یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


سهمیه‌بندی بنزین و افتخارات آن؟!


سهمیه‌بندی بنزین و افتخارات آن؟!
وزیر صنایع و معادن و رئیس تبصره ۱۳ با حضور در مجلس با ارایه گزارشی از چند ماه اجرای طرح سهمیه بندی بنزین در کشور با دفاع از روند کنونی سعی در توجیع فعالیتهای چند ماهه طرح نموده که در ضمن مطالب خود دونکته قابل تامل را بیان نمود .
وی با بیان نتایج یک نظر سنجی در مورد این طرح اظهار داشت : حدود یک سوم مردم و خانواده‌های ما خودرو سواری دارند وادامه داد بیش از ۶۲ درصد از مردم با ارائه بنزین با نرخ بالاتر از وضع فعلی مخالفت کامل کرده‌اند و اتفاقا این افراد کسانی هستند که خودرو دارند و اگر به این دامنه آماری کسانی که خودرو ندارند را اضافه کنیم، در آن جامعه آماری می‌شود پیش‌بینی کرد بیش از ۸۰ درصد مردم مخالف افزایش قیمت بنزین هستند
و در بخش دیگر صحبت‌های خود با هیجان خاصی با اعلام این‌که خبر خوبی در اثر سهمیه‌بندی می‌خواهم به شما بدهم، تصریح کرد: «آیا عزیزان می‌دانند که با سهمیه‌بندی بنزین چه میزان تصادفات و کشته‌های کشور کم شده است؟ آیا کاهش بیش از ۱۲۰۰ نفر کاهش در کشته‌ها حاصل این طرح نیست؛ ما ۱۰ سال برنامه‌ریزی کردیم کشته‌ها را کاهش دهیم چه زمانی موفق بوده‌ایم؛ همواره رشد داشته‌ایم؛ ۲۰ درصد کاهش تصادفات و ۱۵ درصد کاهش کشته‌ها را داشته‌ایم؛ آیا این کار، کار عظیمی نبوده است؟
هر چند با بیان این جملات با عکس العمل نمایندگان نیز مواجه شد، اما ذکر چند نکته‌ای خالی از لطف نیست؛ چرا که ضرورت توجه به افکار عمومی و لزوم بهره گیری از مشارکت و دیدگاههای شهروندان در بهبود و توسعه امور کشور در عرصه‌های مختلف و در راستای توسعه علمی و تحقیقاتی و با قصد رفع نیاز سازمانها و نهادهای تصمیم گیر، دولت و دستگاه‌های اجرایی را وادار می‌کنند تا با شناخت از نیاز‌ها و پیدا کردن مشکلات آنها و برنامه‌ریزی بهتر، از نظرسنجی و افکار سنجی استفاده نمایند و در ایران نیز تقریبا از سال ۱۳۸۰ دستگاه‌های مختلف برای شناخت نیازهای مختلف حوزه کاری خود استفاده از نظرسنجی‌ها را در دستور کار خود قرار دادند، اما متاسفانه به نظر می‌رسد خیلی از همین نظرسنجی‌ها به جای شناخت واقعی مشکلات در دستگاه‌های مختلف، در راستای توجیه تصمیمات و عملکردهای خود استفاده می‌نمایند و با وارد نمودن بحث‌های انحرافی، نظر دلخواه خود را از آن نظرسنجی‌ها استخراج نموده و ماهی مراد خود را صید می‌کنند و نظرات و دیدگاه‌های خود را به عنوان نتیجه علمی نظرسنجی در اختیار افکار عمومی و رسانه‌ها قرار می‌دهند و همین امر باعث بی‌اعتمادی افکار عمومی و رسانه‌ها به نظرسنجی و افکارسنجی‌های فوق می‌شود.
حال پرسشی که پیش می‌آید این است با توجه به مشکلات عدیده‌ای که مردم در مواجه با این طرح از آن رنج می‌برند، این همه مشکلاتی که به خاطر همین سهمیه‌بندی به وجود آمده است و مردم از آن گله‌مند هستند تا جایی که بنزین و بحث مربوط، به نقل تمامی محافل مردم بدل شده و در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها از مهمترین بحث‌هاست، فقط بیست درصد مردم را تشکیل می‌دهند؟ و نمایندگان محترم مجلس که به خاطر حجم مراجعات مردم به آنها جهت انعکاس مشکلات حاصل از مشکل سهمیه بندی بنزین بارها و بارها خواستار فروش بنزین آزاد شده‌اند، از عمق نظرات مردم خبر ندارند و ۸۰ درصد مردم با این طرح که در حال اجرا هست، راضی هستند و تاکید و اصرار نمایندگان محترم مجلس نه تنها مبنای واقعی نداشته و فقط با این حجم تذکرات اصرار بر موضوعی دارند که حرف دل اکثریت ملت نیست؟
اما با توجه به واقعیت‌های موجود به نظر می‌رسد واقعیت چیز دیگری است و با مراجعه به افکار عمومی و اجتماعات مردم و دیدن مشکلات حاصل از آن در گوشه و کنار جامعه خواهیم دید که آمار و اطلاعات ارایه ‌شده مغایر با واقعیت‌های کنونی جامعه است؛ چرا که اگر گشتی در گوشه و کنار جامعه زده باشید، به عمق نارضایتی‌ها و مشکلات سهمیه‌بندی بنزین پی خواهیم برد.
انجام نظرسنجی از افکار عمومی جامعه برای بیان دیدگاه‌های آنان و استفاده از دیدگاه‌های مردم برای تعیین رضایتمندی و یا عدم رضایتمندی آنان بسیار مناسب و قابل تقدیر است؛ اما نکته‌ای که نباید از آن غفلت نمود، به دست آوردن نظرات واقعی مردم است و نباید با ایجاد مسیرهای انحرافی در نظرسنجی‌ها نتایج آن را به سمتی انحراف داد تا حاصل آن فقط تاییدکننده نظرات خاصی باشد.
نکته دوم اظهار خوشحالی ایشان که گفتند: «آیا عزیزان می‌دانند که با سهمیه‌بندی بنزین چه میزان تصادفات و کشته‌های کشور کم شده است؟ آیا کاهش بیش از ۱۲۰۰ نفر کاهش در کشته‌ها حاصل این طرح نیست؛ ما ۱۰ سال برنامه‌ریزی کردیم کشته‌ها را کاهش دهیم چه زمانی موفق بوده‌ایم؛ همواره رشد داشته‌ایم؛ ۲۰ درصد کاهش تصادفات و ۱۵ درصد کاهش کشته‌ها را داشته‌ایم؛ آیا این کار، کار عظیمی نبوده است؟» باید پرسید، آیا کاهش تصادفات مرگ‌ومیر را باید افتخار این طرح دانست؟ اگر چنیین است و ما در طول ده سال گذشته نتوانستیم کاهشی در مرگ‌ومیر تصادفات داشته باشیم و اقدامات اساسی از جمله فرهنگ‌سازی، برطرف کردن مشکلات جاده‌ها و ایجاد جاده‌های استاندارد و بالا بردن کیفیت اتومبیل‌ها که از عوامل اصلی این حوادث هستند و تا حال که نتوانستیم به آنها دسترسی داشته باشیم، با ایجاد محدودیت برای مردم آن را افتخار و دستاورد مهمی بدانیم؟ پس باید پرسید، اگر صنعت خودروسازی را تعطیل کنیم تا مردم کمتر بتوانند به خیابانها و جاده‌ها سرازیر شوند، باز هم آمار تصادفات پایین نمی‌آید تا با افتخار بیشتری از آن صحبت شود؟
لازم به ذکر است که با توجه به طرح سهمیه‌بندی بنزین و هجوم مردم برای خرید خودرو، آن هم فقط برای استفاده از بنزین در زمان سهمیه‌بندی و نیاز به تامین بنزین لازم با مجبور کردن عده زیادی از مردم برای خرید خودرو، گویا بهتر است به جای سخن گفتن از کاهش تصادفات و مرگ‌ومیر، از آمار موفقیت فروش خودروها با قیمت‌های بالاتر از حد انتظار توضیح داده شود.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید