شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ترافیک و آلودگی هوا


ترافیک و آلودگی هوا
جامعه، گاه با معضلی مواجه می‌شود كه جز عزم ملی هیچ راه كار عملی كارساز ندارد. ترافیك تهران و چند شهر بزرگ دیگر كه به تبعِ آن آلودگی هوا را نیز به ارمغان آورده است یك معمای سردرگم و پیچیده از این قبیل معضلات محسوب می‌شود كه علاج آن با شیوه‌های تسكین موقت مقدور نیست.
این روزها اگر از پنجره هواپیمایی كه به مهر‌آباد نزدیك می‌شود به ری بنگریم نه تنها برج طغرل دیده نمی‌شود كه معبرِ نواب با آن برجهای افلاكی‌اش نیز به سختی نزدیك شدن به نماد تهران را نوید می‌دهد! راستی قریب یك دانگ مشاع از شش‌دانگ جمعیت ایران عزیز در زیر این تودهٔ متراكم دود و گاز و سعیر چگونه و برای چه زندانی‌ شده‌اند؟، گویی نفیر ملك‌الشعرای بهار دامن ری را گرفته است كه:
از نار و سعیر و گاز و گوگرد / از دود و حمیم و صخره و گند
ابری بفرست بر سر ری / بارانش ز هول و بیم و آفند
در معابر شهر، قصه از این هم دردناك‌تر است. تقریباً تمام ساعات شبانه روز صدها هزار (نفر) ایرانی كه هر یك به نوعی و دلیلی كارت اقامت در تهران را گرفته‌اند در معابر عریض و طویل و شمالی و جنوبی و غربی و شرقی آن در هم می‌پیچند و عموماً بدون حركت طولیِ قابل ملاحظه‌ای چون نفراتِ كارگاهِ عصاری در جا می‌زنند! در این كشاكش دردآلود و دودآلود همه از خود می‌پرسند راه علاج این معضل اجتماعی چیست؟ اما علی رغم بازتابهای مقطعی و راهكارهای تسكین‌دهندهٔ موقت هیچ گاه این پرسش به هم گره نخورده و به باور جمعی نرسیده است كه همه با هم همه می‌شوند!
این روزها كه مركبهای سركش اهل ری فرد و زوج شده است تا اندازه‌ای معابر نفس كشیده و راكبان نیز هم!
اما سؤال اساسی این است كه آیا این دستور‌العمل و راهكار قابل استمرار است و آیا بعد از رفع مشكل مقطعی و عبور نسبی تودهٔ دود فراز شهر همچنان ادامه می‌یابد؟ تجربه‌های گذشته نشان می دهد كه معضلات اجتماعیِ فراگیر عموماً ریشه‌های عدیده دارد و لاجرم راهكار مقابله و مواجهه و برخورد با آن نیز چند بعدی خواهد بود و ترافیك و آلودگی هوای تهران نیز از این مقوله است.
عوامل ریشه‌ای ترافیك تهران و به تبع آن معضل آلودگی هوای شهر به موارد بسیاری از جمله نكات ذیل مربوط می‌شود:
الف= فرهنگ ترافیك: ما ملتی با سابقهٔ كهن و آشنا به موازین و مرام اجتماعی و همزیستی توأم با روحیه تعاون و ایثار و گذشت و مهربانی هستیم و فی‌المثل در معابر و ورودیِ اماكن پیوسته همراه و هم‌شانهٔ خود را بر خویش مقدم می‌داریم و با لفظ خوش شما بفرمایید دنیایی از صفا و صمیمیت و آداب اجتماعیِ نظام یافته را تثبیت می‌كنیم اما با این همه همین كه در پشت این غربالكِ ارمغان غرب می‌نشنیم چنان دگرگون می‌شویم و به پدال گاز می‌فشاریم و لگام سمند سركش خویش را می‌كشیم و به چپ و راست می‌زنیم كه گویی در معركهٔ جنگ با دیگران قرار گرفته‌ایم!
همین امرِ به ظاهر كوچكِ اجتماعی را در نظر بگیرید كه با كشورهای سازنده اتومبیل چه تفاوت فاحشی دارد و اگر در فاصله زمانی چند ساعته از یك محیط به محیط دیگر مسافرت كنید عمق فاجعه محسوس‌تر و ملموس‌تر جلوه می‌كند كه فی‌المثل چگونه بنز سواران در خیابانهای اطراف زادگاهِ بنز یك خط راست را می‌گیرند و تا به آخر همان را ادامه می‌دهند و هرگز از صراط مستقیم جدا نمی‌شوند كه این شیوهٔ فرهنگ اجتناب‌ناپذیر آنان است.
ما برای تحقق چنین فرهنگ ترافیكی ریشه‌دار و خدشه ناپذیر باید برنامه‌ریزی كنیم كه سهم عمده‌ای از خسارات مالی و زمانی و حتی جانی ناشی از طرز رانندگی ما بدان مربوط می‌شود.
ب= بسترهای مناسب شهری: بدیهی است عدم وجود معابر مناسب و متناسب با حجم ترافیك موجود نیز یكی از عوامل اساسی بروز چنین معضل اجتماعی فراگیری گردیده است كه در شكلهای مختلف قابل اصلاح است.
۱. اصلاح علمی ـ فنی گذرگاهها كه بعضاً صورت گرفته و همچنان نیز استمرار دارد و نیز توسعه شبكه معابر شهری كه در برنامه‌های عمرانی قرار دارد و البته در درازمدت نتیجه می‌دهد.
۲. دیگر اینكه با تمهیدات مناسب از جمله تجمیع مراكز دولتی و حتی تجاریِ خاص در مناطق ویژه شهری اصولاً بار ترافیك شهر را از حالت سردرگم و لجام‌گسیخته به جهات تدبیر شده هدایت نمود و بافت شهری را معنی‌دار كرد. نمونه عملی این طرح در مجتمع اداری اصفهان و چند شهر دیگر تحقق یافته است.
ج= معنی‌دار كردن سوبسید بنزین: همین كه صحبت از حذف بی‌حد و حصر سوبسید بنزین می‌رود وافریاداهای جماعتی بلند می‌‌شود كه تورم عمومی ناشی از آن است. البته دلیل این گروه افزایشهای متناوب قیمت‌هاست كه در سالهای اخیر همواره تابعی از افزایش بهای بنزین بوده است اما هیچ گاه این زخم كهنه بهبود قطعی نیافته و همواره آیت تألم نمایی و دردمندی اقتصاد جامعه بوده است.
باید قبول كنیم ادامه این شیوهٔ بیمارگون نیز راه به جایی نمی‌برد و صرفاً عامل تشویق اسب تازی سمندسواران جامعه در میدان دودگرفتهٔ شهر است و اگر در مواردی از جمله كمك به بازار مسافركشان ناگزیر نیز می‌تواند مفید واقع شود اما عوارض اجتماعی و اقتصادی و ... آن چنان است كه در مقایسه با اصل ماجرا به شمار نتوان آورد.
سوبسید بنزین باعث خروج ارز و ادامه و استمرار حجم ترافیك و قاچاق بنزین در نوار مرزی و به آتش كشیدن سهم و حق گروهی از آحاد جامعه می‌گردد كه اصولاً از آن تمتعی نمی‌برند.
د= بهسازی ناوگان حمل و نقل شهری: از همهٔ این موارد و مسائل كه بگذریم اساس كار در سیستم حمل و نقل عمومی خلاصه می‌شود.
اگر قطار شهری و اتوبوس برقی و دیگر چهارچرخهای حمل و نقل عمومی شهری متناسب با نیاز جامعه و سهل‌الوصول و سریع‌العمل به میدان آیند هیچ تفكری آن را رها نمی‌كند كه خود را در محبسِ دودزدهٔ اتومبیل شخصی گرفتار كند و همواره در معرض خطر و پیوسته در اضطراب سفر باشد و با صرف وقت و هزینه هنگفت به دنبال كسانی بدود كه در صندلی راحت اتوبوس شهری آرام و راحت سفر می‌كنند.
هـ= عزم جزم ملی: در معركه‌های دشوار و در كشاكش گرفتاریهای عمومی هر راهكاری عرضه شود تنها به حل بخشی و سهمی از دشواری می‌انجامد و لاجرم عزم جزم ملی را می‌طلبد تا همه با هم همه شوند و معضل را از جامعه مرتفع سازند.
رسانه‌های جمعی و ارباب قلم و صاحبان قدم و اهل منابر و حتی بزرگان دین باید در این راهبری مبارك شركت كنند و آحاد جامعه را به همفكری و همگامی و همراهیِ عمومی فرا خوانند و در استمرار آن نیز بكوشند كه: قطع این مرحله بی‌همرهیِ خضر مكن!
اسدالله بقائی نایینی


همچنین مشاهده کنید