چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جنبش بازخواست از جنگ‌طلبان


جنبش بازخواست از جنگ‌طلبان
در واشنگتن دی سی، شجاعت چندانی وجود ندارد. واقعیت های جنگ عراق، تغییر این دولت را فریاد می كشند چرا كه خلاف اخلاق، مسئول مرگ، شكنجه، تحقیر و هرج و مرج بوده است. ولی در پایتخت كشورمان كه منشأ همه این مصیبت هاست تنها چیزی كه می شنویم، رجزخوانی های حزب دموكرات است كه تنها در باره مسائل میان دو حزب غرغر می كند، آن هم در شرایطی كه مستلزم عملی شجاعانه برای تغییر فوری وضع موجود است.
در انتخابات ماه نوامبر، كه انتخاباتی متأثر از جنگ، خشم و عصبانیت نسبت به بوش بود، مردم به دموكرات ها رأی دادند برای این كه روی اكثریت كنگره حساب باز كرده بودند. دموكرات ها كنترل كنگره را به دست گرفتند تا از رأی و اراده مردم صیانت كنند. ولی اگر عقل سلیم حكم می كند كه تغییری اساسی در سیاست های كشور ما داده شود، این طور به نظر می رسد كه این كار تنها از طریق اعتراض های مردمی و فشار برای پذیرش اراده ملی، هم به دموكرات ها و هم به جمهوریخواهان، امكانپذیر است.
اعلامیه استقلال آمریكا كه تنها به عنوان یك سند مورد احترام است و گرامی داشته می شود،درمقام عمل به عنوان راهنما نادیده گرفته شده است. لازم است برای این كه این اعلامیه درك شود، آن را مورد توجه و بازخوانی قرار دهیم. برای این كار به قرائت آن از سكوها و تریبون های سخنرانی در خیابان ها، اطراف و اكناف كشور و برنامه های عمومی رادیو، برای همه مردم مان، نیازمندیم.
محتوای اعلامیه استقلال بیش از دو قرن است كه فراموش شده است و باید دوباره و برای نخستین بار پس از روز های هیجان انگیز اولیه انقلاب آمریكا كه برای جمعیت با صدای بلند خوانده می شد، دوباره برای مردم خوانده شود. این كار لازم است برای این كه فراخوانی باشد برای عمل به این اصل اعلامیه كه می گوید : «هرگاه و به هر شكلی دولت از این هدف ها منحرف شود، این حق مردم است كه آن را تغییر دهند و یا آن را براندازند».
هدف ها و اصولی كه در اعلامیه استقلال به آنها اشاره شده است، عبارتند از: تأمین حق برابر زندگی و آزادی و كسب خوشبختی برای عموم مردم. درست است كه هیچ دولتی در تاریخ این ملت به این هدف ها وفادار نبوده و از بینوایان به نفع ثروتمندان غفلت شده است. در ضمن خشونت های زیادی در حفظ منافع قاره ای و در توسعه جهانی به كار گرفته شده است، ولی این رئیس جمهور ركورد همه رئیسان جمهور پیشین را شكسته است.
هنوز هم به نظر می رسد چه در كشور ما و چه در سایر كشورهای جهان، این دولت به خشونت و پرخاشگری و نقض حقوق بشر ادامه می دهد.
ما پیش از این نیز دولت های سركوبگر داشته ایم ولی هیچ كدام از آنها از قانون برای بازداشت و زندانی كردن سوء استفاده نكرده و آشكارا مرتكب شكنجه نشده بودند و یا جنگی را بدون پایان اعلام نكرده بودند. هیچ دولتی این طور با بی اعتنایی خواست و اراده مردم را نادیده نگرفته بود و هیچ دولتی هم حق رئیس جمهور را برای نادیده انگاشتن قانون اساسی تأیید نكرده بود و قوانینی را كه به وسیله كنگره تصویب شده كنار نگذاشته بود. بنا براین زمان آن فرا رسیده است كه حركتی ملی برای مقابله با این وضع آغاز شود. مبارزه ای ملی برای اعلام جرم علیه پرزیدنت بوش و معاون او دیك چنی.
می دانم كه من نخستین نفری نیستم كه درباره اعلام جرم صحبت می كنم. در واقع در نظر پرسی های مردمی، میلیون ها نفر آمریكایی خود را موافق اعلام جرم نشان داده اند. دست كم نیم دوجین كتاب در باره این اعلام جرم، آشكارا و با صراحت به وسیله بعضی از بهترین روزنامه نگاران ما نوشته شده است كه جان نیكولز و لوییس لافام در میان آنها هستند.
یك «كیفر خواست» هم به وسیله دادستان سابق فدرال، الیزابت دولا سوگا، در كتاب جدیدش به نام «ایالات متحده در برابر جورج بوش و دیگران» تنظیم شده است. او در این كتاب جزییات این دعوای حقوقی را در برابر یك ژوری ( هیأت منصفه) خیالی مطرح كرده است.
در این مرحله، یك گام بعدی قانونی برای اعلام جرم وجود دارد: فراخوان یك محاكمه در برابر مردم سراسر كشور. چنین محاكمه ای باید كنگره را كه نشان داده است نماینده اراده مردم نیست دور بزند و باید نمونه ای از دموكراسی را بنیاد كند كه به مردم امید داده و روحیه ببخشد. چنین محاكمه ای معادل گردهمایی های غیر رسمی ای خواهد بود كه در دوران استعمار آمریكا به وسیله بریتانیا، به نشانه اعتراض به كشور سلطنتی بریتانیا بر پا می شد. در دورانی كه به انقلاب منتهی شد.
داستان هایی كه از انقلاب آمریكا نقل می شود، معمولاً تنها به نقل مسائلی كه در لكزینگتون و كنكورد می گذشت اكتفا شده است و فراموش شده است كه: آمریكاییان استعمار زده كه نمی توانستند روی مقام های رسمی خود حساب كنند، حتی پیش از آنها همه چیز را در دست گرفتند.
در سال ۱۷۷۲ شورای شهر ماساچوست شروع به برپایی كمیته هایی برای هماهنگی و ارتباطات كرد. در سال بعد از آن چنین كمیته هایی در ویرجینیا هم تشكیل شد. تشكیل نخستین كنگره سراسری كه در سال ۱۷۷۴ شروع به كاركرد، نشانه این بود این كنگره كه تشخیص داده شخصی با اختیارات قانونی لازم است تا منافع مردم را نمایندگی كند.
در سال های ۱۷۷۴و ۱۷۷۵ در سراسر این مستعمره، بدون دخالت مقام های رسمی شرایط برابری مردم، برقرار شد. برحسب ضرورت در سراسر تاریخ این ملت، ناتوانی و شكست دولت در برقراری عدالت موجب تأسیس سازمان هایی به وسیله مردم شده است. در شرایط وخیم اقتصادی در سال ها ی ۱۹۳۳و ۱۹۳۴ پیش از این كه دولت روزولت كاری برای كمك به مردم در تنگنا انجام دهد، گروه های محلی در سراسر كشور تشكیل شد تا دولت را وادار به عمل كنند.
در زمان های نزدیك تر، در دهه ۱۹۸۰ گروه های صلحی از سوی مردم فراخوانده شدند كه به تشكیل صد ها كمیته در سراسر كشور منجر شد و مراجع قانونی و شورا های ایالات را وادار كردند قطعنامه هایی برای متوقف كردن ساخت سلاح های هسته ای صادر كنند. سازمان های محلی هم موفق شده اند بیش از ۴۰۰ شورای شهر را تشویق كنند علیه قانون وطن پرستی Patriot Act موضع بگیرند.
تشكیل جلسات بررسی و اعلام جرم در سراسر كشور می تواند جنبش صلح را تقویت كند و به حركت وادارد. قانون، آنچه را شرایط اقتضا كند اجازه می دهد. برای اعلام جرم علیه بوش و بیرون راندن او و دیك چنی از كاخ سفید به سادگی برپا داشتن صد ها كمیته و جلسات محلی تأثیر بسیار مثبتی خواهد داشت و نشانه این خواهد بود كه دموكراسی باوجود تلاش هایی كه برای از بین بردن آن می شود، هنوز زنده است.
منبع: پروگرسیو
نوشته: هاوارد زین‎
برگردان: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران