چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا
کارگران؛ جایی میان تخیل دولتی و بنیادگرایی نفتی
شاید چهار سال پیش که محمود احمدینژاد با کولهباری از شعارهای آرمانی و پوپولیستی بر صدر کابینه نهم تکیه زد، میشد حداقل در رویا و حال و هوایی که از بساط اقتصاد ایرانی دور بود این تصویر را دید که دیگر روزگار سخت برای کارگران به پایان رسیده است و این جماعت نهچندان کوچک میتوانند اکنون با امیدی بزرگشده، پاورچین پاورچین به فردایی بهتر نزدیک شوند.
شعارها و تمثیلهای محمود احمدینژاد، اگر فراموش میکردی که در جایی چون ایران و در بستری به نام اقتصاد ایرانی ایستادهای، تو را به خوابی خوش میبرد که در آن کارگران بال گشودهاند و بر فراز اقتصادی تا خرخره گرفتار مافیاییگری و تا ابرو فرو رفته در انحصارهای دولتی و شبهدولتی پرواز میکنند. این اما خاصیت شعار است که تو را در خلوت به رویا میدوزد و در دوره کردن واقعیت با سر بر زمینت میزند. حالا باید تعارف را کنار گذاشت و خلسه رویا را فوت کرد به کناری. چون دیگر <سرگیجه تلخی واقعیت>، عنان از کف ربوده است و میتوان به خوبی دید که کارگران جایی بیرون از تعارفات دولتی و وعده، وعیدهای سیاسی قی میرود چشمانشان از فشار تورم و افزایش مداوم قیمتها. حتما در چهار سال پیش این پیمان با کارگران امضا نشده بود و زمانی که اصولگرایان قول میدادند تا نفت را زینتبخش سفرههای ناکوک کارگران کنند، به آنها نگفته بودند که تنها در کوتاهزمانی این تمثیلها استخوان شل میکند و به جای همه این وعدهها باید خط فقر ۷۸۰ هزار تومانی، تورم ۲۶ درصدی و رشد مداوم بیکاری افسارگسیخته را از سر بگذرانند.
اتفاقات ۵/۳ سال گذشته اما از منظری میتواند یادگاری بزرگ یا تجربهای گرانسنگ برای توسعه ایرانی، اقتصاد ایرانی و کارگر ایرانی باشد. از این رو که دیگر به سادگی شعارها و نقل و قولهای ظریف سیاسی را به جان نخرند و بر ابهت وعدههای دور از واقعیت تنها خندهای هدیه دهند. وعدههایی که دیروز با کارگران از همسفره شدن با نفت سخن میگفت اما امروز کار به جایی رسیده است که <نظام صدقه> در اقتصاد ایرانی جای باز کرده است و کارگران نیز باید دعاگو باشند که هر از گاهی خوش میرسد دمی از دست و دلبازیهای نفتی که آن هم چیزی به زندگی آنها اضافه نمیکند و در نهایت بار تورم و نقدینگی غیرمولد در جیب اقتصاد ایرانی افزوده میشود. آنقدر که حتی دولتیها نیز برای مشخص کردن حداقل حقوق کارگران بازمیمانند و نمیشود به سادگی خطی میان حقوق کارگران با تورم ناشی از <بنیادگرایی نفتی> این سالها رسم کرد که عمقی کوتاه و کوچک داشته باشد.
فارغ از بحثهایی که این روزها در حواشی جامعه کارگری وجود دارد و فارغ از ادعاهای پوپولیستی حاکم بر <سرمایهداری دولتی> باید گفت که هنوز هیچ چیز برای کارگران تغییر نکرده است و همچنان انحصار حاکم بر بازار پول ایران از سوی دولت در رفاقتی بزرگ با انحصار گروهی از بازاریان دولتی -خصوصی بر بازار کالا، کارگران را از سویی و صاحبان بازار سرمایه (صنعت) را از سوی دیگر به لحاظ دسترسی به ثروت ملی در تنگنا قرار داده است. خوب که به اقتصاد ایران نگاه میکنی، سیاستهای تعرفهای، موج بزرگ واردات، رشد بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی نقدینگی غیرمولد در سه سال گذشته و در مقابل شل شدن تسمه فعالیتهای صنعتی به دلیل فقدان نقدینگی!
کاهش شدید و بیسابقه رشد سرمایهگذاری در ماشینآلات صنعتی (در سال ۸۵ این نرخ بدترین شرایط را از سال ۸۷ به این سو نشان میدهد)، افزایش بدهیهای معوقه بانکی و گرانی ۵۰ درصدی بسیاری از کالاها تنها در سال ۸۷ نسبت به سال ۸۶ حاکی از آن است که هنوز روزگار اقتصاد در ایران بر همان پاشنه قدیمی چرخ میزند، منتها امروز کارگران در فضایی قرار گرفتهاند که باید از سویی داغ اقتصاد مبتنیبر ساختار صدقهای را بر پیشانی کرامت خود تحمل کنند و از سوی دیگر نیز هر روز آشفتگی معیشت و کموزن شدن قدرت خرید، سنگینی بیشتر را به آنها تحمیل میکند.
این رخداد اما حالا دیگر نمیتواند با در بوق شدن عملکرد اقتصادی دولت نهم رنگی دیگر را به رخ بکشد. چون فاصله میان آن مدینه فاضلهای که دولتیها از اقتصاد ایران ساختهاند تا بیکاری، گرانی و تورم افسارگسیختهای که در بطن جامعه وجود دارد آنقدر دهان باز کرده است که تعریف و تمجیدها از رفتار اقتصادی دولت فقط طنز موجود در حاشیههای اقتصاد سیاسی ایران را پررنگتر میکند. البته دولت نهم بارها سعی کرده است با راهبردهایی که توزیع رانت نفتی را گستردهتر میکند بر مشکلات اقتصادی و در صدر آنها انتقادات گسترده اجتماعی غلبه کند. توزیع ۲۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانکی در قالب بنگاههای زودبازده (برای ایجاد اشتغال) در همین راستا قابل ارزیابی است که در نهایت نیز پیامدی جز تسهیل مسیر رشد تورم نداشت. ولی با این وجود اکنون این پرسش بیش از هر زمان دیگری آزردگی خاطر را در اقتصاد ایرانی افزایش میدهد که آیا میتوان به سادگی نقش بنیادگرایی نفتی و تورم سیاه را از دامن معیشت کارگران زدود و در این آشفتهبازار اقتصاد از آنها خواست تا با حقوقی بسیار کوچکتر از ظرف تورم، زندگی را دوره کنند و دعاگوی تمثیلها و تعارفات پوپولیستی دولت باشند؟
علی دهقان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم رئیسی رافائل گروسی دولت رئیس جمهور رهبر انقلاب اصفهان مجلس شورای اسلامی انتخابات شورای نگهبان مجلس
سلامت هواشناسی بارش باران تهران شهرداری تهران قتل حجاب سیل پلیس آموزش و پرورش فضای مجازی شهرداری
خودرو مسکن حقوق بازنشستگان مالیات سایپا قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی بورس
نمایشگاه کتاب تلویزیون سینما تئاتر دفاع مقدس سریال سینمای ایران موسیقی کتاب
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه فلسطین رفح حماس آمریکا روسیه چین ترکیه نوار غزه اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن لیگ قهرمانان اروپا نساجی لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون گوگل مایکروسافت باتری ناسا فضاپیما
بیماران خاص استرس کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون