جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در انتظار ماه عسل بعد از شکست


در انتظار ماه عسل بعد از شکست
● اوضاع و احوال فوتبال ایران در آلمان
برانكو ایوانكوویچ روی مبل تكیه داده و لابی زیبای هتل كرونه را ورانداز می كند. صورتش گل انداخته و لبخند خفیفی روی صورتش پیدا است. در كنارش اعضای خانواده اش نشسته اند. «وسنا» همسرش، «میا» دخترش و «هربوی» پسر جوانش از اینكه چند روزی كنار پدر هستند خوشحال و راضی به نظر می رسند. چیزی نمانده كه هجران چهار ساله پدر پایان بگیرد و كانون خانواده دوباره گرم شود. هربوی پیراهن سرخ رنگ تیم ملی را مثل پدر پوشیده و سعی می كند توی چشم باشد و ایرانیان مقیم هتل و حتی كسانی كه از بیرون برای دیدن اعضای تیم ملی آمده بودند را به خود جلب كند. این اتفاق هم معمولاً می افتد و ایرانیان حاضر در هتل بدشان نمی آید عكسی با خانواده برانكو آن هم بدون چلنگر بگیرند.
نكته جالب اینجا است كه برانكو هم در چند روز اخیر بیشتر با هواداران تیم ملی گرم می گیرد و حتی از كلمات فارسی بیشتری برای ارتباط برقرار كردن استفاده می كند. البته پشت این حس و حال لایه هایی از خشم و اعتراض هم وجود دارد، اعتراضی كه از رفتار بعضی از بازیكنان سرچشمه می گیرد. كمی آن طرف تر فخرالدین داود بگوویچ مربی دروازه بان ها مشغول بحث با یكی از خبرنگاران نزدیك به كادر فنی تیم ملی است و با ایما و اشاره می گوید كه بازیكنان ایرانی ظرفیت اردوی طولانی مدت را ندارند و بعد از چند روز از حال عادی خارج می شوند و رفتارهای عصبی از خودشان نشان می دهند. برانكو هم اتفاقاً نسبت به واكنش بعضی از بازیكنان در مورد نیمكت نشینی یا تعویض شدن ناراحت بود و از اینكه حرمت و موقعیت سرمربی حفظ نمی شود گله می كرد. یكی از جملات برانكو را چلنگر این طور ترجمه كرد: «در مملكت شما رسم خیلی خوبی هست كه همه به بزرگتر احترام می گذارند. اما بازیكنان ملی شما این طور نیستند. بعضی از آنها حرمت هیچ كسی را حفظ نمی كنند.»
اعتراض های خفیف برانكو البته بعد از بازی مقابل پرتغال بیشتر شده و این درحالی است كه واقعاً رفتار بعضی از بازیكنان غیرحرفه ای و آزاردهنده است. از لابی هتل و چشم اندازی كه به ساختمان دیگر و اتاق های مربوط به بازیكنان وجود دارد می شود بعضی از رفتارهای عجیب بازیكنان را دید. بعضی ها از نرده بالكن آویزان شده اند و بی هدف اطراف را می پایند و بعضی ها هم مغرور و سرد از حیاط به سمت استخر یا سونا می روند.
این طور كه پیدا است بعضی از بازیكنان از اقامت در شهر كوچك و خلوت فردریش هافن راضی نیستند و ظاهراً بیشتر ترجیح می داده اند كه در فضایی شلوغ تر و نزدیك تر به حال و هوای جام جهانی باشند. جایی كه رفت و آمد آنها در هیاهوی شهر مخفی و پوشیده بماند.
یكی از نزدیكان تیم ملی كه دستی بر نقل و انتقالات بعضی از بازیكنان هم دارد می گوید: «من نمی دانم چرا اردوی تیم ملی در چنین جایی برگزار شده. اینجا اصلاً حال و هوای جام جهانی را ندارد. من در نزدیكی دوسلدورف كمپ خیلی خوبی سراغ داشتم اما پیشنهاد من را قبول نكردند.» این درست است كه فردریش هافن بیشتر به حیاط خلوتی برای گذراندن آخر هفته ای آرام و ساكت می ماند و جایی مثل دوسلدورف به خاطر تمركز و تعدد ایرانی ها می توانست روحیه ای مضاعف برای تیم ملی ایجاد كند اما روحیه عجیب بعضی از بازیكنان تیم ملی و نوسان رفتاری آنها طوری است كه هیچ تضمینی برای موفقیت محسوب نمی شود. بازیكنان تیم ملی آنقدر كه لازم بود در دو مسابقه انجام شده جانفشانی نكردند و همدل نبودند... البته بهانه های سرمربی هم نمی تواند چندان موجه و قابل قبول باشد. بعضی از رفتارهای بازیكنان ناشی از تضمینی بودن حضور آنها در تیم ملی بود و شاید به همین دلیل است كه پس از دو باخت و از دست رفتن همه آرزوها هنوز هم دست از غرور و منیت بر نداشته اند. برانكو باید با سیاستی دقیق غرور كاذب آنها را می شكست و حتی در صورت لزوم بعضی از سوگلی ها را از تیم خط می زد. اما اصرار برانكو بر استفاده از چند مهره مشخص هم انگیزه رقابت را كشت و هم زبان بعضی از شایسته های لیگ را باز گذاشت تا روح جمعی تیم ملی اینچنین از بین برود.
خانواده ایوانكوویچ دم در هتل خبرنگاران ایستاده اند و می خواهند سفر كوتاهی به اطراف شهر داشته باشند. وسنا پشت فرمان اتومبیل سیاه رنگ نشسته و منتظر حركت است. هربوی هم با آئودی در انتظار پدر است اما خبرنگاران هنوز با برانكو بحث می كنند. برانكو می گوید همه روزنامه ها و رسانه های ایرانی مثل هم هستند و این اظهارنظر بعضی ها را از كوره به در برده. برانكو آرام و خونسرد كنار پسرش می نشیند و هر دو اتومبیل از خیابان اصلی فردریش هافن به سمت ساحل به راه می افتند. چند روز دیگر همین ارتباط نه چندان دوستانه و صمیمی هم تمام می شود و خبرنگاران ایرانی به دنبال كسب اطلاعات جدید از مربی بعدی تیم ملی، رئیس فدراسیون بعدی و حتی چارت جدید سازمان خواهند بود. اما هنوز این سئوال وجود دارد كه آیا برانكو با تیم ملی به تهران بازمی گردد یا نه؟ تهران چند روزی است كه به شدت گرم شده اما چیزی كه بیش از همه مردم را سوزانده شكست دور از انتظار تیم ملی در جام جهانی است. از تهران خبر می رسد كه خیلی ها منتظر بازگشت تیم ملی و سرمربی هستند اما بعید است كه برانكو به تهران بازگردد. حتی شنیده می شود كه تعدادی از بازیكنان هم در اروپا می مانند و تیم ملی مثل لشگر شكست خورده و منهضم به مهرآباد خواهد رسید. لژیونرها كه قطعاً سری به باشگاه هایشان خواهند زد و علی دایی هم راهی سفری چند روزه به آمریكا است. بعضی از بازیكنان هم كه همسرشان را به آلمان آورده اند، راهی فرانسه یا اسپانیا خواهند شد تا بعد از اردوی طولانی مدت تیم ملی چند روزی را به عنوان «ماه عسل» تجربه كنند.
اما اعضای بلندپایه فدراسیون فوتبال مثل یك تیم به تهران بازمی گردند تا دفتر و دستك را به سازمان تربیت بدنی یا رئیس بعدی تحویل بدهند. هنوز خبری در مورد جانشین دادكان به گوش نرسیده و ظاهراً روی هیچ گزینه ای توافقی حاصل نشده است. حتی نامه تعدادی از نمایندگان مجلس كه این روزها درباره دوخت پیراهن تیم ملی اظهارنظر می كنند هم به حذف زودهنگام دادكان و برانكو منجر نشده است. در تهران هم تحركاتی درباره رئیس بعدی فدراسیون به گوش می رسد اما بیشتر به مانور تبلیغاتی بعضی از محافل سیاسی ورزشی شبیه است. بیرون آمدن نام هایی مثل حبیب كاشانی و واعظ آشتیانی از جعبه اسرار قاعدتاً كمكی به حل مسئله نمی كند چون روابط تیره این دو نفر این ذهنیت را ایجاد می كند كه هر دو طرف سعی دارند رقیب را پیش از بازگشت تیم ملی و رسیدن موعد انتخاب بسوزانند. در آلمان هم حضور دكتر خوش چهره در كنار تیم ملی این ذهنیت را ایجاد كرده كه او جانشین قطعی دادكان در فدراسیون است اما رفتارهای نماینده تهران در مجلس هفتم چیز دیگری است. جمعه یا شنبه وقتی اعضای فدراسیون به تهران بازمی گردند باید منتظر اتفاقات تازه ای بود. شنیده می شود كه دادكان شاید حتی یك ساعت هم در فدراسیون حاضر نشود. یك خبر غیرموثق حاكی از آن است كه دادكان به پهلوان پیغام داده وسایل شخصی اش را از فدراسیون خارج كند.
شكست در جام جهانی بدجوری بازار بازیكنان ایرانی را كساد كرده است. این طور كه پیدا است پیشنهاد دندان گیری از لیگ های معتبر اروپایی به دست بازیكنان یا مدیر برنامه هایشان نرسیده است. اگر خیلی از بازیكنان وضعیت قراردادشان را در ابهام باقی گذاشته اند، حالا باید به فكر تیم بعدی شان در لیگ برتر ایران باشند. از حالا می شود حدس زد كه فصل نقل و انتقالات در ایران با شایعات و بازارگرمی های فراوانی روبه رو شود. قطعاً بسیاری از بازیكنان تیم ملی به تهران برمی گردند، منتها روزی كه فرودگاه مهرآباد شلوغ نباشد. واقعاً تحمل نگاه شماتت بار هواداران تیم ملی بعد از ناكامی در جام جهانی سخت است.
آرش راهبر
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید