پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مقدمه ای بر ادبیات مهاجرت


مقدمه ای بر ادبیات مهاجرت
نخستین ایرانیانی كه در عصر مشروطه در زمینه آفرینش انواع ادبی(Genre) جدیدی مثل رمان و نمایشنامه طبع آزمودند، روشنفكرانی بودند كه یا به علل سیاسی راهی تبعید شده بودند مثل میرزا حبیب اصفهانی و میرزا آقاخان كرمانی؛ یا به قصد تجارت موطن خود را ترك كرده بودند مثل حاجی زین العابدین مراغه ای و یا ایرانیان ساكن كشورهای دیگر بودند مثل عبدالرحیم طالبوف تبریزی و میرزا فتحعلی آخوندزاده كه در محیط فرهنگی تفلیس امكان آشنایی با مفاهیم اجتماعی و ادبیات تازه را یافتند.
اولین نمونه های رمان فارسی به دلایلی از قبیل ناشناخته بودنِ این شیوه ادبی و محدودیت امكانات چاپ و نشر، در غربت پدید آمد: سیاحت نامه ابراهیم بیك (۱۲۷۴) اثر مراغه ای در قاهره و استانبول و مسالك المحسنین (۱۲۸۴)نوشته طالبوف در قاهره چاپ شد.به دلیل رویكرد انتقادی نویسندگان به مسائل جامعه، چاپ نخستین رمان های فارسی در ایران ممكن نبود. در سال های بعد كه تب و تاب انقلاب مشروطه فرو نشست و رمان نویسان به ماجراهای تاریخی یا مشكلات زندگی شهری پرداختند موفق به چاپ آثارشان در وطن شدند.
با شكل گیری حكومت پهلوی. محفل های ایرانیان خارج از كشور به تدریج از شهرهای آسیایی مثل تفلیس، استانبول، قاهره و كلكته به شهرهای اروپایی نقل مكان كرد. برلن از زمان انتشار نشریه كاوه (۱۲۹۵) یكی ار محل های تجمع ایرانیان دگراندیش بود. حسین كاظم زاده جز انتشار مجله ایرانشهر (۱۳۰۱) كتابفروشی كوچكی دایر كرده بود و آثار نویسندگانی چون صادق هدایت، ذبیح بهروز و دیگران را به چاپ می ‌رساند . رمان تهران مخوف (۱۳۰۰) اثر مشفق كاظمی و مجموعه داستان یكی بود یكی نبود(۱۳۰۰) از سیدعلی جمالزده در این شهر منتشر شد.
با گذشت ایام و پیدایش ناشرانی مثل «كلاله خاور» كه گاهنامه افسانه را ویژه داستان منتشر می كرد، آثار داستانی عمدتاً در داخل كشور انتشار می یافت. با شدت یابی سانسور در دوره رضا شاه، به ویژه پس از دستگیری :گروه ۵۳ نفر» و به حبس افتادن بزرگ علوی، صادق هدایت برای چاپ بوف كور (۱۳۱۵) رهسپار هند شد.
در سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ امكان چاپ و نشر هر نوع كتاب و مجله ای در ایران وجود داشت. اما پس از كودتای ۲۸ مرداد جمعی از فعالان سیاسی و فرهنگی به خارج از كشور گریختند آنان فعالیت ادبی چشمگیری نداشتند و غالباً به ترجمه و تألیف آثار سیاسی می
پرداختند این وضعیت در دهه ۱۳۴۰ نیز ادامه یافت: آثار منشر شده تشكل های دانشجویی در خارج از كشور كمتر ادبی بود و عمدتاً شامل جزوات سازمانی یا آثار ایدئولوژیك می شد.
از سال ۱۳۴۵، محمد عاصمی شروع به انتشار دوره جدید مجله كاوه در برلن كرد و تازه ترین داستان های بزرگ علوی را كه در داخل كشور ممنوع الانشار بود به چاپ رساند.
علوی را به دلیل نوشتن داستان هایی درباره تبعید ی ها ـ كه بعدها با عنوان میرزا (۱۳۷۵ در ایران منتشر شد ـ از آغازگران ادبیات مهاجرت می دانیم.
از نویسندگان داخل كشور، می توان به شمیم بهار اشاره كرد. كه در داستان هایش مجله اندیشه و هنر (۱۳۵۳- ۱۳۴۲) زندگی و مشغله های ذهنی ایرانیان مهاجر را هم مطرح كرد.
پیش از اینها ، جمالزاده اروپا را به عنوان محل زندگی خود برگزیده بود ـ هر چند آثارش را برای چاپ به ایران می فرستاد بعدها تقی مدرسی، صادق چوبك و ابراهیم گلستان، چون او، به تبعیدی خودخواسته تن دادند.
مرگ بعضی از اولین داستان نویسان ایران جمالزاده، هدایت،‌علوی، چوبك و...در غربت رخ داد.
گروهی از نویسندگان ایرانی داستان های خود را به زبان های بیگانه می نوشتند. شاید بتوان امینه پاكروان را آغازگر چنین تلاش هایی دانشت. او كه متولد استانبول و تحصیلكرده اروپا بود چند رمان تاریخی درباره قاجار به زبان فرانسه نوشت، از جمله آغامحمدخان قاجار، ترجمه جهانگیر افكاری، ۱۳۴۸. جز او می توان از فریدون هویدا نام برد كه از میان رمان هایی كه با موضوع متقابل فرهنگ های شرق و غرب» نوشته قرنطینه به زبان فارسی انتشار یافته است( ترجمه مصطفی فرزانه ۱۳۴۵) یا سیروس رضوانی كه رمان امریكا زده های او را رضا سیدحسینی در سال ۱۳۵۸ به فارسی برگردانده است.
فریدون اسفندیاری را اولین نویسنده ایرانی دانسته اند۱ كه به زبان انگلیسی داستان نوشته است. همچنین می توان به فریدون فرسایی اشاره كرد كه چند داستان هم در مجله اندیشه و هنر دارد یا به مسعود فرزان كه ترجمه چندا داستان كوتاهش در مطبوعات ادبی دهه پنجاه به چاپ رسید.
پس از آنان به ویژه از دهه ۱۳۶۰ به بعد، شمار نویسندگانی كه اثار خود را به زبان انگلیسی نوشته اند رو به فزونی نهاد. شوشا گاپی، تقی مدرسی، اختر نراقی، ناهید راچلین، دونه رفعت، منوچهر پروین، بهمن شعله ور، مجید امینی و ....در این سال ها همچنین به نویسندگانی بر می خوریم كه به زبان های آلمانی، هلندی و....نیز داستان نوشته اند.
چنان كه دیدیم بخش جدایی ناپذیری از ادبیات معاصر ایران در غربت پدید آمده یا چاپ شده است. این آثار را نویسندگانی خلق كرده اند كه یا مجبور به جلای وطن شده اند و یا به خواست خود، زندگی در كشورهای دیگر را برگزیده اند ولی ریشه های هر دو گروه از فرهنگ ایرانی آب خورده است.
اما جریان عمده ادبیات مهاجرت، پس از سال ۱۳۷۵ و رشد رو به تزاید مهاجران پدیدار شد. در میان مهاجران عده اهل قلم كم نبود اینان در سراسر دنیا پراكنده شدند. ادبیات و مراكز نشر خاصی پدید آوردند و كتاب ها و مجلات متعددی منتشر كردند.
به تدریج نویسندگان جوانی نیز از میان آنها سر برآوردند و اولین آثار خود را در غربت نوشتند به طوری كه «طی دو دهه گذشته ادبیات برونمرزی» از چنان رشدی برخوردارد شد كه «تاریخ ادبیات معاصر ایران را نمی توان با چشم پوشیدن از این بخش از آثار ادبی به رشته تحریر درآورد۲» «هر سال بیش از ۲۵۰ عنوان داستان كوتاه از ایرانیان مهاجر در نشریه های خارج از كشور یا به طور مستقل انتشار می یابد.۳»
آثار متعددی كه در نقاط مختلف جهان و از نظرگاه های فكری گوناگون نوشته شده ـ به ویژه تا نیمه دهه ۱۳۷۰ ـ به ندرت به داخل كشور رسیده است. از این رو به علت كمبود اطلاعات ارائه تصویری روشن از تلاش های ادبی این داستان نویسان بسیار دشوار است. هیچ گلچین ادبی به دلیل محدودیت صفحات نمی تواند چهره نمای همه جوانب ادبیات مهاجرت باشد «ادبیات مهاجران در شاخه های گوناگون گسترش یافته است. شاخه ای از آن به منظور نقد نظام حاكم،سمت و سویی سیاسی یافته و كمتر به جنبه های زیبا شناختی توجه می كند.» بخش دیگری از آثار ایرانیان مهاجر با هدفی استنادی و افشاگرانه نوشته شده، مثل آنچه در در خاطرات زندان و یا نقد مجازات های نتی قضایی آمده است. آثاری هم با مضمون های اروتیك آفریده شده اند.
اما تنومندترین شاخه ادبیات مهاجرت، شاخه ای است كه به دو گانگی هویت تبعیدیان و درگیری های درونی آنان برای بریدن از گذشته و آغاز زندگی تازه در كشور مهاجر پذیر
می پردازد. این بخش از ادبیات مهاجرت است كه در مطبوعات ایران نیز امكان نشر یافته است.۴ در چند سال اخیر با شروع چاپ داستان های نویسندگان مهاجر در داخل كشور
می توان گفت: «بخش قابل ملاحظه ای از ادبیات پرتاب، نویسنده را در تبعید یا مهاجرت با برونمرز جا گذاشته و به خانه رسیده است.۵»
در باره ویژگی فكری و زیبا شناختی این آثار گفته اند:« در آثار ادبی دهه نخست می شد گفت كه انگیزه نویسنده در نوشتن، ضیافت نفس است در هزار توی كابوس های از دست دادن، سرخوردگی و گمشدگی .....و تا نیمه های دهه دوم می شد گفت انگیزه او نیاز به خودكاوی و یافتن هویت تازه است.....۶»
در نخستین داستان هاا حضور «خاطره» چشمگیر است: مسائل خانوادگی در به دری های ناشی از فعالیت سیاسی، عشق های ناكام و...كم كم كه مهاجر در محیط جدید جا می افتد آرامشی می یابد و زبان می آموزد به مسائل تازه تری می پردازد هر چه در تطبیق خود با كشور میزبان موفق تر باشد گذشته گرایی در او ضعیف تر می شود و می كوشد از سویی پیوند خود را با ادبیات و فرهنگ ملی حفظ كند و از سویی آموخته های خود از فرهنگ جهانی را در آثارش متبلور سازد. این پیوند اگر جدی شود می تواند «دگرگونی تازه ای در روش و سبك كار برخی از ما به وجود آورد، داد و ستد فرهنگی با جهان پشتوانه فرهنگ بومی وجود پرسمان ها .و پدیده های دیگرگون و تازه می تواند از مشخصات ادبیات مهاجرت باشد....یكی دیگر از دستاوردهای شرایط جدید ما، آشنایی نسبی با جهانیان با هنر و ادب معاصر و نوین ما است.....
حضور اهل قلم ایرانی در غرب منشاء آغاز حركتی شد برای معرفی ادبیات شعری و داستانی نوین ما، به همت ایرانی های مهاجر، فضایی برای ارائه آثار نویسندگان و هنرمندان ما به وجود آمد.»۷ا توجه محافل دانشگاهی و فرهنگی اروپا و امریكا به فرهنگ ایران جلب شده و روند و چاپ آثار ایرانی سرعت یافت.
بدین ترتیب ادبیات مهاجرت شاخه ای از ادبیات معاصر ایران است . برخی از نویسندگان ادبیات مهاجرت عبارت اند از : گلی ترقی، شهرنوش پارسی پور، مهشید امیرشاهی، رضا دانشور، اكبر سردوزامی ، قاضی ربیحاوی ، عباس معروفی، محمود مسعودی،‌ رضا قاسمی، ساسان قهرمان ، حسین نوش آذر ، ملیحه تیره گل، سیاوش سرتیپی و ..
پی نوشت:
۱- حورا یاوری در دانشنامه ایرانیكا(ادبیات داستانی در ایران زمین، ترجمه پیمان متین، امیر كبیر، ۱۳۸۲، ص ۱۲۶).
۲- اسدالله سیفی، «چاپ و نشر ایرانیان در خارج از كشور». «نگاه نو، ش ۳۳، زمستان ۱۳۷۸، ص ۲۶.
۳- پیشین. ص ۲۲.
۴- حسین میرعابدینی: صد سال داستان نویسی ایرانی،‌جلد سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۳، صص ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴.
۵- ملیحه تیره گل « فصلی تازه در ادبیات فارسی برونمرزی» عصر پنجشنبه ش ۸۲- ۸۱، پاییز ۱۳۸۳.
۶- ملیحه تیره گل: «ادبیات فارسی در تبعید، در مهاجرت در خانه» عصر پنجشنبه، ش ۸۲- ۸۱، پاییز ۱۳۸۳، ص ۶۶.
۷- محمود فلكی در آدینه، ش ۱۰۰- ۹۹، نوروز ۱۳۷۴، صص ۱۸ و ۱۹.
برگرفته از: هشتاد سال داستان كوتاه ایرانی داستانهای نویسنده مهاجر جلد سوم / حسن میرعابدینی
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی


همچنین مشاهده کنید