شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کودک؛ اما استثنایی


کودک؛ اما استثنایی
توجه به شناخت و آموزش و پرورش كودكان و دانش آموزان استثنایی، یعنی افرادی كه به دلایل خاص جسمانی، ذهنی، عاطفی و روانی نمی توانند از برنامه های عادی آموزشی به نحوی مطلوب بهره مند گردند. از نشانه های پیشرفت و اصالت و قوت و غنای فرهنگ و نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای است.
كوشش در جهت شناسایی و برنامه ریزی و ایجاد تسهیلات آموزشی هر چه بیشتر برای كودكان و دانش آموزان استثنایی، عمدتاً به دلیل نیاز فرهنگی فوق العاده از اولویت خاصی برخوردارند، از اهداف و نظام آموزشی است. مطابق ارقام و آمار بین المللی حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد از كل دانش آموزان سنین مدرسه رو در هر جامعه ای به نحوی از انحا نیاز به برنامه های آموزشی ویژه دارند. نگاهی كوتاه به آمار كل دانش آموزانی كه در حال حاضر زیر پوشش آموزش و پرورش استثنایی قرار دارند بیانگر این حقیقت است كه امروزه فقط كمتر از یك درصد از كل این قبیل دانش آموزان واجب التعلیم از برنامه های آموزش استثنایی برخوردار بوده و بقیه با همه مشكلات و نارسایی ها، در مدارس معمولی جایگزین می گردند و یا در مواردی اصلاً از كلاس و مدرسه بهره ای نمی برند، و این موضوع از مسئولیت اولیای امور در تهیه و تنظیم برنامه های جامعی در جهت شناسایی و آموزش و پرورش كودكان و دانش آموزان استثنایی خبر می دهد.
●تعریف كودكان استثنایی
كودك استثنایی اول یك كودك است و بعد كودكی است با خصوصیات و صفاتی استثنایی نسبت به همه كودكان دیگر. در واقع این ویژگی ها و تفاوت هاست كه مربیان و مشاوران و معلمان با آن سر و كار دارند و این تفاوت ها هستند كه پدران و مادران باید خود را با آن سازگار و هماهنگ كنند.
در حقیقت همه افراد انسان ها از نقطه نظر خصوصیات مختلف جسمانی، بیولوژیكی، ذهنی، روانی و عاطفی، سازگاری اجتماعی و... یكسان نبوده و نسبت به همدیگر دارای تفاوت های خاصی اند. در واقع نه تنها هر فرد نسبت به افراد دیگر از نقطه نظر ابعاد مختلف جسمانی و ذهنی دارای تفاوت های ویژه ای است حتی بین توانایی ها و استعدادهای مختلف نیز تفاوت هایی مشهود و موجود است لذا بدین ترتیب هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و كلمه «استثنایی» به طور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروه های خاصی از افراد جامعه اطلاق شود.
آنچه كه ما اصطلاحاً «كودك استثنایی» می گوییم غالباً بدین معناست كه كودك از نظر هوشی، جسمی، روانی و اجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد كه نمی تواند به نحوی مطلوب حداكثر استفاده را از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد و ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای می باشد.
از نظر آموزشی كودك استثنایی كودكی است كه برای تأمین حداكثر نیازهای تربیتی و آموزشی او باید تغییراتی در شیوه های تربیتی و آموزشی خانواده و در برنامه های مدارس عادی داده شود.
●توزیع فراوانی كودكان استثنایی
مطابق آمار تأییدشده سازمان های بین المللی از جمله یونسكو تعداد تقریبی افرادی كه به لحاظ تفاوت های محسوس فردی نیاز به برنامه های آموزشی ویژه ای دارند در هر جامعه بین ۱۰ الی ۱۵ درصد است. البته این تعداد شامل افراد عقب مانده ذهنی، افراد تیزهوش و سرآمد، نابینا و نیمه بینا، ناشنوا و نیمه شنوا، ناسازگاران اجتماعی، معلولان جسمی نیز می شود.
به طور كلی مطابق بررسی ها و تحقیقات صاحبنظران آموزشی و محققان آموزش و پرورش استثنایی به طور متوسط حدود ۱۲ درصد از كودكان و دانش آموزان سنین مدرسه رو (۷ الی ۱۸ سال و یا ۶ الی ۱۷ سال) نیاز به بهره گیری از برنامه های آموزشی استثنایی دارند:
۱- كسانیكه دارای ناتوانی های تكلمی هستند. حدود ۲ درصد
۲- گروه ناسازگاران اجتماعی و هیجانی. حدود ۲ درصد
۳- گروه عقب ماندگان ذهنی. حدود ۲‎/۵-۲ درصد
۴- گروه كودكان سرآمد. حدود ۲ درصد
۵- گروه نابینایان (نیمه بینا و نابینا). حدود ۰‎/۲ درصد
۶- گروه معلولان جسمی. حدود ۱‎/۵ درصد
۷- گروه ناشنوایان و سخت شنوایان حدود ۱‎/۵ درصد
۸- دانش آموزانی كه دارای اختلالات خاص یادگیری هستند. حدود ۱ درصد
۹- گروهی كه دارای بیماری های ویژه ای هستند (چون صرع، قند و...) حدود ۱‎/۵ درصد
«تعریف كودكان تیزهوش»
كودكان تیزهوش یا پرتوان برخلاف سایر كودكان استثنایی ممكن است در تمام دوران زندگی خود شناخته نشوند و كسی به نبوغ ذاتی آنان پی نبرد. بسیاری از انواع كودكان استثنایی به سهولت حتی از طرف افراد عادی مشخص می شوند . یك كودك نابینا یا عقب مانده ذهنی به زودی از روزها و ماه های اول زندگی، توسط اطرافیان تشخیص داده می شود و از همان موقع اطرافیان در صدد چاره جویی یا لااقل مراجعه به پزشك، مدرسه و مربی متخصص برمی آیند. ولی كودك تیزهوش چون علامت مشخصی ندارد و از طرفی كمتر كسی با روحیه و رفتار او آشنایی دارد ممكن است سال ها و حتی تا پایان زندگی شناخته نشود. نبوغ نباید الزاماً در تمام رشته ها و موضوعات در كودكی ظاهر گردد. چه بسا كودك تیزهوشی كه در برخی از رشته ها از استعدادی شگرف برخوردار است در بعضی از دروس یا مطالب در حدی عادی و متوسط رشد نماید. لذا نباید تصور كرد كه كودكی تیزهوش است كه در تمامی جهات مستعد و پرتوان باشد. به طور كلی می توان گفت نخستین شرط تیزهوشی داشتن هوش بهری (IQ) حدود بیش از ۱۳۰ است و در جوار این بهره هوشی ممتاز، قدرت خلاقه، توانایی در استدلال و ابتكار در كار را نیز باید در نظر گرفت. زودرسی استعداد و علاقه به رقابت با كودكان بزرگتر نیز از جمله مشخصاتی است كه نزد كودكان تیزهوش دیده می شود و اصولاً اینگونه كودكان و نوجوانان به جای بازی با همسالان، بازی و مباحثه با همفكران را ترجیح می دهند و به همین سبب اكثراً در گروه سنی بزرگترها جایی برای خود باز می كنند.
بررسی عده ای از متخصصان از جمله كالاهان (Callahan) نشان دهنده آن است كه تیزهوشی در بین پسران بیش از دختران است و به عقیده وی در یك گروه سنی عده مذكران باهوش از مؤنث ها بیشتر است. ولی آیا به واقع تیزهوشی با جنسیت رابطه ای دارد یا نه نیاز به بررسی های بیشتری دارد و هنوز به ثبوت نرسیده است. چندین پژوهش از جمله تحقیق ترمن (Terman) حاكی از آن است كه تیزهوشی در برخی جوامع و در مورد برخی از گروه های اجتماعی ممكن است بیش از گروه های دیگر باشد و دنباله تحقیقات وی و مارتین سون (Marin son) نشان دهنده آن است كه كودكان تیزهوش از نظر سلامت، و به خصوص جنب و جوش و داشتن انرژی بر كودكان هم سن وسال عادی خود برتری دارند. هیچ یك از این تحقیقات را نمی توان به عنوان اصلی ثابت یا واقعیتی تغییرناپذیر پذیرفت و ممكن است بررسی و تحقیق در آینده جز آنچه ابراز شده است را ثابت نماید.
●خصوصیات كودكان تیزهوش
یك كودك تیزهوش موجودی است كه عوامل ارثی و محیطی او را به صورت فردی پیچیده، استثنایی و باهوش تر از افراد عادی درآورده است.
گرچه تمامی این افراد از بهره هوشی بالایی برخوردارند، لكن دارای خواسته ها، نیازها، علایق و خصوصیات متفاوتی می باشند كه مانع شناخت الگوی واحدی از رفتار و خصایص آنهاست. اما این امر دلیل آن نخواهد بود كه آنها دارای خصوصیات و وجوه مشتركی نباشند و نتوان آنها را در یك طبقه قرار داد.
ترمن و آدن، در مطالعاتی، مشخصات عمومی تیزهوشان را اینچنین بیان كرده اند كه وضع جسمانی تیزهوشان به طور كلی از سایر افراد بهتر است. در یادگیری زبان، خواندن، هنر و ادبیات، علوم و ریاضیات از سایر كودكان جلوتر می باشند. توجه و علاقه این كودكان به سوی مسائل مختلف است و زودتر و سریعتر از سایر كودكان به خواندن می پردازند و بیشتر و بهتر می خوانند. دارای سرگرمیهای گوناگون هستند و كمتر تقلب می كنند. از ثبات عاطفی و اعتماد به نفس بیشتری برخوردار می باشند و در كارهای اجتماعی گرایش بیشتری از خود نشان می دهند.
در مطالعات دیگری كه توسط ترمن و ویتی و سایر روانشناسان به عمل آمده است مشخصات تیزهوشان بدین گونه بیان شده است:
«تیزهوشان از نظر قد و وزن، تكامل جسمانی و سایر مشخصات افرادی سالمتر و تواناتر از كودكان عادی هستند. مثلاً نخستین دندان آنها حدود دوماه زودتر از سایر كودكان درمی آید. در یادگیری و تحصیل برتر از سایر كودكان هستند و بیشتر به دوره های عالی راه می یابند. این كودكان علاقه وافری به بازی دارند و معمولاً كودكان بزرگتر از خود را به عنوان همبازی انتخاب می كنند. اغلب بازیهایی كه به تمركز فكری بیشتری نیاز دارد انتخاب می كنند. همچنین در راه رفتن وسخن گفتن از دیگر كودكان جلوتر هستند.» در مطالعه دیگری كه توسط هیلدرت در زمینه تیزهوشی انجام شده است، مشخصات تیزهوشان اینگونه بیان شده است:
«كودكان تیزهوش در مقام مقایسه با سایر كودكان در كیفیت زبان، وسعت اطلاعات، استدلال، قضاوت، تمایل به مبارزه در حل مسائل، رد و بدل كردن تجارب و خصوصیاتی از این قبیل برترند.»
از تمامی این مطالعات می توان استنباط و استنتاج نمود كه تیزهوشان در جنبه های مختلف از سایر افراد برتر هستند.
●خصوصیات شخصیتی تیزهوشان
در گذشته چنین تصور می شد كه تیزهوشان افرادی گوشه گیر و منزوی هستند و نیروی سازش و همكاری با سایر افراد را ندارند، در حالی كه مطالعات انجام شده نشان می دهد كه تیزهوشان دارای نیروی سازش بیشتری هستند و در برخورد با ناملایمات از اعتماد به نفس و ثبات عاطفی بیشتری برخوردارند و بهتر مبارزه می كنند و یكی از خصوصیات بارز این افراد استقلال طلبی آنهاست.
مطالعه ای كه سیرز در سال۱۹۶۳ روی ۱۹۵ دختر و پسر دانش آموز سالهای پنجم و ششم دبستان به عمل آورد مؤید این مطلب است. وی در این مطالعه مفهوم خود، دوستی با همكلاسان و همبازیها، رفتار این دانش آموزان در كلاس درس، نمره های آنها، گرایش آنها به مدرسه و خلاقیت آنها را با معیارهای مختلف معلمان سنجیده و ارتباط داده و اینگونه نتیجه گیری كرده است:
«كودكان تیزهوش كمتر به دیگران متكی می باشند و افرادی مستقل هستند. رضایت خاطر و تقویت رفتارشان بیشتر جنبه شخصی دارد تا جلب نظر معلمان و سایرین.» او اضافه می كند كه: «پسران تیزهوش در مقام مقایسه با دختران تیزهوش از سازندگی ذهنی بیشتری برخوردار می باشند و این سازندگی را به بهترین صورت در تفكر هگرا و واگرا و ارزشیابی هایی كه می كنند به ظهور می رسانند.» (وایت، ۱۹۶۹)
●شناخت و گزینش كودكان تیزهوش
راههای بسیار برای گزینش و شناخت كودكان تیزهوش پیشنهاد گردیده. هر جامعه یكی یا تمامی این راهها را برگزیده و به كار می بندد. معمولاً گزینش در سطح مدارس انجام می گیرد. با ارسال پرسشنامه یا گزارش مربیان مدارس عادی گروهی از كودكان كه در سطح آموزش بهتری هستند و به نظر اولیای آنان و اولیای مدرسه از هوش بهر بیشتری برخوردارند از بین جامعه مدرسه برگزیده می شوند و این در حقیقت غربالی اولیه برای گزیدن است. در مرحله دوم می توان باانجام آزمونهای گروهی از این عده درصدی را كه به احتمال قوی از هوشی استثنایی برخوردارند انتخاب كرد و سپس، از درصد انتخاب شده با انجام تست های دقیق هوشی و رعایت سایر موارد و مصاحبه با اولیای اینگونه كودكان و مربیان و آگاهی از سایر خصوصیات نوآموزان از قبیل قدرت خلاقه، استعداد در فراگیری و ابتكار پر توانان واقعی را برگزید.
یكی از مهمترین طرق گزینش كودكان تیزهوش انتخاب آنان از بین كودكان كلاسهای كودكستانی است. برطبق برنامه ای، مركز مسئول كودكان تیزهوش كشور یا مراكز آموزشی اینگونه كودكان می توانند با همكاری كارشناسان كودكستانها و مربیان كودكستانی كه احیاناً دوره كوتاهی نیز در زمینه كودكان تیزهوش دیده اند و تا حدی با روحیه آنان آشنا هستند و با توجه به آزمونهای مربوطه و مطالعه بر روی كودكان در طول سالی كه در كودكستان هستند آن عده را كه از هوش بهر بیشتری برخوردارند انتخاب نموده و با یك سال پذیرش زودتر از موعد برنامه رسمی مدرسه را برای آنان پیاده نمایند.
▪ لذا با آنچه گفته شد انتخاب و گزینش كودكان تیزهوش از ۳طریق یاد شده
(۱) معرفی طفل از طرف اولیای كودك برای انجام آزمون انتخاب، قبل از سن مدرسه
(۲) گزینش از بین كودكان كودكستانی وبالاخره
(۳) انتخاب از بین شاگردان مدارس در سطوح مختلف، انجام می پذیرد كه دوطریقه اول از لحاظ انجام و ادامه برنامه صحیح تر است.
●توجه به خانواده
تكرار و توجه به این مسأله كه خانواده به عنوان نخستین نهادی كه كودك در آن پرورش می یابد و پدر و مادر به عنوان نخستین مربیانی كه در ساخت شخصیت فردای فرزند خود رلی حساس و اساسی دارند ضروری است. توجه به خانواده از طرف هر یك از جوامع، نشانگر رشد آن جامعه است. تغذیه صحیح مادر باردار و اعمال و حركات و رفتار وی، این انسان سازی كه بهشت را زیر پای خود دارد در ساختمان روحی و جسمی كودك بی نهایت مؤثر است.اگر در این فكر باشیم كه كودكان باهوش و خلاق در جامعه داشته باشیم باید اصولاً در پی انتخاب خانواده هایی با سلامت بدنی و فكری كامل پدر و مادر برآییم. بدون شك باید سوابق تحصیلی پدر و مادر و چگونگی وضع فكری و هوشی آنان را هم در نظر گیریم و اصولاً خانواده ها را آموزش دهیم تا حین بارداری و پس از آن چگونه با كودك خود رفتار نمایند تا كودكی سالم و پرتوان از نظر جسمی و فكری داشته باشند و از میان این كودكان بهترین ها را انتخاب كنیم. روابط صحیح خانوادگی و محیط گرم وصمیمانه خانه در رشد عاطفی كودك مؤثر است. پدران و مادرانی كه هر دو فعالیت خارج از منزل دارند و حتی در مواردی جز تعطیلات پایان هفته فرزند خود را نمی بینند تا به او محبت كنند هرگز نمی تواننددر وی ایجاد محبت نمایند و طریقه صحیح روابط اجتماعی را به فرزند خود بیاموزند.
سخن آموزی كودك نزد خانواده هایی كه مادر بیشتر با فرزند خود است و مرتب با او حرف می زند به مراتب با تكلم كودكی كه پدر و مادر خود را جز چند ساعت در هفته نمی بیند متفاوت است. سالهای اولیه زندگی كودك باید پر از محبت، صحبت و رفتار صحیح باشد. سالهای قبل از مدرسه كه سالهای رشد و نمو جسمی و عاطفی كودكان نیز هست سبب توسعه فكری، ازدیاد دانش لازم و آگاهی به مسائل فردی و اجتماعی می گردد. بر پدر و مادر است كه كنجكاوی این سنین كودكان را از طریق صحیح اغنا نمایند، در تربیت حواس او بكوشند و بهداشت اعضای حواس او را مورد توجه قرار دهند. كودكی كه در خانواده منظمی پرورش می یابد منضبط و منظم بار می آید و این انضباط تا پایان عمر با وی خواهد بود.
به كودكان باید با رعایت سن و طرز تفكرشان آزادیهایی داد. در انتخاب لباس، پوشیدن جوراب و یا تمایل به غذایی خاص می توان نظرات آنها را محترم شمرد و در انجام برخی كارهای خانه آنان را شریك كرد. هر چه كودك متفكرتر باشد و از هوش بیشتری برخوردار باشد، زود رنج تر خواهد بود و رفتار نامناسب اثرات سوء بیشتری در او خواهد گذاشت. به هر حال پدر و مادرند كه به رفتار بچه شكل می دهند و او را منضبط و انعطاف پذیر بارمی آورند تا در دوران كودكستان و مدرسه، مربیان متخصص كار آنها را دنبال كنند.
●ضرورت شناسایی استعدادهای درخشان
مسأله شناسایی استعدادهای درخشان و تشخیص تفاوتهای فردی از جمله وظایف و مسئولیت های خطیر مربیان و معلمان و اولیای نظام آموزشی هر جامعه در برنامه ریزیهای تعلیم و تربیت برای كودكان و دانش آموزان می باشد. البته همواره باید توجه داشت كه:
۱- تفاوتهای فردی در برنامه ریزی آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۲- در بین دانش آموزان، استعدادها و توانایی های گوناگونی موجود است كه لازم است به آنها توجه فراوان نمود.
۳- تنوع استعدادها را می توان هر چه زودتر در بین كودكان شناخت.
۴- ایجاد امكانات و تسهیلات ویژه برای شكوفایی و پرورش استعدادها از ضروریات جامعه آزاد و مطلوب می باشد.
در هر حال باید نیازهای آموزشی كودكان با استعداد را به نحوی متناسب و مطلوب فراهم كنیم زیرا جامعه به وجود این افراد سخت نیازمند است. بویژه جامعه كنونی ما كه با انقلاب شكوهمند اسلامی برای استقلال و آزادی واقعی بهای سنگینی پرداخته است سخت به نیروی انسانی متعهد و متخصص در رشته های مختلف نیازمند است. سرمایه گذاری در این زمینه و كمك به رشد و پرورش استعدادهای كودكان تیزهوش یك ضرورت حیاتی در رشد و خودكفایی همه جانبه جامعه قلمداد می گردد.
●تاریخچه مختصری از آموزش و پرورش كودكان استثنایی (تیزهوش)
كنجكاوی و تفكر پیرامون افراد تیزهوش و بااستعداد سابقه بسیارطولانی دارد و احتمالاً به زمانی برمی گردد كه برای نخستین بار انسان علاقه مند شد به اینكه بداند چرا افراد با هم متفاوتند. در جوامع مختلف هرزمان افرادی بوده اند كه از خود توانایی ها و برجستگی های خاصی نمایان ساخته و موجب برانگیختن حس كنجكاوی مردم شده و مورد سوءظن و نفرت و یا ترغیب و تشویق آنها قرار می گرفته اند.
در یونان قدیم افلاطون را عقیده بر آن بود كه كودكان باهوش باید در سنین كودكی انتخاب شده و به آنها به طور اختصاصی علوم و فلسفه تعلیم داده شود.
افلاطون عقیده داشت كه بقای دموكراسی یونان بستگی به توانایی آن كشور در آموزش و پرورش افراد بااستعداد و برجسته خود جهت رهبری جامعه دارد.
طرزتفكر، آداب و رسوم و عقاید جوامع نقش مؤثری در شناسایی و تعلیم وتربیت كودكان سرآمد داشته است.
در یونان قدیم عقیده عموم بر آن بوده كه نبوغ و تیزهوشی یك هدیه الهی است و دریچه ای است به علم لایتناهی كه شخص را قادر می كند به عمق حقیقت پی برده مرگ و فنا را از زندگی دوركند.
مفهوم نبوغ و استعداد نیز همیشه نسبی بوده و درطول تاریخ در میان اقوام و جوامع مختلف به یك معنی نبوده است. انسان همواره قادر به انجام كارهای فوق العاده و كسب مهارت های بی شماری بوده است. اما اینكه كدام عمل و مهارت او ناشی ازاستعداد و نبوغ فوق العاده او می باشد منوط به قضاوت جامعه ای است كه در آن زندگی می كند. قضاوت های جوامع درطول تاریخ همیشه در تغییر و تكامل بوده و ترغیب و تشویق از افراد سرآمد دستخوش عقاید و تحولات گوناگونی بوده است.
با ظهور اسلام در شرق و تبلیغ و تشویق از تحصیل در علوم و فنون مختلف نهضت تازه ای در شرق و سپس بتدریج در غرب صورت گرفت. در این دوران، تاریخ شاهد نوابع بزرگی در علوم ریاضی و پزشكی، فلسفه و ادبیات و هنر می باشد.
مطالعات دقیق علمی پیرامون افراد با استعداد ازحدود صدسال پیش آغاز شده و نخستین بررسی و مطالعه علمی، پیرامون هوش و استعداد در دوران داروین (۱۸۵۹) شكل گرفته است. مطالعات داروین درباره تنوع انواع منجر به بررسی ها و مطالعات مشابه در تفاوت های افراد انسان در توانایی فكری، احساسات، هیجانات و خصوصیات اجتماعی گردید.
در سال ۱۸۶۹ در انگلستان فرانسیس گالتون در كتاب «نبوغ ارثی» نخستین بار به بررسی كمی توانایی انسان پرداخته و نتیجه می گیرد كه وراثت مهمترین عامل توانایی هوش است. در ادامه تحقیقات گالتن و دانشمندان دیگر پیرامون تهیه وسایل و ابزار لازم جهت بررسی تفاوت های افراد باهوش با دیگران، بینه و سیمون در نتیجه مطالعات سودمند خود موفق به تهیه و انتشار تست هوش در سال ۱۹۰۵ گردیدند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توجهات بیشتری به كودكان و جوانان سرآمد مبذول گردید و مدارس درصدد تشكیل كلاس های آزمایشی ویژه برای كودكان تیزهوش شدند.
بعد از جنگ جهانی دوم ۱۹۴۵ نیز توجه و علاقه فوق العاده ای به شناسایی و تعلیم و تربیت كودكان تیزهوش به وجود آمد. بویژه در آمریكا و انگلستان وفرانسه و شوروی.
امروزه جوامع كنونی، شناسایی و تعلیم و تربیت كودكان سرآمد و تیزهوش را ازجمله مسئولیت ها و وظایف خطیر خود می دانند.
پیشرفت و بهبود تسهیلات و امكانات متعدد جهت كودكان تیزهوش نیاز مبرمی به حمایت و پشتیبانی و تشویق مردم داشته و دارد.
بالا رفتن دانش و آگاهی همگانی نسبت به شناسایی و تعلیم و تربیت و جایگزینی صحیح كودكان تیزهوش عامل مؤثری در انجام هرچه بیشتر تحقیقات و ایجاد تسهیلات گسترده در زمینه های مختلف علمی و فنی برای كودكان سرآمد می باشد. تنها در این صورت می باشد كه جوامع قادر خواهندبود از ثروت های واقعی خود یعنی افراد مستعد و هوشمند در خدمت به خلق و ساختن جامعه برتر حداكثر بهره را برده و از استخدام و استثمار نیروی خلاق خود توسط سازمان های ضدمردمی و یا ویرانگر یا از هرزرفتن این نعمت سرشار هوشی و خلاقیت ها جلوگیری نمایند.
برنامه آموزشی تیزهوشان
برنامه هایی كه جهت آموزش تیزهوشان به كار می رود عبارت است از:
۱- برنامه غنی سازی: نظر به اینكه تیزهوشان دارای استعدادهای خاصی هستند و از نیروی یادگیری بیشتری برخوردار هستند ، نباید به آموزش آنها در كلاس های عادی اكتفاكرد بلكه باید درخارج از كلاس نیز برنامه های خاصی برای آنها ترتیب داد و معلمان و مربیانی نیز به همین منظور باید تربیت شوند.
با ایجاد این گونه برنامه های خاص نیاز به یادگیری این كودكان ارضا خواهدشد و در ضمن آنها جدا از سایر همكلاسی های خود نخواهندبود و احساس تنهایی نخواهندكرد.
۲- پروژه های انفرادی: یكی از خصایص بارز تیزهوشان استقلال طلبی آنهاست و یكی از طرح های مناسب آموزشی برای آنها ترتیب پروژه های انفرادی است تا بدین وسیله هم نیاز به استقلال آنها تأمین شود و هم طریق مطالعه فردی و مستقل را بیاموزند.
۳- آموزشگاه ویژه تیزهوشان: در بعضی از مدارس عادی كلاس و یا كلاس هایی را به آموزش تیزهوشان اختصاص می دهند و آنها در ضمن اینكه با سایر دانش آموزان در یك آموزشگاه هستند، در كلاس ویژه خود آموزش می بینند. در انتخاب دانش آموزان این كلاس ها نیز به دلایلی ازجمله اینكه دانش آموزی اشتباهاً تیزهوش تشخیص داده شود و در این قبیل آموزشگاه ها وارد گردد، با مشكلی بزرگ روبه رو می شود. زیرا در صورت ترك این كلاسها یا آموزشگاه های ویژه تیزهوشان دچار سرخوردگی و ناراحتی می شود و در صورت باقی ماندن در آموزشگاه یا كلاس توانایی رقابت با سایر دانش آموزان را ندارد و در نتیجه با شكست مواجه خواهدشد.
منظور از آموزشگاه ویژه تیزهوشان نیز آموزشگاه هایی است كه گاهی اوقات جهت تیزهوشان در نظر گرفته می شود كه در آنجا آموزش خاصی متفاوت با دیگران می بینند.
۴- برنامه های تابستانی: برنامه های تابستانی به دو منظور صورت می پذیرد، یا به منظور تسریع در آموزش است به طوری كه كودك تیزهوش برنامه یك سال را در یك تابستان به طور فشرده تمام كنند و یا به منظور انجام پروژه های انفرادی و مواد فوق برنامه است كه موجب سرگرمی و رشد استعدادهای آفریننده تیزهوشان می شود.
۵- آموزش مكاتبه ای: در مواردی كه به دلیل نبود امكانات و یا مسائل دیگر انجام برنامه های مذكور مقدور نباشد می توان از طریق مكاتبه مواد فوق برنامه را به تیزهوشان آموزش داد.
چنانچه ملاحظه می شود برنامه های مختلفی برای آموزش تیزهوشان پیشنهاد شده است كه هریك از آنها مزایا و محدودیت هایی دارد. این به عهده آموزشگاه است كه با درنظرگرفتن امكانات یكی از راه های پیشنهادشده را به كار ببرد ولی بطوركلی برنامه تیزهوشان باید متنوع، غنی و درجهت رشد و نمو استعدادهای خلاقه آنها باشد.
●جهش تحصیلی
در صورت شناخت كودك تیزهوش قبل از آغاز سن آموزش رسمی می توان وی را یكسال زودتر به مدرسه پذیرفت و در هر یك از مقاطع تحصیلی نیز یك سال جهش تحصیلی به او داد و این بدان معنی است كه جمعاً درطول سه مقطع تحصیلی دبستان، راهنمایی و دبیرستان هر دانش آموز مستعد و تیزهوش می تواند حداكثر از سال جهش تحصیلی استفاده كرده و با یك سال پذیرش زودتر چند سال در تحصیل وی تسریع شده باشد.
اما الزاماً این جهش نباید تمامی تیزهوشان را شامل شود زیرا در مواردی ممكن است دانش آموزی توانایی استفاده از این جهش را نداشته باشد و در صورت استفاده از آن در سال های بعد با مشكل روبه رو گردد. پس جهش تحصیلی نباید به صورت امری عام و جزءلاینفك آموزش تیزهوشان درآید. شورای معلمان به اتفاق مشاور با درنظرگرفتن وضع تحصیلی نوع علاقه مندی و حتی وضعیت جسمانی و فیزیولوژیكی هر دانش آموز باید در مورد تسریع در تحصیل وی تصمیم بگیرد. از طرفی در هر مقطع تحصیلی نباید بیش از یك سال جهش تحصیلی داده شود. حتی اگر دانش آموز در فراگیری دروس بسیار سریع باشد و از نظر آموزشی لیاقت آن را داشته باشد. زیرا ممكن است بیش از حد سرعت بخشیدن به تحصیل و كوتاه كردن سال های آموزش در مواردی مشكلات عاطفی بعدی را برای دانش آموز به وجود آورد. مثلاً اگر دانش آموزی در هر مقطع تحصیلی ۲ سال جهش داشته باشد هنگامی كه فارغ التحصیل دبیرستان می گردد حدوداً یازده ساله خواهدبود و ورود نوجوان نابالغ یازده ساله به دانشگاه و نشستن وی در كنار همكلاسان ۱۷ ساله باتوجه به ساختمان جسمانی احساسات و عواطف سنی و وضع فیزیولوژیكی مشكلات عاطفی و ناراحتی های دیگر اجتماعی را برای او به وجود خواهد آورد كه در مواردی ممكن است غیرقابل جبران باشد.مربیان و سایر دست اندركاران آموزش و پرورش كودكان تیزهوش برای این كه آموزش و پرورش تیزهوشان به حداكثر بازدهی خود برسد باید به انتخاب و تربیت مربی و سایر كادر آموزشی مراكز كودكان و دانش آموزان تیزهوش بهای كافی داد. در آموزش كودكان تیزهوش مربی نقشی اساسی و زیربنایی دارد. لذا انتخاب معلم برای این گروه باید با كمی وسواس و دقت انجام گردد. تنها میزان معلومات معلم نیست كه باید مورد توجه قرار گیرد، ساختمان شخصیتی و عواطف انسانی او نقشی مهمتر از مدرك تحصیلی دارد.
برای داشتن معلمانی ورزیده و متخصص كه مناسب با تعلیمات تیزهوش باشد می توان از دو طریق بهره گرفت:
الف - انتخاب مربی خاص از بین معلمان مدارس عادی از طریق برگزاری آزمون و انتخاب اصلح.
ب - از طریق انتخاب از بین فارغ التحصیلان آزاد دوره های تعلیم و تربیت دانشگاه ها با استفاده از آزمون های اختصاصی.
به هر حال آنچه مهم است مربیان مراكز و مدارس كودكان پرتوان باید به طریقی انتخاب گردند كه بهره دهی لازم را داشته باشند و خدای ناكرده به صورت متعلم در مقابل شاگردان خود درنیاید. ارزشیابی مداوم از كار معلم و بررسی چگونگی وضع تدریس وی و همچنین سازگاری او با شاگردان باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین وجود سایر متخصصان در رابطه با تعلیم و تربیت از جمله نیازهای اساسی مراكز تیزهوشان است. یك مركز خاص كودكان سرآمد باید از خدمات برنامه ریزان درسی، روانشناسان، مشاوران و جامعه شناسان ورزیده بهره گیرد و با ارزشیابی مداوم نقایص موجود را برطرف كند. در مورد صفات معلمان كودكان تیزهوش نظریات مختلفی از طرف افراد متفاوت عنوان گردیده كه برخی از آنها زاییده نظرات فردی و تخیلات شخصی است و به همین لحاظ تعلیم و تربیت تیزهوشان در میان تضاد نظریات مختلف گرفتار آمده است. آنچه مسلم است مربیان تیزهوشان باید افرادی تعلیم دیده، علاقه مند، مبتكر، شوخ طبع، دارای ظاهری قابل قبول، منضبط نه مستبد و صادق بوده و در كار خویش مسئولانه عمل كنند و از انتقاد یا نكته گیری های شاگردان خود نرنجند و به قول معروف از كوره درنروند. مربی دانش آموزان پرتوان همچنین باید با اولیای دانش آموزان خود رابطه ای صمیمانه داشته باشد و جلساتی مشورتی با آنان ترتیب دهد. گاه لازم است كه مربیان با دانش آموزان كلاس های مختلف كه از نظر سنی و علمی تا حدی هماهنگی دارند جلسات بحث آزاد و پرسش و پاسخ ترتیب دهند. در چنین جلساتی می توان به برخی ناتوانایی های دانش آموزان پی برد و از احساس آنان نسبت به مسائل و موضوعات مختلف آگاه شد و ضمن روشن نمودن موضوعات مختلف و رفع ابهام، به طرز تفكر آنان جهتی مناسب ومنطقی داد.
یكی دیگر از منافع چنین جلساتی ایجاد تفاهم بیشتر بین مربیان و دانش آموزان خواهد بود. ضمناً در چنین جلساتی تیزهوشان كم آموز كه كوشش لازم را در كار تحصیل نمی كنند ممكن است با دیدن دانش آموزان كلاس های دیگر، به كار بیشتر راغب گردند. یكی دیگر از مزایای ترتیب چنین جلساتی درك بهتر مشاوران مركز از برنامه های تحصیلی، وضعیت دانش آموزان، رابطه آنها با مربیان است كه ممكن است مشاور را در انجام كارش راهنما بوده و در صورت لزوم درباره تغییر برخی از برنامه ها اقدام كند و برنامه های خود را با سیاست های مربیان و كلاس مطابق سازد. گرچه كمبود معلم متخصص تیزهوشان نخستین و مهمترین فاكتوری است كه به تعلیم و تربیت این گروه لطمه می زند ولی علاوه بر آن، موارد زیر نیز ممكن است در عدم پیشرفت برنامه های آموزشی و پرورشی كودكان سرآمد مؤثر باشد:
الف - كمبود پرسنل و سایر نیروهای متخصص از جمله مدیر لایق و كاردان، مشاور توانا و سایر نیروهای لازم برای یك مركز تیزهوشان.
ب - كمبود منابع مالی و نبودن بودجه كافی جهت انجام كارهای ضروری و تهیه وسایل مورد نیاز.
ج - عدم علاقه مندی كادر آموزشی و بخصوص نداشتن اعتقاد لازم به برنامه های تعلیم و تربیت تیزهوشان.
د - عدم همكاری اولیای دانش آموزان و جدی نگرفتن برنامه از طرف آنان.
ه - نبودن وسایل آموزشی و كمك آموزشی لازم و نداشتن برنامه های تحقیقات.
و - عدم علاقه عمومی به چنین برنامه ای به سبب عدم آگاهی جامعه از آن كه باید با استفاده از وسایل ارتباط جمعی تمامی مردم را با این برنامه آشنا نمود و علاقه همگان را در این زمینه جلب كرد.
ز - عدم ارزشیابی صحیح از برنامه و نتیجتاً، آگاه نشدن از كمبودها و نقایص كه هر یك ممكن است به پیشرفت برنامه لطمه وارد كند.
●تعلیم و تربیت كودكان پرتوان
كودك تیزهوش نیز چون سایر كودكان است و به همین لحاظ باید نیازهای كودكانه اش را مانند تمامی اطفال اعم از عادی، ناشنوا، عقب مانده، نابینا، برطرف نمود و به دلیل تیزهوشی نباید از وظیفه ای معاف شود، یا خواستهای كودكانه اش سركوب گردد. قبل از تشكیل هر كلاس یا آموزشگاه، برای اینگونه كودكان باید نیروی انسانی و بخصوص مربی كه اصلی ترین ركن آموزش است تأمین شود. طریقه گزینش و استفاده از آزمون ها باید به دقت انجام پذیرد. فقط افراد متخصص با استفاده از تست های استاندارد شده می توانند این كودكان را بشناسند و انتخاب كنند. برنامه آموزشی كودكان تیزهوش مخصوص طبقه ای خاص یا جامعه مشخصی نیست و تمامی كودكان كه واقعاً از هوش بهر قابل قبولی (IQ) بیش از ۱۳۰ برخوردارند و سرمایه جامعه محسوب می گردند باید از این برنامه استفاده نمایند و روش، نباید به طریقی باشد كه كودك روستایی یا ناآشنایان با این برنامه از آن محروم گردند. نباید فراموش كرد كه تیزهوشی به خودی خود توسعه نمی یابد و باید در برابر موقعیت مناسبی قرار گیرد تا شكوفا شود. مثلاً فردی كه در كسب ریاضیات از هوش و استعداد سرشاری برخوردار است اگر در محیط مدرسه و كلاس ریاضی قرار نگیرد چگونه می تواند شكوفایی و استعداد خویش را در این رشته نشان دهد یا كودكی كه هرگز با نقاشی سروكار نداشته چگونه قادر خواهد بود شكوفایی خود را در این رشته از هنر ظاهر سازد. علایق و توانایی های فردی در آموزش اینگونه از كودكان باید مورد توجه قرار گیرد و قسمتی از مسئولیت های آموزشی به خود آنان واگذار شود.
به مسأله تحقیق و پژوهش در تعلیمات تیزهوشان باید توجهی كافی نمود. برنامه باید به طریقی باشد كه دانش آموزان را به مسأله تحقیق در مسائل مختلف تشویق و هدایت كند و دانش آموزان از حالت سنتی شنونده بودن محض به جست وجوگر و محقق تغییر شكل دهند.در آغاز كار هر مركز آموزشی، برای بررسی كیفیت كار باید نظارت هایی برقرار باشد. مربیان به درستی انتخاب گردند و آموزش های لازم را قبل از شروع به كار و حین انجام كار فراگیرند. پیشرفت برنامه و نهایت كار هر یك از محصلین باید مورد ارزشیابی قرار گیرد، جهش تحصیلی نباید الزاماً به صورتی یكسان شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش گردد و تسریع در تحصیل درهر مقطع نباید بیش از یك بار انجام پذیرد. فرد تیزهوش، خانواده و جامعه باید بدانند كه تیزهوشان نیز فردی از جامعه و برای جامعه اند، خود را جدا حس نكنند و برتر نشمارند. همچنین باید بدانیم كه:
علاوه بر هوش بهر بیش از ۱۳۰ فاكتورهای دیگری از جمله خلاقیت، قدرت رهبری، تحقیق و كنجكاوی، توانایی ذهنی، تفكر صحیح و سازنده، استعداد تحصیلی و استفاده از موقعیت های به وجود آمده، از دیگر خصایص كودكان سرآمد است.
مهمترین ركن در تعلیم و تربیت تیزهوشان انتخاب و تربیت كادر آموزشی است كه مقدم بر همه معلم است. در كنار معلم به مشاور و روانشناس، مددكار و برنامه ریز و بالاخره كادر مدیریت توانا و متخصص باید توجه كافی شود. معلمان كودكان مستعد باید از سلامت كامل جسم و روح برخوردار بوده، به كار خود ایمان داشته، خلاق و متفكر باشند. مربی ناتوان، برنامه ناقص و اعمال خودسرانه و غیرعلمی بر كودكان سرآمد لطمه می زند و ضمن سركوب نمودن استعداد آنان ممكن است این سرمایه های اجتماعی را به راههای خلاف و اعمال بزهكارانه بكشاند. رفاه مادی و معنوی مربیان كودكان مستعد از اهمیتی ویژه برخوردار است زیرا معلمی كه به خاطر نیاز مادی و عدم تأمین اجتماعی آسایش فكری ندارد نه تنها نمی تواند معلمی شایسته باشد، بلكه ممكن است وجودش بر عواطف و احساسات دانش آموزان پرتوان و سرآمد لطمه زند. مشاور پس از معلم مهمترین فرد در آموزش تیزهوشان است. همكاری مشاور با معلمان و اولیای دانش آموزان از ضروریات است. مشاور باید دوستی امین برای دانش آموزان بوده و در رفع مشكلات و نارسایی ها، با آنان همفكری نماید.
با همه نظریات مختلفی كه وجود دارد بدون شك تیزهوشی نیز با وراثت رابطه ای نزدیك دارد و از طرفی تحصیلات اولیای كودكان تیزهوش و علاقه مندی و توجه آنان در شكوفایی استعداد كودكان سرآمد مؤثر است.
كودكی با بهره هوشی ۲۰۰ در آزمون استنفورد بینه، كودكی است كه سن عقلی او تقریباً دو برابر سن تقویمی وی است كه درصد آن در بین كودكان، بسیار اندك است و در هر یك میلیون كودك ممكن است فقط یكی هوش بهری بیش از ۲۰۰ داشته باشد. لذا چنین كودكان انگشت شماری نیاز به برنامه های غنی، معلمانی متخصص و محیطی مناسب دارند.
به عقیده لویی ترمن كه مقامی ارجمند در آموزش تیزهوشان دارد سازگاری اجتماعی چنین كودكان و نوجوانانی یكی از مشكل ترین قسمت های آموزشی و تربیتی این گروه است كه باید به آن توجه كافی شود. مهمترین عوامل در آموزش كودكان پرتوان را می توان در ۳ موضوع خلاصه نمود: معلم از نظر انتخاب و تربیت. برنامه های درسی و برنامه ریزی های درسی از نظر تناسب با روح و استعداد اینگونه دانش آموزان و انتخاب صحیح و یكدست متعلمان با استفاده از تست های صحیح و استاندارد شده. سایر موارد و موضوعات آموزش تیزهوشان در مرحله بعدی اهمیت قرار دارد. محیط آموزشی تیزهوشان باید پایبند چهاردیواری مكانی به نام مدرسه نباشد. به دانش آموز تیزهوش باید امكان داده شود تا از هر طریق و در هر كجا كه میسر است مطالب را فراگیرد و هیچ چیز اعم از مكان محدود مدرسه یا محدود بودن امكانات و معلومات پرسنل آموزشی نباید مانع و سدی در راه فراگیری دانش آموز تیزهوش باشد.
هوش نیز مانند بسیاری دیگر از مشخصه های بشری از آسیب های اجتماعی و فشارهای عصبی مصون نیست. برخی مشكلات اجتماعی بر توانایی های كودكان تیزهوش اثری منفی می گذارد. لذا محیط سالم برای شكوفایی تیزهوشان یكی از شرایط لازم است. و بالاخره اینكه تمام جوامعی كه در مورد كودكان پرتوان و تیزهوش سالهاست فعالیت دارند، با وجود فراهم بودن تمامی امكانات، هنوز ۵۰ درصد كودكان با استعداد و پرتوان آن جوامع به محیط مناسب آموزشی خود دست نیافته اند و حتی تعدادی از آنان استعدادشان در راه های نادرست به كار رفته است و به صورت بزهكاران و خلافكاران مطرود جامعه شده اند.
فاطمه امیری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید