جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دلایل سقوط قیمت نفت و ضرورت مدیریت عرضه برای بازگشت به ثبات بازار


دلایل سقوط قیمت نفت و ضرورت مدیریت عرضه برای بازگشت به ثبات بازار
قیمت نفت خام در هفته ها و روزهای اخیر کاهش زیادی پیدا کرده به طوری که قیمت نفت های شاخص (برنت و دبلیو-تی-آی) به حدود ۴۵ دلار و قیمت نفت ایران به کمتر از ۴۰ دلار در هر بشکه رسیده است. این کاهش قیمتهای نفت از حدود ۱۴۷ دلار به کمتر از۴۵ دلار ( تنزل حدود ۷۰%) ظرف مدتی نسبتا کوتاه (۵ ماه) در تاریخ تحولات بازارهای نفت بی سابقه بوده است. بدون تردید عامل اصلی این سقوط قیمت نفت کاهش شدید تقاضای جهانی برای نفت و مواد اولیه است زیرا عرضه نفت خام در این فاصله افزایش پیدا نکرده است. شاید بتوان دلایل رسیدن به وضعیت کنونی بازار نفت را در سطور زیر خلاصه کرد:
ـ تا تابستان گذشته پیش بینی اکثر فعالان اقتصادی و بازارهای مالی ادامه روند رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته (او-ای-سی-دی) علیرغم کند شدن نرخ رشد نسبت به سال قبل؛ عملکرد قوی اقتصاد روسیه و سایر کشورهای شوروی سابق؛ رشد سریع کشورهای یزرگ در حال توسعه مانند چین و هند و برزیل و رشد اقتصادی قابل قبول خاورمیانه بود. در این شرایط علیرغم افزایش مستمر قیمت نفت و سایر کالاها و مواد اولیه با توجه به پیش بینی رشد اقتصادی جهان کاهش قابل توجه تقاضا برای نفت در اینده نزدیک متصور نبود. از سوی دیگر نگهداری نفت و برخی دیگر از کالاها و مواد اولیه به عنوان دارای ها یی با بازدهی قابل مقایسه با سایر داراییهای مالی، به خصوص با هشدارهای مربوط به افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش دلار در نیمه اول سال میلادی موجب شده بود در حالیکه مصرف فراورده های نفتی و حتی سایر حاملهای انرژی در بخش واقعی اقتصاد به خصوص بخش حمل و نفل و صنایع انرژی بر بتدریج کاهش پیدا میکرد هنوز رشد تقاضا برای نفت خام هرچند با آهنگ کاهنده ادامه پیدا کند. در نتیجه اثرات کاهش تدریجی مصرف فراورده های نفتی به تقاضا برای نفت خام منعکس نمی شد و فعالان بازار نفت به خصوص با توجه به کشش ناپذیری عرضه نفت و سطح پایین ظرفیت اضافی تولید در کشورهای اوپک مازاد عرضه در آینده نزدیک را محتمل نمی دیدند.
هنگامی که در اواخر تابستان گذشته بحران بخش مسکن و اعتبارات به بحران بازارهای مالی در امریکا و اروپا تسری یافت و بانکها و شرکتهای بزرگ سرمایه گذاری دچار مشکلات مالی شده و حتی ورشکست شدند و دولتهای کشورهای توسعه یافته در صدد راه هایی برای کمک به بخش مالی برامدند اولا خوش بینی بازار نسبت به رشد اقتصادی زایل شده جای خود را به نگرانی از رکود و حتی بحران اقتصادی داد ثانیا کمبود نقدینگی بسیاری ازموسسات مالی را وادار کرد داراییها نفت و مواد اولیه خود را به فروشند در حالیکه بسیاری از پالایشگاه ها برای خرید نفت خام با مشکل کمبود اعتبار و نقدینگی مواجه شده بودند. در نتیجه تقاضا برای نفت خام تقریبا به طور ناگهانی کاهش یافت وچون عکس العمل تولید کنندگان نفت معمولا با تاخیر زمانی همرا است بازارنفت با مازاد نفت قابل توجهی مواجه شد. طبعا این موضوع به افزایش سریع حجم انبار های تجاری نفت که از اوایل سال میلادی در حال افزایش بود از یک سو؛ و کاهش سریع قیمت آن از سوی دیگر منجر شد. تصمیم اوپک در شهریور ماه گذشته برای کاهش ۱.۵ میلیون بشکه از تولید خود در کاهش شدت بحران مفید بود (هر چند که در عمل تنها ۱.۱ میلیون بشکه از عرضه نفت اوپک کاسته شد که اجرای ۷۵ درصدی تصمیمات این سازمان توسط اعضای آنرا نشان میدهد) ولیکن چون مازاد عرضه، به خصوص با تعمیق بحران اقتصادی در غرب و گسترش آن به کشورهای در حال توسعه که موجب کاستن از آهنگ فعالیتهای اقتصادی و تقاضا برای انرژی و نفت شد؛ بیش از این میزان بود دخایر تجاری نفت کشورهای توسعه یافته به روند افزایشی و در مقابل قیمتهای نفت نیز به روند کاهشی خود ادامه داد.
در این شرایط پرسشی که برای تولید کنندگان نفت مطرح است آن است که ابعاد مازاد عرضه نفت چیست و چگونه میتوان به ثبات نسبی بازار نفت با قیمتهای مناسب بازگشت. ما در اینجا این سیوال ها را به ترتیب بررسی میکنیم.
● ابعاد عدم تعادل در بازار نفت
بر اساس آخرین "گزارش ماهانه بازار نفت" آژانس بین المللی انرژی( آی –ای-ا) که در ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸ منتشر شد؛ تقاضا برای نفت در سه ماهه آخر سال میلادی جاری در کشورهای توسعه یافته (او-ای-سی-دی) حدود ۴۷.۴ میلیون بشکه در روز و در کشورهای غیر او-ای-سی-دی حدود ۳۸.۲ میلیون بشکه در روز و در مجموع ۸۵.۶ میلیون بشکه در روز براورد شده است. از آنجا که در همین گزارش عرضه نفت توسط کشورهای غیر اوپک در سه ماهه آخر سال جاری میلادی حدود ۴۹.۸ میلیون بشکه براورد شده است با فرض تولید اوپک (شامل عرضه ۵.۲ میلیون بشکه معادل نفت ان-جی-ال) در سطح ۳۶.۳ میلیون بشکه در روز عرضه جهانی نفت به حدود ۸۶.۱ میلیون بشکه در روز میرسد که مازاد عرضه ای معادل نیم میلیون بشکه در روز را نشان میدهد. با اینحال میتوان استدلال کرد که مازاد عرضه نفت به مراتب بیشتر از ارقامی است که از گزارش بازار نفت آژانس بین المللی انرژی( آی-ای-ا) مستفاد میشود.
نخست آنکه در گزارش مورد بحث مازاد جهانی عرضه نفت برای سه ماهه سوم سال جاری میلادی (به دلیل مصرف پایین تر نفت توسط او-ای-سی-دی در سه ماهه سوم ۴۶.۶ میلیون بشکه در روز) ۱.۱ میلیون بشکه در روز گزارش شده است. با توجه به تعمیق و گسترش شرایط رکودی در کشورهای توسعه یافته در ماه های اخیر نمی توان افزایش مصرف نفت در سه ماهه چهارم نسبت به سه ماهه سوم در این کشور ها را توجیه کرد. در این گزارش حتی تقاضا برای نفت در کشورهای غیر او-ای-سی-دی در سه ماه چهارم نسبت به سه ماه سوم کاهش یافته است در حالیکه در سالهای گذشته افزایش متوسط مصرف روزانه نفت در کشورهای غیر او-ای-سی-دی در سه ماه چهارم سال میلادی نسبت یه سه ماه سوم بیشتر از کشورهای او-ای-سی-دی بوده است. دیگر و مهمتر آن که این براورد تقاضا برای سه ماهه چهارم سال میلادی (با فرض ارقام عرضه) با ارقام گزارش شده در همین گزارش برای نفت موجود در انبارهای تجاری کشورهای او-ای-سی-دی تطبیق نمی کند. در جدول چهارم این گزارش حجم انبارهای تجاری نفت کشورهای توسعه یافته در سپتامبر سال جاری ۲۶۵۱.۳ میلیون بشکه و در ماه بعد؛ اکتبر ۲۰۰۸؛ معادل ۲۶۹۶.۹ میلیون بشکه گزارش شده است که حاکی از افزایش ۴۵.۶ میلیون بشکه در یک ماه و به یا عبارت دیگر افزایش ۱.۵ میلیون بشکه در روز به انبارهای تجاری این کشورها است. این موضوع نشانه کاهش مصرف روزانه نفت در این کشورها است (زیرا عرضه کل نفت در دنیا در اکتبر امسال افزایش نیافته بلکه احتمالا کاهش نیز داشته است). اهمیت این براوردها برای بازار و قیمت نفت از ان جا ناشی میشود که قیمتهای نفت به تغییرات حجم انبارهای تجاری نفت فوق العاده حساس است.
براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی (آی-ای-ا) که حجم انبارهای تجاری نفت کشورهای توسعه یافته ( او-ای-سی) را در ماه اکتبر ۲۶۹۶.۹ و متوسط مصرف روزانه نفت در این کشورها را معادل ۴۷.۲ میلیون بشکه تعیین کرده است؛ این انبارها تقریبا ۵۷ روز مصرف آتی کشورهای توسعه یافته (او-ای-سی-دی) را میتواند پوشش دهد. اما به نظر میرسد رقم واقعی بالاتر از این براورد باشد. برخی از تحلیل گران شناخته شده بازار نفت پوشش روزهای آتی مصرف در کشورهای او-ای-سی-دی را تا ۶۱ روز براورد کرده اند(۱). در گزارش اخیر گلدمن-ساکس از بازارهای کالاها و مواد اولیه (۲) از نزدیک شدن حجم انبارهای نفت به سطح تاریخی سال ۱۹۹۸ میلادی که قیمت نفت به حدود ۱۰ دلار رسید صحبت شده است. در این گزارش پیش بینی شده است حجم انبارها تا ماه دوم سال آینده میلادی به سطح سال ۱۹۹۸ خواهد رسید. از تغییرات منحنی قیمهای آتی نفت های شاخص در بازارهای کاغذی نفت نیز افزایش حجم انبارهای تجاری استنباط میشود زیرا که این منحنی ها در شرایط به اصطلاح (کونتانگو) بعد بهین قرار دارند. شیب این منحنی ها نشانه بازدهی سرمایه گذاری در انبار نفت است و هرچه این شیب تندتر باشد حاکی از سوداورتر بودن سرمایه گذاری در انبار نفت برای فروش آتی از نظر فعالان بازارهای مالی است. در هفته های اخیر منحنی های قیمت آتی های نفت با شیب های بالا گزارش شده است که حاکی از تغییر دید بازار نسبت به تغییرات آتی قیمت نفت در شرایط کنونی نسبت به یک سال پیش است که این منحنی ها شیبی تقریبا نزولی داشتند.
بنابراین به نظر میرسدحجم انبارهای تجاری برای پوشش مصرف آتی نفت در کشورهای توسعه یافته (او-ای-سی-دی) بیش از ۵۷ روز باشد که توسط آی-ای-ا گزارش شده است و مهمتر آنکه حجم این انبارها در حال افزایش است. از انتشارات اداره اطلاعات انرژی آمریکا (ای-آی-ا) این رقم نزدیک به ۵۸ روز براورد میشود. در هر حال با توجه به افزایش حجم انبارها در اکتبر سال جاری با فرض ۵۸ روز پوشش مصرف آتی که حاکی از افزایش تقریبا ۱۱.۵ درصدی این انبارها به سطح اواخر سال گذشته میلادی است وبا فرض ۱.۸ درصد رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته ( او-ای-سی-دی) برای سال ۲۰۰۸ براورد شده توسط صندوق بین المللی پول (آی-ام-اف) و نیز کاهش ۵۵ درصدی قیمت نفت نسبت به اواخر سال گذشته میلادی یک مدل اقتصاد سنجی براورد شده توسط نگارنده نشان میدهد که مصرف روزانه نفت در کشورهای او-ای-سی-دی در اواخر سال جاری میلادی حدود ۶.۶ درصد نسبت به اواخر سال قبل کاهش داشته است که به این ترتیب تقاضا برای نفت در کشورهای توسعه یافته (او-ای-سی-دی) حدود ۴۶.۴ میلیون بشکه در روز خواهد بود. به نظر ما این ارقام با کاهش قابل توجه مصرف فراورده های نفتی در امریکا و اروپا و وضعیت فعالیت پالایشگاه ها در اروپا و امریکا سازگارتر است هرچند ممکن است تقاضا در کشورهای توسعه یافته حتی کاهش بیشتری نیز داشته است.
با این براورد در مورد تقاضای برای نفت در کشورهای توسعه یافته و بافرض رقم تقاضا برای نفت در کشورهای غیر او-ای-سی-دی معادل ۳۸.۲ میلیون بشکه در روز که در گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی (آی-ای-ا) آمده است تقاضای کل نفت حدود ۸۴.۶ میلیون بشکه در روز خواهد بود که حدود یک میلیون بشکه در روز کمتر از براورد گزارش سازمان بین المللی انرژی ( آی-ای-ا) است. البته باید توجه کرد که بسیاری از کارشناسان تقاضای کشورهای غیر-او-ای-سی-دی را نیز با توجه به کندتر شدن رشد اقتصادی این کشورها کمتر از ارقام یاد شده براورد می کنند. برای مثال از کاهش رشد تقاضا برای برق و نیز کاهش صادرات چین برای اولین بار در سالهای اخیر و همچنین کند شدن رشد اقتصادی در هند و سایر کشورهای بزرگ در حال توسعه در گزارش های مختلف برای توجیه کاهش تقاضای نفت و انرژی در این کشورها استفاده شده است.
در هر حال با توجه به رقم براورد شده برای عرضه کل نفت در دنیا؛ ۸۶.۱ میلیون بشکه در روز؛ مازاد عرضه نفت در سه ماهه آخر سال میلادی ۲۰۰۸ در براوردهای ما به ۱.۵ میلیون بشکه در روز میرسد که با روند افزایش حجم انبارها در ماه اکتبر سازگار است. توجه به این نکته نیز مهم است که معمولا در سالهای گذشته در سه ماهه آخر سال میلادی از حجم انبارهای نفت کاسته می شده است در حالیکه اکنون شاهد افزایش حجم انبارهای تجاری نفت هستیم.
● اعاده ثبات به بازارهای نفت
با توجه به توضیحات گذشته مشخص میشود که هم اکنون روزانه حدود ۱.۵ میلیون بشکه نفت بیش از تقاضا تولید میشود که به حجم انبارهای تجاری افزوده میشود. مازاد انبارهای تجاری نفت (نسبت به حجم هدفگذاری شده معادل ۵۲ روز مصرف اتی او-ای-سی-دی) را میتوان با فرض ۵۸ روز پوشش مصرف آتی و تقاضای ۴۶.۴ میلیون بشکه در روز در این کشورها حدود ۲۸۰ میلیون بشکه براورد کرد که هر روز افزایش می یابد. این ارقام به خوبی وضعیت نا متعادل بازار نفت و فشار موجود بر قیمت نفت در جهت کاهشی را انشان میدهد. محرز است که برای اعاده تعادل در بازار نفت و ثبات قیمتها مازاد موجود باید از بازار حذف شود. برای مثال اگر تولید کنندگان نفت بخواهند در ۶ ماه آینده مازاد موجود را از بازار حذف کنند کاهش حدود ۳ میلیون بشکه در روز از عرضه کل نفت لازم خواهد بود تا ضمن حذف مازاد روزانه ۱.۵ میلیون بشکه ای عرضه جاری بتدریج موجب مصرف مازاد نفت انباشت شده در انبارهای تجاری شود. باید توجه داشت که این پیش بینی با فرض تداوم سطح تقاضای سال جاری در سال ۲۰۰۹ میلادی است که از نظر بسیاری از کارشناسان بسیار خوشبینانه است. زیرا با توجه به گسترش وضعیت رکودی اقتصاد به کشورهای در حال توسعه احتمال بسیار زیادی وجود دارد که تقاضا هم در کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه کاهش بیشتری یابد. در این صورت مسلما کاهش بیشتری در عرضه نفت برای حفظ قیمتهای مناسب لازم خواهد شد.
منظور ما از قیمتهای مناسب نفت خام در اینجا قیمتی است که سرمایه گذاریهای بالادستی نفت را تشویق کرده و در عین حال آسیبی به رشد اقتصاد جهانی وارد نکند. برای داشتن تصوری از دامنه این قیمتها برای نفت (که بر اساس کلیه براوردها در ۳۰ سال آینده هم چنان از حاملهای اصلی انرژی خواه بود) اشاره به برخی براوردها مفید خواهد بود. مطابق گزارش اخیر گلدمن-ساکس هزینه نهایی (شامل همه هزینه ها از جمله هزینه های مالیاتی و نرخ بهره استقراض و غیره) تولید یک بشکه نفت به ۸۵ دلار میرسد در حالیکه هزینه های بهره برداری از حوزه های در حال تولید در کشورهای غیر اوپک بین ۲۵ تا ۳۰ دلار است. هر چند این براوردها با براوردهای برخی دیگر از موسسات تحلیلگر بازارهای نفت و انرژی ناسازگار به نظر میرسد اما این موضوع احتمالا به تفاوت در تعریف هزینه نهایی در این گزارش ها بر میگردد. برای مثال آرگوس در گزارش هفتگی ۸ دسامبر خود هزینه جایگزینی یک بشکه نفت را حدود ۴۵ دلار براورد کرده است در حالیکه سیرا(موسسه تحقیقات انرژی کمبریج؛ امریکا) هزینه نهایی تولید نفت جدید شامل هزینه های اکتشافی؛ توسعه چاه و هزینه های تولید را بین بین ۲۵ تا ۳۰ دلار براورد میکند. در براورد سیرا هزینه های تامین مالی و مالیاتها منظور نشده است. در گزارش ارگوس نیز در این مورد صراحتی به چشم نمی خورد. با در نظر گرفتن این موارد احتمالا براورد هزینه نهایی تولید نفت خام از حوزه های جدید به هم نزدیکتر خواهد بود. در هر حال؛ بر اساس گزارش یاد شده در حالیکه تولید نفت از حوزه های در حال بهره برداری می تواند تا کاهش قیمتهای نفت به سطح ۲۵ دلار بر بشکه ادامه یابد ولیکن سرمایه گذاری برای استحصال نفت از حوزه های حاشیه ای قیمتهایی در حد ۸۵ دلار بر بشکه می طلبد. عدم سرمایه گذاری بر این حوزه های نفتی (شامل منابع غیر متعارف نفت) موجب کاهش عرضه نفت در دو تا سه سال سال آینده؛افزایش قیمت آن به سطوح تجربه شده در نیمه اول سال ۲۰۰۸ و حتی بالاتر از آن و اتکا بیشتر به نفت اوپک خواهد شد.
از سوی دیگر عملکرد اقتصاد جهانی در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ که علیرغم افزایش قیمت نفت تا متوسط سالانه ۷۲ دلار بر هر بشکه نفت در سال ۲۰۰۷ یکی از بهترین دوره رشد را پشت سر گذاشت نشان میدهد که قیمت های سال های اخیر نفت تاثیری منفی بر رشد اقتصادی جهان نداشته است و بحران اقتصادی اخیر در دنیارا نیز مسلما نمی توان به قیمت نفت در سالهای اخیر منتسب کرد.
نهایتا باید توجه کرد که سیاست انرژی کشورهای بزرگ صنعتی بر کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه از طریق تشویق تولید حاملهای جایگزین انرژی و افزایش مالیاتها بر فراورده های نفتی قرار دارد. کاهش وابستگی به واردات نفت؛ سرمایه گذاری در منابع نفت غیر متعارف و حوزه های نفتی در اعماق اقیانوسها و تولید سوخت با منشای گیاهی و غیره همه ایجاب میکند که قیمت نفت در سطح قابل قبولی باقی بماند. بنابراین به نظر میرسد مدیریت عرضه نفت توسط تولید کنندگان آن برای کاهش عدم تعدل در بازار نفت و بازگشت به قیمت نفت در سطح متوسط سال گذشته میلادی به احتمال قوی نه تنها با مخالفت کشورهای مصرف کننده مواجه نخواهد شد بلکه مورد استقبال صنعت جهانی نفت نیز قرار خواهد گرفت. در هفته های اخیر در گزارشهای مختلفی که توسط موسسات تحلیلگر بازارهای نفت و انرژی در کشورهای عمده مصرف کننده منتشر می شوند به ضرورت کاهش عرضه برای اعاده تعادل به بازارهای نفت اذعان شده است که نشانه ای از توسعه این دیدگاه در کشورهای مصرف کننده است.
شاید این شرایط فرصتی تاریخی برای اوپک و سایر تولید کنندگان عمده نفت فراهم کرده باشد که مانع تداوم بی ثباتی بازارهای نفت و سقوط بیشتر قیمت نفت و تکرار وضعیت سالهای آخر دهه ۱۹۹۰ میلادی شوند. در هرحال باید توجه کرد که حجم عظیم مازاد نفت در انبارهای تجاری، افزایش ظرفیت تولید در کشورهای اوپک و عدم همکاری کشورهای تولید کننده غیر اوپک از طرف عرضه و رکود اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و کند شدن رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه از سوی تقاضا چالش های بزرگی است که نیل به هدف تعادل بازار نفت در سطح قیمت های مشاهده شده در سالهای اخیر را با دشواری مواجه میکند.
مهدی عسلی
(۱) Notes at the margin, Dec. ۸, ۲۰۰۸, P. K. Verleger, Jr.
(۲) Commodities ۲۰۰۹ Outlook: Pricing, supply destruction, Goldman Sachs, Dec. ۱۱, ۲۰۰۸.
(۳) Oil market report, International Energy Agency (IEA) ۱۱, Dec. ۲۰۰۸
منبع : رستاک


همچنین مشاهده کنید