شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ترک من ترک من بی سر و پا کرد و برفت


ترک من ترک من بی سر و پا کرد و برفت    جگرم را هدف تیر بلا کرد و برفت
چون سر زلف پریشان من سودائی را    داد بر باد و فرو هشت و رها کرد و برفت
خلعت وصل چو بر قامت من راست ندید    برتنم پیرهن صبر قباکرد و برفت
عهد می‌کرد که از کوی عنایت نروم    عاقبت قصد دل خسته ما کرد و برفت
هدهد ما دگر امروز نه بر جای خودست    باز گوئی مگر آهنگ سبا کرد و برفت
ما نه آنیم که از کوی وفایش برویم    گر چه آن ترک ختا ترک وفا کرد و برفت
چون مرا دید که بگداختم از آتش مهر    همچو ماه نوم انگشت نما کرد و برفت
می‌زدم در طلبش داو تمامی لیکن    مهره‌ی مهر برافشاند و دغا کرد و برفت
آن ختائی بچه چون از برخواجو برمید    همچو آهوی ختن عزم ختا کرد و برفت


همچنین مشاهده کنید