شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اقتصاد در سیره پیشوایان


اقتصاد در سیره پیشوایان
اقتصاد در لغت‏به معنای راست و مستقیم است . بر همین اساس در قرآن به معنای قصد و اعتدال آمده است (۱) . در اصطلاح نیز به معنای كند و كاو و گزینش و اتخاذ روش‏های صحیح برای بهره برداری از منابع اقتصادی، برای تولید كالاها و خدمات و توزیع آنها در جهت مصرف است .
اقتصاد، یكی از اركان اصلی حفظ نظام و اقتدار آن است كه پشتوانه استواری برای استقلال و مسایل سیاسی، علمی، فرهنگی و اخلاقی است كه خداوند آن را مایه قوام و استحكام جامعه قرار داده است آن جا كه می‏فرماید:
«ولا تؤتوا السفهاء اموالكم التی جعل الله لكم قیاما; اموال خود را كه آن را خداوند وسیله قوام شما قرار داده به دست‏سفیهان نسپارید .» (۲)
با بررسی و ارزیابی آیات قرآن و سیره عملی و گفتار پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ( علیهم السلام) چنین استفاده می‏شود كه اقتصاد بر دو گونه است: مثبت و منفی . اقتصاد مثبت، درآمدهای مالی ای است كه از راه حلال و پاك به دست آمده و حقوق آن ادا شود . چنان كه امام صادق ( علیه السلام) به یكی یاران فرمود:
«احفظ عزك; عزت خود را حفظ كن .» او پرسید: قربانت گردم! عزتم چیست؟ فرمود:
«صبح زود به بازار رفتن (برای كار و تلاش) و در نتیجه گرامی داشتن خود .» (۳)
طبق این سخن، كسی كه بر اثر كار و تلاش و زحمت‏برای كسب روزی حلال، خود را از دیگران بی‏نیاز می‏كند، عزیز و باشرافت است .
خداوند در قرآن كریم خطاب به پیامبر می‏فرماید:
«خذ من اموالهم صدقهٔ تطهرهم وتزكیهم; از اموال مردم، صدقه (و زكات) بگیر، تا به این وسیله آنها را پاك سازی و پرورش دهی .» (۴)
در این آیه پرداخت زكات، پاك كننده روح و روان، معرفی شده است .
اقتصاد منفی، درآمدهایی است كه از راه نامشروع به دست آید، یا حقوق آن رعایت نگردد و یا ثروتی كه موجب طغیان و غرور گردد; مثلا در قرآن آمده:
«ویل للمطففین; وای بر كم فروشان‏» (۵) قارون كه بر اثر غرور، از ادای زكات اموالش سركشی كرد، در پاسخ موسی ( علیه السلام) علت زكات ندادن خود را چنین بیان كرد:
«انما اوتیته علی علم من عندی; من با علم خود این مال را به دست آورده‏ام .» (نه این كه خدا به من داده باشد) (۶)
بنابراین اقتصاد گاهی مثبت است و زمانی هم منفی . بر همین اساس دنیا از نظر اسلام بر دو گونه است: پسندیده و ناپسند . اقتصاد نیك از اركان حفظ جامعه و موجب بروز ارزش‏های فراوان است . لذا چنین اقتصادی از نظر اسلام مایه قوام، استواری و عزت است . رسول اكرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
«العبادهٔ سبعون جزءا افضلها طلب الحلال; عبادت هفتاد جزء است، برترین آن، كسب روزی حلال است .» (۷) امام صادق ( علیه السلام) نیز فرمود: «احتفظ بمالك فانه قوام دینك; مال خود را محافظت كن، چرا كه ثروت مایه برپایی دین تو است .» (۸)
● نگاهی به سیره پیشوایان
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ( علیه السلام) به مسئله كار، كشاورزی، دام داری و به طور كلی به امر تولید همیت‏بسیار می‏دادند . در گفتار و رفتار، اقتصاد خوب را محور و معیار ارزش‏ها می‏دانستند . بر همین اساس پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) دست‏سعد انصاری را كه بر اثر كار پینه بسته بود بوسید و فرمود:
«هذه ید لاتمسها النار; این دستی است كه آتش دوزخ به آن نخواهد رسید .» (۹)
امام صادق ( علیه السلام) دورنمای زندگی اقتصادی حضرت علی ( علیه السلام) را چنین بیان می‏كند:
«كان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه یضرب بالمر و یستخرج الارضین . . . و ان امیرالمؤمنین اعتق الف مملوك من ماله و كد یده; امیرمؤمنان، علی ( علیه السلام) در زمین بیل می‏زد و مواهب زمین را (بر اثر كشاورزی) خارج می‏نمود . آن حضرت هزار برده را از مال شخصی و با دسترنج‏خود خرید و آزاد كرد .» (۱۰)
حضرت علی ( علیه السلام) آن چنان به توسعه كشاورزی اهمیت می‏داد كه بر اثر تلاش خستگی ناپذیرش نخلستانی كه دارای صد هزار نخله خرما بود پدیدار ساخت . (۱۱)
از برسی تاریخ و روایات به دست می‏آید كه حضرت علی ( علیه السلام) در عصر خلافت‏سه خلیفه اول - كه از مقام رهبری بركنار زده شده بود - به آباد كردن قنات‏ها و احداث باغ‏ها پرداخت . سپس همه آنها را - كه تعدادشان بیش از ده مورد بود - وقف فقرا، زائران خانه خدا و درماندگان راه نمود . (۱۲)
در این راستا نظر شما را به بیان یك نمونه جلب می‏كنیم:
نام دو باغ از باغ‏های احداثی حضرت علی ( علیه السلام) «بغیبغه‏» و «ابونیزر» بود كه آن حضرت سرپرستی این دو باغ را بر عهده شخصی به نام ابونیزر (شاهزاده تازه مسلمان) قرار داده بود . ابو نیزر می‏گوید:
روزی در باغ بودم، امام علی ( علیه السلام) هنگام غذا وارد باغ شده و به من فرمود: آیا در باغ غذا هست؟ گفتم: «با كدویی كه از محصولات این باغ است، روغنی كه موجود بوده، غذایی را آماده ساخته‏ام‏» فرمود: آن غذا را بیاور تا با هم بخوریم . غذا را حاضر كردم و پس از میل غذا و شستن دست‏ها، كلنگ را به دست گرفت و به سوی قنات چشمه آن باغ حركت كرد . داخل چاه شد و به لای‏روبی و پاك‏سازی مسیر قنات پرداخت . پس از مدتی در حالی كه عرق از پیشانیش می‏ریخت از چاه بیرون آمده و پس از رفع خستگی بار دیگر به داخل چاه رفت و هم چنان به لای‏روبی و صاف كردن مجرای آب چاه پرداخت . هنگام كلنگ زدن به زمین چاه، صدای همهمه آن حضرت به بیرون چاه می‏رسید . آن قنات را به گونه‏ای پاك سازی نمود كه بر اثر آن مانند قطر گردن شتر، آب قنات زیاد شد، آن حضرت هنگام بیرون آمدن از چاه فرمود:
«خدا را گواه می‏گیرم كه این چشمه و باغ را وقف كردم‏» آن گاه از من قلم و كاغذ طلبید . حاضر كردم، آن حضرت در آن چنین نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم، وقف كرد بنده خدا علی امیرمؤمنان این دو باغ معروف به «چشمه ابی نیزر» و «بغیبغه‏» را تا درآمد محصولات آنها در تامین هزینه زندگی فقرای مدینه و درماندگان راه صرف گردد; «لیقی الله بهما وجهه حر النار یوم القیامهٔ; تا خداوند به وسیله این دو چشمه و مرزعه وقف شده، چهره علی ( علیه السلام) را در قیامت از داغی آتش دوزخ حفظ كند .»
پس از شهادت علی ( علیه السلام) دو مزرعه مذكور تحت‏سرپرستی امام حسن ( علیه السلام) و پس از او تحت‏سرپرستی و نظارت امام حسین ( علیه السلام) بود . آنها نیز مطابق وقف نامه، از درآمد آن، به فقرا و درماندگان راه بذل و بخشش می‏كردند . جالب این كه در یكی از سال‏ها امام حسین ( علیه السلام) مقروض شد . معاویه - كه در آن عصر حكومت می‏كرد - خواست از این رصت‏سوء استفاده كند لذا به امام حسین ( علیه السلام) پیغام داد كه حاضرم آن دو باغ را به مبلغ دویست هزار دینار خریداری كنم . امام حسین ( علیه السلام) در پاسخ به او فرمود:
«این دو مزرعه قابل فروش نیستند . پدرم آن را بر عموم فقرا و مستمندان وقف نموده، تا چهره‏اش از حرارت آتش دوزخ مصون بماند . بنابراین آنها را به هیچ قیمتی نمی‏فروشم .» (۱۳)
امامان دیگر نیز به مسئله كار و تولید، از راه كشاورزی، دام داری، تجارت و . . . بسیار اهمیت می‏دادند و خود به طور مستقیم و غیر مستقیم پرچم دار این میدان بودند . شخصی به خدمت امام صادق ( علیه السلام) آمد در حالی كه دستش بر اثر بیماری از كار افتاده بود، عرض كرد چون نمی‏توانستم با دستم كار كنم، درمانده و تهیدست‏شده‏ام . امام صادق ( علیه السلام) به او فرمود:
«اعمل فاحمل علی راسك واستغن عن الناس . . . ; كار كن، اگر با دست نمی‏توانی، با سر خود بار حمل كن، و به این وسیله هزینه زندگیت را تامین كرده و از مردم بی‏نیاز شو، همانا رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) با دوش خود سنگ را حمل می‏كرد بر دیوار یكی از باغ‏های خود می‏نهاد و آن را می‏ساخت .» (۱۴)
برو كار میكن مگو چیست كار
كه سرمایه جاودانی است كار
یكی از اشعار منسوب به امام علی (علیه‏السلام) این رباعی است:
لنقل الصخر من قلل الجبال
احب الی من منن الرجال
یقول الناس لی فی الكسب عار
فقلت العار فی ذل السؤال
یعنی:
حمل سنگ‏های سخت از بالای كوه‏ها برای من دوست داشتنی‏تر و آسان‏تر است از این كه زیر بار منت كسی بروم . مردم می‏گویند:
كسب و كار، عار و مایه سرشكستگی است، ولی من می‏گویم:
ننگ و عار، پذیرش ذلت و دست نیاز به سوی دیگران دراز كردن است .»
امام صادق ( علیه السلام) می‏فرمود:
«من در بعضی از مزرعه‏های خودم كار می‏كنم و با عرق جبین به كشاورزی می‏پردازم، با این كه اشخاصی هستند كه به جای من كار كنند، ولی كار كردن خودم از این روست تا خداوند متعال بنگرد كه من در جست و جوی روزی حلال هستم .» (۱۵)
یكی از اصحاب امام كاظم ( علیه السلام) - به نام علی - می‏گوید: روزی امام كاظم ( علیه السلام) را دیدم كه در زمین، مشغول كشاورزی است، به گونه‏ای كه از پاهایش عرق می‏ریخت . پیش رفتم و گفتم:
«فدایت گردم مردان كجایند، كه به جای شما كار كنند و شما خود را به زحمت نیندازید .» آن بزرگوار در پاسخ من چنین فرمود:
«ای علی! آن كس كه از من و از پدرم بهتر بود، در زمین كار می‏كرد .»
گفتم:
او چه كسی بود؟
فرمود:
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرمؤمنان علی ( علیه السلام) و همه پدرانم .
كلهم كانوا قد عملوا بایدیهم و هو من عمل النبیین والمرسلین و الاوصیاء والصالحین; همه آنها با دست‏خود كار می‏كردند و كار كردن، روش پیامبران، رسولان، امامان و صالحان است .» (۱۶)
مردی به امام صادق ( علیه السلام) عرض كرد:
سوگند به خدا كه من دنیا طلب شده‏ام، و (به وسیله كار و كشاورزی و دام داری و) . . . دنیا را طلب می‏كنم و دوست دارم ثروتمند شوم (از این رو متاسف هستم) امام صادق ( علیه السلام) از او پرسید:
می‏خواهی با این ثروت چه كنی؟ جواب داد:
می‏خواهم به وسیله آن هزینه زندگیم را تامین كنم . امام صادق ( علیه السلام) فرمود:
«لیس هذا طلب الدنیا، هذا طلب الآخرهٔ; این روش، دنیاطلبی نیست، بلكه آخرت‏طلبی است .» (۱۷)
آخرین سخن این كه حضرت رضا (علیه‏السلام) فرمود: «الذی یطلب من فضل الله عزوجل ما یكف به عیاله اعظم اجرا من المجاهدین فی سبیل الله; آن كس كه با كار و كسب، در جست و جوی فضل و رزق خدا است، تا به این وسیله هزینه زندگی اهل خانه‏اش را تامین نماید، پاداشش همانند پاداش جهادگری در میدان‏های نبرد، برای خداست .» (۱۸)
حجهٔ‏الاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی
۱ . لقمان، ۱۹; مائده، ۶۶ .
۲ . نساء، ۵ .
۳ . بحارالانوار، ج‏۷۸، ص‏۳۵۲ .
۴ . توبه، ۱۰۳ .
۵ . مطففین، ۱ .
۶ . قصص، ۷۸ .
۷ . وسائل الشیعه، ج‏۱۲، ص‏۱۱ .
۸ . غرر الحكم، ج‏۲، ص‏۲۶۲ .
۹ . اسدالغابه، ج‏۲، ص‏۲۶۹ (شرح حال سعد بن معاذ)
۱۰ . فروع كافی، ج‏۵، ص‏۷۴ .
۱۱ . همان، ص‏۷۵ .
۱۲ . در این باره به وسائل الشیعه، ج‏۱۳، ص‏۳۰۲ و . . . مراجعه گردد .
۱۳ . مستدرك الوسائل، ج‏۲، ص‏۵۱۴; معجم البلدان، ج‏۴، ص‏۱۷۶ .
۱۴ . فروع كافی، ج‏۵، ص‏۷۶ و ۷۷ .
۱۵ . همان .
۱۶ . همان، ص‏۷۶ .
۱۷ . وسائل الشیعه، ج‏۱۲، ص‏۱۹ .
۱۸ . فروع كافی، ج‏۵، ص‏۸۸ .
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید