شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما


آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما    آماده شد بلای دل دردمند ما
ما مهر از آن پسر سر مویی نمی‌بریم    برند اگر به خنجر کین بندبند ما
تا چشم خود به دوره‌ی ساقی گشاده‌ایم    دور زمانه چشم ببست از گزند ما
گفتم که نوش‌داروی عشاق خسته چیست    گفتا تبسمی ز لب نوش‌خند ما
شیرین لبان به خون دل خود تپیده‌اند    در صیدگاه خسرو گل‌گون سمند ما
تسبیح شیخ حلقه‌ی زنار می‌شود    گر جلوه‌گر شود بت مشکین کمند ما
یا رب مباد چشم بد آن چشم مست را    کز دست برد هوش دل هوشمند ما
از چشم روزگار ستانیم داد خویش    گر دانه‌های خاک تو گردد سپند ما
بگشا به خنده غنچه میگون خویش را    تا مدعی خموش نشیند ز پندما
ما را پسند کرده فروغی ز بهر جود    تا شد پسند خاطر مشکل پسند ما


همچنین مشاهده کنید