سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

در مورد پله سلطان فوتبال جهان و افتخارات او


در مورد پله سلطان فوتبال جهان و افتخارات او
((...خدایا،یعنی می شود روزی بچه های محل مراهم بازی بدهند؟))این تنها آرزوی پسرک سیاه پوستی بود که به تازگی همراه با خانوادهخود به شهرک((بائورو)) در ایالت((سائوپائولو)) در برزیل نقل مکان کرده بود.ادسون آرانتس دونا سیمنتو که در خانه ومحل او را ادی صدا می کردند،در سال ۱۹۴۰ به دنیا آمده بود وهنگام کوچ به سائوپائولو،هنوز به مدرسه نمی رفت.
دوند ینهو،پدر ادی،در جوانی یک مهاجم فوتبال بود که برایش آینده ی درخشانی پیش بینی میشد،اما بشدت آسیب دیده و مجبورشده بود، برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد.پدر که همواره ازدرد زانو رنج می برد، به شدت بااینکه ادی فوتبال بازی کند،مخالف بودوتنها مشوق پسر خردسال،مادرش دونا سلست بود. پسرک چنان به فوتبال علاقه داشت که حتی وقتی بچه های محله اورا بازی نمی دادند،باتوپ پارچه ای به تنهایی مشغول بازی می شد وازآن لذت می برد،تااینکه بلاخره روزی بچه هابه بازیکن احتیاج پیداکردند وادی راهم درترکیب تیم خودقراردادند.پسرک بااستعداد،درهمان روز چنان درخشیدکه دیگراوراازترکیب تیم محله کنارنگذاشتندوپس ازمدتی هم به کاپیتانی تیم محله ((بائورو))برگزیده شد.
وقتی عنوان کاپیتانی به ادی رسید،ابتداازشادی درپوست خود نمی گنجید،اماکمی بعد،متوجه شدکه این یعنی آغازمشکلات درزندگی ورزشی :کاپیتان بایدتوپ وتورهای دروازه رابه خانه میبردوبااین کار،پدرش متوجهء بازی کردن اومیشد.پسرک برسردوراهی قرارگرفته بود،امابناچار شب هنگام توپ وتوررابه خانه برد.پدروقتی فهمیدکه پسرش فوتبال بازی میکند،به شدت عصبانی شدواورامجبورکردهمان شب،توپ وتوررابه یکی دیگرتحویل دهدوقول گرفت که دیگر فوتبال بازی نکند.
ازآن به بعد،ادی ازناراحتی لب به غذانمیزد و ناامید درگوشه ای ازخانه اشگ می ریخت.مادرکه می دید پسرش لاغرترو نحیف ترازقبل میشد، روزی باگریه گفت:((ادی،تو اگربخواهی بازی کنی،باید قوی باشی.آنها بازیکن ضعیف نمی خواهند.)) و پسر به امیدروزی که دوباره بازی کند،غذاخورد. آن روزها بچه ها بدون کاپیتان بازی می کردند تااینکه روزی مردی آمد و پرسید:((بچه ها،آن پسر سیاه پوست کله تخم مرغی دیگر نمی آید؟)) این مرد،والدماردوبریتو،مسئول کشف استعداد باشگاه((سانتوز))بودکه در میان محلات،استعدادهای ناب فوتبال راجستجو می کرد.اوبادیدن بازی ادی با خود گفته بود:((این پسر بهترین فوتبالیست جهان خواهدشد.)) ولی حالا اثری ازاو نمی دید. بچه ها مشکل ادی را گفتند ونشانی خانه اش را به او دادند. آن شب والدمار به نزد پدر رفت و با اصرار او را راضی کرد که به پسرش اجازه ی بازی کردن بدهد.ادی آن شب از شادی خوابش نمیبرد؛چرا که عضو تیم نوجوانان ((بائورو))شده بود. ادی در سال۱۹۵۶،زمانی که هنوز ۱۶ سالش تمام نشده بود،به عضویت تیم جوانان سانتوز درآمدو در اولین بازی،نخستین گل خود را زد.سال بعد با ۳۲ گل زده .بهترین گلزن ایالت سائوپائولو شد. برزیلی ها همواره به جای استفاده ازنام های طولانی،از یک لقب استفاده می کنند و ازآن پس((ادسون آرانتس دوناسیمنتو))به((پله))معروف شد.در سال ۱۹۵۷،پله به تیم ملی جوانان برزیل دعوت شد ودر دیدار تیم ملی برزیل وآرژانتین،دراولین بازی ملی خود گلزنی کرد و بسیار درخشید. حالا او،یکی از بازیکنان ذخیره ی تیم ملی کشورش درمسابقات جام جهانی ۱۹۵۸(سوئد)بود.دلیل نیمکت نشینی پله،وجود ستارگان بی شماری درخط حمله ی برزیل بود که فورصت بازی را از شماره ی ۱۰ تیم گرفته بودند. اما پس از برگزاری دومین دیدار تیم ملی وتساوی(۰-۰)در برابر انگلستان، به علت شکستگی پای یکی از مهاجمان برزیلی،پله ی ۱۷ ساله عضو ثابت تیم ملی شد. اودر برابر فرانسه،۳گل وسوئد ۲گل به ثمر رساندوعامل مهم قهرمانی برزیل در آن جام شد. پس از پایان دیدار فینال وپیروزی (۵-۲) بر سوئد،مدافعی که مامور مهار پله بود گفت:((بعداز زدن گل دوم او،می خواستم برایش کف بزنم.))
پله به عنوان بازیکن ذخیره به جام رفت وبا عنوان یک قهرمان به کشورش باز گشت.با این حال هیچ گاه فروتنی و تواضع خودرا از دست نداد.چهار سال بعد نیز او در جام جهانی ۱۹۶۲(شیلی)در اولین بازی گلزنی کرد، اما پس از آن به شدت آسیب دید و برزیلی ها بدون او قهرمان شدند.
پله فوتبال را سالم ترین راه برای سرگرم گردن عامه مردم می دانست و حتی در دوران مصدومیت وقتی می دید دل هواداران برایش تنگ شده است،به میدان می آمد.او در جام جهانی ۱۹۶۶ نیز در برابر بلغارستان گلزنی کرد،اما در بازی های بعدی ،مدافعان تیم های رقیب عمداً پایش رانشانه رفتند واو باز هم با مصدومیت جام را از دست داد.
سال ۱۹۷۰ آخرین حضور پله در جام جهانی بود.در مسابقات مکزیک پله همچنان آماده بود و پس از گلزنی برابر چک و رومانی (دو بار)،سرانجام به یاد ماندنی‌ترین گل زندگی اش را در فینال جام به ایتالیا زد .طبق قانون جام،هر تیمی که سه بار قهرمان جام می شد،جام را تا ابد به خانه می برد.تا آن زمان برزیل وایتالیا هر کدام دو بار قهرمان جهان شده بودند وبرگزاری فینال بین این دو تیم ،یعنی اینکه یکی از آن ها فاتح همیشگی جام می شد. دراین دیدار،پله با قد کوتاه خود، در برابر مدافعان بلند قامت ایتالیا به هوا برخاست وبا ضربه ی سر گل اول دیدار را به ثمر رساند و عامل مهمی در پیروزی(۴-۱)برزیل وفتح جام شد.
یک سال بعد،پله باز هم آسیب دید و فوتبال را کنار گذاشت، اما پس از مدتی طولانی،دوباره به زمین بازگشت؛البته این بار با پیراهن ((کاسموس نیویورک))ایالات متحده .مسئولان ورزش آمریکا که می دانستند پله محبوب ترین ورزشکار دربین جوانان سیاه پوست است،از او خواستند تا برای دور کردن ونجات این جوانان از انواع فساد به سرزمین آن ها بیاید وفوتبال بازی کند پله هم پذیرفت.
آخرین بازی او در روز اول اکتبر ۱۹۷۷ در دیداری دوستانه بین ((سانتوز برزیل))((کاسموس نیویورک))بود که پله برای هر کدام از تیم ها یک نیمه بازی کرد وآن گاه برای همیشه از فوتبال خدا حافظی کرد. هنرمندی که در ۱۳۶۴ مسابقه، ۱۲۸۳ گل به ثمر رسانده بود، درپایان قرن بیستم برترین ورزشکار قرن معرفی شد ومدتی بعد جایزه ی ویژه ی(( فیفا)) به او تعلق گرفت. (( مجمع عمومی سازمان ملل )) ازاو به عنوان مقامی برجسته درجهان تجلیل به عمل آورد.
پله میگوید: (( فوتبال همانند موسیقی است. همان طورکه در موسیقی دیگر بتهوون تکرارنشده ، پس به دنبال پله ی جدیدهم نباشید.)) به راستی نیز چنین است.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید