شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اگر متظاهر بودم ،محبوب تر می شدم


اگر متظاهر بودم ،محبوب تر می شدم
امروز حساس ترین بازی این هفته لیگ برتر در ورزشگاه استنفوردبریج بین دو تیم بزرگ شهر لندن چلسی و آرسنال برگزار می شود. تقابل اشلی کول با آرسنال و ویلیام گالاس با چلسی از جذابیت های این بازی است. در کنار این جدال های داخل زمین باید به نبردهای کنار زمین نیز اشاره کرد. در جزیره همه می دانند که رابطه خوبی بین خوزه مورینیو و آرسن ونگر برقرار نیست و هیچ کدام نمی خواهند بازنده دوئل امروز باشند. مورینیو قبل از بازی بزرگ امروز در مورد خودش و تیمش صحبت کرده است.
● شما بازیکن بزرگ نبودی، به همین خاطر سراغ مربیگری رفتی؟
▪ من بازیکن بزرگی نبودم، ولی می توانستم باشم. اگر پیشرفت زیادی نکردم بیشتر به این دلیل بود که نیازی به پول نداشتم. می توانستم با نامزدم هر جا که می خواستم بروم... خانواده ما از نظر مالی مشکلی نداشت. پدرم فوتبالی بود و ما زندگی خوبی داشتیم. جوانی نبودم که برای یک زندگی بهتر تشنه موفقیت باشم. همه چیز خوب بود و احتیاج به تغییر نداشت. حالا هم اوضاع زیاد فرق نکرده. همین چند روز پیش یکی از دوستان پرتغالی ام از من پرسید «با پولی که الان داری دنبال خرید چه چیزی هستی» و من واقعاً جوابی نداشتم. تنها آرزوی من در زندگی این بود که مربی فوتبال شوم و دنبال این آرزو هم رفتم.
● از کی آرزوی مربیگری سراغت آمد؟
▪ وقتی بازی می کردم فهمیدم که نمی توانم به اوج برسم. احمق که نبودم. بعد رفتم کمک مربی شدم، فهمیدم کیفیت لازم برای یک سرمربی موفق را دارم. مطمئن بودم که می توانم. هر سال که می گذشت بیشتر آماده این کار می شدم.
● از فوتبال خسته نشده یی؟ قبل از اینکه مربی شوی خیلی جوان تر به نظر می رسیدی...
▪ نه اصلاً. فوتبال مرا پیر نکرده. هیچ رابطه یی میان فوتبال و موهای سفیدم نیست و همین طور به وزنی که از من کم شده. من از فوتبال واقعاً لذت می برم. فقط بعضی وقت ها می خواهم همه چیز توقف کند و ما استراحت کنیم. البته هیچ وقت دنبال استرس نبوده ام، نه در زندگی و نه در فوتبال. با این وجود شیفته بازی های حساس و بزرگ هستم. بدترین چیز هم آن یک ساعت مانده به مسابقه است که هیچ کاری نمی شود کرد.
بازیکن ها مشغول ماساژ هستند و یا به ظاهر خودشان می رسند ولی من نمی دانم چه کار کنم و سرگردان می چرخم. البته از نظر من فوتبال، ورزش پراسترسی نیست و من هم به ندرت عصبی می شوم. وقتی لیست بازیکنان دو تیم هم به دستم می رسد، به لیست خیره می شوم. دقت می کنم تیم حریف چه بازیکنانی را روی نیمکت گذاشته و ضمناً با چه فکری پا به زمین می گذارد. پیش بینی می کنم که اگر جلو بیفتند چه تغییراتی ایجاد خواهند کرد و وقتی گل بخورند چه خواهند کرد و با توجه به این پیش بینی ها حرف های آخر را به بازیکنانم خواهم زد. ضمناً سعی می کنم بفهمم وضعیت بدنی بازیکنانم چگونه است. مثل همیشه یک نفر خونسرد و ساکت است و یکی دیگر هیجان زده و پرانگیزه. با هر کدامشان باید یک جور برخورد کرد. بعضی ها احتیاج به این دارند که قبل از مسابقه با آنها حرفی بزنم... ضمن اینکه اکثر اوقات شب بعد از مسابقه هم کمتر می خوابم.
● مربیگری چلسی پردردسر و پرفشار نیست؟
▪ نه. مقصر من هستم که می خواهم هر جا می رسم شروع به بردن کنم.
● آینده خودتان را چطور می بینید...
▪ برای اولین بار است که سه سال متوالی در یک باشگاه مانده ام. در بنفیکا چند ماه کار کردم. در «لی ریا» هم همین طور. در پورتو دو سال و نیم مشغول بودم. اما این بار ماجرا فرق داشت. کاملاً فرق داشت. من پورتو را ترک کردم چون دنبال موفقیت بیشتر در کار بودم. واقعاً نمی دانم اگر از چلسی بروم، چه چیزی بیشتر از اینکه الان دارم به دست خواهم آورد.
رقابتی که اینجاست فوق العاده است. فشار بسیار زیاد است. مسوولیت وحشتناکی بر دوش آدم سنگینی می کند. بله می شود کسی را پیدا کرد که بگوید فوتبال اسپانیا و یا ایتالیا را ترجیح می دهد... ولی حقیقتاً به سطح فوتبال این کشور نگاه کنید، تمام استادیوم ها پر از تماشاچی است. تماشاگران تلویزیونی چشمگیرند، سطح رقابت ها و سرعت بازی ها وحشتناک است... همیشه چهار تیم برای قهرمانی می جنگند و چهار تیم هم دنبالشان هستند.
● اما خب باشگاه های بزرگتر هم در اروپا هستند میلان... مادرید؟
▪ بله، باشگاه های بزرگ تر و حتی کلاً موسسات بزرگ تری هستند و یک قرن تاریخ پشت سر آنها است. به همین علت هم چلسی فعلی مشغول سرمایه گذاری و پول خرج کردن است تا شاید در کوتاه مدت بتواند این فاصله ها را کمتر کند، به هر جهت چلسی باشگاهی ساختاری شبیه آنها را ندارد و به همین دلیل باید یک جور آن را جبران کند. ما باشگاهی هستیم بدون یک جام در لیگ قهرمانان اروپا، در عین حال مادرید، باشگاه برگزیده قرن است. وقتی ما در خانه رودرروی آنها می ایستیم، ۴۰ هزار نفر تماشاچی داریم ولی وقتی در مادرید بازی می کنیم، یک صد هزار نفر جلوی ما می ایستند.
● چرا از قطع همکاری با چلسی در آخر فصل حرف می زنید؟
▪ از یک سری چیزهای تکراری خسته شده ام. البته می دانم یک باشگاه کامل و یک کشور بی نقص وجود ندارد. پروژه حال حاضر چلسی پروژه یی طاقت فرسا و در عین حال جذاب است. با این حال من مناسب آن نیستم چون خصوصیاتی با من هست که با این بلندپروازی ها جور درنمی آید. یکی از آنها این است که ذره یی اهمیت نمی دهم دیگران در مورد کارها و حرف های من چه می گویند. چیزی که درست است را انجام می دهم. شاید اگر اینطور نبود و من کمی متظاهر بودم، محبوب تر و موفق تر هم می شدم. این ویژگی ، مناسب فوتبال امروز نیست.
● پس اگر متظاهر بودی افتخارات امروزت بیشتر بود؟
▪ حداقلش این است به جای این که عده یی مرا دوست داشته باشند و عده یی دیگر از من متنفر باشند، آن وقت همه مرا دوست داشتند. چون آدمی بودم که با حساب و کتاب حرف می زدم و ژستی متظاهرانه و محترم می گرفتم. مثل خیلی های دیگر که الان این کار را می کنند و دشمنان کمتری دارند.
● البته بعضی از واکنش های شما مثل وقتی که مدالتان را بعد از قهرمانی اروپا درآوردید(همراه با تیم بورتو)، خیلی ها به حساب تظاهر و ژست شما می گذارند.
▪ من آن شب مدال طلا را درآوردم. ولی یک روز دیگر بعد از قهرمانی در جام یوفا شروع به گریه کردم. وقتی در بارسلونا گل زدیم روی زمین زانو زدم یا وقتی به منچستر گل زدیم، هیچ واکنشی نشان ندادم. عکس العمل های من هر وقت فرق می کند.
● راستی اگر آبراموویچ شما را مجبور کند بازیکنی را انتخاب کنید، فوراً همکاری تان را با چلسی قطع خواهید کرد؟
▪ مطمئناً. البته آقای آبراموویچ آدم باهوشی است. درک امروز او با فوتبال با دو سال پیش کاملاً فرق دارد. او خیلی سریع همه چیز را می آموزد و ضمناً می داند که هیچ وقت نباید این کار را بکند. ولی اگر مرتکب آن شود، یعنی به مربی اش اطمینان ندارد. اما آقای آبراموویچ بخواهد مربی اش را از کار برکنار کند، پول این را دارد که غرامتش را بپردازد و مجبور نیست که خودش را به زحمت بیندازد. در حقیقت او احترام زیادی برایم قائل است.
● داستان بازی کردن های همیشگی آندره شوچنکو چیست؟ چرا او باید دائماً در ترکیب اصلی باشد؟
▪ من کاری به اسم ها ندارم. همیشه بهترین های تیم به بازی می روند. ماکلله، اسین و لمپارد اگر همیشه هستند به خاطر نوع بازی آنها است نه اینکه من دوستشان دارم. این سه نفر بازیکنان منحصر به فرد من هستند. بالاک، کاروالیو، اشلی کول و دروگبا هم همینطور. اما خب شوچنکو مثل آنها نیست، ولی هر بار که به میدان رفته به این خاطر بوده که یا در تمرینات خوب بوده و یا این که می خواستیم فرصت دوباره یی برای او قائل شویم.
منبع؛ تلگراف
گفت وگو با خوزه مورینیو
سیمون داوسن
ترجمه؛ علی استیلی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید