جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

میپزد باز سرم بیهده سودای دگر


میپزد باز سرم بیهده سودای دگر    میکند خاطر شوریده تمنای دگر
هوس سروقدی گرد دلم میگردد    که ندارد به جهان همسر و همتای دگر
دوش در کوی خودم نعره زنان دیده ز دور    گشته رسوای جهان با دو سه شیدای گرد
گفت کاین شیفته را باز چه حال افتاد است    نیست جز مسکنت و عجز مداوای دگر
چاره صبر است ز سعدی بشنو پند عبید    «سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر»


همچنین مشاهده کنید