پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
خطی که بر سمن آن گل عذار بنویسد
|
همچنین مشاهده کنید
- مبصران که مزاج جهان شناختهاند
- روی نیکوی تو ز مه کم نیست
- آنجاست دل من و هم آنجاست
- بازآن سوار مست به نخجیر میرود
- ترا جان گفتم ای دلبر تو دانی
- برقع برافگن ای پری حسن بلاانگیز را
- گر چه بربود عقل و دین مرا
- هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست
- بت نو رسیدهی من هوس شکار دارد
- تا سوختن عشق ز پروانه به دیدم
- روز عید ست به من ده می نابی چو گلاب
- یک دل به سر کوی تو آباد نیابند
- دل به زلفت سپر دم رفتم
- مست من چون باده نوشی جرعه برمن بریز
- آنکه دلم شیفتهی روی اوست
- جان تشنگی از شربت عناب تو دارد
- کار حسن تو رسیدست به جایی که سزد
- دردیده چه کار آید این اشک چو بارانم
- شبی در کوی آن مه روی رفتم
- شربت و صلت نجویم کار من خون خوردنست