شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نظام‌های اقتصادی‌


نظام‌های اقتصادی‌
چاپ پنجم کتاب <نظام‌های اقتصادی> با ویرایش نو و استفاده از منابع جدید و حاوی مطالب متنوع با تألیف دکتر حسین نمازی به بازار عرضه شد.‌
در این کتاب ضمن معرفی نظام‌های اقتصادی به لحاظ تاریخی، مکانیسم و نتایج، کوشش شده تا اصول و مبانی نظری آنها نیز به طور واقع‌بینانه و فارغ از تمایلات و جهت‌گیری‌های خاص بررسی شود.‌
در مقدمه این کتاب می‌خوانیم:
نظام اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین عناصر بنیان اقتصادی هر کشور در وضعیت معیشت، فرهنگ و پیشرفت جامعه نقش تعیین‌کننده دارد. پدیده فقر و ثروت، عدالت و بی‌عدالتی، انگیزه فردی لازم یا نبود آن، کارآیی و عدم کارآیی و دهها موارد دیگر عمدتاً تحت تأثیر نظام اقتصادی و در چارچوب آن به وجود می‌آید.
یک نظام اقتصادی می‌تواند با تکیه یک‌جانبه براصالت فرد و به رسمیت شناختن آزادیهای نامحدود فردی و نادیده گرفتن منافع و مصالح اکثریت جامعه، در آغاز انگیزه‌های فردی را برای فعالیتهای اقتصادی در سطح بالایی افزایش دهد و با اتکاء به مکانیسم بازار خصوصاً در زمینه توزیع درآمد و عدم مداخله دولت، فقر و نابرابری را گسترش دهد و در نهایت موجب کاهش انگیزه در اکثریت ناراضی جامعه شود و کارآیی را نیز پایین آورد.‌
همچنین ممکن است نظام اقتصادی با تأکید براصالت جمع و به منظور اجتناب از پیامدهای مکانیسم بازار با تمرکز برنامه‌ریزی و نفی آزادیهای فردی در زمینه مالکیت، سرمایه‌گذاری، انتخاب شغل و مصرف، ضمن تأمین معیشت عمومی در حد نیازهای اولیه و برقراری برابری نسبی، امکان فعالیتهای اقتصادی فردی را سلب کند و موجب از بین رفتن انگیزه فردی و پایین آمدن کارایی شود.
بنابراین شناختن نظامهای اقتصادی از ابعاد گوناگون حائز اهمیت است. این شناختن با دیدگاههای متفاوتی امکان‌پذیر است: یکی اینکه نظامهای اقتصادی به صورت واقعیتهایی مورد توجه قرار گیرند.
هدف، شناختن اجزای نظام و سازوکار آن است و اینکه نظام اقتصادی چگونه عمل می‌کند و در ارتباط با اهداف خود و نیز در مقایسه با سایر نظامهای اقتصادی تا چه اندازه موفق بوده است. اما شناختن مبانی فکری نظام مورد نظر نیست.
دیدگاه دیگر شناختن نظام اقتصادی را مستلزم شناخت مبانی فکری و ارزشی آن می‌داند، زیرا نظامهای اقتصادی در واقع با اصول و جهان‌بینی‌های متفاوت حاکم برخود، ساختارهای تصمیم‌گیری، اطلاعاتی و انگیزشی متفاوتی را شکل می‌دهند و در صحنه عمل نیز از یکدیگر متمایز می‌شوند. اما این مبانی فکری و اصول ارزشی نیز به عنوان یک واقعیت موجود نگریسته می‌شود و اشکالات و نارسایی‌های آنکه در عملکرد و نظام اقتصادی و پیامدهای آن تأثیر می‌گذارد، مورد توجه نیست.
شناخت نظامهای اقتصادی براساس این دو دیدگاه، که با تفکیک <هست> از <باید> صورت می‌گیرد، برای نظام اقتصاد سرمایه داری، مخصوصاً سرمایه‌داری لیبرال بسیار مناسب است؛ زیرا اقتصاددانان سرمایه داری نوعاً رسالت خود را در شناختن واقعیتهای اقتصادی و آنچه که <هست> می‌دانند و با وانمود کردن لزوم تفکیک آن از <بایدها> بار خود را سبک ساخته و مسئولیت پیامدهای منفی نظام اقتصادی را، که بعضاً خود آن را زیانبار توصیف کرده‌اند، نمی‌پذیرند. مواردی هم که از این قاعده مستثنی به نظر می‌رسند به آن علت است که از پیامدهای منفی وضعیت موجود احساس خطر می‌کنند و برای ریشه‌یابی و ارائه راه‌حل تلاش می‌نمایند. با این توصیف محقق نظامهای اقتصادی می‌تواند وظیفه خود را تنها به شناختن مبانی فکری و ارزشی و سازوکار نظام اقتصادی محدود سازد و نسبت به نتایج آن بی‌اعتنا باشد.
دیدگاه سوم علاوه برشناخت سازوکار نظامهای اقتصادی در قالب مبانی فکری و ارزشی آن به عنوان واقعیت، موضع‌گیری در برابر نارسایی‌ها و نتایج نامطلوب آن را ضروری دانسته و برای رفع آن، ارائه نظر یا پیشنهاد یک الگوی نظام اقتصادی را لازم می‌شمارد.
نمونه‌های مناسب برای سه دیدگاه مذکور به ترتیب به این شرح است:
شنیتسر و نوردیکه در کتاب مقایسه سیستمهای اقتصادی صرفاً به توضیح نظامهای اقتصادی و سازوکار آنها پرداخته‌اند. ژوزف لاژوژی در کتاب نظامهای اقتصادی تا اندازه‌ای مبانی فکری و ارزشی این نظامها را هم مورد توجه قرار داده است.
درحالی که اُتاسیک در کتاب خود با نام نظام اقتصادی آینده علاوه بر بررسی مکانیسم نظامهای اقتصاد سرمایه‌داری و سوسیالیستی و مبانی فکری آنها، نظام اقتصاد پیشنهادی خود را مطرح کرده است.
همین طور شهید محمدباقر صدر در کتاب اقتصاد ما پس از نشان دادن نقایص نظامهای اقتصاد سرمایه‌داری و سوسیالیسم به نقدوبررسی مبانی فکری و ارزشی آنها پرداخته و در نهایت الگویی از نظام اقتصاد اسلام را ارائه داده است.
در کتاب حاضر نیز علاوه برشناخت سازوکار نظامهای اقتصادی، مبنای فکری و نظری آنها نیز تحلیل شده و همچنین نارسایی‌های آنها مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیل برمبنای معیارهای بررسی نظریات علمی یعنی بررسی میزان انطباق مشاهدات عینی و واقعیات با نظریه‌ها، انسجام و سازواری و همچنین جامعیت آنها به عمل آمده که تقریباً در همه موارد مورد تأیید اقتصاددانانی از همان نظام نیز می‌باشد. در نهایت الگوی یک نظام اقتصادی معتدل و خالی از افراط و تفریط ارائه شده است.‌
علاوه براین، تحولات درونی نظام اقتصاد سرمایه‌داری از سی سال قبل تاکنون و شرایط بین‌المللی آن با توجه به گذشت نزدیک به پانزده سال از فروپاشی نظام اقتصاد سوسیالیستی در اغلب کشورهایی که دارای این نظام بودند و همچنین آینده نظام سرمایه‌داری تحلیلی واقع‌گرایانه را ضروری می‌نمود؛ به ویژه آنکه در بدو فروپاشی نظام سوسیالیستی نوعاً تصور براین بود که نظام اقتصاد سرمایه داری به عنوان تنها نظام پیروز و قابل انتخاب در دنیا مطرح است و هنوز هم از انهدام نظام سوسیالیستی بیشترین استفاده برای پوشش نارسایی‌ها و تضادهای درونی نظام اقتصاد سرمایه‌داری به عمل می‌آید.
در عین حال بی‌رقیب بودن میدان موجب گردید که نظام اقتصاد سرمایه‌داری بی‌پرواتر از گذشته در جهت اهداف خویش پیش رود و نگرانیهای جدی برای متفکرین و صاحبنظران این نظام فراهم کند. از جمله اقتصاددان و صاحبنظر معروفی مانند پرفسور لسترتارو استاد دانشگاههای هاروارد و ام.آی.تی و همچنین محقق و دانشمند بنامی چون گروینّر به تحلیل موقعیت موجود نظام اقتصاد سرمایه‌داری پرداخته و با ارائه نظریات و استفاده از قوانین اقتصاد کلان فروریزی این نظام را استدلال کرده‌اند، که نشان‌دهنده وجود چالش‌های جدی در مورد آینده این نظام است.
مطالب این دکتر در ۹ فصل تنظیم شده است که فصل اول به تعریف نظام اقتصادی و مفاهیم مربوط به آن و همچنین روش‌های بررسی نظام‌های اقتصادی اختصاص دارد.‌در فصل دوم مهمترین نظریاتی که در شکل‌گیری نظام‌های اقتصادی مؤثر یا برای شناخت آنها حائز اهمیت است، مطرح شده است. فصل سوم با هدف آشنایی با پیوستگی نظام های اقتصادی در طول تاریخ تنظیم شده است و پیدایش نظام‌های اقتصاد قبل از سرمایه‌داری را توضیح می‌دهد.
در فصل چهارم مروری تاریخی برنظام های اقتصاد سرمایه‌داری صورت گرفته و به بررسی تحولات آن پرداخته است.
فصل پنجم به تحلیل مبانی تئوریک نظام اقتصاد سرمایه‌‌داری اختصاص دارد و آینده نظام اقتصاد سرمایه داری از دیدگاه بعضی اقتصاددانان همین نظام مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل ششم مروری برپیدایش و تحولات نظام اقتصاد سوسیالیستی در کشورهای مربوطه و فروپاشی این نظام دارد.
فصل هفتم به تحلیل مبانی تئوریک نظام اقتصاد سوسیالیستی پرداخته و اصول مشترک مکتب‌های سوسیالیستی نقدوبررسی شده است.
در فصل هشتم انواع نظام‌های اقتصادی براساس معیارهای تفکیک مشخص شده و ساختار تصمیم‌گیر، اطلاعاتی و انگیزشی این نظام‌ها در کشورهای فرانسه، ژاپن، آلمان، آمریکا و شوروی مورد بررسی قرار گرفته است و فصل نهم نیز به بررسی نظام اقتصاد اسلام اختصاص دارد که در آن با توجه به ویژگی‌های خاص این نظام، ابتدا روش بررسی و جایگاه نظام اقتصاد اسلام تعیین شده و آنگاه نظریه‌های اساسی اقتصاد اسلام مطرح شده در نهایت اصول و نظریه‌های این نظام مورد ارزیابی قرار گرفته است. ‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید