سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

نظمآهنگ درونی قرآن


نظمآهنگ درونی قرآن
«موسیقی بیرونی‏»دست آورد صنایعی مانند قافیه،سجع و تجزیه یا تقسیم‏سخن منظوم به مصراع‏های مساوی و اوزان و بحور قرار دادی است كه همگی‏قالب‏های مجرد لفظی و پیوسته به شمار می‏آیند.اما«نظماهنگ درونی‏»دست آوردجلالت تعبیر و ابهت‏بیان پدید آمده از مغز كلام و كنه آن است.فاصله نوع نخست‏با نوع دوم نیز بسیار است،زیرا در نوع دوم،زیبایی لفظ و شكوه‏مندی معنا، پیوندی‏ناگسستنی دارند و مؤانست میان این دو نوایی احساس انگیز پدید می‏آورد و نسیمی‏روح نواز را به وزیدن وا می‏دارد و درون آدمی را به خلجان می‏نشاند.
استاد«مصطفی محمود»در بیان راز شگفت معماری قرآن كه در سبك خود بی‏نظیر و در اسلوبش یگانه است،چنین می‏گوید:«این راز یكی از عمیق‏ترین رازهای‏ساختار كلامی قرآن است.قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامی مسجع،بلكه‏قسمی معماری سخن است كه موسیقی درونی را آشكار می‏سازد.
باید دانست كه میان موسیقی درونی و موسیقی بیرونی فاصله بسیار است.برای‏مثال بیتی از شعرهای‏«عمر بن ابی ربیعه‏»را كه شعرهایش به داشتن موسیقی وآهنگ مشهور است،از نظر می‏گذارنیم:
(قال لی صاحبی لیعلم مابی اتحب القتول اخت الرباب )
شنونده وقتی این بیت را می‏شنود،از موسیقی آن به وجد می‏آید،اما موسیقی‏این شعر از نوع بیرونی است و شاعر با آوردن كلامی موزون در دو مصراع متساوی وبا نشاندن یك پایان بندی هم سان-یاء ممدود-در هر كدام از دو مصراع،به آهنگین‏شدن سخن خود كمك كرده است.موسیقی در این بیت از خارج به گوش می‏رسد ونه از داخل و به عبارتی،پایان بندی(قافیه)و وزن و بحر،موسیقی را می‏سازند.اماهنگامی كه این آیه را تلاوت می‏كنیم: و الضحی،و الیل اذا سجی (۱) با شطری رو به روهستیم كه از قافیه،وزن و مصراع بندی قرار دادی تهی است و با این همه سرشار ازموسیقی است و از هر حرف آن نوایی دل پذیر می‏تراود.این نوا از كجا و چگونه‏پدید آمده است؟این همان نظماهنگ یا موسیقی درونی است.نظماهنگ درونی،رازی از رازهای معماری قرآن است و هیچ ساختار ادبی یارای برابری با آن را ندارد.
هم چنین وقتی می‏خوانیم: الرحمان علی العرش استوی (۲) .یا وقتی سخنان زكریاخطاب به خداوند را تلاوت می‏كنیم: قال رب انی وهن العظم منی و اشتعل الراس شیباو لم اكن بدعائك رب شقیا (۳) .یا سخن خداوند خطاب به موسی را می‏شنویم كه: ان‏الساعهٔ آتیهٔ اكاد اخفیها لتجزی كل نفس بما تسعی (۴) .
یا سخنانی راكه خداوند با آن مجرمین را وعده كیفر می‏دهد تلاوت می‏كنیم كه:
انه من یات ربه مجرما فان له جهنم لا یموت فیها و لا یحیی (۵) .هر كدام از این عبارت‏هادارای بنیان موسیقیایی قائم به ذاتی است كه موسیقی آن را درون واژه‏ها و ازلا به لای آن به شكلی شگرف بیرون می‏تراود.
وقتی قرآن حكایت موسی را بازگو می‏كند،شیوه‏ای سمفونیك و حیرت انگیزپیش می‏گیرد: و لقد اوحینا الی موسی ان اسر بعبادی فاضرب لهم طریقا فی البحر یبسا لاتخاف دركا و لا تخشی.فاتبعهم فرعون بجنوده فغشیهم من الیم ما غشیهم.و اضل فرعون‏قومه و ما هدی (۶) .واژگان در اوج سلاست‏اند.كلماتی مانند«یبسا»یا«لا تخاف دركا»-به معنای لا تخاف ادراكا-تجسمی از رقت‏اند،گویی كلمات در دستان خالقشان‏ذوب می‏شوند،نظام می‏گیرند و نظم و آهنگی بی‏مانند در آنان تجلی می‏یابد. این‏نظماهنگ،ساختاری است كه در تمام كتب عرب مانندی نداشته و ندارد.
میان این نظماهنگ و شعر جاهلی،یا شعر و نثر معاصر هیچ گونه شباهتی فراهم‏نیست و علی رغم تمام كینه توزی‏های دشمنان كه برای كاستن از شان قرآن صورت‏پذیرفته،تمام تاریخ حتی یك نمونه از تلاش‏های تقلید گونه و كیدهای دشمنانه رامحفوظ نداشته است.در میان این همه هیاهو،عبارت‏های قرآن خصوصیات‏منحصر به فرد خود را دارند و چون پدیده‏ای تفسیر ناپذیر جلوه می‏كنند.یگانه‏توجیه باور مندانه‏ای كه می‏توان از آن داشت،این است كه قرآن سرچشمه‏ای دارددور از دست رس انسان.
اكنون،به ایقاع (۷) زیبای نغمه آمیز این آیات گوش فرا دهید:
رفیع الدرجات ذو العرش یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم‏التلاق (۸) .
فالق الحب و النوی یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی (۹) .
فالق الاصباح و جعل اللیل سكنا و الشمس و القمر حسبانا (۱۰) .
یعلم خائنهٔ الاعین و ما تخفی الصدور (۱۱) .
لا تدركه الابصار و هو یدرك الابصار (۱۲) .
پی‏نوشتها:
۱- ضحی ۹۳:۲ ۱.
۲- طه ۲۰:۵.
۳- مریم ۱۹:۴.
۴- طه ۲۰:۱۵.
۵- طه ۲۰:۷۴.
۶- طه ۲۰:۷۹-۷۷.
۷- ایقاع:هم آهنگ ساختن آوازها.
۸- غافر ۴۰:۱۵.
۹- انعام ۶:۹۵.
۱۰- انعام ۶:۹۶.
۱۱- غافر ۴۰:۱۹.
۱۲- انعام ۶:۱۰۳.ر.ك:محاولهٔ لفهم عصری للقرآن ص ۱۹-۱۲.
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت


همچنین مشاهده کنید