حضرت روح الله و همراهی پابرهنگان ...

این روزها افراد و گروه هایی در ملاقات با شخصیت ها به انحاء گوناگون تعهد و اعتقاد خود را نسبت به خط و راه امام ابراز می دارند. و از زبان بعضی از آنها شنیده شده که به این افراد و گروهها متذکر گردیده اند خط امام دارای یک انسجام توحیدی انفکاک ناپذیر است.
واقعیت این است که در گذشته به علت بی تجربگی و عدم آگاهی دقیق از اسلام ناب محمدی مشق های سیاسی همه ما حاوی غلط های بسیاری بوده است. یکی از نعمت های سترگ و عظیم الهی، که همواره می بایست تا ابد شاکر باشیم زندگی سیاسی در برهه ایست که یک مجتهد و فقیه جامع الشرایط و عارفی مبارزه جو و سیاستمداری موحد ناخدای کشتی انقلاب گردید و با گذار از طوفان های سیاسی گوناگون و متعدد با ارائه قطب نمای توحیدی اسلام ناب راه رسیدن به فلاح و رستگاری را نشانمان داد.
خط امام مصباح هدایتی است که اولین ثمره نزدیکی و حضور در پرتو آن دیدن کجی ها و کج اندیشی هایی است که گرفتار آن بوده ایم و با کمال تاسف در برهه ای از زمان بدین اعوجاج ها دلبسته بودیم. خط امام نه تنها جوانان ما را از گمگشتگی نجات داد و بسوی جبهه های نور رهنمون شد و شگفتی ها آفرید و آنان به تعبیر امام یک شبه راه صدساله رفتند. بلکه بسیاری از کسانی که پرونده چهل سال مبارزه را به همراه داشتند را نیز به صراط مستقیم اسلام ناب محمدی رهنمون گردید.
تجربه حضور امام در صحنه، نیم قرن مبارزه و لمس واقعیت ها و چالش های ناگزیر موجب گردید که همواره امام راه را برای پیوستن مبارزان مخلص و خدوم به کشتی نوح انقلاب هموار نماید لذا همواره تاکید داشته اند:
«آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است.» (۱)
امام حتی در وصیت نامه سیاسی الهی خویش خطاب به کسانی که از انقلاب فاصله گرفته اند چنین می فرمایند : «اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت می کنند و به جوانان چه دختران و چه پسران که مورد بهره برداری منافقان و منحرفان فرصت طلب سودجو واقع شده اند می نمایم که بی طرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینند و تبلیغات آنان که می خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده های محروم و گروه ها و دولت هایی که از آنان پشتیبانی کرده و می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضع هایشان در پیش آمدهای مختلف را با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنند...
برادران شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی خوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلب های جوان شما بازی کنم. من برای آن که شما جوانان شایسته ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید و از خداوند غفور می خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد شماها نیز در خلوت ها از خداوند همین را بخواهید که او هادی و رحمان است.» (۲)
شاید هنوز هم برای عده ای بازگشت به خط امام به معنی نفی تمامی اختلاف سلیقه هاست ولی حضرت امام بارها تأکید فرموده اند در صورت قبول اصول انقلاب اسلامی وجود اختلاف نظرها همواره لازمه رشد و پویایی انقلاب است و با اصرار فراوان می فرمایند:
«در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی- فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد...
اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضع گیری ها در حریم مسائل مذکور است تردید متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود...
اگر آقایان از این دیدگاه که می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند بسیاری از معضلات و حیرت ها برطرف می گردد. ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند.» (۳)
متاسفانه در زمان حیات امام و پس از آن افراد و گرو ههایی با سوء استفاده از سعه صدر و غمض عین خط امام کوشیدند برخی از اصول و معیارهای خدشه ناپذیر اسلام ناب محمدی را مخدوش کنند. امام خمینی با احساس خطر از این رویکرد در آخرین سال عمر شریفشان بطور بی سابقه ای وارد صحنه شده و در مقابل این انحرافات به سختی موضع گیری می کنند. ایشان در تاریخ ۳/۱۲/۶۷ (حدود هفتاد روز قبل از رحلت) می فرمایند:
«من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می کنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی رود، گرچه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمی کنند در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی خورم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده اند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد ما هنوز هم چوب اعتماد فراوان خود را به گروهها و لیبرال ها می خوریم... تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت بدست لیبرال ها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد تا من هستم دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینه ها کوتاه می کنم. (۴)
▪ آخرین دیدار رسمی و حضوری و سخنرانی حضرت امام در تاریخ
۸/۶/۶۷ (حدود نه ماه قبل از رحلت ایشان) با رئیس جمهور، نخست وزیر و هیئت دولت به مناسبت هفته دولت انجام می پذیرد. از آن زمان حضرت امام با پیام هایشان به صورت کتبی با مردم سخن گفته اند.
آنچه که در این پیام ها به وضوح و تأکید و تکرار فراوان در مدت ۹ماه باقیمانده عمر، امام به آن اصرار ورزیده اند اصرار و تأکید بر وابسته بودن انقلاب اسلامی به شناخت دقیق ابعاد توحیدی اسلام ناب محمدی(ص) و طرفداران مخلص آن و تعارض و دشمنی و آشتی ناپذیری همیشگی جبهه اسلام آمریکایی و هواداران آنها با انقلاب اسلامی است. مروری بر بخشی از این تأکیدها راهگشا و هشداردهنده نسبت به آیندگان می باشد.
▪ پیام به مناسبت اربعین شهادت علامه عارف حسینی به تاریخ
۱۴/۶/۶۷ (نه ماه قبل از رحلت امام).
«راه مبارزه، اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید بر مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متاسفانه هنوز برای بسیاری از ملت های اسلامی مرز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد کاملا مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین، دو تفکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است...» (۵)
▪ پیام به خانواده شهدا ۲۸/۶/۶۷ (چهارده روز پس از پیام قبلی)
«علاقه مندم که فرد فرد شما عالم و متخصصی متعهد برای اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه وآله وسلم- و مبارزی سرسخت علیه اسلام آمریکایی و مرفهین و پرچمدار وفاداری رای ایثارگران و شهیدان خود باشید.» (۶)
▪ پیام در تجلیل از هنرمندان متعهد (۳۰/۶/۶۷ دو روز بعد از پیام قبلی)
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه وآله وسلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.» (۷)
▪ پیام به جهادگران (تاریخ ۱۴/۹/۶۷ شش ماه قبل از رحلت)
«فرزندان عزیز جهادی ام، به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه وآله وسلم- اسلامی که غرب و در رأس آن آمریکای جهانخوار و شرق در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بوده اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله گر، قدرت مداران بازیگر و مقدس نمایان بی هنرند.» (۸)

ابراهیم حاجی محمدزاده
وبلاگ روح الله
۱-امام خمینی صحیفه نور، ج۲۱ص۹۶
۲-همان ص ۱۸۱
۳- همان ص۴۷ و۴۸
۴-همان ص ۹۶
۵-همان ص ۸
۶-همان ص ۲۵
۷-همان ص ۳۰
۸-همان ص۵۹