جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

امانت الهی


امانت الهی
در آموزه‌های قرآنی ایمان و عمل صالح از چنان ارتباطی برخوردارند که فقدان هریک کارآیی و تأثیرگذاری دیگری را کم اهمیت یا بی‌ارزش می‌کند.
ایمان و عمل دو بال پرواز بشر به مقام انسانیت و درک خلیفهٔ اللهی و وصول به سر منزل مقصود است. در آموزه‌های قرآنی عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود. این نوشتار تلاشی برای تبیین این همبستگی استوار میان ایمان و عمل صالح است.
ایمان از ریشه «أمن» به معنای تصدیق و ضد آن تکذیب است و واژه «امن» در اصل آرامش خاطر و از بین رفتن بیم و هراس است. «ایمان» ورود حقیقی به امانتی است که خداوند به انسان واگذار کرده است، چون آن را با زبان و قلبش تصدیق کند، امانت الهی را ادا کرده و در نتیجه چنین شخصی «مؤمن» است.
عمل صالح در اصطلاح فقهی، عملی است که در شرع به‌عنوان واجب یا مستحب معرفی شده است. اما در اصطلاح اخلاقی و عرفانی عمل صالح به عملی گویند که سالک از طریق انجام آن می‌تواند مراتب سیر و سلوک عرفانی را طی کند و به مقام قرب نایل گردد.
بنابراین، هر کار شایسته ای را که وسیله تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الهی و پیشرفت جامعه انسانی در تمام زمینه‌ها شود، صالحات گویند. از این رو، اصطلاح «عمل صالح» در قرآن، شامل مسایل اخلاقی و امور عبادی می‌شود.
در کاربرد قرآنی، واژه ایمان در معانی شش گانه ای چون ایمن گردانیدن، ظاهر اسلام، راستگو بودن به دل و زبان، شریعت، نماز خواندن به سوی بیت المقدس و توحید به کار رفته است. به‌نظر می‌آید همه وجوه معانی به همان اصل واحد در ماده «أمن» که اطمینان و سکون و آرامش است؛ بر می‌گردد.
● حقیقت ایمان و عمل صالح
ایمان مجموعه ای از اقرار زبانی و عمل قلبی و بدنی است. امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید: «ایمان، شناخت با دل، گفتن با زبان و عمل با ارکان بدن است.»
در حقیقت ایمان واقعی این است که انسان در دل به حقیقت معتقد بوده و این اعتقاد باطنی‌اش را با زبان بیان و با عملش تثبیت کند. بنابراین کسی که فاقد اعتقاد باطنی است، هر چقدر (هم که) به زبان بر آن حقیقت گواهی دهد و اعمال صالح انجام دهد، فردی منافق شمرده می‌شود؛ چنان که انسان نابکاری که بر خلاف اعتقاد حقانی‌اش عمل می‌کند، انسانی فاسق است.
روح ایمان، همان تسلیم در برابر خدا و خضوع در مقابل حقیقت است که بر محور توحید و خداشناسی می‌چرخد و به انسان اجازه شناخت حقایق را همان گونه که هست، می‌دهد.
پس ایمان‌اندیشه و اعتقادی بی اثر نیست؛ به این معنا که تنها یک امر روحانی صرف باشد، بلکه ایمان امری است که تمام وجود انسان را به رنگ خود در می‌آورد و در منش و کنش انسان تأثیر می‌گذارد. از این‌رو باید در تعریف ایمان به این حقیقت توجه داشت که ایمان شامل اعتقاد قلبی، گفتار زبانی و عمل به آنها است.
اما درباره عمل صالح باید گفت که آن شامل همه کارهای پسندیده اعم از فرایض و نوافل و اذکار و ادعیه می‌باشد که از روی اخلاص انجام می‌شود. از این‌رو باید گفت که اخلاص، شرط قبولی عمل است؛ و میزان و معیار صلاحیت عمل نیز مطابقت آن با شرع و وحی است. در حقیقت عمل صالح، عملی است که برای خدا باشد.
از نظر قرآن تنها چنین عملی پذیرفته می‌شود: «أَخلِصُوا أَعمالکم لِلّهَ فانَّ‌الله لایَقْبَلُ إلاّ ما خُلَصَ لَهُ» یعنی تنها عملی از ابزارهای دست یابی به کمال مطلوب به شمار می‌آید که افزون بر حسن فعلی دارای حسن فاعلی (نیّت درست) باشد و عمل بدون نیّت، پوست بی مغز و کالبد بی جان است. بنابراین چیزی که موجب خشنودی خدا شود، ـ طبق جمله «وَ أَنْ أَعْمَلَ صَــالِحاً تَرْضَـهُ» عمل صالح به حساب می‌آید.
● رابطه ایمان و عمل صالح
ایمان و عمل صالح ارتباط متقابلی با یکدیگر دارند. در بسیاری از آیات قرآن کریم به عمل صالح بعد از ایمان‌اشاره شده است. مقارنت ایمان و عمل صالح بیانگر ارتباط بین آنهاست.این دو در حقیقت مانند دو کفه ترازویی هستند که سنجش هر یک بدون دیگری ممکن نیست و ایمان بدون عمل صالح، سودی نخواهد داشت.
اگر کسی بدون آنکه به برنامه‌های اسلام عمل کند، ادعای ایمان داشته باشد، ایمانش صوری و ادعایی است و هیچ سودی به حال او نخواهد داشت. قرآن مجید در این باره می‌فرماید: «یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لاَ یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَـانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَـانِهَا خَیْرًا: آن گاه که نشانه‌های مرگ یا رستاخیز بیاید، کسی که از پیش ایمان نیاورده باشد یا در مدّت ایمان، عمل خیری از خود بروز نداده باشد، ایمانش هیچ سودی به حال وی ندارد.» پس جدایی ناپذیری و عدم تفکیک و ارتباط متقابل ایمان و عمل صالح را می‌توان با دلایل قرآنی و روایی به صورت ذیل بیان کرد:
● آثار و فواید پیوند ایمان و عمل صالح
فواید و ثمراتی که از توأم بودن ایمان و عمل صالح در قرآن آمده، نشان دهنده این است که این دو با هم ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی‌دارند. اگر ایمان در اعماق جان نفوذ کند شعاع آن در اعمال انسان خواهد تابید و عمل او را صالح می‌کند؛ زیرا عمل صالح، میوه درخت ایمان و ایمان همچون ریشه است، و وجود میوه شیرین، دلیل بر سلامت ریشه و ایمان بدون عمل صالح، درختی بی میوه است. بنابراین ثمره این دو عبارتست از:
▪ زدودن گناهان
اعمال صالح موجب می‌شود گناهان گذشته انسان محو شود. خداوند می‌فرماید: «...یُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّـَاتِکُمْ؛ و بخشی از گناهانتان را می‌زداید». و «إِنَّ الْحَسَنَـاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّـَئاتِ؛ قطعاً نیکی‌ها بدی‌ها را از بین می‌برند.»
برخی مفسران ذیل این آیه گفته‌اند: منظور از تکفیر این است که عمل صالح، سبب می‌شود تا خداوند اعمال ناپسند حاصل از گناهان را به اعمال شایسته تبدیل کند و بعضی دیگر منظور از تبدیل سیئات به حسنات را تبدیل عقاب ناشی از گناه به ثواب می‌دانند؛ اما برخی دیگر بر این نظرند که ایمان، موجب تکفیر کفر، و طاعات، سبب تکفیر گناهان آنهاست.
مرحوم طبرسی در تفسیر آیه «وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّـالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّـَاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛ و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، گناهانشان را می‌زداییم و بهتر از کردار خوبشان پاداش می‌دهیم.» می‌گوید: «یعنی ما سیئات در حال کفر آنان را تکفیر، و در مقابل حسناتی که در حال اسلام انجام داده‌اند، به آنها پاداش می‌دهیم.»
برخی عامل اصلی و اساسی «تکفیر» را تنها ایمان دانسته و امور دیگر مانند تقوا و عمل صالح را از لوازم تکفیر دانسته‌اند و گفته‌اند که ذکر عمل صالح بعد از ایمان در آیات قرآنی، ممکن است تنها جنبه تربیتی داشته باشد و اگر عمل صالح و تقوایی که از ایمان نشأت گرفته باشد، تقویت شود، ایمان نیز تقویت می‌شود.
ولی به‌نظر می‌رسد که نمی‌توان نقش ایمان و عمل صالح را نادیده گرفت و تنها به ایمان توجه داد؛ زیرا قرآن هر دو را به‌عنوان قید انضامی‌برای تکفیر گناهان شرط دانسته است.
▪ عامل سعادت و رستگاری
معیار سعادت آدمی، ایمان و عمل صالح است و سعادت دارای درجات و مراتب مختلفی است. عمل صالح، مرحله اول از مراحل کمال و سعادت انسانی است و موجب صفا و طهارت در حواس و اعضا می‌شود. خداوند متعال می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَــالِحًا مِّن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهًٔ طَیِّبَهًٔ؛ هر کس از زن یا مرد مؤمن عمل صالح انجام دهد، به او زندگی پاکیزه خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارش به او عطا خواهیم کرد.»
عمل صالح زندگی دنیوی و اخروی انسان را تغییر می‌دهد و حیات طیب در دنیا و آخرت را نصیب افراد مؤمن نیکوکار می‌سازد. عمل صالح (نیکوکاری) همراه ایمان، بزرگ‌ترین بهایی است که خریداران فلاح و رستگاری را به آن می‌رساند. از منظر قرآن، رستگاری محصول عمل صالح و ایمان است. بنابراین ملاک در سعادت، حقیقت ایمان و عمل صالح است، نه صرف ادعای لفظی و زبانی.
آخرین درجه سعادت، رسیدن به لقای پروردگار است که با عمل صالح میسر و امکان پذیر می‌شود: «فَمَن کَانَ یَرْجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَـالِحًا؛ هر کس به ملاقات پروردگارش امیدوار باشد، باید عمل صالح انجام دهد.»
▪ محبّت آفرینی و ایجاد دوستی
از دیگر ثمرات ایمان و عمل صالح، محبّت آفرینی است که خداوند رحمان می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّــالِحَـاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَـنُ وُدًّا؛ آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان دوستی آنان را در دلهای مردم قرار می‌دهد.»
در شأن نزول این آیه شریفه آمده است پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع)تعلیم داده بود تا به منظور مهربان شدن دلهای دیگر مؤمنان به آن حضرت، این دعا را بخواند «اللهم اجْعَلْ لی عندک ودّاً وَاجْعَلْ لی فی صدور المؤمنین مودّهٔ» که این آیه نازل شده و از این حقیقت پرده برداری کرد که ایمان و عمل صالح، محبت آفرین است و خداوند رحمان تضمین کرده است که هر کس از این دو بهره مند باشد، دوستی‌اش را در دل‌های دیگران جای دهد.
بنابراین ایجاد دوستی، یکی از ثمرات ایمان و عمل صالح است و برخی دیگر از ثمرات این دو عبارت‌اند از: دادن جزا و پاداش نیکو و ضایع نشدن اجر، کسب خوف و رجاء، مورد مغفرت واقع شدن، خوش عاقبتی، رزق زیاد، بهره مندی از رحمت و موهبت الهی، هدایت از ظلمات به نور، زیانکار نبودن، فوز و پیروزی بزرگ و وعده بهشت و جاودان بودن آن.
امام علی(ع) نیز فرموده‌‌اند: «با ایمان راه به سوی کارهای شایسته و با کارهای شایسته، راه به سوی ایمان برده می‌شود و با ایمان، علم و معرفت آباد می‌شود.» در روایتی هم از امام صادق(ع) آمده است: «ایمان مؤمن جز با عمل استوار نمی‌شود، عمل جزء ایمان است.»
بنابراین از مجموع آیات و روایات استنباط می‌شود که ایمان و عمل دو واقعیت جدا نشدنی و مانند دو بال هستند که پرواز با یکی از آنها ممکن نیست و مقارنت ایمان و عمل صالح در آیات و عدم مخالفت روایات وارده در این زمینه، ارتباط مستقیم و متقابل این دو را تصدیق می‌کند.
صدیقه افتاده
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید