جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


طرح در داستان


طرح در داستان
طرح داستان، نوعی قاب بندی و نقشمایه است كه وقایع و رویدادهای پیاپی را كه قانون علت و معلولی در آن مستتر باشد در برمی گیرد. طرح، چارچوب داستان را شكل می دهد و ساختار كنش ها و حوادث داستانی را براساس نظمی خاص و به كمك شخصیت ها پی می ریزد. برخی از متخصصان، طرح را قابل فهم ترین عنصر داستان تلقی كرده اند و به همین دلیل، گاه خواننده مبتدی به اشتباه آن را همپایه محتوای اثر ادبی می انگارد. اگر از این خوانندگان بپرسیم داستان درباره چیست، جواب می دهند درباره مثلاً شخصیتی است كه چنین حوادثی برایش رخ داده است. خواننده بی تجربه، از آن جا كه داستان را فقط برای آگاهی از طرح می خواند، توجه خود را بیشتر معطوف به پیچیدگی طرح و برخوردهای خشونت آمیز فیزیكی می كند. او از یك سو درصدد كشف و شناسایی دسیسه ها، هویت های ناشناس و مرموز، اسناد محرمانه و دهلیزهای تو در توست و از سوی دیگر، خواهان نبردها و درگیری هایی دریایی و زمینی كه نفس را در سینه حبس و او را برجا میخكوب می كند. برعكس، خواننده با تجربه داستان را به قصد آشنایی با رفتارها، كنش ها، درونمایه و مفاهیم پیچیده می خواند. او سعی دارد از پوسته داستان بگذرد، نقبی عمیق حفر كند و به مكنونات درونی شخصیت های داستان دست یابد. ایجاد و برقراری رابطه حسی و فراحسی با داستان از جمله مواردی است كه خواننده با تجربه و حساس از آن بهره خواهد برد. برخوردهای فیزیكی به تنهایی معنا و مفهومی ندارد. در اثری برجسته، گاه با حداقل برخوردهای فیزیكی می توان دنیایی از مطالب مهم و جالب را طرح كرد.
باید در نظر داشت كه میان طرح و داستان تفاوت زیادی وجود دارد. «ای، ام فورستر» در كتاب «جنبه های رمان» نوشته است: «اگر بخواهیم طرح را تعریف كنیم درمی یابیم طرح چون داستان روایت حوادث متوالی است كه برحسب توالی زمان ترتیب یافته و با تكیه بر رابطه علت و معلولی تدوین شده است. جمله پادشاه مرد و بعد از آن ملكه نیز مرد، یك داستان است، اما پادشاه مرد و پس از مدتی ملكه از غصه مرد یك طرح است...». در طرح، علت وقوع كنش ها حتماً باید قید شود. در جمله دوم، چون علت مرگ ملكه ذكر شده است، می توان جمله را طرح دانست. به بیانی دیگر، در داستان خواننده بلافاصله می پرسد: «بعد چه اتفاقی افتاد؟» در حالی كه در طرح می پرسد: «چرا چنین اتفاقی رخ داده؟»
خواننده ای كه قصد دارد رمانی را تعریف كند معمولاً طرح داستان را نقل نمی كند بلكه به شرح حوادث و داستان می پردازد و از توصیف علل وقوع حوادث درمی گذرد. برای درك طرح داستان، خواننده باید از قدرت حافظه و تخیل خوبی برخوردار باشد. یك فرد باهوش هنگام مطالعه داستان باید تمام حوادث را در خاطر بسپرد تا بتواند زنجیره ای از قوانین منطقی به وجود آورد و به اهداف و جانمایه ذهنی نویسنده پی ببرد و طرح كامل داستان را در ذهن خود تصور كند.
نویسنده باید در طرح اولیه، از توصیف صحنه ها و حوادث زاید بپرهیزد. همچنین هنگام خلق طرح داستان باید به عنصر زیباشناسی توجه نشان دهد و تا آن جا كه قادر است باید صحنه ها، گفت و گوها و كنش های داستانی را بسیار زیبا و دقیق ترسیم كند. در داستان، جدا از مسایل مطرح شده، تحرك، كنش های متقابل، صفحه آرایی، توصیف جزییات، شخصیت پردازی، گفت وگو و لحن وجود دارد كه طرح فاقد آن است. در طرح، خواننده نمی تواند با شخصیت ها رابطه حسی برقرار سازد. در طرح، شخصیت ها بی آن كه جوانب مختلف شخصیت شان مطرح شود، چون اشباح در برابر چشمان خواننده ظاهر می شوند. گفتنی است كه طرح نیرومند و بدیع می تواند داستانی خوب بیافریند. نویسنده هنگام خلق طرح اولیه باید به سایر عناصر داستانی مانند كشمكش، حالت تعلیق، درونمایه، حادثه و زمان توجه كند. وجود كشمكش (Conflict) در ساختمان داستان، باعث می شود هم خواننده مبتدی كه از ماجراهای هیجان انگیز لذت می برد و هم خواننده با تجربه كه در جست وجوی دستیابی به مفاهیم عمیق و غنی است، راضی شوند. كشمكش در داستان براثر تداخل حوادث، عقاید و آمال به وجود می آید.
بیشتر نویسندگان برای یافتن ایده اصلی و ترسیم طرح اولیه داستان خود در جوامع مختلف و بین گروه ها و افراد گوناگون جست وجو می كنند. آن ها با دقت به سخنان دیگران گوش می دهند و نظاره گر رفتارهای آنان هستند. برخی از نویسندگان برای یافتن طرح اولیه از انسان و موارد مربوط به آن استفاده نمی كنند. مثلاً «الدوس هاكسلی» جزو معدود نویسندگانی است كه به جامعه پیرامون خود نظر ندارد. او یك بار طرح داستانش را از رابطه بین دو گربه پیدا كرد. خودش گفته است ساعت ها به دنبال این دو گربه در حركت بوده و تمامی رفتارها و واكنش های آن ها را یادداشت كرده است. دو گربه هاكسلی، بعداً روی كاغذ به دو انسان وارسته تبدیل می شوند. جالب آن كه در همین داستان، نویسنده وارد مقولات روان شناختی نیز شده است. برخی از دیگر نویسندگان، به كارهایی چون تماشای بازی شطرنج و خواندن افسانه ها و داستان های اسطوره ای می پردازند. آماده كردن طرح داستان نیازمند وقت و دقت كافی است. هر چه ساختار طرح پیچیده تر باشد، اثر ارزشمندتر خواهد بود. نویسنده باید متوجه باشد كه اوج لذت خواننده زمانی است كه پی به پیچیدگی های طرح می برد. یك طرح خوب می تواند شخصیت هایی پیچیده بیافریند. از مسایل مهمی كه نویسنده همیشه باید مدنظر داشته باشد، توجه دقیق به خود و گرایش های ذهن خود نسبت به مواردی خاص است. در بیشتر اوقات، نویسندگان به صورت غیرارادی طرح های مشابهی را انتخاب می كنند. اگر همه آثار نویسنده ای را كنار هم بگذاریم، درمی یابیم كه همیشه بر موضوعی خاص تأكید دارد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید