سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

آخروس


از اين قصه روايت‌هاى مختلفى در دست است که وجه مشترک همهٔ آنها حق‌ستانى از پادشاه يا حاکمى ظالم است.
جوجه خروسى براى گرفتن انتقام خون پدر خود که توسط پادشاه پامال شده، به‌راه مى‌افتد. در بين راه شير، گرگ، روباه و دريا خشک‌کن به او محلق شده و در پائين تنه او مى‌نشينند. هنگامى که آخروس با پادشاه روبه‌رو مى‌شود؛ شاه حکم مى‌کند که او را به خزينهٔ حمام بيندازند. در خزينه، دريا خشک‌کن به کمک آخروس مى‌شتابد و تمام آب خزينه را خالى مى‌کند. پس از آن آخروس را به حکم شاه در ميان مرغ و خروس‌ها مى‌اندازند. و آخروس با بيرون فرستادن روباه همه مرغ و خروس‌ها را از بين مى‌برد. گوسفند‌هاى پادشاه هم به‌وسيلهٔ گرگ دريده مى‌شوند. همچنين گاوها و شترها را شير پاره مى‌کند و نابودشان مى‌سازد. شاه به فکر چاره مى‌افتد و ناچار چون به اين نتيجه مى‌رسد که اين خروس بيش از يک شاهى نمى‌تواند از خزانه بردارد، وى را به خزانه مى‌فرستد. آخروس نيز همهٔ پول‌ها و جواهرات خزانه را به پائين تنهٔ خود کشيده و مى‌‌رود.
- آخروس
- قصه‌هاى ايرانى: جلد اول بخش دوم - ص ۳۱۷
به نقل از فرهنگ افسانه‌هاى مردم ايران - جلد اول -على اشرف درويشيان - رضا خندان (مهابادى)


همچنین مشاهده کنید