جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

از تو متنفرم


از تو متنفرم
مردمان فوتبالدوست جزیره علایق خاصی دارند که از یک حس مشترک نشات می‌گیرد، برای آنها فوتبال همه زندگی است و هر بعدازظهر که عازم ورزشگاه‌ها می‌شوند گویا خود را برای یک رستاخیز آماده می‌کنند. سیاهه زیر شامل ۱۰ بازیکنی است که ساکنان جزیره حس تنفر شدیدی نسبت به آنها دارند.
● هارولد شوماخر
شوماخر در زمان خود یکی از بهترین‌ها و شاید شاخص‌ها بود اما کاری که او در نیمه‌نهایی جام‌جهانی ۱۹۸۲ انجام داد را می‌توان مشمئزکننده‌ترین تصویر تمام تاریخ ۷۸ ساله جام دانست؛ بازی آلمان و فرانسه تحت‌الشعاع درگیری پردامنه و جنجال‌هایی بود که هارولد در همه آنها نقش اساسی را ایفا می‌کرد. او بود که با یک ضربه مهلک پاتریک باتیستون را غرق خون کرد. در سایه این تحرکات بود که ژرمن‌ها عازم فینال شدند و فرانسه در یک قدمی جام ماند و اشک ریخت و باتیستون با صورتی منهدم شده به بیمارستان رفت و دیگر به فوتبال بازنگشت.
● وینی جونز
وینی اصلا یک کارگر ناوهای دریایی بود و اندام عضلانی‌اش برای کارگردانان سینما رویایی؛ از این رو بود که جونز سری هم به دنیای پرحاشیه سینما زد. همه نقش‌هایش عبارت بود از یک شخصیت فوق‌العاده خبیث و دهشتناک که فقط با لت و پار کردن دیگران آرام می‌شود و از این همه خشونت لذت می‌برد. حرفه‌اش به عنوان یک فوتبالیست را در یک جمله می‌توان شرح داد: تقریبا بدون توپ و البته پر از ساق‌های شکسته بازیکنان حریف. مثل او دیگر پیدا و تکرار نخواهد شد.
● روی کین
کین یکی از بهترین فوتبالیست‌های دو دهه اخیر است اما او هم هنر زیادی در لگدمال کردن دیگران داشت. از رها کردن ایرلند در آستانه جام‌جهانی، خودداری از سفر به ایران به دلیل ابلهانه کثیف بودن آب این کشور تا درگیری و مشاجرات تمام‌نشدنی که با داوران داشت. برای تنفر از او فقط کافی است یک لحظه را به یاد بیاورید؛ ضربه‌ای که او در دقیقه ۹۰ دربی منچستر عمدا به پای آلف اینگ هالند نروژی زد تا انتقام خطای او در سال ۹۹ و از دست رفتن فینال لیگ قهرمانان را بگیرد. هالند دیگر به زمین‌های سبز ورزشگاه بازنگشت.
● دیه‌گو مارادونا
هر بریتانیایی با نفرت از این استعداد خارق‌العاده! به دنیا می‌آید. شاید در انگلستان کم باشند کسانی که ضربه او را با دست فراموش کنند. ضربه‌ای که اوج تحقیر انگلستان در تاریخ جام‌جهانی بود. «دست خدا» به اضافه یک سوپرگل جواب شماره ۱۰ بود به همه اتفاقاتی که اصلا ربطی به حیطه فوتبال و ورزش نداشتند. آن بازی در تاریخ جام‌جهانی ثبت شد و هر بار که تاریخ را ورق می‌زنی از چند چیز متنفر می‌شوی، مثلا از آن اتفاقاتی که غرورت را لگدمال کرده و از پدیدآورندگانش.
● رودفن نیستلروی
نیستلروی اگر عضو تیم شما باشد و در جبهه شما قرار بگیرد، بیشتر از هر بازیکن دیگری دوستش دارید و در حد یک قدیس او را می‌پرستید اما اگر مهاجم حریف روبه‌روی شما نامش رود فن نیستلروی باشد، بیشتر از هر کس دیگری حس تنفر به شما دست خواهد داد. بازی منچستر و آرسنال که یادتان هست، مرد هلندی در بطن حوادث قرار داشت. پنالتی بادآورده را نتوانست تبدیل به گل کند و تاوان این بی‌عرضه بودن را اشلی کول داد که با لگد نیستلروی نقش بر زمین شد، هرچند ۳ جلسه محرومیت کمی حالش را جا آورد.
● دنیس وایز
سیمون آرمیتاژ شاعر در مورد کاپیتان سال‌های دور چلسی که حالا در تیم‌ملی نقش بازی می‌کند، گفت که وایز باید در سیرک کار کند. دنیس را همه با آن پوزخندی که همیشه روی لبانش نقش گرفته به یاد می‌آورند و با این حالت او به جای یک کاپیتان به یک یاغی طرد شده شباهت دارد. وقتی در لستر بازی می‌کرد مغلوب یک تکل شد، از جایش برخاست و با یک ضربه آرنج مهلک استخوان‌های گونه کالوم داویدسون را خرد کرد. کاپیتانی که بلد نبود حرف بزند و پایان رمانتیکی هم نداشت.
● لیدز دهه ۷۰
هرکس را که دوست دارید، از این تیم انتخاب کنید. مثلا نورمن هاینز را بیش از همه به خاطر شهرتش در شکستن پاهای بازیکنان حریف به یاد می‌آورند اما بعضی از تکل‌های جانی کیلز آنقدر ارتفاع داشتند که حتی پاهایش به سر بازیکن حریف می‌رسید و ممکن بود استوک‌هایش در چشم بازیکن مقابل فرورود. در الندرود بعید بود صحنه به خاک و خون کشیده شدن یکی از بازیکنان حریف دیده نشود.
● رابی سویج
والدینش در تربیت او کوتاهی کردند. مرد ولزی علاقه زیادی دارد که آب دهانش را به همه جا پرتاب کند تا حال هواداران را به هم بزند. سویج مثل یک ماشین تصادفی است که به همه‌جا و همه‌کس می‌کوبد تا مثل نورس همه را اوراق کند. در فهرست افرادی که از او به خشم آمده‌اند از پائولو مالدینی تا جاستین ادینبورگ پیدا می‌شود و اینها فقط مدافعان کناری هستند که از دست حرکات بدون توپش عاصی شده‌اند. وقتی در بلکبرن بود بیشتر از همه اخطار گرفت، در لستر چنان با صورت به دماغ دیان دابلین کوبید که عمر فوتبال این ستاره تمام شد.
● اندریاس مولر
مردی که در کشورش به نوزاد گریان معروف شده بود. تمام عواملی را که می‌شود با تکیه بر آنها از فوتبال آلمان متنفر شد در خود جمع کرده است. وقتی هم که در یورو ۹۶ و پس از حذف انگلستان در ضربات پنالتی مقابل ژرمن‌ها، سینه‌اش را جلو داد فقط اوضاع بدتر شد. فوتبال با برد و باخت زنده است اما حرکت او پس از صعودشان به فینال خیلی زجرآور بود. خیلی از کناردستی‌هایم حاضر بودند همه ثروتشان را بدهند ولی دستشان به این جانور برسد.
● کریگ بلامی
او هر کاری که برای درآوردن لج هواداران رقیب و رساندن آنها به فروپاشی عصبی لازم است را انجام می‌دهد تا کمبودهای خودش را نشان دهد و هواداران را به تنفر از خود دعوت کند. زدن گل، خلق صحنه‌های خطرناک،کفش‌های سفید توی ذوق‌زننده، دهان گنده‌ای که گویا با پاهایش مسابقه گذاشته و... او می‌توانست در اردوگاه‌های کار اجباری نازی الهام‌بخش باشد.
منبع: ریک برود بنت
علیرضا خطیبی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید