جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


بی مایه فطیر است


بی مایه فطیر است
این روزها برای توسعه گردشگری كشور، سخن‌ها گفته‌ می‌شود، سخن‌هایی آكنده از انواع "باید"ها، "قول"‌ها و "وعده"‌ها كه برای اهل فن، عبارتهایی كم‌مایه و عاری از پشتوانه اجرایی مناسب هستند.
سخن‌ها آنقدر زیاد و متنوع می‌شود كه برخی از شنونده‌ها را نیز به سوءتفاهمهایی دچار می‌كند. سخنگو اما مرتب مطالبات مردم را یادآوری می‌كند و از عزم خود برای كاستن از مشكلات می‌گوید. بالاترین مقام و متولی گاهی با هیجان اعلام می‌كند كه اراده‌ای دارد تا این مطالبات را به سرانجام برساند و هرجا خللی باشد راسا آستین بالا زده و فرهاد‌وار تیشه به ریشه ناملایمات بزند. این سخن‌ها احساس خوشایندی به مخاطب بدست می‌دهد. اما این تمام ماجرا نیست.
مسئولان دولتی چندصباحی كه بر مسند هستند، انتظاراتی را در جامعه ایجاد می‌كنند و از برنامه‌هایی سخن می‌رانند كه در زمان خود حاوی هیجانات خاصی برای جامعه است. وقتی از مسند كنار می‌روند، جایگزین ایشان معمولاً توضیح قانع كننده‌ای برای اجرایی نشدن این سخن‌ها ندارد.
این بار با گذشت یكسال از عمر دولت نهم می‌توان تاحدودی انتظار داشت كه این زمان به رتق و فتق تعهداتی گذشته باشد كه بر دوش این دولت سنگینی می‌كرده است. می‌توان تا حدودی قانع شد كه برخی از ناكامی‌ها توجیه دارد و حاصل سلسله غفلتهایی است كه بر روی هم انباشته‌ شده‌اند و ریشه‌كنی آن كار دو سال و پنج سال نیست. از این زمان به بعد، كارنامه دولت در صنعت گردشگری و میراث فرهنگی در بوته نقد و قضاوت واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. این كارنامه بدون ارائه یك برنامه جامع و كارشناسی، پذیرفتنی نیست. آنچه كه تاكنون دریافته‌ایم برنامه‌ای پرشتاب و كوتاه‌مدت در پیش روی دولت نهم قرار دارد و با تمركز بر برخی مناطق خاص، اعلام شده كه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كاری را شروع نمی‌كند كه به دوره مدیریت بعدی كشیده شود. اعلام شده است كه این سازمان، سیاست "سرعت" را به عنوان یك سیاست اصلی دنبال می‌كند. به طوریكه برای ساخت اقامتگاههای متعدد به سازه‌های سبك و پیش ساخته روی خواهد آورد.
عجالتاً برنامه مشخص میان‌مدت و بلندمدت در هاله‌ای از بایدها و شعارهای آرمانی گرفتار مانده است. حال آنكه بخش خصوصی آرزو دارد برنامه‌ریزان بالاخره از پیله‌ای كه به دور خود تنیده‌اند بیرون بیایند و تحولات كشورهای همجوار، را در صنعت گردشگری به درستی مطالعه كنند و طرحی را پی بریزند تا از امكانات موجود به بهترین شكل بهره‌برداری شود. مشكلات صنعت گردشگری ایران را اما همسایگان دور و نزدیك و یا كشورهایی در قاره‌های دور دست ایجاد نكرده‌اند. ممكن است در مقاطعی از غفلت ما به نفع خود بهره برده باشند اما در دنیای پررقابت كنونی ایرادی به آنها وارد نیست. قدری به درون كه نگاه كنیم با موضوعات واقع‌بینانه‌تری روبرو خواهیم شد.
در انگلستان مردم سالهاست می‌دانند در خانه‌هایی زندگی می‌كنند كه از یك نظم و هماهنگی بالای اجتماعی برخوردار است. سالهاست كه به نمای بیرونی خانه‌هایشان دست نمی‌زنند. بسیاری از خانه‌ها قدمتی بیش از ۱۵۰ سال دارند. در درون، اما مدرن زندگی می‌كنند و از تازه‌ترین دستاورد‌های روز برخوردارند. آنها به قدمت و تاریخ خود وفادارند. در ایران اما، دولت سالهاست نمی‌داند با انبوهی از خانه‌های قدیمی چكار كند. شهرداری یك ساز می‌زند، وزارت مسكن، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هر كدام یك ساز دیگر. نتیجه این اركستر سمفونیك، شهر یا شهرهایی است كه در آن به اصطلاح زندگی می‌كنیم. در سنندج صاحب یك خانه قدیمی كه ارزش ثبت در آثار تاریخی را دارد، می‌خواهد مدرن بیاندیشد و خانه‌ای امروزی داشته باشد. سازمان میراث فرهنگی اجازه تخریب نمی‌دهد و پول هم ندارد این خانه را بخرد. مالك آب به فوندانسیون آن می‌بندد تا خانه خراب شود و بتواند آن را به شكل امروزی بسازد. این روحیه كاسبكارانه را چگونه می‌توان درمان كرد. ایراد دولت شاید این باشد كه طی این سالها به بحث آموزش كه یك موضوع زیربنایی است و اینكه مردم اطراف خود را چگونه بهتر ببینند كم توجه بوده است.
رشد صنعت گردشگری را نمی‌توان فارغ از مولفه‌هایی چون شبكه بهینه حمل و نقل، نظام كارآمد آموزش، و نظارت قوی متولی انتظار داشت. زمانی كه متولی با هیجان از جذب یك میلیون گردشگر "واقعی" سخن می‌راند، باید هنر این كار را نیز داشته باشد تا از ظرفیتهای خالی به درستی استفاده كند. تاكید بر جذب گردشگر خارجی بیش از اندازه دچار شعارزدگی است. هنوز در بسیاری از راههای این مملكت لازم است ساعتها راه طی كرد تا به یك سرویس مناسب بهداشتی رسید. تورگردانها همواره از این موضوع گلایه‌مندند كه شركت‌های حمل ونقل هوایی خدمات نیم‌بند ارائه می‌دهند و به كیفیت توجهی ندارند. بماند كه با داشتن ۳۰۰۰ كیلومتر مرز دریایی، به تقریب مسافر دریایی نداریم. حمل و نقل ریلی نیز علی‌رغم سابقه طولانی همچنان سیر لاك‌پشتی خود را طی می‌كند و بدلیل غفلت‌های تاریخی از رشد مناسب برخوردار نیست.
بنابراین بهتر است ابتدا به گردشگر داخلی احترام بگذاریم. كسانی كه برای ایجاد سفر و فرهنگ‌سازی در داخل تلاش می‌كنند را تقویت كنیم. این كار اساسی بیش از هر شعار و سخنی برای كارگزاران دولتی اولویت دارد.
منبع : ماهنامه سفر


همچنین مشاهده کنید