پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اینگونه تاریخ تحریف می شود و از جنایتکار، قهرمان می سازند!


اینگونه تاریخ تحریف می شود و از جنایتکار، قهرمان می سازند!
کلچاک چه کسی بود؟ وی آدمیرال تزاری، مایه امید نیروهای مداخله گر انگلیسی- فرانسوی- آمریکائی بود و در دوره جنگهای داخلی حاکمیت سیبری را به دست گرفته بود. او در جریان جنگهای داخلی به نیروهای تحت امر خویش دستور داده بود: هر آبادی را که احتمال حضور یک بلشویک در آن برود، با خاک یکسان کـنند. از هر تیر تلگراف به موازات راه آهن سراسری سیبری، یک بلشویک و یا هوادار آنها را آویخته بود. بلشویک ها و و یا هواداران آنها را در جنگلهای سیبری به درخت می بست تا زنده- زنده یا خوارک جانوران و حشرات شوند و یا از گرسنگی بمیرند... (ایگور لیگاچف، جعلیات و حقایق شوروی.)
٢٢دسامبر سال ١٩١٨، در شهر اومسک، شرکت کـنندگان شورشهای ضد دیکتاتوری کلچاک، با خشونت خاصی به ضرب شمشیر قطعه- قطعه شدند و یا تیرباران گردیدند. ٢٢دسامبر سال ٢٠٠٦، استاندار اومسک، آقای ل. پولیژایوف، فرمان بزرگداشت ابدی آ. و. کلچاک را امضاء کرد و وزارت فرهنگ استان را موظف نمود تا همین روزها مجسمه وی را بسازد. بی حیائی استاندار حد و مرز نمی شناسد، بویژه، در زمانی که هنوز فرزندان و نوه های آنهائی که بوسیله دیکتاتور سرکوب شدند، زنده هستند.
پیش از صدور فرمان استاندار، روزنامه های پولیژایوفی، صفحات خود را با تعریفاتی از شایستگی آدمیرال، از بخشندگی های وی برای نیروهای دریائی، محققان قطبی و حتی، با توضیح و تشرح عشق بازیهای وی پر می کردند. با تمام توان، به عرش اعلی بلندش کردند، افکار عمومی را آماده نمودند...
چگونه می توان فاجعه ماکروشین و هزاران سیبریائی را فراموش کرد؟ مثلا، در بخشی از نامه آننا فئودوراونا، که به پوتین، رئیس جمهور روسیه، به استاندار ل. پولیژایوف و سیاستمداران دیگر فرستاده است، گفته می شود: «… کلچاکی ها، چهار فرزند مادر بزرگم را در حمام گرفتار نمودند و در مقابل حمام، پدر بزرگ من، دیمیتری پطروف را با سرنیزه سوراخ- سوراخ نمودند، حمام را با کاه پر کردند و آتش زدند.»
یو. گلیبوف، شهروند افتخاری اومسک هم، می نویسد: «کلچاک یک سال و نیم در اومسک حضور داشت. وی، بعد از خود، فقط ، آثار خون و خرابی، توحش و تیربارانها را به جای گذاشت.
اما، در این میان مجلس قانونگزاری استان چه کار کرد؟ به پیشنهاد استاندار پولیژایوف، ١٢میلیون روبل از بودجه دولتی را برای تهیه فیلم دیکتاتور سیبری، اختصاص داد.(درست زمانی که، برای تأمین مسکن ساکنان خانه های رو به ویرانی، میلیاردها پول لازم است، فقط ، ٨ میلیون روبل برای چنین برنامه مهم اجتماعی تخصیص داد). حتی، نمایشنامه ای را به افتخار وی به روی صحنه آورد و برای نویسنده نمایشنامه مقرری تعیین نمود. در موزه مرکزی استان شعبه ویژه ای برای کلچاک باز کرد. همه جا از نیکی های آدمیرال سخن گفته می شود و کسی از خون ریزهای وی صحبت نمی کند. بر دیوار خانه ای که یک سال و نیم در آن زندگی کرده است، لوحه یادبودی نصب کرده اند که، در اعیاد و جشنها، نیروهای ویژه پلیس از آن حفاظت می کـنند. فقط روزنامه های مترقی و برخی میهن پرستان درباره زندگی واقعی آدمیرال، مطلب می نویسند.
... وزرات فرهنگ استان، طی سه ماهی که فعالیتهای خود را از کانون هنرمندان استان مخفی نگاهداشت، طرح ساختن مجسمه و برپائی آن را به پایان رساند. گفته می شود، محل آن نیز تعیین شده است.
در ضمن، دادگاه نظامی منطقه ای ماورای بایکال، بعد از رسیدگی به مسئله برائت آدمیرال، طبق قوانین روسیه در سال ١٩٩٩، اعلام کرد: « کلچاک قابل تبرئه نیست. پرونده این مسئله به دادگاه عالی نظامی روسیه ارجاع شد که، این دادگاه نیز هیچ دلیلی برای برائت وی نیافت. دادستانی کل کشور و دادستان استان، س. کازاکوف نیز بعد از تحقیقات و رسیدگی های خود، به چنین نتیجه ای رسیدند.
آ. ماکروشین، رو به مأموران و مقامات دولتی گرفته و می پرسد: « آیا واقعا هم نفرت از کمونیستها شما را به چنین حدی از دنائت رسانیده است که، به مداحان جنایتکاران تبدیل شده و کار آنها را ادامه خواهید داد؟ آیا استاندار پولیژایوف و رئیس مجلس قانونگزاری استان، جناب وارناوسکی، جوابی برای این سئوال خواهند یافت؟ من که تردید دارم.
روزنامه «پراودا»، شماره ١٤۵
دیمیتری گوتینیوف،خبرنگار ویژه پراودا در اومسک
برگردان: ا. م. شیزلی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه