شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عوامل محیطی


در محدودهٔ عوامل محيطى و يادگيرى بزرگسالان مى‌توان گفت که شرايط و موقعيت‌هاى خاص بر آموزشگر و فراگير و نقش هر دو اثر مى‌گذارند. اين عوامل مجموعاً شامل محيط و محدوده‌اى است که فعل و انفعالات آموزشى در آن انجام مى‌گيرد. اين محيط مى‌تواند يک اتاق مطالعه، کتابخانه، آزمايشگاه، کارگاه يا کلاس درس باشد.
در حالتى که عوامل محيطى با آنچه بر فعاليت‌هاى آموزشى احاطه دارد اثر سازنده و مثبت بر اين فعاليت‌ەا دارند، فراگير مى‌تواند خود را با شرايط موجود به‌سرعت وفق دهد و در محيطى مطلوب و شرايطى مناسب در جهت يادگيرى سريع، خوشايند و مؤثر گام بردارد. در حالتى که شرايط و عوامل حاکم بر محيط آموزشى با نظام آموزش موافق نباشد امکان هماهنگى فرد با محيط فراهم نمى‌شود و فراگير به‌سرعت تصميم مى‌گيرد که از فعاليت‌هاى آموزشى کناره‌گيرى کند.
نمونه‌اى از اين حالت براى افرادى است که فعاليت‌هاى مورد نظر در برنامهٔ آموزشى را هم‌زمان شروع نکرده گاهى عده‌اى به گروه اضافه مى‌شوند و ناهمگونى در گروه تشديد مى‌گردد. در اين حالت، با توجه به اينکه فاصلهٔ ادراکى افراد و حضور ذهن آنها متفاوت است، ميزان بهر‌ه‌ورى از برنامهٔ آموزشى کاهش مى‌يابد.
به اين ترتيب با توجه به پراهميت بودن محيط آموزشى و عوامل موجود در آن لازم است مسؤولان ، جديت کافى مبذول دارند که رفاه محيطى فراگير و آموزشگر تأمين شود. ايجاد يک محيط آموزشى مناسب چندان مشکل نيست ليکن تأثير آن بر ارتقاء کيفيت يادگيرى امرى انکار ناکردنى است.
اما بى‌تنوع بودن و خشکى برنامه، منطبق نبودن آن با نيازهاى فراگيران و نبودن وسايل و تسهيلات لازم از عوامل فراردهندهٔ فراگيران بزرگسال است. بايد توجه داشت که تزئينات و تشريفات غير لازم نيز اغلب در قطع و يا انحراف ارتباط آموزشى تأثير دارند همان‌گونه که نبودن امکانات يارى‌دهنده در کميت و کيفيت يادگيرى مؤثر است وجود امکانات اضافى و غيرمفيد نيز اثر منفى بر آن دارند. در يک محيط آموزشى بايد شرايطى را به‌وجود آورد که فراگيران به‌راحتى و با آسايش کامل بتوانند مطالب مختلف را ياد گيرند و در مباحث و گفت و شنودها شرکت کنند نه اينکه تمام نيروى خود را صرف بيدار نگاه داشتن خود کنند.
از عواملى که به برقرارى محيطى مناسب براى آموزش کمک مى‌کنند مى‌توان امکانات مربوط به بينائى و شنوائى در حد طبيعى را در نظر آورد. در محيط آموزشي، شرايط ديدن و شنيدن بايد به‌طريقى برقرار گردد که فرصت بهره‌ورى براى همهٔ افراد به‌حدى که توانائى آنها اقتضا مى‌کند (نه به حدى که شرايط ايجاب مى‌کند) فراهم شود. هيچ‌يک از فراگيران نبايد از جهت ديدن تصاوير و اشياء مورد نظر در برنامه يا شنيدن نکات و مطالب آموزشى در زحمت باشد والا کميت و کيفيت يادگيرى کاهش مى‌يابد.
اصل اساسى در زمينهٔ يادگيرى اين است که فراگير به طريقى خودانگيز شود و فعاليت‌هاى لازم را به‌طور خودکار انجام دهد. البته، ديگرانگيزى و تشويق تنها تا زمانى که فراگير به‌کار افتد و به‌طور طبيعى کار خود را انجام دهد، مورد تأکيد است اما اگر آموزشگر به ناظر تبديل شود علاوه بر اينکه انگيزه مثبتى در فرد پديد نمى‌آيد تشويق به کم‌کارى نيز مى‌شود يا حداکثر به انجام وظيفهٔ اجبارى روى مى‌آورد. به همين دليل در محيط آموزشى هيج‌گاه نبايد فراگيران را مرتب زير نظم داشت و به آنان امر و نهى کرد. اين نحوهٔ مراقبت باعث مى‌شود که فرد دچار شک و ترديد گردد و نسبت به فعاليتى که انجام مى‌دهد نوعى اضطراب دائمى حس کند و بترسد که مبادا آن را غلط انجام داده باشد و مورد مؤاخذه قرار گيرد. بديهى است نظارت‌هاى هدايت‌کننده همواره قابل توصيه بوده در تسهيل و تسريع يادگيرى فرد مؤثر هستند.
فراگيران بايد هر چه بيشتر خود را در محيطى يکنواخت و آشنا حس کنند و با آنچه براى آنها بيگانه است کمتر در تماس باشند. برقرارى شرايطى که در آن فراگيران دائماً با يکديگر تماس و تبادل نظر داشته باشند و در تمام لحظات بتوانند وجود يکديگر را احساس کنند از شرايطى است که يگانگى در محيط را افزايش و بيگانگى را کاهش مى‌دهد.
در زمينه محيط آموزشى نکتهٔ ديگرى که قابل توصيه است ايجاد محيطى است که بر اساس ويژگى‌ها و شرايط بزرگسالان فراهم شده باشد. مثلاً تشکيل کلاس آموزش کشاورزى براى بزرگسالان (ترويج) در دبستان‌ها و دبيرستان‌ها با شرايطى که کلاس‌هاى اين نهادها دارد و محدوديت فضائى که هر فراگير بزرگسال احساس خواهد کرد شايسته نيست و بهتر است شرايطى فراهم گردد که متناسب با موقعيت سنى و جسمى و فکرى آنها باشد. معمولاً خارج از اين محدوده عوامل بازدارنده و محرک‌هاى منفى وجود دارند و با نهايت توان خود بر يادگيرى بزرگسالان تأثير خواهند گذاشت تشخيص اين محدوده نوعى توانائى و کاردانى است که آموزشگر ترويج بايد از آن برخوردار باشد تا آموزشگرى موفق باشد.
برخى مواقع شرايط محيطى از عوامل اصلى و تعيين‌کننده روش آموزش و يادگيرى هستند. به اين ترتيب که هر گاه در قالب شرايط موجود نتوان روش دلخواه و مناسب را برگزيد و مورد استفاده قرار داد لازم مى‌آيد خود را با اين شرايط تطبيق داد و سعى کرد روش‌هاى آموزش ديگرى که تطابق بيشترى با شرايط موجود دارند انتخاب گردد تا از تلفيق اين دو عامل شرايطى مساعد و مناسب براى يادگيرى فراهم آيد. حالت اخير زمانى پيش مى‌آيد که امکان تغيير شرايط وجود نداشته باشد و آموزش نيز لازم‌الاجرا باشد. به‌عنوان مثال مى‌توان از آموزش روش مبارزه با ملخ صحرائى در حالتى ياد کرد که اين آفت شيوع پيدا کرده است و بنابه ضرورت و فوريت امر، فراگيران بايد در هر شرايطى به يادگيرى بپردازند. در اين حالت آموزشگر با کسانى مواجه است که به فکر کار روزانه يا امور جارى حرفهٔ خود مى‌باشند و احتمالاً هنگامى به محيط آموزشى وارد مى‌شوند که آمادگى يادگيرى هيچ مطلبى را ندارند. در ثانى ممکن است زمان يادگيرى نيز چندان مساعد نباشد. بنابر اين تمامى شرايط فراهم است تا آموزش با موفقيت انجام نگيرد. در چنين شرايطى لازم است آموزشگر با مهارت از روش‌هاى متنوع استفاده کند و مطالب مورد نظر را به فراگيران چنان ارائه دهد که هدف برنامهٔ آموزشى برآورده شود.


همچنین مشاهده کنید