پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
چگونه در این جهان شعر باید گفت
تماشای مجموعه «بتمن»ها هر بینندهای را متوجه حضور ابرقهرمان مردمیای میکند که فارغ از مبارزه پلیس با فساد، خواهان اجرای عدالت و کشف حقیقت است. مردی با لباسی عجیب و غریب که در شهری خیالی تبدیل به اسطورهای برای شکست دشمنان مردم میشود. با این همه گرایش به اجرای عدالت توسط بتمن، گاهی زاویه دیدی شخصی و انفرادی میگیرد و گاهی تبدیل به خواست عمومی میشود و همه اینها ناشی از جهانبینی کارگردانهای مختلفی است که هر کدام قهرمان شهر«گاتهام» را متفاوت از دیگری تصویر کردهاند. «بتمن»هایی که «تیم برتون» ساخته بردنیای فانتزی تکیه میکند و قرار نیست بیننده با تماشای آنها جنگ یا حادثهای واقعی را به یاد بیاورد. فیلمهای او در دنیایی خیالی و بدون اشاره به«واقعیت» جاری ساخته شده و قصه او هم،روایت همین دنیای فانتزی و رنگارنگ است. همانطور که در اصل داستان (کامیک بوک بتمن) هم ماجرا روایت میشود، برتون هم داستان قهرمانش را روایت میکند. برای همین هم در «بتمن»هایی که برتون کارگردانی کرده کسی به دنبال ارجاع به موضوعات روز نمیگردد. برتون استادانه فضای پرزرق و برق میسازد و نیروهای خیر و شر را در مقابل هم قرار میدهد. برای قهرمان او، انتقام از «جوکر»، معنی کامل عدالت است و تلاش او برای شکست «جوکر»ریشه در گذشته و کودکی «بروس وین» دارد.حتی «بتمن »او فرد عجیب وغریبی نیست. ما او را مانند همه شخصیتهای فیلم، از همان ابتدا میپذیریم و این پذیرش هم کاملا بدیهی و عادی به نظر میرسد. انگار حضور بتمن در شهر خیالی امری عادی و طبیعی بوده و انتظارش را داشتهایم.
همانطور که «جوکر»را هم با آن لبخند اجباری روی صورتش و چهره رنگ شدهاش کاملا قبول میکنیم. برتون سعی نمیکند گذشتهای شفاف از «بتمن» و دیگر شخصیتها به ما بدهد. «بتمن » فیلمهای برتون ناشی از دید فانتزی و اسطورهای او هستند که هر اتفاق غیرعادی را هم عادی و بدیهی نشان میدهد. اما نمونههای اخیر بتمن اینگونه نیستند. اگر از فیلمهای «جوئل شوماخر» بگذریم [که البته هیچ کدام هم آثار مهمی نیستند] به فیلمهای کریستوفر نولان میرسیم که«بتمن» را از نو میسازد، گذشته مجهول او را تعریف میکند و حتی «بدیهی» بودن چنین قهرمانی را هم حذف میکند. دنیایی که نولان تصویر میکند مثل آثار برتون رنگارنگ و پر از موسیقی و شادی نیست. «گاتهام» حالا شهری در آستانه سقوط اخلاقی است که فساد همه ارکانش را خراب کرده است یاس و ناامیدی همه آدمها را تلخ کرده. «بروس وین»هم یکی از افرادی است که قربانی فساد شهر شده است. «عدالت» هم معنای دیگری پیدا کرده. قهرمان او اجرای عدالت را تنها در انتقامگیری نمیداند و تلاش میکند مفهومی عمومیتر به آن بدهد و گستره آن را بیشتر کند. او به فکر «گاتهام» است و میخواهد همه را از شر آدمهای فاسد نجات دهد. بسیاری این زاویه دید را با حادثه ۱۱ سپتامبر و توجه عمومی به «جنگ برای امنیت و مبارزه با تروریسم» مرتبط میدانند. دو بتمن او - «بازگشت بتمن» و «شوالیه تاریکی» - تلاشی برای رسیدن به امنیت و نابودی تروریستهایی که از میان خود آمریکاییها سربرآوردهاند. الگوی نولان در«بازگشت بتمن»، ماجرای القاعده و بن لادن بوده است. نولان با این فیلمها، اشاره مستقیمی به واقعیتهای جهان اطرافش دارد. کاملا مشخص است که او هم به دنبال امنیت، با مبازه علیه تروریسم همراه میشود و همدلانه با آن برخورد میکند. اگر چه او این وظیفه را به قهرمان مستقلش میسپارد که به هیچ نهادی وابسته نیست. با این همه به نظر میرسد کریستوفر نولان محافظهکارانه با وقایع مختلف روبهرومیشود و تکلیف قهرمان اخلاقگرای او مشخص نیست.
شاید در فیلم«بازگشت بتمن» میشد زاویه دید او در جهت همدلی با مبارزه علیه تروریسم دید، اما در آخرین فیلم این نگاه دچار تغییر شده. تا آنجا که در میان حامیان فیلم، محافظهکاران، «بتمن» را مانند رئیسجمهور نه چندان محبوب آمریکا میدانند که همه اقداماتش از جمله از بین رفتن حقوق شهروندی، برای رسیدن به امنیت است و از طرف دیگر مخالفان «جنگ پیشگیرانه»، «بتمن» را شخصی برای افشاگری جنایتها میدانند. اوست که در این فیلم «شکنجه»و«زندان مخوف»... را رد میکند و با دیدی اخلاقی منکر این اعمال میشود. اما تکلیف چیست؟ وقتی فیلمی دایره موافقان و طرفدارانش اینقدر گسترده است چطور میتواند تصویری دقیق و البته روشنفکرانه از یک موقعیت واقعی باشد؟ چقدر میتواند بازتابدهنده جو عمومی یا نمایشدهنده دنیای واقعی باشد؟ «بتمن» با همه ارجاعات متعددش جهانبینی محافظهکارانهای دارد و تکلیف خودش را روشن نمیکند. مشخص نیست فیلم انتقادی به جنگ پیشگیرانه دارد یا حامی آن است و همین هم تماشاگر را سردرگم میکند. به نظر میرسد نولان بیش از توجه به اینها، تنها میخواسته بستری برای روایت موضوعش داشته باشد که تماشاگر امروزی بتواند نسبتی بین وقایع خیالی فیلم و قهرمان اسطورهایاش با دنیای واقعی و بدون قهرمانش ایجاد کند. «بتمن»شمایل کاملی از قهرمانی عدالتخواه و مستقلی است که تنها میخواهد شر و بدبختی را نابود کند. در فیلمهای نولان این نیروی شر است که قدرت دارد و همیشه میتواند امنیت و عدالت را به خطر بیندازد و بتمن تنها میتواند از فشار شرر بکاهد.
برخلاف«بتمن»های تیم برتون،که در آنها همیشه باقدرت گرفتن نیروی شر، بتمن حاضر میشد و تعادل را برقرار میکرد. حالا درقرن ۲۱ شهر«گاتهام» در حال نابودی است. شهری که برقراری امنیت در آن نیازمند قهرمانی آهنین به نام بتمن است. شاید قهرمانهای تیم برتون چندان به کار مردم «گاتهام» نیایند.
کریم نیکونظر
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست