ستارگان بزرگ دنیای فوتبال، تاجران دوپینگ و مواد مخدر

● درد دل های معروف ترین ناشر بریتانیا
«مكس كلیفورد» معروف ترین ناشر بریتانیا محسوب می شود. برای توصیف شهرت او همین بس كه در لحظات پایانی مصاحبه اختصاصی ما، گوشی تلفن همراه او مدام زنگ می خورد و بعدها با كنجكاوی فراوانی متوجه شدیم بازیكنان بزرگ جزیره پشت خط بودند. او كه ماهانه ۲۰ هزار پوند دریافت می كند، غالباً افراد مختلف را پشت زنگ های ممتد موبایل ناكام نگه می دارد.
« هیچ چیز مرا شگفت زده نمی كند.»این، اولین جمله «مكس» بود كه در اتاق هال محل سكونتش به ما گفت. لحن وی كم كم خشن شد:« تا چند سال پیش ستارگان بزرگ دنیای فوتبال تاجران بزرگ دوپینگ و مواد مخدر بودند.
من این واقعیت تلخ را به وضوح درك كردم. می دانم عده ای از آنها نمی توانند بدون دارو زندگی كنند و در این حالت حتی روابط خانوادگی این افراد نیز دستخوش بحران خواهد شد. همواره سعی داشتم تا جای ممكن سهم خود در ریشه كن كردن این «عفریت» را ادا كنم.»این مشكل ناشی از سهل انگاری ما است یا عدم دقت آنها؟ این ناشر ۶۳ ساله نظر جالبی دارد:« سال ها كنار فوتبالیست ها بودم. می دانم آنها قبل از انجام یك بازی خارج از خانه، چه كارهایی انجام می دهند. مدیر برنامه ها درك می كنند منظورم چیست!
همچنین با افرادی كه دیوانه داستان سازی در مورد فوتبالیست ها بودند نیز برخورد داشته ام. من بهتر از هر كسی با جنبه منفی اهالی فوتبال آشنایی دارم. خب بسیاری از آنهایی كه انتشار كتاب زندگینامه خود را برعهده من می گذارند دوست ندارند تمام آنچه می گویند یا می نویسند را فاش كنم. از هر ۱۰ حرف آنها ۹ حرف قابل چاپ نیست! بارها دیده ام بازیكن برای پوشاندن اشتباهات خود به روزنامه ها پول می دهد تا آنها تیتر یك را به صفحات میانی منتقل كنند اما فقط یك دیوید بكهام و البته «ربه كالوس» وجود دارد.
همه داستان دیوید را می دانند اما در حقیقت او با مطرح شدن در روزنامه ها چیزی را از دست نمی دهد. در این رابطه ۳ برنده معرفی می شوند: بكهام به عنوان یك قربانی و آدمی بدون مسایل پنهانی معرفی می شود، «ربه كا» مشهور می شود و ویكتوریا نیز روی جلد می ماند؛ آنچه از ته دل می خواهد!یك فوتبالیست انسانی پاك و بدون مشكل نخواهد بود.
به عنوان مشتری همیشگی برنامه «فوتبال روز» از رختكن های پر سر و صدا نكات زیادی دریافتم. وقتی مكس كودك بود پدرش وی را از ویمبلدون به «كراون كاتج» برد تا بازی كاپیتان «جانی هاینز» را تماشا كند. این اسطوره تنها یك قهرمان بود اما بت های امروز القاب «مثلاً» با ارزش تری یدك می كشند.با ۹۰ درصد آنها سر ناسازگاری دارم.
كلیفورد این را گفت و ادامه داد:« اخیراً با یك فوتبالیست خلافكار صحبت كردم و به او گفتم به یك نواخانه برود بلكه بتواند از «قمار» دست بكشد اما اكنون ۶ ماه از آن تاریخ گذشته و من هنوز منتظر او هستم! خب بازیكنان می توانند نهایت تلاش را در جهت نابودی خود انجام دهند. مربیان «شاید» بتوانند آنها را نجات دهند. مك كلارن ۶ ماه پیش با سرافرازی صحبت می كرد و وقتی رقابت برای تصاحب عنوان سرمربیگری تیم ملی انگلستان را از «اسكولاری» برد، چهره كاملاً موجهه ای محسوب می شد اما اخیراً پس از انتشار مسایلی درباره زندگی شخصی اش، دچار مشكل شد.»برای مردی كه روزی «فرانك سیناترا» و مارلون براندو را به حضور پذیرفت، حاشیه معنایی ندارد. با مك كلارن صحبت كردم.
می دانستم او در دام افتاده به همین دلیل كمك كردم زودتر از حد تصور از اتهامات تبرئه شود.بله! مربی جدید تیم ملی مدیون این ناشر است. شاید مك كلارن آن روزها را فراموش كرده باشد اما به خاطر داریم مكس بود كه شائبه ارتباط فاریا آلام (منشی سابق اتحادیه فوتبال انگلستان) با مارك پالیوس (رییس سابق اتحادیه) و اریكسون را از بین برد. كلیفورد به این منظور تا دادگاه نیز رفت!این مرد حافظه كوتاه مدت خوبی دارد:« یك ماه پیش مردم نزد من می آمدند و درباره حاشیه های مك كلارن قصه ها تعریف می كردند.
آنها می خواستند این رازها فاش شود اما مقابل این وسوسه ها ایستادم.»مردم فكر می كنند مك كلارن پشت كلیفورد پنهان شده و قصد دارد به زندگی رؤیایی خود روی نیمكت مربیگری تیم ملی ادامه دهد اما «مك» باید بداند اگر روزی این نیمكت طلایی را ترك كند با تمام پول های دنیا نیز نمی تواند بر اشتباهات خود سرپوش بگذارد؛ حتی اگر روزنامه های زرد بخواهند از او حمایت كنند.یك پروژه ۴ ساله در سر است. آیا در پایان تفاوتی ایجاد می شود؟ می دانم مشكلات پیش بینی نشده ای در سر راه سبز می شود.»
● نظرات كلیفورد درباره ...
▪ سام آلاردایس
با او كار كردم و می دانم چگونه آدمی است. «سام» انسان پیشرویی شناخته می شود؛ خلاف آنچه پانوراما (برنامه افشا كننده مشكلات نقل و انتقالات فوتبال انگلستان) نشان داد.
▪ خوزه مورینیو
او دست كمی از یك ستاره فوتبال ندارد. خوزه به اندازه «سیناترا» و «مارلون براندو» بی حیا است. چلسی درصدر قرار دارد و دوست ما با پول آبراموویچ می تواند بزرگترین بازیكنان دنیا را بخرد.
▪ محمد آلفاید
هنرپیشه بزرگی است. او آفتابی نشان می دهد اما گاهی طوفان به پا می كند. می توانم به «آلفاید» ناسزا بگویم اما مطمئن هستم یك ماه بعد به سراغم می آید و می گوید آمادگی داری ناهار را كنار هم صرف كنیم؟!
▪ وین رونی
پیام كوتاه های تلفن همراه او را بشمارید. او از آن بچه تخس هایی است كه نمی خواهد به حرف كسی گوش فرا دهد. با این حال افرادی به صحبت های این جوان توجه می كنند!
▪ آرسن ونگر
او را در كلاس متفاوتی دیدم. او نه از نظر نتیجه كه به لحاظ سبك بازی و پرورش بازیكن بهترین مربی جزیره محسوب می شود. فیلسوف جزیره تنها مربی تیم رؤیایی من است!
▪ دیوید بكهام
دیوید تعریف «فوتبال تجاری» است. بكهام سال به سال بهتر و محبوب تر می شود؛ البته اگر حنجره خود را تقویت كند!

منبع : روزنامه ابرار ورزشی