جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

غزالی که آرام شده است


غزالی که آرام شده است
خداداد عزیزی یک فوق ستاره است، آن موقع که بازیکن بود مشهور شد به غزال، در ایران و آلمان و حتی آمریکا بازی کرد. و همیشه هم محبوب بود، هرچند همیشه حاشیه‌هایی داشت که مشکل ایجاد می‌کرد. اما حالا خداداد آرام‌تر شده است. او امسال ناگهان شد سرمربی ابومسلم، البته قرار نبود که سرمربی شود.
اول قرار بود که فقط سرپرست باشد، اما بعد او به جایی رسید که خیلی‌ها از قبل فکرش را کرده بودند. خداداد در مربیگری به آن افتخاری که علی دایی – که خودش می‌گوید دوست صمیمی‌اش است اما همه می‌گویند این دو رقیب جدی هم هستند – رسید، نرسید اما دورخیز کرده است که سال بعد قهرمان شود. خداداد حالا دیگر کمتر اهل حاشیه است و برای همین فقط به سؤال‌های فوتبالی جواب می‌دهد، اما در حرف زدن همچنان تیز تیز حرف می‌زند
ـ کمپ تیم ملی و خداداد عزیزی؟ حضور شما در اینجا عجیب است، نه؟
نه، اصلاً من مشغول گذراندن کلاس‌های مربیگری درجه B آسیا هستم.
ـ چرا B؟
به‌دلیل حضور در لیگ برتر ایران. مدرک معادل D داشتم و به‌دلیل حضور در مسابقات جام جهانی و گل زدن در آن بازی مقابل استرالیا هم مدرک معادل C به من دادند و حالا هم که دنبال گرفتن مدرک B هستم.
ـ پس این فصل هم چون مدرک A مربیگری ندارید، نمی‌توانید به‌عنوان سرمربی روی نیمکت ابومسلم بنشینید.
از لحاظ قانونی که نه، اصلاً، احتمالاً با عنوان مربی روی نیمکت می‌نشینم. اما من در اصل سرمربی تیم هستم.
ـ برای ماندن در ابومسلم برای فصل بعد با ناصر شفق مدیر باشگاه ابومسلم مذاکره کرده‌اید؟
نه، من که نمی‌توانم آویزان کسی شوم و بگویم برای فصل بعد با من مذاکره کنید، ابتدا باید از طرف مسئولان به من پیشنهاد شود و بعد من با آنها وارد مذاکره شوم.
- و اگر در ابومسلم بمانید، هدفتان برای فصل بعد چیست؟
فعلاً وضعیت مالی باشگاه مشخص نیست، اما اگر باشگاه توانایی مالی مناسبی داشته باشد و بودجه لازم در اختیار ما قرار بگیرد، تیم را فقط و فقط با هدف قهرمانی خواهیم بست و کسب عنوان قهرمانی را هدف اصلی خود قرار می‌دهیم.
- انگار قهرمانی علی دایی شما را هم به هوس انداخته است.
(با خنده) هوس من که مهم نیست، مهم این است که عرضه و توانایی قهرمانی را داشته باشیم.
- والدیر ویرا، سرمربی سابق تیم ملی، اخیراً در یک مصاحبه گفته که شما با یکی از بازیکنان بزرگ تیم قبل از بازی با ژاپن برخورد داشته‌اید و مسئولان تیم مدام می‌خواسته‌اند شما را از مالزی به ایران برگردانند، اما او مانع این شده است...
فکر می‌کنم ویرا کمی غلو کرده است، اولاً که من با آن بازیکنی که منظور او بوده، یعنی علی دایی، نه قبل از بازی با ژاپن، که قبل از بازی با استرالیا درگیر شدم. تازه ویرا نگفته که آن موقع خودش از من خواست که خودم را به مصدومیت بزنم و مرا با برانکار این‌ور و آن‌ور ببرند تا به همه بگویند که من مصدوم شده‌ام.
- خوب حالا علت درگیری شما با علی دایی چه بود؟
فکر نمی‌کنم زیاد خوب باشد که دوباره بعد از ۱۲ سال این مسائل را مطرح کنیم. به هر حال در هر خانواده‌ای اختلاف ایجاد می‌شود، مسئله مهم این است که در حال حاضر با علی دایی هیچ مشکلی ندارم و خیلی هم با هم رفیق هستیم.
- یعنی واقعاً هیچ اختلافی با علی دایی ندارید؟
نه، اصلاً، فکر می‌کنم من از معدود آدم‌هایی بودم که از قهرمانی تیم دایی خوشحال بودم و به او هم زنگ زدم و تبریک گفتم. به‌نظر من علی جزو نوادر فوتبال ماست و اعتقاد هم دارم که یکی از موفق‌ترین مربیان ما در آینده خواهد بود.
- اما خیلی‌ها می‌گویند ورنر لورانت آلمانی در قهرمانی سایپا نقش مهمی داشته است.
این حرف‌ها الکی است، زمانی که لورانت از ایران رفت، این علی دایی بود که به بازیکنان کمک کرد تا از بحران خارج شوند. تأثیرات لورانت اگر خیلی دوام داشته باشد تا چند هفته بعد از رفتن او بوده، اما بقیه کارها را علی دایی انجام داد. به‌نظر من که او یک تنه تیمش را قهرمان کرد.
- و حالا صحبت‌هایی هست که علی‌ دایی به درد مربیگری در تیم ملی می‌خورد...
به‌نظر من که الان مربیگری در تیم ملی برای علی زود است، البته بحث توانایی نیست. اگر قلعه‌نویی توانایی این را دارد که در رأس تیم ملی قرار بگیرد، مسلماً علی دایی هم می‌تواند این نقش را بر عهده بگیرد. تازه ارزش کار علی دایی خیلی بیشتر از قلعه‌نویی بود، چون قهرمان کردن سایپا صد برابر سخت‌تر از قهرمان کردن استقلال بود. اما به هر حال علی باید کمی تجربه‌اش را بیشتر کند. فکر می‌کنم شرکت در کلاس‌های مربیگری می‌تواند خیلی به علی کمک کند. مثلاً خود من در این کلاس‌ها چیزهایی یاد گرفتم که در ۱۵ سال بازی کردنم اصلاً متوجه آنها نشده بودم.
- و خود شما چطور؟ به مربیگری در تیم‌های ملی، حالا فعلاً نه در بزرگسالان، بلکه مثلاً در تیم ملی امید یا جوانان فکر می‌کنید؟
خب چرا که نه، وقتی هر کسی می‌تواند سرمربی یک تیم ملی شود، مگر من چیزی کمتر از بقیه دارم که نتوانم سرمربی یک تیم ملی بشوم.
- و اگر مثلاً سرمربی تیم ملی امید شوی قول صعود به المپیک ۲۰۱۰ را می‌دهی؟
نه، من هیچ‌وقت الکی قول نمی‌دهم و ادعا نمی‌کنم. من اصلاً اهل قول دادن این‌جوری نیستم. اما متأسفانه این روزها در فوتبال ما بسیار باب شده که هرکس از راه می‌رسد وعده قهرمانی و گلزنی می‌دهد. من فقط می‌گویم که در هر پستی که باشم نهایت تلاشم را می‌کنم تا تیمم موفق شود، بقیه‌اش بستگی به همت مسئولان و بازیکنان و مدیران تیم دارد.
نظر خداداد عزیزی در مورد این نسل جدید مربی‌های جوان که در فوتبال ایران آمده‌اند چیست؟
این اتفاق خیلی خوبی است، فقط به این شرط که آنها و خود من به دانسته‌های دوران فوتبال خودمان اکتفا نکنیم و فکر نکنیم چون فلان سال در تیم ملی بازی کرده‌ایم و به جام جهانی رفته‌ایم، پس علامه دهر هستیم. واقعیت این است که من در کلاس‌های مربیگری خیلی چیزها یاد گرفته‌ام، حتی مثلاً در مورد داوری کلی چیز یاد گرفته‌ام، همین چیزها باعث می‌شود که از این به بعد هی الکی به داور گیر ندهم و اعتراض نکنم.
- گفتید اعتراض، یاد برنامه نود افتادیم، فکر کنم شما جزو منتقدان سرسخت این برنامه هستید؟
آره، من اصلاً با این برنامه موافق نیستم و آن را نمی‌پسندم. آقای فردوسی‌پور کارشناس می‌آورد، اما اصلاً اجازه صحبت کردن به آنها نمی‌دهد و یک‌جوری صحبت می‌کند که کارشناس برنامه هم مجبور شود مطابق میل او صحبت کند و حرف‌هایش را تأیید کند. این برنامه به جز خراب کردن بازیکنان و مربیان و داوران و رودررو قرار دادن آنها با هم هیچ فایده دیگری ندارد، تازه از یک برنامه نود دقیقه‌ای نود، ۸۸ دقیقه متعلق به استقلال و پرسپولیس است.
- یعنی واقعاً تو هیچ کمکی به پیشرفت فوتبال ایران نکرده؟
ما که چیزی ندیدیم، به‌نظر شما خراب کردن سیاوش اکبرپور و نشان دادن صحنه فحاشی او به تماشاگران و بعد هی تکرار کردن آن به پیشرفت فوتبال ما کمک می‌کند؟ دعوا راه انداختن بین مایلی‌کهن و پروین، یا رودررو قرار دادن مایلی‌کهن و قلعه‌نوعی کمک به پیشرفت فوتبال ایران است.
- شما برنامه‌های نمایشی و گفت‌وگوهای مرتبط با فوتبال مشابه نود در شبکه‌های خارجی را دیده‌اید؟
بله، در آلمان چند شبکه از این‌جور برنامه‌ها دارند. اما هر بخش شامل پخش خلاصه‌ بازی، تحلیل آن و نظرات مربی‌ها هست و هیچ‌کس حاشیه‌سازی نمی‌کند. من الان اصلاً نود نگاه نمی‌کنم. ترجیح می‌دهم بخوابم یا کانال‌های دیگر را تماشا کنم.
- خداداد مربی با خداداد بازیکن چقدر فرق دارد؟
به‌نظرم که هیچ فرقی نکرده‌ام. من همیشه خدادادم؛ چه بازیکن باشم، چه مربی، چه بیکار.
- یعنی الان بیشتر از قبل مربی‌ها را درک نمی‌کنید؟ یعنی مثلاً اگر حالا یک بازیکن بودی کمتر با مربی‌ها درگیر می‌شدی؟
اولاً که من هیچ‌وقت با مربی درگیری نداشتم. اگر هم چیزی بوده فقط یک اختلاف ساده بوده، اما آن موقع خیلی‌ها دوست داشتند این مسائل را بزرگ کنند. من به‌عنوان یک مربی همیشه با بازیکنانم صادق هستم. همیشه سعی می‌کنم اخلاقی را که مربیان در دوران بازیگری خودم، داشتند و مرا ناراحت می‌کرد را نداشته باشم. من سعی می‌کنم هیچ‌وقت بازیکنانم را دور نزنم و سرشان را کلاه نگذارم.
- پس با این حساب اگر بعضی بازیکنان که ادعا می‌کنند ده‌ها بخیه‌ خورده‌اند و بارها سر و پایشان شکسته در تیم شما بازی می‌کردند، باید هر روز به آنها کولی می‌دادید!
من به آنها صد سال دیگر هم کولی نمی‌دهم! من تا حدی با بازیکنانم رفیق هستم که نخواهند سوءاستفاده کنند. در هنگام تمرین، بازیکنان از یک‌متری من رد نمی‌شوند، چون می‌دانند من در هنگام تمرین کاملاً جدی هستم و فقط به تمرین کردن فکر می‌کنم. اما هنگام شادی بعد از گل نمی‌توانم صاف جلوی بازیکنم بایستم و مانند بعضی از مربیان بگویم جلوی من دست به سینه وایسا! به دلیل همین رفتار برخی از مربی‌هاست که بازیکنان با غیرت و تعصب بازی نمی‌کنند.
- مثل پرسپولیس که عده‌ای اعتقاد داشتند بازیکنانش متعصب و غیرت لازم را ندارند.
شاید این مسئله باشد و شاید هم این مسئله به مربی این تیم بر‌گردد.
- باز هم بحث قدیمی اختلاف شما و دنیزلی!
نه. واقعاً انتقادات من از دنیزلی به خاطر اختلافی که با او دارم نیست. او همین چند روز گذشته توانایی‌هایش را جلوی صد هزار تماشاگر پرسپولیسی و میلیون‌ها هوادار این تیم نشان داد. سپاهان هم مربی خارجی داشت، اما بوناچیچ و تعویض‌هایش کجا و دنیزلی کجا؟ هنر دنیزلی این بود که قبل از بازی شلوغ‌بازی درآورد و ادعای شق‌القمر کند. یک مربی تعویض می‌کند و تیمش از این ‌رو به آن ‌رو شده و یک مربی فقط روی نیمکت نظاره‌گر است.
- پس بوناچیچ اولین مربی خارجی است که شما قبولش دارید!
من همین الان حاضر هستم به‌عنوان دستیار بوناچیچ در سپاهان کار کنم، چون می‌دانم از او خیلی چیزها یاد خواهم گرفت. اما حتی حاضر نیستم دنیزلی را به دستیاری‌ام هم قبول کنم.
- قبول ندارید که پرسپولیس این فصل بسیار زیبا بازی می‌کرد؟
واقعاً انتظار داشتید تیمی که معدنچی، نیکبخت، کعبی، الونگ، ساها، بادامکی و چندین ستاره دیگر را هم در اختیار داشت، زیبا بازی نکند؟ در ضمن زیبا بازی کردن مربوط به بازیکن است و نه مربی. وظیفه مربی نتیجه گرفتن است که دنیزلی در آن ناموفق نشان داد.
- شما هم امسال یک ستاره در لیگ برتر رو کردید، دنی اولروم!
بله. من واقعاً امسال برای دنی خیلی زحمت کشیدم. همان‌طور که خودش هم بارها گفته من به همه کارهایش اعم از خوردن، خوابیدن، تمرین کردنش نظارت داشتم. شاید این‌قدر که من در این فصل مواظب دنی بودم هیچ‌وقت مواظب خودم نبوده‌ام. خوشبختانه او نتیجه‌اش را هم گرفت.
- حالا واقعاً دنی مغز ندارد؟!
(با خنده) من در آن مصاحبه بحثم فوتبالی بوده و منظورم این بوده که او مغز فوتبالی ندارد. البته قبول دارم که در این مورد اشتباه کردم و نباید در یک رسانه این حرف را بیان کنم. اما بارها به خودش گفتم که تو اگر مغز داشتی باید با ۳۰ گل آقای گل می‌شدی و الان باید جای دروگبا بودی!
- شما خودت در زمان بازیگری‌ات مهاجم تیزهوشی بودی، این مسئله چقدر به اولروم کمک کرد؟
در مورد بازیکنان خارجی مهم‌ترین مسئله، مسئله روحی و روانی است. من نه تنها به دنی بلکه به بقیه بازیکنان خارجی ابومسلم هم از لحاظ روحی و روانی خیلی توجه می‌کردم و این باعث می‌شد که بقیه بازیکنان بعضی وقت‌ها ناراحت شوند، اما بعد از مدتی آنها خودشان فهمیدند که دنی و آلتوی بازیکنان کلیدی تیم هستند و در نبود یا آماده نبودن آنها، تیم دچار مشکل می‌شود.
- دنی در حال حاضر از چند تیم داخلی و اماراتی پیشنهاد دارد و مسلماً پیشنهادات اماراتی‌ها از لحاظ مالی بسیار خوب است. آیا حاضر هستید به خاطر پول دنی را به امارات بفرستید؟
من فکر می‌کنم دو سال دیگر که قرارداد دنی با ما تمام شد، نه به فکر من است نه به فکر ابومسلم. او برایش مهم‌ترین مسئله پول است و فکر می‌کنم باید به ما حق بدهید که هرجا پول بیشتری برای او دادند، او را به آنجا بفرستیم. در ضمن او اگر بخواهد تلاش کند، می‌تواند از امارات هم به اروپا راه پیدا کند، مثل علی کریمی.
- راستی نظرتان درباره بازگشت علی کریمی به امارات چیست؟
به‌نظر من علی نباید می‌رفت آلمان. من همان موقع هم به او گفتم که سبک بازی او به اسپانیا می‌خورد و در آلمان نمی‌تواند دوام بیاورد. فکر می‌کنم او دارد تصمیم درستی می‌گیرد. علی نزدیک ۳۰ سالش است و اواخر دوران فوتبالی‌اش را می‌گذراند و برای همین حق دارد که به دنبال پول بیشتر باشد. فکر می‌کنم ما هم باید کمی شرایط او را درک کنیم و انتقادهای مغرضانه نکنیم. هیچ‌کس در میان ما نیست که از پول بیشتر بدش بیاید.
نیلوفر کنگرانی
منبع : چلچراغ


همچنین مشاهده کنید