شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است


چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است    چه گوهری تو که کمتر بهای تو جان است
جهان حسن تو داری به زیر خاتم زلف    تو راست معجزه و نام تو سلیمان است
از آن زمان که تو را نام شد به خیره کشی    زمانه از همه خونریزها پشیمان است
بر آن دیار که باد فراق تو بگذشت    به هر کجا که کنی قصد قصر ویران است
شکست روزم در شب چه روز امید است    گذشت آب من از سرچه جای دامان است
ز وصل گوئی کم گوی، آن مرا گویند    مرا ز درد چه پروای وصل هجران است


همچنین مشاهده کنید