جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بس ازین عمر سرسری که به تقلید زیستی


بس ازین عمر سرسری که به تقلید زیستی    نظری کن به خویش تا ز کجایی و کیستی!
همه شب گفتگوی توده و باغست و مال و زر    تو نگویی به خویشتن که: گرفتار چیستی؟
نه تو گفتی: خدای را نشناسم بجز یکی؟    ز یکی لاف چون زنی؟ چو غلام دویستی
برسیدند همرهان تو هر یک به منزلی    پی ایشان کجا روی؟ تو که در خفت و خیستی
تو اگر بیست مرده‌ای بتوان و دل و جگر    چو اجل حمله آورد، نگذارد بایستی
چو پی او روی بنه ز سر این خواجگی که تو    نرسی پیش او مگر به فقیری و نیستی
در توحیدش اوحدی به قفای وجود زد    تو به توحید چون رسی؟ که نه اوحدیستی


همچنین مشاهده کنید