جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ما هم از انتقاد کردن خسته شده‌ایم


ما هم از انتقاد کردن خسته شده‌ایم
برانکو در جائی عنوان کرده، پس از پایان بازی‌های ایران در جام‌جهانی به کشورش باز خواهد گشت چرا که قراردادش در آن زمان به پایان خواهد رسید. وی اظهار داشته از انتقادات مطبوعات خسته شده است؛ ما هم باید اعتراف کنیم از طرح انتقاداتی که کمترین اثر را در ایوانکوویچ و شاگردانش دارد، خسته و دلزده شده‌ایم. آقای برانکو! راستش را بخواهید حکایت بازی ایران و مکزیک، می‌توانست پایانی به این تلخی نداشته باشد اما وقتی بازیکن محبوب و مورد علاقه‌تان یک تنه زحمات چند ماهه یک مجموعه را بر باد می‌دهد، باز هم چاره‌ای به‌جز انتقاد از فرد لجوجی که مصرانه از او حمایت می‌کرد، برایمان باقی نمی‌ماند.
بدون ذکر مقدمه‌ای، ناگفته‌های دیدار نخست تیم ‌ملی در جام‌جهانی ۲۰۰۶ را بازگو می‌کنیم؛ حقایقی که بسیار تلخ و آزاردهنده است و حتماً هم جناب برانکو ایوانکوویچ انتظار دارند با وجود چنین ضعف‌ها و کمبودهائی کسی دم برنیاورد و انتقاد نکند ... پروفسور از انتقادات خسته شده است؛ بنده خدا را آزار ندهید؛ خب وقتی کاپیتان معترض تیم در زمین راه می‌رود و گلر مورد علاقه برانکو پس از ۴ سال کار مداوم تحت‌نظر ۲ مربی دروازه‌بانان کار بلد(!) هنوز از زدن شوتی که به نیمه دیگر زمین برسد، عاجز است، تقصیر مرد یخی و تماشاگر نیمکت ایران چیست؟
سعی نکنید در روزهای آتی، موجبات دلخوری و نارضایتی جناب ایوانکوویچ را فراهم آورید؛ مگر او چه کرده؟ جز ”خیانت“ به ۷۰ میلیون ایرانی، کاری انجام داده است؟! حتماً دایی، میرزاپور، نصرتی و کعبی بهترین هستند و ما چیزی نمی‌فهمیم. خسته نباشید آقای برانکو! بابت خیانتی که با لجبازی‌هایتان به میلیون‌ها ایرانی کردید، واقعاً خسته نباشید ...
- سرمربی تیم ملی پس از پایان دیدار یکشنبه شب، عنوان داشت: برهانی در دقایق اندکی که در زمین حضور داشت، نمی‌توانست کاری انجام دهد! وقتی برانکو این چنین اظهارنظر می‌کند به وقاع چه باید گفت؟ اگر برهانی نمی‌توانست کاری انجام دهد، پس چرا آقای مربی او را به زمین فرستاد؟ اگر مهاجم زیرنقش پاس با کمبود زمان مواجه بود، پس چرا زودتر به میدان روانه نشد؟ آیا واقعاً چنین اظهارنظر کردن‌های برانکو، جای انتقاد ندارد؟
- تیم ملی هنوز که هنوز است، به‌هنگام حملات حریف، روی ضربات ایستگاهی ضعف دارد. قبل از به ثمر رسیدن گل اول مکزیک، مهاجمان ”آزتک“ها و حتی مارکز مدافع، زنگ خطر را برای ایوانکوویچ و شاگردانش به صدا درآوردند اما وقتی خانه از پای بست ویران است، چه می‌توان کرد؟
آقای برانکو! باور کنید دوست داریم انتقاد نکنیم و تعریف و تمجید را جایگزین آن نماییم اما وقتی شما بعد از ۴ سال هنوز نتوانسته‌اید این معضل را رفع کنید، انتظار دارید برایتان کف بزنیم و هورا بکشیم؟
- در سیستم ۱-۳-۲-۴ که با حضور علی دائی به ۰-۳-۲-۴! بدل گشته، ۳ بازیکنی که پست سر تک مهاجم ”نداشته“ تیم (!) به میدان می‌روند، باید تکنیکی و دارای قدرت حمل توپ باشند. کریمی و مهدوی‌کیا از جنین خصوصیت و قابلیتی برخوردار هستند اما در عجبیم برانکو چرا و چگونه از هاشمیان که یک مهاجم تمام‌کننده است، انتظار دارد مثل ۲ بازیکن دیگر پا به توپ شود و موقعیت ایجاد کند! ایوانکوویچ بهمن ماه سال ۸۳ نیز هاشمیان را در منامه، مقابل بحرین در همین نقش به‌کار گرفت و از وی یک بازیکن بی‌اثر ساخت. شرمنده آقای برانکو که باز انتقاد کردیم! اما اگر هاشمیان، تک‌ مهاجم تیم ملی بود و به جای وی، بازیکنانی همچون برهانی شجاعی و معدنچی در کنار کریمی و مهدوی‌کیا به‌کار گرفته می‌شد، باور کنید وضع بدتر از آنچه یکشنبه شب مشاهده گشت، نمی‌شد.
- تغییر پست بازیکنان مهاجم و تناوب از معدود نکات قابل توجه تیم برانکو بود که به‌جز چند دفعه هرگز از بازیکنان ملی‌پوش کشورمان دیده نشد. جا عوض کردن‌های کریمی و مهدوی‌کیا، باعث سردرگمی مدافعان مکزیک می‌شد و این مورد، یکی از عوامل برتری نسبی ما در نیمه اول بود اما متعجبیم که چرا چنین حرکتی در نیمه دوم دیگر به چشم نیامد!
- آندو تیموریان، حلقه گمشده تیم ملی در خط میانی به حساب می‌آید. سال‌ها بود که خلأ چنین بازیکن دوند و جنگنده‌ای در کنار نکونام به ‌شدت احساس می‌شد اما حالا که او به ترکیب اصلی راه یافته، جواد در دوران افول به‌سر می‌برد. علوی، نویدکیا و زندی هیچ‌گاه نتوانستند مکمل خوبی برای نکونام به‌حساب آیند اما حالا نیز تیم‌ملی نمی‌تواند بهره کاملی از توانائی‌های هافبک ارمنی ابومسلم ببرد؛ چرا که بازیکن کناری او، نسبت به گذشته کم تحرک‌تر شده است. تیموریان در ۷۰ دقیقه ابتدائی بازی، اکثر جنگ‌های تن ‌به ‌تن را به‌ سود خود به پایان برد، او در حمله و دفاع بهترین عنصر خط هافبک به‌شمار می‌آمد اما کم فروغ بودن نکونام سبب شد ”آندو“ نیز در اواخر بازی کم بیاورد و تعداد خطاهایش فزونی یابد. تیموریان دقیقاً به خاطر تنها بودن در مرکز زمین، از همان نیمه اول و در بدترین مکان مجبور به خطا می‌شد که این مورد، موقعیت‌های مناسبی را در پشت محوطه جریمه تیم ما، نصیب مکزیکی‌ها می‌کرد، برانکو نیز این مشکل را بارها دید اما وقتی در لیست بیست و چند نفره تیم ملی، هافبکی شبیه به نکونام که بتواند او را به رقابت و بهتر بودن وادار کند وجود ندارد، چه می‌توان کرد؟ این هم حتماً به ایوانکوویچ ربطی ندارد (!) و ما نیز سعی می‌کنیم از انتقاد در این رابطه دوری گزینیم ...!
- اینکه چرا مهدوی‌کیا، ستاره هامبورگ و کریمی، جادوگر قاره کهن و بایرن‌مونیخ آلمان در تیم ملی در حد یک بازیکن درجه ۲ یا ۳ هم نمی‌توانند ایفای نقش کنند، احتمالاً به ضعف سرمربی تیم ما برنمی‌گردد و مطبوعات مقصر اصلی در به‌وجود آمدن این مشکل محسوب می‌شوند. شاید هم تماشاگران در این بین تقصیر کار هستند، شاید هم ...
هر چه هست برانکو، بی‌تقصیر است! از او انتقاد نکنیم که وی از این مورد، خسته و فراری است...!
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید