سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اولویت های سیاست آمریکا در قرن ۲۱


اولویت های سیاست آمریکا در قرن ۲۱
●هنر در شیوه ارتباط
این پرسش كه ایالات متحده چگونه می تواند به بهترین وجهی از پایگاه های نظامی خارجی اش جهت اطمینان یافتن از افزایش امنیت آن پایگاه ها استفاده كند زمانی مطرح شد كه وزارت دفاع آغاز به بازنگری و بازاندیشی در مورد به كارگیری نیروهای آمریكایی مستقر در آن سوی دریاها پس از حمله ۱۱ سپتامبر كرد. برای پشتیبانی از عملیات آزاد سازی در افغانستان، ایالات متحده پایگاه های هوایی در قرقیزستان، پاكستان و ازبكستان را احداث و توافقاتی برای استفاده از حریم هوایی این كشورها برای سوخت گیری هواپیماهایش جهت دسترسی به آسیای مركزی امضا كرد. در سال ۲۰۰۳ ایالات متحده برای جبران عدم اجازه تركیه به استفاده از پایگاه هایش، از فرودگاه ها و بندرگاه هایی در بلغارستان و رومانی برای پشتیبانی از اقدامات نظامی اش در عراق استفاده كرد و طی چند سال آتی، پنتاگون برنامه «بازنگری وضعیت دفاعی جهان در سال ۲۰۰۴» یا «GDPR» را تكمیل كرد كه طرح هایی را برای بنیادی ترین تغییرات در استراتژی نظامی آمریكا از پس از جنگ دوم جهانی به این سو را طرح ریزی خواهد كرد. برنامه GDPR خواستار افزایش میزان تسهیلات آن سوی دریاهای ایالات متحده با جایگزین و تكمیل كردن پایگاه های بزرگ دوران جنگ سرد در آلمان، ژاپن و كره جنوبی است آن هم با تسهیلات جزیی تری كه به عنوان مراكز عملیاتی پیشگام، یا FOSS (تجهیزات كوچكی كه به سرعت می تواند جابه جا یا بر حجم آن افزوده شود) و موقعیت های امنیتی معاضدت آمیز، یا CSLS (تسهیلات كشور میزبان با پرسنل محدود آمریكایی اما با تجهیزات و توانایی های لجستیكی) است كه هر دو آنها در هنگام نیاز می توانند فعال شوند. این FOSS و CSIS ها علیه منابع بی ثباتی منطقه ای به كار گرفته خواهند شد و مناطقی را پوشش می دهند كه ایالات متحده به طور سنتی در آنجا غایب بوده و حضور نداشته است. این پایگاه ها و تجهیزات احتمالاً در اروپای شرقی (بلغارستان، لهستان و رومانی) و آفریقا (الجزایر، جیبوتی، گابون، غنا، كنیا، مالی، سنگال و اوگاندا) ساخته خواهد شد. هر چند كه موقعیت دقیق این تسهیلات و پایگاه ها تحت مذاكره است اما پیشرفت آمریكا در آفریقا به ویژه چشمگیر است. به طور مثال، افزایش همكاری های نظامی دوسویه همچون ابتكار pan sahel كه براساس آن نیروهای نظامی ایالات متحده به كشورهای چاد، نیجریه، مالی و موریتانی جهت خشكاندن ریشه تروریسم داخلی كمك می نمایند.
FOSS و CSLS برای داشتن حداكثر انعطاف پذیری عملیاتی و محدودیت دسترسی ایالات متحده به پایگاه هایش و حداقل ركود سیاسی طراحی خواهند شد. به این امید كه با برجا گذاشتن حداقل رد پا، واشینگتن از مشكلاتی كه هرازگاهی به خاطر حضور و به كارگیری گسترده نیروهایش در كره جنوبی و اوكیناوا (ژاپن) به وجود می آید رهایی یابد مثل تصادفات و حوادث ترافیكی و جرایمی كه به وسیله پرسنل نظامی آمریكایی انجام می گیرد. اصلاحات GDPR به ویژه به خاطر هزینه، غیرعملی بودن و تاثیرات تضعیف كننده ای كه می توانست بر متحدین سنتی ایالات متحده داشته باشد مورد انتقاد قرار گرفته است.
البته برخی انتقادات می گویند كه میزان چشمگیری از این تسهیلات جدید در كشورهایی با سیستم سیاسی غیردموكراتیك یا ضعیف به كار گرفته می شوند. تصمیم گیران واشینگتن بر این باورند كه حتی حضور اندك نظامی آمریكا به حفاظت، تامین منافع مهم اقتصادی و انرژی آمریكا، ثبات بخشیدن به كشورهایی كه ایالات متحده در آنجا پایگاه دارد، رفع تهدیدات و عادی سازی و نیز سیاست های منطقه ای علیه تروریسم یاری می رساند. در هر حال به احتمال زیاد، حكومت های این كشورها، هر دو گروه اپوزیسیون دموكراتیك و افراطی را به مثابه تهدیدات امنیتی منطقه ای می نگرد و ایالات متحده را در مشاجرات سیاسی داخلی و برخوردهایی كه در آن هیچ نفع چشمگیری برای آمریكا ندارد درگیر می سازد. پیش از اینكه پایگاه های بیشتری در كشورهای اقتدارگرا بسازیم، خوب است كه وزارت دفاع برخی از تجربیات اخیر را مدنظر قرار دهد.
●مشكل K۲
از زمان حملات ۱۱ سپتامبر، به نظر می آید كه واشینگتن همچنان برخی از اشتباهات گذشته خود را تكرار می كند. در اكتبر ،۲۰۰۱ زمانی كه ایالات متحده پایگاه هوایی «كارشی خان آباد» (كه به K۲ هم معروف است) را در جنوب ازبكستان برای آغاز عملیات در افغانستان تاسیس كرد.در مارس ،۲۰۰۲ پرزیدنت بوش و اسلام كریم اف - رئیس جمهور ازبكستان - توافق همكاری گسترده استراتژیكی را امضا كردند و خواستار همكاری مشترك در جنگ علیه تروریسم و روابط میان نظامیان ازبك و آمریكایی و سرویس های امنیتی شدند. ایالات متحده در سال ،۲۰۰۲ علاوه بر پرداخت ۱۵ میلیون دلار - به عنوان یك تعامل دوجانبه - برای استفاده از فرودگاه این كشور، ۱۲۰ میلیون دلار برای سخت افزارهای نظامی و تجهیزات نظارتی، ۸۲ میلیون دلار به سرویس های امنیتی و ۵۵ میلیون دلار اعتبار از بانك صادرات و واردات ایالات متحده به ازبكستان اختصاص داد.به استثنای برخی سازمان های حقوق بشری، تعدادی معدود در غرب این قرارداد را مورد انتقاد قرار دادند؛ در واقع كمك به این كشور به عنوان اقدامی لازم در لشگركشی به افغانستان به طور گسترده ای مورد پذیرش قرار گرفت. هنگامی كه عملیات در سراسر سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ در افغانستان ادامه می یافت، مقامات آمریكایی به طور گسترده ای ناكامی دولت ازبكستان در جامه عمل پوشاندن به تعهداتش را نادیده انگاشتند.علایم نارضایتی از جامعه سیاستگزاری آمریكا در تابستان ۲۰۰۴ هویدا شد.
در جولای همان سال، وزارت خارجه كمك ۱۸ میلیون دلاری به ازبكستان را ملغی كرد. اما یك ماه بعد طی ملاقات ژنرال ریچارد مایرز - رئیس ستاد ارتش آمریكا - به تاشكند، وزارت دفاع ۲۱ میلیون دلار برای مدرنیزه كردن تسلیحات و كمك نظامی به ازبكستان پاداش داد.توافقات سیاسی كه واشینگتن برای حفظ دسترسی به K۲ درصدد انجام آن بود پررنگ تر و آشكار ساخت.در ابتدا دولت بوش با هر تحریمی مخالفت ورزید؛ مقامات دفاعی آمریكا در ناتو با این استدلال متحدین كه «خواهان بیانیه ای مشترك برای بازرسی بین المللی هستند» مخالفت كردند. در هر حال، پس از آن رایس - وزیر خارجه آمریكا - آشكارا از بازرسی بین المللی حمایت و سناتورهای احزاب دوگانه آمریكا [دموكرات و جمهوریخواه] برای تعیین اینكه آیا احدی از سربازان امنیتی دخیل در آن اقدام از تجهیزات یا آموزش های آمریكایی ها برخوردار بوده اند یا خیر، بازرسی ها را آغاز كردند. در پاسخ به این بازرسی، مقامات ازبك نیز پروازهای شبانه و ترابری به۲ K را محدود كردند و دلیل شان نیز ابراز نارضایتی از مسائل مربوط به پرداخت پول و آسیب های محیطی استفاده از این پایگاه ها بود.
پس از حمایت ایالات متحده از تلاش سازمان ملل برای انتقال هوایی آوارگان ازبك از قرقیزستان به رومانی كه بر خلاف میل ازبكستان بود، تاشكند بند پایانی را در توافقنامه ۲ K گنجاند كه بر مبنای آن نیروهای نظامی ایالات متحده ملزم بودند كه پایگاه ها را ظرف مدت ۱۸۰ روز تخلیه و تعطیل نمایند . با دستور بستن این پایگاه ها، كریم اف به تعهداتش در برابر ایالات متحده و دیگر اهداف ژئوپولتیك و داخلی بی توجهی كرد:تصمیم ایالات متحده برای احداث پایگاهی در قرقیزستان برای حمایت از عملیات آزادی پایدار دشوار است. مقامات آمریكا با یك دشواری سیاسی كه مربوط به عملیات پایگاه هوایی گانسی است مواجه شدند كه در سال ۲۰۰۱ با توافق عسكر آقایف ایجاد شد. پیش از توافق نظامی، آقایف به گونه ای روزافزون سیطره خود را بیشتر و تلاش جهت دموكراتیزاسیون را نیز بدتر كرد. توافق نظامی به رژیم عسكر آقایف اعتبار بین المللی جدیدی بخشید و باعث دورشدن توجه غرب از سوءاستفاده های سیاسی او شد و آقایف را به عنوان شریك ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم مطرح و ارتقا بخشید. اقتصاد كوچك قرقیزستان به گونه مهمی از درآمدها و معاملاتی كه با پایگاه هوایی آمریكا ایجاد شده بود سود می برد و GDP قرقیزستان را از ۵ به ۱۰ درصد رساند.ضمناً سرویس های امنیتی قرقیزستان كه سخت افزارهای نظامی و تجهیزات نظارتی را در نتیجه معامله شان به دست آورده بودند برای تداوم كمك های آمریكا بر تهدید افراط گرایی اسلامی تاكید - و البته اغراق - می ورزیدند. در نوامبر سال ،۲۰۰۳ قرقیزها ادعا كردند كه توطئه ای جهت بمب گذاری در پایگاه هوایی «گانسی» را كشف كرده اند و گویا سه عضو یك سازمان رادیكال اسلامی را با طرح ها و مواد منفجره ای جهت انفجار در این پایگاه دستگیر كردند. اما مقامات آمریكایی و ناظران سیاسی قرقیز درباره جزئیات توطئه و شرایط دستگیری ها مردد و بدبین بودند. اكنون كه رژیم آقایف فروپاشیده است، واشینگتن ممكن است با جانشینان او دچار مشكلاتی شود. پس از اینكه در مارس ،۲۰۰۵ عسكر آقایف به دنبال مشاجرات بر سر انتخابات پارلمان با تظاهرات عمومی از قدرت كنار زده شد، پرسش از حضور نظامی ایالات متحده به ناگاه به لیست سیاسی حكومت جدید قرقیز افزوده شد.
در بیانیه مشتركی - همان بیانیه سازمان همكاری شانگهای- كه در جولای سال ۲۰۰۵ صادر شد و متشكل از چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیكستان و ازبكستان اعلام شد كه پایگاه های نظامی آمریكا در آسیای مركزی فراتر از هدف پشتیبانی از حمله به افغانستان به حیات خود ادامه داده و باید تعطیل شوند. یك هفته بعد «كورمان بیك باقی اف» در اولین كنفرانس مطبوعاتی اش اعلام كرد كه حكومت قرقیزستان به واشینگتن درباره پایگاه ها فشار می آورد. او بعداً ادعا كرد كه سیاست خارجی «مستقلی» را در پیش خواهد گرفت. پرسش پیرامون موقعیت و جایگاه رژیم جدید در قرقیزستان همچنان باقی است اما از پیش آشكار است كه فقدان پایگاه ۲ K در ازبكستان، پایگاه هوایی گانسی را برای تصمیم سازی ایالات متحده مهم كرده است. علاوه بر جابه جایی احتمالی برخی فعالیت ها از ۲ K به قرقیزستان، مقامات آمریكایی در حال بررسی گزینه های دیگری در قزاقستان، تاجیكستان و تركمنستان هستند. جاهایی كه ایالات متحده گه گاه از فرودگاه هایش برای سوخت گیری مجدد استفاده می كرده است. بازدید دونالد رامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده از آذربایجان در آگوست سال ،۲۰۰۵ این گمان را تقویت كرد كه واشینگتن ممكن است حضور نظامی خود در آنجا را مد نظر داشته باشد. عزم ایالات متحده برای حفظ موقعیت استراتژیكش در آسیای مركزی، این كشور مجدداً معاملات چشمگیری با رژیم های غیردموكراتیك را در سرلوحه خود دارد - لذا همین، مسئله كمك مادی و مشروعیت به یكه سالاران می بخشد.
●پراكندگی و تفرق
از آنجا كه واشینگتن در حال دست و پنجه نرم كردن با دشواری های سیاسی در آسیای مركزی است، حضور آتی این كشور در منطقه دریای سیاه - البته مذاكراتی برای ساخت پایگاه هایی در رومانی و بلغارستان در حال انجام است- بیانگر ثبات سیاسی بیشتری است. بلغارستان و رومانی دارای تسهیلاتی چشمگیر با مقیاسی وسیع هستند مثل بندرگاه هایی در دریای سیاه، فرودگاه ها و مجموعه هایی آموزشی. پایگاه های آتی در این كشورها نه تنها به حفظ امنیت منافع امنیتی آمریكا در منطقه دریای سیاه كمك خواهد كرد بلكه به عنوان شالوده ای مهم برای عملیات هایی در خاورمیانه و آسیای مركزی تلقی خواهد شد.
متحدین جدید دموكراتیك - بلغارستان و رومانی - و همبستگی ای كه این كشورها با نهادهای بین المللی غربی دارند محیط همكاری مطلوبی را برای سال های آینده ایجاد می كند. هر دو كشور از اقدامات نظامی آمریكا در عراق با وجود مخالفت های برخی دول اروپایی حمایت كردند (اقدامی كه اتحادشان با واشینگتن را ثابت كرد) و سپس در سال ۲۰۰۴ به عضویت ناتو در آمدند. (كه به اتحاد استراتژیك خود با غرب تن داده و شكل رسمی به آن دادند.) صوفیه و بخارست با حفظ عضویت شان در ناتو باید به اصلاحات نهادین داخلی تن دهند؛ آنها كنترل مدنی بر نظامیان را تقویت كرده، حجم نیروهای مسلح شان را كاهش داده و مدرنیزه كرده و شفافیت در موضوعات مربوط به امور دفاعی را بهبود بخشیدند.
هر چند برخی احزاب سیاسی در هر دو كشور مثل حزب سوسیالیست در بلغارستان كه به تازگی قدرت را به دست گرفت متعهد شده اند كه ارتباط نزدیكتری با ایالات متحده داشته باشند و هیچ حزبی با ایده حضور ایالات متحده مخالفتی نكرد. به نظر می آید كه مردم رومانی و بلغارستان از چشم انداز پایگاه های آمریكایی قویاً حمایت و پشتیبانی می كنند و بسیاری از مردم به این پایگاه ها به مثابه عامل توازن بخش سیاسی مهمی برای نفوذ اتحادیه اروپا می نگرند. هر واكنش منفی كه ممكن است نسبت به پایگاه های آمریكایی در بلغارستان و رومانی سربرآورد به احتمال زیاد از انتظارات برآورده نشده از مزایای حضور ایالات متحده در آنجا نشأت می گیرد. همساز با وضعیت نظامی جدید وزارت دفاع، استقرار دائمی آمریكایی ها احتمالاً و به طور نسبی اندك خواهد بود - كمتر از ۱۰۰۰ سرباز در هر كشور - و بنابراین تاثیر كلی اقتصادی پایگاه های آتی در تلاقی با انتظارات بالایی كه اكنون مستولی است، نخواهد بود. با این وجود، سیستم های سیاسی هر دو كشور یكپارچه بوده و به علاوه، رسانه های گروهی شان نسبتاً جدید و شدیداً رقابتی هستند. حوادث مربوط به این پایگاه ها و افتضاحاتی كه پرسنل آمریكایی به بار می آورند قطعاً توجه رسانه ها و نظارت مردمی بر روندهای جنایی و سایر جوانب قانونی كه بر پایگاه ها محدودیت و نظارت ایجاد كند را به خود جلب می كند.
در هر حال با وجود وضعیت پیشرفته دموكراتیك و همبستگی بلغارستان و رومانی با غرب، بعید است كه فشار سیاسی داخلی كه در جاهای دیگر موجب تهدید حضور ایالات متحده شده است را ایجاد كنند. مشروعیت بین المللی ایالات متحده كه بسته به چگونگی ارتقای دموكراسی در خارج است، حل تعارض میان «تعهد این كشور به ارزش های دموكراتیك » و« نیاز به پایگاه هایی در آن سوی آب ها» را دراولویت قرار می دهد. برخی مقامات آمریكایی در تلاش بوده اند كه اخراج ایالات متحده از پایگاه K۲ در ازبكستان را به تعهد این كشور به دموكراسی ربط دهند اما بسیار دیر است: این اخراج نتیجه چندین سال چشم پوشی آشكار از سوءاستفاده های رژیم كریم اف بود. اگر وزارت دفاع درباره آمادگی بهتر ایالات متحده برای یك جنگ جدید و با استقرار مجدد نیروها جدی و مصمم است، بهتر است كه مكان هایی باثبات و دموكراتیك را برگزیند تصمیم گیرندگان ممكن است نپذیرند كه یك «موقعیت تهدید» اغلب باعث حضور ایالات متحده در مناطقی می شود كه خود مایل به رفتن به آنجا نیست.
در هر حال، حتی در مواقع اینچنین بحرانی، میان «ایجاد یك پایگاه غیرضروری» و «حفظ آن پس از انجام یك نبرد مهم عملیاتی» تفاوت وجود دارد. مورد ازبكستان را در نظر بگیرید. با وجود اینكه نظامیان ایالات متحده از زمان شكست سال ۲۰۰۱ با اصرار بر آنند كه پایگاه K۲ برای عملیات ایالات متحده در آسیای مركزی با اهمیت بوده است، اما ارزش استراتژیك پایگاه ها به طور چشمگیری طی چند سال گذشته كاهش یافته است. تابستان امسال پنتاگون آشكارا هدف این پایگاه ها را مورد بررسی و بازبینی مجدد قرار داد. ناكامی پنتاگون در متمایز كردن توجیهات استراتژیك برای ساخت پایگاه از دلایل سازمانی برای حفظ آن، مانعی دیگر برای بیان هزینه های واقعی استراتژی های متفاوت نظامی ایالات متحده است محدودیت در عملیات هایی مانند جنگ افغانستان در آینده بعید است و بنابراین زمانی كه ایالات متحده قصد احداث پایگاه های بزرگتر اما حضور سبك تر و سریع تر در مناطق مختلف داشته باشد، آزادی بیشتری دارد در مورد اینكه در كجا دقیقاً آن پایگاه ها را ایجاد كند. در تصمیم گیری پیرامون این موضوع كه نیروها در كجا مجدداً استقرار یابند، مقامات پنتاگون باید جداً تاثیرات سیاسی انتخاب شان را در نظر داشته باشند. آنها باید درك كنند كه با ایجاد پایگاه های نظامی در خارج، واشینگتن حتی اگر حضوری كوتاه مدت و به مراتب سبك تر داشته باشد به ناچار در موقعیت سیاست های داخلی كشور میزبان دخیل می شود. احداث پایگاه در كشور های غیردموكراتیك نسبتاً به سرعت و به راحتی به دست می آید اما در بلندمدت تعهد واشینگتن به ایجاد دموكراتیزاسیون در خارج و منافع استراتژیكش را تضعیف می كند. ایجاد پایگاه در كشورهای دموكراتیك هر چند ممكن است در ابتدا نظارت رسانه ها، مباحث سیاسی و انتقاد عمومی را برانگیزد اما همیشه دموكراسی ها قابل اعتمادترند. اكنون با درك این تغییر و تحولات استراتژیك، پنتاگون گزینه هایی واقعی در اختیار دارد مبنی بر اینكه پایگاه هایش را در كجا احداث كند.
الكساندر كولی*
ترجمه: محمدحسین باقی
* الكساندر كولی استادیار علوم سیاسی در دانشكده Barnard - دانشگاه كلمبیا - است. او نویسنده كتاب «منطق سلسله مراتب: تشكیلات امپراتوری ها، دولت ها و اشغالگری های نظامی» است.
منبع: Foreign Affairs
منبع : روزنامه شرق