جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هم ایثار کردی هم ایثار گفتی


هم ایثار کردی هم ایثار گفتی    که از جور دوری و با لطف جفتی
چراغ خدایی به جایی که آیی    حیات جهانی به هر جا که افتی
تو قانون شادی به عالم نهادی    چه‌ها بخش کردی چه درها که سفتی
ولیکن ز مستان به مکر و به دستان    شرابیست نادر که آن را نهفتی
به بازار راعی چه نادرمتاعی    به جان ار فروشی یکی عشوه مفتی
به زیر و به بالا تو بودی معلا    فلک را دریدی چمن را شکفتی
به صورت ز خاکی و زین خاک پاکی    چو پاکان گردون نخوردی نخفتی
تو کن شرح این را که در هر بیانی    چو با دل جنوبی غبارات رفتی


همچنین مشاهده کنید