سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فرگوسن، کارگر گلاسکو، لرد جزیره


فرگوسن، کارگر گلاسکو، لرد جزیره
▪ تولد
”الکساندر چاپمن فرگوسن“ در خانواده‌ای پروتستان متولد شد، آن‌هم درست در شب کریسمس! بله، او به‌طور دقیق ۳۱ دسامبر ۱۹۴۱ متولد شد. منطقه ”گوون“ در حومه گلاسکو کارگرنشین بود و فرگی افسانه‌ای نیز خانواده‌ای از این صنف داشت. دوران کودکی فرگی خیلی عادی طی شد تا اینکه مصائب واقعی در سنین نوجوانی بروز یافت.اولین شغل آلکس کارگری یک کارخانه ابزارسازی در ”کلاید“ بود. او این‌کار را تا ۲۳ سالگی به‌عهده داشت تا اینکه از آن پس زندگی خود را بر اثر چند اتفاق بزرگ در مسیر دیگری دید. وی به سبب علاقه دیرین به فوتبال تصمیم گرفت در تست چند تیم باشگاهی اسکاتلند شرکت کند. با قبولی در امتحان تیم‌های کوئینز پارک رنجرز و سنت جانسون به‌طور پاره‌وقت برای آنها مشغول به بازی شد. او به مدت ۳ سال، در این ۲ تیم به‌صورت آماتوری و پاره‌وقت باقی ماند تا اینکه در سال ۱۹۶۴ به‌عنوان یک مهاجم مرکزی به تیم حرفه‌ای دانفرملاین پیوست. او آنقدر در این تیم درخشید که محبوب ابدی خود گلاسکو رنجرز را وادار ساخت برای خریدش با مبلغ ۶۵ هزار پوند رکورد بشکند.
این اتفاق در سال ۱۹۶۷ رخ داد با این حال، او دوران خوشی را در پیراهن آبی محبوبش سپری نکرد و پس از ۲ سال ناموفق به ”فالکرک“ رفت. آنجا نیز چندان خوش نگذاشت و فرگی مجبور شد به آخرین تیم دوران ناموفق بازیگری خود بپیوندند: تیم ”ایر“.
سرانجام فرگوسن با یک‌سال بازی در این تیم، طی سال ۱۹۷۴ رسماً به‌عنوان بازیکن از میادین حرفه‌ای کناره‌گیری کرد. فرگی در همان سال کناره‌گیری تبدیل به یک مربی شد! اولین باشگاه تحت هدایت او ”ایست ایستیرلینگ“ نام داشت که به مدت ۳ سال یعنی تا پایان سال ۱۹۷۸ رهبری‌شان را به‌عهده داشت. او واقعاً در این تیم نتایج خوبی می‌گرفت و با اینکه محدودیت‌هایش، ایست ایسترلینگ را به سمت موفقیت می‌برد، با تصمیم رئیس باشگاه از کار برکنار شد.
آبردین تیم بعدی بود. جائی که فرگی مجالی برای موفقیت به‌دست آورده و افسانه خود را آغاز کرد. باز هم همان محدودیت‌های خاص فرگی در این تیم اعمال شد؛ اما این‌بار ثمربخش بود. آبردین دهه ۸۰ برای اولین‌بار در طول تاریخ اسکاتلند تابوی رنجرز و سلتیک، قهرمانان سنتی کشور را شکست و کسی که در این میان نقش پررنگی داشت، آلکس فرگوسن بود. فرگی در سال ۱۹۸۳ آبردین را پس از قهرمانی‌های متعدد در لیگ و جام حذفی به مقام قهرمانی جام برندگان جام اروپا رساند، آن‌هم با غلبه بر تیمی چون رئال‌مادرید. آن جام آخرین فتح اروپائی یک تیم اسکاتلندی تا هم‌اکنون محسوب می‌شود. سیل پیشنهادات باشگاه‌های بزرگ به‌سوی او روانه شد. تاتنهام، رنجرز، آرسنال، بارسلونا و حتی لیورپول؛ اما ظاهراً تقدیر، منچستریونایتد را برایش برگزیده بود.
▪ ورود به منچستریونایتد
وی هنگامی پای به منچستریونایتد گذاشت که به گواه خودش، تنها یک تلفن با پیوستن به لیورپول دشمن دیرینه باشگاه فاصله داشت. قرمزهای آنفیلد و شخص داگلیش به‌دنبال خود بزرگی بودند؛ اما فرگی بنا به‌دلایلی نامشخص، دعوت آنها را نپذیرفت.
در زمان حضور وی در یونایتد، این باشگاه دور از موفقیت و با ساختاری کاملاً نامنظم بود. آلکس جایگزین آتکینسون شد که نتوانسته بود یاد و خاطره ”مت بازبی“ را برای هواداران پرشور منچستریونایتد زنده کند.فرگی اعلام کرد از آکادمی باشگاه منچستریونایتد را تبدیل به غول خواهد نمود. کاری که در آن زمان صددرصد اشتباه قلمداد می‌شد.
وی به‌کار خود علاقه‌مند بود و لحظه به لحظه زمان را برای موفقیت غنیمت می‌شمرد. مارک هیوز از بارسلونا بازگشته بود و تیم ستارگانی چون استیو بروس، برایان مک‌کلر، گری پالیستر و پل اینس را در اختیار داشت با این‌حال در سال‌های ابتدائی حکومت فرگوسن پشت سر لیورپول قهرمان دهه‌های ۷۰ و ۸۰ انگلستان قرار داشت. امری که باعث خشم هواداران می‌شد. در فصول ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ یونایتد به مقام نایب قهرمانی لیگ رسید. در اینکه فرگی می‌توانست باشگاه را به دوران خوش گذشته بازگرداند، تردید وجود نداشت؛اما عده‌ای با بدبینی فرجام کار را خوش نمی‌دانستند. پیش‌بینی آنها وقتی منچستریونایتد در رتبه یازدهم جای گرفت به واقعیت نزدیک می‌شد. علیرغم این واقعیت، فرگی از اصول خود عدول نمی‌کرد. نورمن وایت ساید و پل مک گراث ۲ چهره درخشان ایرلندشمالی به‌دلیل مصرف مشروبات الکلی از سوی فرگی اخراج شدند. در آن تیم منچستریونایتد، هیچ‌کس نمی‌توانست تحت رژیم جدید فرگوسن کوچکترین اشتباهی را مرتکب شود. استراتژی فرگی، عدم وابستگی به ستاره‌ها و ساختن بازیکنان بزرگ بود.حتی اگر این کارها به قیمت شکست سنگین ۵ بر یک مقابل منچسترسیتی و ”هو“ شدن هواداران تمام می‌شد. مارتین ادواردز مالک وقت باشگاه از فرگی حمایت می‌کرد؛ اما نتایج می‌گفت او نیز باید مثل مربیان پس از ”بازبی“ راهی منزلش شود.
▪ بازی مرگ و زندگی
به فرگی مهلت داده شد. بازی دور سوم جام حذفی مقابل ناتینگهام فارست آن‌هم در خانه حریف، دیداری بود که اگر با برتری و صعود یونایتد تمام نمی‌شد، امضاءکننده سند اخراج مرد اسکاتلندی بود.پس عجیب نیست که فرگی چگونه در سال‌های اخیر این‌همه فشار را به آسانی تحمل می‌کند. او در آن سال‌ها این تجربیات را اندوخته بود! به هر حال تیم او به اندازه کافی خوش‌شانس هم بوده؛ چرا که در بازی مقابل ناتینگهام فارست، داور یک گل حریف را قبول نکرد تا یونایتد با تک گل مارک رابینز دیدار را به سود خود خاتمه دهد.
تیم، تا فینال بالا آمد و آنجا مقابل پالاس، ۳ بر ۳ متوقف شد.در بازی تکراری این‌بار گل ”لی‌مارتین“ شیاطین سرخ را پس از سال‌های قحطی به جامی که در فتح آن تخصص داشتند، رساند یعنی جام‌حذفی انگلستان. دوران موفقیت او آغاز شده بود. فرگوسن اعلام کرد هدفش رساندن یونایتد به جام لیگ است.در سال ۱۹۹۱ تیم رشد یافته او با غلبه ۲ بر یک بر بارسا فاتح جام برندگان جام اروپا نام گرفت.تیم او فصل بعد نیز با غلبه ۲ بر صفر بر ناتینگهام فارست برای اولین و تاکنون آخرین‌بار جام اتحادیه را فتح کرد.جملات فرگی پس از فتح این جام نشان از جاه‌طلبی یک روستائی موفق داشت: ”این جام را بردیم. جامی که من به آن ”میکی‌ماوس“ می‌گویم؛ چرا که فاقد هرگونه ارزش است.“و فرگوسن دیگر میکی‌ماوس را فتح کرد!سال بعد مصادف با ورود چهره‌های درخشان آکادمی؛ چون گیگز و خریدهای موفق مثل اشمایکل بود.فرگی هنوز به هدف اصلی خود یعنی فتح لیگ نرسیده بود. در سال ۱۹۹۲ تیم تا آستانه قهرمانی در لیگ پیش رفت؛ اما شکست ۲ بر صفر در واپسین روزهای لیگ در آنفلید مقابل لیورپول، باعث شد لیدزیونایتد رقیب همیشگی آنها قهرمان شود. فرگی مورد انتقاد هواداران قرار گرفت؛ اما ماجرای اصلی در نوامبر سال بعد رقم خورد. جائی‌که اریک کاستونا یاغی لیدزیونایتد راهی منچستریونایتد شد.خرید وی خیلی اتفاقی صورت گرفت: وقتی رئیس وقت باشگاه لیدزیونایتد تلفنی با ادواردز درباره خرید دنیس اروین صحبت می‌کرد! جواهر فرانسوی با حضور در تیم، خیلی زود نبض جریان موفق منچستریونایتد را به‌دست گرفت.او گل حیاتی وارد دروازه آستون‌ویلا، رقیب اول منچستریونایتد در فصل ۱۹۹۳ نمود تا انتظار ۲۶ ساله رسماً در روز ۲ می ۱۹۹۳ خاتمه یافته و یونایتد، قهرمان اولین دوره لیگ برتر نام بگیرد.فرگوسن به اولین آرزوی بزرگ در منچستریوناید رسید.فصل بعد، روی‌کین کاپیتان آینده باشگاه راهی تیم فرگی شد.با وجود او فرگوسن یک تیم شکست‌ناپذیر در اختیار داشت. وقتی فرگوسن در ابتدای فصل، فلسفه مدافع عنوان قهرمانی را به زبان آورد روی ناشناخته خود را عیان ساخت:”جهان مقابل ما نیست،ما مقابل جهان هستیم!“ در آن فصل، تیم فرگوسن در فینال جام اتحادیه به آستون‌ویلا باخت؛ اما در لیگ برتر اختلاف ۱۶ امتیازی با بلکبرن را جبران کرده و فقط به خاطر تفاضل گل کمتر، پائین دست آبی و سفیدها قرار گرفت. در ۲ ماه پایانی سال تیم فرگی چنان قدرتمندانه تاخت که در نهایت با اختلاف ۱۰ امتیاز قهرمانی مجدد در لیگ برتر را جشن گرفت.
به‌علاوه آنها در فینال جام حذفی ۴ بر صفر چلسی را له کردند تا اولین ۲گانه باشگاه با مربیگری فرگی رقم خورد. در فصل ۱۹۹۵ فرگی با مبلغ ۷ میلیون پوند ”اندی کول“ را از نیوکاسل خریداری نمود. آنچه در پایان فصل رخ داد، بازتاب اتفاقات قبل از آن بود.یونایتد با اختلاف یک امتیاز پشت سر بلکبرن، نایب قهرمان شد و در فینال جام حذفی با یک گل مقابل اورتون زانو زد. در حقیقت هنگامی‌که کانتونا پس از اخراج در بازی مقابل پالاس در سلهرست پارک به یک هوادار حریف حمله کرد و ۸ ماه محروم شد. محرز گردید که این فصل، فصل یونایتد نیست. فرگی سر خود را بالا گرفته بود. هنگامی‌که تمام دنیا مقابل کانتونا ایستاده بود، فرگی از وی حمایت کرد. در فصل ۱۹۹۶ باشگاه برخلاف همیشه خروجی‌های زیادی داشت. هیوز، اینس و کانچلسکیس به فروش رفتند و جوانان آکادمی چون بکهام، نویل، اسکولز و بات جایگزین شدند. راه آینده نشان داد کوچکترین خللی در دوران موفق فرگی به‌وجود نیاورده است حتی وقتی تیم در بازی ابتدائی فصل ۳ بر یک مغلوب شد. ۸ ماه بعد فرگی توقف‌ناپذیر بود. تیم او اختلاف ۱۴ امتیازی با نیوکاسل را جبران کرد. یونایتد با گل استثنائی کانتونا، لیورپول را در فینال جام‌حذفی شکست داد و لیگ نیز فتح شد. فرگی و یونایتد برای دومین‌بار یک ۲گانه را رقم زدند.
▪ فصل درخشان
در فصل ۱۹۹۷ تیم فرگوسن با گل استثنائی بکهام از وسط زمین، مقابل ویملبدون در هفته اول کار خود را شروع کرد و مقتدرانه با بالابردن جام برای چهارمین بار در ۵ سال، کار خود را خاتمه داد. آنها در فصل ۱۹۹۸ در حالی‌که با اختلاف امتیاز، بسیار بالاتر از آرسنال بودند در نهایت غافلگیر شده و جام را به حریف واگذار کردند. برای فرگوسن رقیبی چون آرسن ونگر به‌وجود آمده بود. کسی که اقتدار بی‌مثال نیم دهه‌ای مرد اسکاتلندی را به چالش می‌کشید؛ اما فرگی با آنچه فصل بعد، پس از یک‌سال دوری از جام‌ها، رقم زد ثابت کرد فقط خود بی‌همتا است. تیم او لیگ برتر را به آسانی فتح کرد. در جام حذفی با گل شرینگهام که از تاتنهام آمده بود، نیوکاسل را شکست داد و از همه مهمتر در فینال جادوئی لیگ قهرمانان با ۲ تعویض طلائی فرگی (ورود شرینگهام و سولشر) در ۲ دقیقه وقت تلف شده، ۲ گل زد تا انگلیسی‌ها پس از سال‌های تحقیر و تحمل محرومیت‌های بروکسل در لیگ اروپا قهرمان شوند.ملکه انگلستان به پاس کسب این موفقیت بزرگ به آلکس لقب ”سر“ داد. او منچستریونایتد را پس از ۳۱ سال بر بام اروپا جا داد و آنها را به همراه ۳ تیم دیگر (آیندهوون، آژاکس، سلتیک) وارد تاریخ کرد. آنجائی‌که ثبت شده است: فاتح ۳ جام در لیگ فصل!
به هر حال فرگوسن غرق در شادی بود و ظاهراً فکر می‌کرد قرار است تا ابد در یونایتد با موفقیت به کار خود ادامه دهد. آنها ۲ فصل پیاپی در اروپا ناکام شدند؛ اما لیگ را به راحتی غیرقابل تصوری فتح کردند. اولین سیلی در فصل ۲۰۰۲ نواخته شد جائی‌که تیم او در لیگ برتر نیز عنوانی کسب نکرد و شرم‌آور آنکه در اولدترافورد با باخت به آرسنال جام را به حریف سال‌های اخیر خود واگذار کرد.
▪ لنگه کفش
فصل بعد در جریان مرحله سوم جام حذفی تیم فرگی با ۲ گل مغلوب آرسنال شد. هنگامی‌که بازیکنان خود را آماده شنیدن غرولندهای فرگی می‌کردند، اتفاق عجیب‌تری رخ داد. این‌بار فرگی به‌جای سینی چای (کاری‌که در دهه ۹۰ در قبال اینس انجام داد) لنگه کفش خود را به‌سوی بکهام پرتاب کرد و ابروی وی را شکافت. او بعدها اعلام کرد: اگر تفنگی داشت که فقط دارای ۲ گلوله باشد اولی را به سمت ویکتور یا آدامز همسر بکهام شلیک می‌کند و دیگری را به‌سوی ونگر.فرگی چندی قبل هزارمین حضور خود در یونایتد را جشن گرفت و هر چند سال‌های اخیر برایش کمتر توأم با موفقیت بوده و بیشتر درگیر اسب‌هایش و مشاجره با گلیزر شد؛ اما همچنان به راه خود ادامه می‌دهد.او دیر یا زود صندلی تئاتر رؤیاها را خالی خواهد گذاشت. تئاتری که خود ظرفیت آن را از ۳۰ به ۷۰ هزار نفر رساند و از ۷ ستاره به ۱۵ ستاره تبدیل کرد! لقب ”پرافتخارترین بریتانیائی“ تاریخ نام او را تا ابد جاودانه خواهد ساخت.
▪ Top secret
فرگوسن وقتی در فصل ۱۹۹۹ عنوان بهترین مربی اروپا را در مراسم سالانه ”گالا“ به چنگ آورد خود را بهترین مربی اروپا و جهان معرفی کرد.
ـ فرگی علاقه فراوانی به موزیک دارد. او در اوقات فراغت پیانو می‌نوازد.
ـ او در کودکی به‌حدی عاشق گلاسکورنجرز بود که برای دیدن بازی‌های این تیم از دیوار ورزشگاه بالا می‌رفت و به سختی و فقط برای آنکه پولی پرداخت نکند بازی‌های تیم محبوبش را تماشا می‌کرد.
ـ فرگی مالکیت اسب‌های فراوانی را در اختیار دارد. او در هر مسابقه‌ای که اسبهایش شرکت دارند، حضور دارد.
ـ فرگی در شب کریسمس متولد شده و بهترین جشن تولدش را آن شبی می‌داند که در کنار شاگرد سابقش و مربی فعلی بیرمنگام یعنی استیو بروس بود.
ـ شخصیت مورد حسادت او، ”بیلی شانکلی“ افسانه سابق لیورپول است. فرگی قصد داشت رکورد ۳ قهرمانی در اروپا که تنها متعلق به شانکلی است، را بشکند؛ اما تاکنون نتوانسته این‌کار را انجام دهد و احتمالاً دیگر مجالی باقی نخواهد ماند.
ـ همسر فرگوسن برخلاف او یک کاتولیک است. به همین سبب وی اوایل دوران ازدواج هنگامی‌که برای رنجرز بازی می‌کرد به این سبب با دشنام هواداران تیم خودی روبه‌رو می‌شد.
ـ از روز ۶ نوامبر ۱۹۸۶ یعنی زمانی‌که فرگوسن به منچستریونایتد آمد، با تحقیر لیورپولی‌ها مواجه شد. آنها او را یک ”دهاتی دیوانه“ می‌دانستند و فرگوسن در یکی از جالب‌ترین واکنش‌ها یک‌بار گفت: ”با عملکردم لیورپول و لیورپولی‌ها را خفه می‌کنم!“
ـ فرگی لهجه ”گوونی“ خود را حفظ کرده است. او در اوایل دوران حضور در اولدترافورد با این گویش در رختکن به بازیکنان دشنام می‌داد!
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید