جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هنوز هم جاه طلب هستم


هنوز هم جاه طلب هستم
اگر روال به همین ترتیب برای بودوین زندن ادامه پیدا کند، احتمال آن فراوان است که این ستاره هلندی پیراهن مارسی را برای همیشه کنار گذاشته و مقصدی دیگر برای خود انتخاب کند. چه بد می شود اگر او نتواند همراه با تیم فوتبال المپیک راهی بیجینگ چین شود و به عنوان یکی از نمایندگان لاله های نارنجی به ایفای نقش بپردازد. او که یک فصل حضورش در فرانسه و زیر نظر سرمربی اریک گرتس با ناکامی مواجه بود، در بارسلونا نیز درخششی نداشت و همچنین نتوانسته نظر رافائل بنیتس، سرمربی لیورپول را در دوران حضورش در آنفیلد جلب کند. بودوین دیگر تاب شنیدن اخبار بد و دیدن ناملایمات را ندارد. این ستاره ۳۱ ساله رفته رفته به پایان دوران بازیکنی اش نزدیک می شود، اما با داشتن ۵۴ بازی در کارنامه ملی دوست دارد که باز هم بدرخشد و ماه آینده به چین سفر کند. بودوین فوتبال خود را از باشگاه آیندهوون آغاز کرد و پس از ۵ سال حضور در این باشگاه هلندی عازم بارسا، چلسی، میدلزبرو و لیورپول شد. در اوایل سال ۲۰۰۷ نیز به مارسی نقل مکان کرد، اما طی این مدت تقریبا کوتاه نتوانسته به رویاهایش جامه عمل بپوشاند. به نظر می رسد که بزرگ ترین و شاید آخرین آرزوی او در دنیای بازیکنی، حضور در المپیک ۲۰۰۸ باشد. متن زیر ترجمه مصاحبه زندن با وب سایت فیفاست:
▪ بودوین، فصل سختی را در مارسی سپری کرده ای. همه توقع داشتند که تو جزو مهره های اصلی سرمربی باشی. چه اتفاقی رخ داد که حالا اینقدر احساس نارضایتی می کنی؟
ـ فاکتورهای زیادی وجود دارند که می توانند یک بازیکن را در جهت رو به جلو تشویق کرده یا او را از حرکت بازدارند. در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۷ اریک گرتس جانشین آلبرت امون شد و تاکتیک های این سرمربی جدید به کار من نیامد. سرمربی فرمولی جدید را در تیم پیاده کرد که به نظر خودش باعث پیشرفت تیم می شد، اما من جزیی از این فرمول نبودم.
نمی توانم در این مورد کاری انجام دهم. این فقط من نیستم که با چنین فاکتورهایی دست به گریبان شده ام. ریکاردینیو را ببینید، او هیچ گاه نتوانسته در یکی از بازی های میدلزبورو از آغاز به میدان برود و بالاخره ناچار شد به سائوپائولو برود. سرمربی، سیستم تیم و باشگاه، استیل بازی و … همه و همه فاکتورهای تاثیرگذار بر آینده یک بازیکن هستند.
▪ چگونه با شرایط کنار می آیی با توجه به این مساله که به پایان دوران بازیکنی ات نزدیک می شوی؟
ـ نظرم راجع به دوران بازیکنی ام عوض نشده و با این که به پایان دوران فوتبالم نزدیک می شوم هنوز تشنه بازی کردن و کسب افتخار هستم و دوست دارم با تیم المپیک به چین سفر کنم. دوست ندارم طرز تفکرم در این روزها با طرز تفکرم در اوایل دوران بازیکنی متفاوت باشد. از نظر فیزیکی در وضعیت خوبی قرار دارم و سال های بهتری پیش روی من قرار دارد. نمی خواهم خودم را با المپیک مارسی محدود کنم.
▪ حضور تو در مارسی، تو را با لیگ فرانسه (لوشامپیونه) آشنا کرد. این لیگ را چگونه با لالیگا و لیگ برتر قیاس می کنی؟
ـ در لالیگای اسپانیا حملات از عمق زمین آغاز می شود و بازیکنان برای تیم وقت می گذارند. حفظ و مالکیت توپ از اهمیت بالایی برخوردار است. در لیگ فرانسه هر چه بازیکن توانایی بیشتری داشته باشد و سریع تر عمل کند، موفق تر است. البته در زمان بازی های تیم ملی هلند مقابل فرانسه متوجه این خاصیت فوتبال فرانسه شده بودم. فوتبال این کشور در سطح بالایی قرار دارد. در لیگ برتر بازیکنان تا پایان ۹۰ دقیقه بازی فیزیکی از خود ارایه می دهند و ابدا ناامید نمی شوند. بازی ها خیلی سریع انجام می شوند و همین امر باعث سر زدن خطاهای فردی می شود. موفق ترین تیم ها در انگلیس آنهایی هستند که خطاهای کمتری دارند.
▪ آیا هرگز به این مساله فکر کرده ای که این روزها بهترین پست برای تو در مرکز خط میانی است، چرا که این پست را در مارسی به خوبی تجربه کرده ای؟
ـ در مرکز خط میانی احساس راحتی می کنم چرا که بیشتر با توپ در تماس هستم و کنترلم بر بازی بیشتر است. بازی کردن در تیمی که پاسکاری زیادی در میانه زمین دارد لذت بخش است. این پست برای من جدید نیست در میدلزبرودر همین پست ۸ گل به ثمر رسانده ام.
▪ از نظر فیزیکی حضور در مرکز خط میانی سخت تر از بازی در کناره های زمین است؟
ـ ۱۲ سال پیش که فوتبال را به طور حرفه ای آغاز کردم در چیدمان ۳-۳-۴ قرار گرفتم. در آیندهوون وظایف دفاعی من به دلیل محدودیت های سیستم کمرنگ تر شده بود. در لیگ برتر در چیدمان ۲-۴-۴ قرار گرفتم و ۴ هافبک همگی در یک راستا بودند. به نظرم این کار بسیار سخت تر بود. با گذشت زمان بازیکنان تجربه کسب می کنند و خودشان تشخیص می دهند که کدام تیم و چه پستی برایشان بهتر است.
▪ برای دو باشگاه بزرگ اروپایی یعنی بارسا و لیورپول توپ زده ای. عمده تفاوت میان آنها چیست؟
ـ هواداران لیگ برتر فشار کمتری به بازیکن وارد می کنند. در لیورپول همیشه مثبت اندیشی وجود دارد. حتی اگر جریانات به خوبی پیش نروند. طی انجام تمرینات اتفاق بدی رخ نمی دهد. در چلسی فرهنگ متفاوتی در جریان است وقتی در یک بازی می بازند، می گویند هفته آینده جبران می کنیم.
▪ سراغ تیم ملی هلند برویم. تو برای تیمی پر از استعداد بازی می کنی که متاسفانه موفق به کسب افتخاری نشده است. آیا این مساله ناامیدکننده به نظر می رسد؟
ـ در تیم ملی فوتبال کشوری که ۱۷ میلیون جمعیت دارد، آنچه که ما انجام دادیم فوق العاده بوده است. نزدیک بود به فینال سال های ۹۸ و ۲۰۰۰ صعود کنیم که متاسفانه در ضربات پنالتی مغلوب شدیم. شاید هلند برای نتیجه کار نمی کند و صرفا قصد ارایه بازی های زیبا را دارد. از سال های ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ مردم مرتب ما را ترسانده اند. اما باید این را بدانند که گاهی به شانس نیاز است. درست همان فاکتوری که در جام جهانی ۲۰۰۶ به کمک تیم ملی ایتالیا آمد. علاوه بر این به نظر من برای موفقیت باید فرهنگی متمایز با فرهنگ هلندی داشت.
فوتبال هلند نتیجه گرا نیست و فقط هواداران را با بازی های زیبا سرگرم می کند.
▪ بهترین خاطراتت طی دوران بازیکنی کدام ها هستند؟
ـ جام جهانی ۹۸ و مرحله نیمه نهایی آن مقابل برزیل. همچنین یورو ۲۰۰۰ که باز هم در مرحله نیمه نهایی در ضربات پنالتی مغلوب ایتالیا شدیم. افتخارات فردی من هم برمی گردد به حضورم در تیم ملی هلند، حضور در جام اتحادیه انگلیس همراه با میدلزبرو و فینال اروپا در لباس لیورپول.
▪ از بین مربیانی که داشته ای کدام یک را بهتر از بقیه می دانی؟
ـ سرمربی های زیادی را می شناسم اما همیشه مدیون آد دی موس هستم که مرا تشویق به عقد اولین قرارداد حرفه ای ام با آیندهوون کرد.
▪ بهترین بازیکنانی که در کنارشان توپ زده ای، کدام ها هستند؟
ـ بازیکنان زیادی را می شناسم که شیوه بازی هایشان را واقعا تحسین می کنم. برای مثال نیلیس و رونالدو در آیندهوون، پاتریک کلایورت و کوکو در بارسا، برگکمپ در تیم ملی هلند، پتی، دسایی و زولا در چلسی، بوآتنگ و جونینیو در میدلزبرو و جرارد در لیورپول.
حورا شکیبی ممتاز
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید