wiley-Liss
- Kessler, R., Nelson, C.B., McGonagle, K.A. (۱۹۹۶); the Epide Miolog of CoocuringAddictive and Mental Disorders; American journal of Orthopsychiatry, ۶۶(۱), ۱۷-۳۱.
- Swendsen, J.D. (۱۹۹۸); "The Comorbidity of Alcoholism with Anxity and DepressiveDisorders in four Geographic Communities"; Comprehensive Psychiary, ۳۹(۴), ۱۷۶-۱۸۴.
۱-Toxicomanie
۲- Abstinence
۳- Kourkina
۴- Tessiomikoo
۵- Koussoda
۶- Comorbidity
۷- Epidemioligical
۸- Etiological
۹- Clinical
۱۰- Conduct Disorder and Antisocial Personality Disorder
۱۱-Bipolar Disorder
۱۲- Depreesive Disorders
۱۳- Anxity Disorders
۱۴- Trauma and PTSD
۱۵- Self-Alienation
۱۶- Powerlessness
۱۷- Burdine
۱۸- Weinstein
۱۹- Brooner
۲۰-Kidorf
۲۱-Cohen
۲۲- Kessler
۲۳- Nelson
۲۴- Glancy and Kaminer
۲۵ - Swendsen
۲۶- Clark and Hegendus
۲۷- Hill
۲۸- Sanders
۲۹- Phillips
۳۰- Causes
۳۱- Effects
۳۲- Greenbaum
۳۳-Anderews
۳۴- Schmit
۳۵- Bigelow
۳۶- Addiction
۳۷- Khantzian
۳۸- Glantz
۳۹- Weinberg
۴۰- Miner
۴۱- Survey
۴۲- Anxity
۴۳-افسردگی‌ بی‌ قراری‌
۴۴- Diekstra
۴۵- National Comorbidity Survey
۴۶- Bukstein
۴۷-Neighbors
۴۸- McGonagle
۴۹- Liu
۵۰- Gottlieb
۵۱- Green
۵۲-Ferguson
۵۳- Lennox
۵۴- Kellam
۵۵- Lex
۵۶-Taylor
۵۷- Henerson
۵۸- Jackson
۵۹- Frustration
۶۰- Internalized Kacisim
۶۱ - Brown
۶۲- Gary
۶۳- Milburn
۶۴- Addictive Behavior
۶۵- Contextual Studies
۶۶- Survey
۶۷- Observation
۶۸- L. n = p.q.t۲N / Nd۲ + p.q.t۲
۶۹-Scales
۷۰- Addicition Potential Scale
۷۱-Multiple Regression
۷۲- Path Analysis
منبع : ستاد مبارزه با مواد مخدر


همچنین مشاهده کنید