جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عاشق از حسرت دیدار تو آهی نکند


عاشق از حسرت دیدار تو آهی نکند    که درو غیر غنیمانه نگاهی نکند
آن چه با خرمن جانم بنگاهی کردی    برق هرچند بکوشد به گیاهی نکند
عشق تاراج گرت یک تنه با هر دو جهان    کرد کاری که به یک کلبه سپاهی نکند
شدم از سنگدلیهای تو خورسند به این    که کسی در دلت از وسوسه راهی نکند
منعم از ناله رسد پند دهی را که شود    هدف تیر نگاه تو و آهی نکند
من گرفتم گه نگه در تو گناهست ای بت    بنده این حوصله دارد که گناهی نکند
دیدم آن زلف و تغافل زدم آهم برخاست    نتوانست که تعظیم سیاهی نکند
آن چه با کوه شکیبم رخ تابان تو کرد    شعله‌ی آتش سوزنده به کاهی نکند
محتشم این همه از گریه نگردد رسوا    که تواند کند گاهی و گاهی نکند


همچنین مشاهده کنید