جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مرزهای خشونت و مدارا


مرزهای خشونت و مدارا
فلسفه اصلی تساهل و تسامح در اسلام، تربیت مومنان و نزدیك‏ساختن دلهای آنها به یكدیگر است; به عبارت روشن‏تر، قلمرو مدارادر درون نظام دینی است و قلمرو صلابت و اقتدار در بیرون نظام‏دینی. صلابت‏برای حفظ دین، جلوگیری از تهاجم بیگانگان، پیشرفت‏اسلام و نفوذ ناپذیر بودن رهبران دینی در برابر معاندان است.
درواقع خشونت در اسلام پاسخی به متجاوزان به حدود و احكام الهی‏و ارزشهای اعتقادی است.
● تعریف تساهل و تسامح
در كتابهای لغوی معروف این است كه تساهل و تسامح یك معنادارد و مفهوم آسان گرفتن و گذشت را می‏رساند. ولی ظاهرا به یك‏معنا بودن این دو واژه زمانی است كه با هم استعمال شوند. اگریكی بدون دیگری به كار رود، معنایشان تفاوت می‏یابد. چون تساهل‏نوعی بی‏تفاوتی و اباحه‏گری در پی‏دارد. به خلاف تسامح كه درآن‏مدارا و گذشت‏با اقتدار و بزرگواری نهفته است.
● تعریف خشونت
خشونت ضد ملایمت است و خشونت در گفتار یعنی تندی. در معنای‏خشونت نوعی صلابت و اقتدار نهفته است.
● دین سمحه و سهله
در آیات قرآن واژه‏های تسامح و تساهل یاكلمه دیگری از ماده‏سمح و سهل به كار نرفته است. آنچه معروف است، محدود روایاتی‏است كه اسلام را دین سمحه و سهله معرفی می‏كند. این روایات درقبال ادیان دیگر است و تعداد آن از انگشتان یك دست فراتر نیست.
در واقع احادیث‏سمحه و سهله در ردیف آیات و روایات رفع و نفی‏عسر و جرح جای دارد.
بر اساس این روایات، احكام اسلامی چنان سخت نیست كه فقطمعدودی بتوانند به آن عمل كنند. فقیر، غنی، قوی، ضعیف، عالم،جاهل و همه طبقات اجتماعی می‏توانند در عمل آن را به كارگیرند;چون خداوند هركه را به مقدار توانش مكلف ساخته است.
مرحوم علامه مجلسی در كتاب شریف بحارالانوار، ج ۶۸، در باره‏دین سمحه و سهله به تفصیل سخن گفته است.
● فلسفه مدارا در اسلام
آیات و روایات نشان می‏دهد تساهل و تسامح با هدف حفظ ایمان‏مسلمانان و پرجاذبه ساختن این آیین در برابر دیگر ادیان الهی‏شكل گرفته است; نه پدید آوردن حالت انفعالی در مسلمانان.
بنابراین، اسلام برخلاف پندار ناآگاهان، در برابر انحرافات‏فكری با قاطعیت می‏ایستد. خداوند به پیامبرش می‏فرماید: «وكسانی را كه صبح و شام خدا را می‏خوانند و جزذات پاك او نظری‏ندارند، از خود دور نكن. نه چیزی ازحساب آنها بر تو است و نه‏چیزی از حساب تو بر آنها. اگر آنها را طرد كنی، از ستمگران‏خواهی بود... هرگاه كسانی كه به آیات ما ایمان دارند، نزد توآیند، به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را برخودواجب ساخته است. هریك از شما از روی نادانی كاری زشت كند و به‏توبه و اصلاح(و جبران)روی آورد، مشمول رحمت‏خدا می‏شود; زیرا اوآمرزنده و مهربان است.»
دراین دوآیه خداوند متعال به پیامبرش روش مدارا و گذشت ازمومنان را می‏آموزد; در ادامه در مقابل مشركان و بت پرستان كه‏دارای خطای فكری و انحراف اعتقادی بودند. می‏فرماید: «بگو: من‏از پرستش كسانی غیر از خدا كه می‏خوانید، نهی شده‏ام. بگو: من ازهوسهای شما پیروی نمی‏كنم. اگر چنین كنم، گمراه شده‏ام و ازهدایت‏یافتگان نخواهم بود.»
بنابراین، یكی از اصول اولیه پیامبراسلام(ص)در دعوت به دین،مدارا است. پس از پذیرش اسلام، رسول خدا از گذشته مشركان‏وكافران چشم می‏پوشید و به آنها مسولیت می‏داد. این انعطاف‏پذیری‏حضرت در طی بیست و سه سال دوران رسالت‏برای رسیدن به اهداف‏بلندالهی، ارائه الگوی درست رفتاری به مسلمانان و پیوند دلهابود. گذشت پیامبر از مسلمانان در جنگ احد و جنگ تبوك، خیانت‏ابولبابه و حتی وحشی قاتل حمزه سیدالشهداء نشان دهنده قلمرومدارا در سیره پیامبراكرم(ص)است.
● ناروایی مدارا در دین خدا
البته عطوفت و رافت تنها در برابر تجاوز به حقوق شخصی‏پیامبر(ص)اعمال می‏شد. اگر خطا و گناه كسی سبب تجاوز به حدودالهی می‏گردید، دیگر جای تساهل نبود; زیرا پیامبر(ص)همان طور كه‏مامور رساندن دین خدا است، ماموریت اجرای آن را نیز به عهده‏دارد و خداوند تسامح را در اجرای حدود الهی با روح ایمان به‏خدا و آخرت ناسازگار می‏داند. در قرآن كریم می‏خوانیم: «هرگزنباید شما در دین خدا و اجرای حد الهی، دچار رافت و دلسوزی‏شوید.»
بنابراین، اجرای حدود الهی هرگز قابل تسامح و تساهل نیست،هرچند برای عده‏ای ناخوشایند باشد.
● صلابت‏حضرت علی(ع)در راه خدا
حضرت علی(ع)بعد از گرفتن مالیات از مردم نجران در راه بازگشت‏به مدینه در نیمه راه فرماندهی سربازان اسلام را به یكی ازیاران خود واگذار كرد و به كاروان پیامبر(ص) كه برای مراسم حج‏عازم مكه بود. پیوست. رسول خدا(ص)پس از دریافت گزارش حضرت‏علی(ع)دستور داد سربازان را برای انجام مراسم حج‏به مكه‏بیاورد. وقتی حضرت علی‏نزد سربازان آمد، دید سربازان پارچه‏های‏گرفته شده از مردم نجران را میان خود تقسیم كرده‏اند. حضرت به‏خشم آمد و فرمود: چرا پیش از آنكه پارچه‏ها به پیامبرخدا تحویل‏داده شود، چنین كردید؟ سپس همه پارچه‏ها را از آنان پس گرفت ودر مكه تحویل پیامبر(ص) داد. عده‏ای نزد پیامبر(ص)ازعلی(ع)شكایت كردند، حضرت فرمود:
«ارفعوا السنتكم عن علی‏بن ابی‏طالب فانه خشن فی‏ذات الله‏عزوجل غیرمداهن فی دینه.»
از بدگویی به علی دست‏بردارید. او در راه خدا خشن و بی‏پرواست‏و اهل تملق و دورویی دردین خدا نیست.
● سیره پیامبر(ص)در برابر دشمنان
تاریخ زندگانی پیامبر اكرم(ص)نشان می‏دهد آن حضرت همان طور كه‏از عطوفت و لطف به مسلمانان سرشار بود، در برابر كفار ومنافقان ذره‏ای انعطاف نشان نمی‏داد. پیشرفت اسلام در مقابل‏دشمنان وامدار صلابت و استواری پیامبر و مسلمانان است.
مسلمانان در طی ده سال هجرت در بیش از هفتاد جنگ شركت كردندو در تمام این جنگها تعداد مسلمانان از دشمنان كمتر بود.
● صلابت پیامبر(ص)در پیشبرد ارزشهای دینی
پیامبر اكرم(ص)برای تبلیغ دین از بهترین شیوه‏های منطقی‏استفاده كرد و هرگز راه خشونت نپیمود. پیامبر و اصحاب وفادارش‏سیزده سال در مقابل ظلمهای مكیان مقاومت كردند و از واكنشهای‏خشونت‏بار چشم پوشیدند. در این مدت، پیامبر(ص)برای صدور اسلام‏به خارج از مكه سفیران تبلیغاتی به مدینه می‏فرستاد و با آیات‏نورانی قرآن مجید، در جذب مردم خو گرفته با فرهنگ جاهلی‏می‏كوشید. نقش قرآن درجذب دلها چنان بود كه گفته‏اند: «فتحت‏المدینه بالقرآن‏» ; مدینه به وسیله قرآن فتح شد.
بر اساس بعضی از روایات، وقتی گروهی از مشركان را به عنوان‏اسیر نزد پیامبر(ص)آوردند، پیامبر(ص)فرمود: آیا آنها را ازابتدا دعوت به اسلام كردید؟ گفتند: نه. فرمود: پس آنها را آزادكنید تا به محل خود بروند. شهادت كاروان تبلیغی پیامبر(ص)گواه‏روشنی بر شیوه تبلیغی آن حضرت است.
● فلسفه جهاد
هدف از جهاد در اسلام، دفاع است نه تبلیغ. پیامبراكرم(ص)به‏حضرت علی(ع)فرمود: «لاتقاتل حتی تدعوهم الی الاسلام‏»
جنگ نكن تاآنگاه كه آنان رابه اسلام دعوت كرده‏باشی.
بنابراین، جهاد در واقع تلاش مظلومان در برابر ستمگران برای‏حفظ جان، مال، فرهنگ و مقدسات مسلمانان است. پیامبر(ص)هرگز درمقابل ستمگران مسامحه روا نمی‏داشت. آیه(و انذر عشیرتك‏الاقربین)گواه درستی این سخن است.
● قاطعیت پیامبر(ص)در برابر نفاق
پیامبرص)رحمه للعالمین بود; ولی وقتی كانون دین مورد تهاجم‏قرار می‏گرفت‏با تمام قدرت به دفاع برمی‏خاست. واقعه مسجد ضرارنمونه‏ای از این حركت پیامبر بود. قبل از جنگ تبوك، عده‏ای ازمسلمان نماها كه دارای روح نفاق بودند، بنایی به نام مسجدساختند تا بتوانند در پناه آن علیه پیامبر و یارانش توطئه‏كنند. خداوند از اهداف پلید آنها پرده برداشت و روح نفاق آنان‏را آشكار ساخت: «كسانی هستند كه برای‏زیان(مسلمانان)و(تقویت)كفر و تفرقه افكنی میان مومنان مسجدساختند; آنها سوگند یاد می‏كنند: جز نیكی نظری نداشته‏ایم; اماخداوند گواهی می‏دهد آنها دروغگویند. »
وقتی خداوند این خبر را به پیامبر(ص)داد، حضرت عده‏ای رافرستاد و آن مسجد را ویران كردند.
آری، حتی وقتی مسجد به كانون دین‏ستیزی و نفاق تبدیل شود،بی‏ارزش و سزاوار ویران شدن است.
● قاطعیت مومنین در برابر دشمنان
فروتنی مسلمانان در ایجاد یكپارچگی و وحدت، بسیار موثر است;ولی محبت‏به یكدیگر، به ویژه نزدیكان، نباید باعث فراموشی وغفلت از فرصت‏طلبان شود. مومنان باید در برابر كفار و دشمنانی‏كه لباس دوست پوشیده‏اند، قاطع باشند تا از مهربانی آنان سوءاستفاده نشود. قرآن مجید به مومنان می‏فرماید: «ای كسانی كه‏ایمان آورده‏اید! با كافرانی كه با شما نزدیكترند، پیكاركنید.(و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیك غافل نكند.)آنهاباید در شما شدت و خشونت احساس كنند; و بدانید خداوند باپرهیزكاران است.»
این آیه، مثل آیه «وانذر عشیرتك الاقربین‏» است و وظیفه‏مومنان را در برابر دشمنانی كه لباس دوست پوشیده‏اند و نیزدوستان ناآگاه، بیشتر می‏كند.
صاحب اثر : محمدباقر بابانیا
منبع : ماهنامه كوثر شماره ۳۵
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید