سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نقش دولت در توسعه آموزش کارآفرینی


نقش دولت در توسعه آموزش کارآفرینی
كارآفرینی به عنوان عامل كلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است و در مركز رقابت بین‌المللی، شركتهای كارآفرینانه هستند كه لبه تیز رقابتی آنهامعطوف به انعطاف سازمانی و استراتژی تغییر مستمر در فرآیندها، محصولات وطرحهاست. (پروكوپنكو و پاولین‌، سال ۱۹۹۱، ص ۷)
طی چند ساله گذشته، دولتها به طوری جدی به تشویق كارآفرینی پرداخته اند، زیراكارآفرینی موجب بهره مندی مردم و كشور می شود. قبل از آنكه مردم بتوانند كاری راشروع كنند، باید دارای سرمایه‌، تكنولوژی‌، تسهیلات لازم برای تولید كالا و نیروی كارمناسب باشند. همچنین باید دارای روحیه مناسب و شرایط روانی متعادل برای موفقیت در كارآفرینی باشند.
باآگاهی از نیازهای كارآفرینان و مشاغلی كه نیاز به حمایت دارند، به نظر می رسد كه دولت در بهترین موقعیت برای تعیین سیاست و طراحی برنامه ها با هدف تشویق كارآفرینی باشد. دولت از طریق اعمال خطمشی در وزارتخانه ها و موسسات می تواندموجب شكوفایی كارآفرینی شود.
امروزه تجربیات فراوانی در سراسر دنیا راجع به طراحی برنامه ها، ارتقا و ایجادانگیزه و كمك به كارآفرینی وجود دارد. چنین تجربیاتی فقط منحصر به آمریكا نیست‌،بلكه در آسیا، داستانهای زیادی در رابطه با توسعه كارآفرینی از طریق مراكز متعدد وجوددارد. در چنددهه گذشته‌، در اروپا برنامه های آموزشی كارآفرینی متنوعی در سطح وسیع برروی گروههای مختلفی انجام گرفته است. علاوه برآن‌، حوادث مهمی كه در اروپای شرقی و مركزی اتفاق افتاد، رشد قابل ملاحظه ای را در توجه به ارتقا و توسعه كارآفرینی به عنوان مكانیسم اصلی ایجاد و پی ریزی اقتصاد بازار و دموكراسی نوین موجب شده است. (اداره بین المللی كار، سال ۱۹۹۸، ص ۱)
باتوجه به نظریات جدید در مدیریت دولتی‌، كه تحت عنوان مدیریت گرایی (MANAGERALISM) مطرح است‌، دولتها باید در جهت كاستن از تصدی گری گام بردارند و عمدتا بر اعمال حاكمیت متمركز شوند. در زمینه آموزش كارآفرینی نیز براساس دیدگاه مدیریت گرایی‌، انتظار نیست كه دولت به طور مستقیم درگیر آموزش كارآفرینی شود، بلكه باید ضمن ایفای نقش سیاستگذاری‌، با حمایتها و پشتیبانیهای خود، در جهت رشد و توسعه كارآفرینی در جامعه بكوشد. دولت می تواند برای آموزش كارآفرینان و صاحبان كسب و كارهای كوچك با تسهیل امكانات لازم‌، از طریق منابع مختلفی به این مهم دست یابد:
▪سازمانهای غیر دولتی (NGOS);
▪موسسات آموزشی دولتی و دانشگاهها;
▪سازمانهای محلی (حكومتهای محلی );
▪موسسات آموزشی خصوصی;
▪اتاق های بازرگانی و تجاری;
▪موسسات توسعه مدیریت;
▪انجمنهای بازرگانی;
▪سازمانهای مشاوره ای;
▪موسسات آموزشی خودگردان در زمینه كسب و كارهای كوچك (اداره بین المللی كار،سال ۱۹۹۸، ص ۱)
آموزش كارآفرینی لازمه توسعه كارآفرینی است و بر همین اساس دولتها بایستی درزمینه سیاستگذاری و اجرای برنامه های آموزشی كارآفرینی ایفای نقش كنند. به طور كلی می توان نقش سیاستگذاری و اجرایی دولتها در توسعه آموزش كارآفرینی را باتوجه به تجربه كشورهای مختلف در موارد ذیل بیان كرد:
۱ - فرهنگ سازی و ترویج روحیه كارآفرینی
ایجاد و تقویت ارزشها، نگرشها و رفتارهای كارآفرینانه‌، به طور كلی تحت عنوان فرهنگ سازی كسب و كار، از مولفه های اصلی استراتژی دولتها در توسعه كارآفرینی است. این هدف عمدتا در قالب سیاستها و برنامه های تشویقی - ترویجی - آموزشی ودر كلیه سطوح و لایه های اجتماعی پیگیری می شود. فرهنگ سازی موردنظر در بستری از همكاری دولت و بخش خصوصی صورت می گیرد. برنامه های متعددی در كشورهای مختلف و در زمینه فرهنگ سازی در جریان است. بخش اصلی بار فرهنگ سازی بر دوش نظام آموزشی و بخش دیگری از آن بردوش رسانه های جمعی است.
نكته ای كه در خصوص فرهنگ سازی مورد تاكید سیاستگذاران توسعه كارآفرینی دركشورهای توسعه یافته قرار دارد، طبیعت طولانی مدت نتیجه گیری از این برنامه هاست.فرهنگ واقعی كسب وكار در یك فرآیند طولانی مدت صورت می گیرد و از برنامه های فرهنگی نبایستی نتایج آنی انتظار داشت. به همین خاطر و نیز به دلیل اینكه برگشت سرمایه گذاری در برنامه های فرهنگی اصولا برحسب آمار و ارقام مالی - پولی اندازه گیری نمی شود، شاخصهای قطعی برای ارزیابی برنامه های فرهنگی تدوین نشده اند. از نظر سازمانی‌، الگوی مورد عمل در كشورهای توسعه یافته‌، عدم تمركز برنامه ها وفعالیتهای فرهنگ سازی در یك تشكیلات واحد بوده است. فرهنگ به دلیل پیچیدگیها وظرافتهای باطنی آن بیش از هر مولفه دیگری در استراتژی توسعه كارآفرینی نیازمندمشاركت اقشار و افراد است تا از طریق این مشاركت‌، امكان نهادینه كردن تنوعات فرهنگی و ارزشهای مثبت نهفته در خرده فرهنگها تامین شود. بنابراین در گروه كشورهای مورد مطالعه‌، سازمان و نهاد معینی در امر فرهنگ سازی ایجاد نشده و این مسئولیت بین سازمانها و نهادهای مختلف توزیع شده است (بررسی ترویج كارآفرینی در چند كشور،سال ۱۳۷۸، صص ۱۷۵-۶).
كشف مجدد كارآفرینی در سالهای اخیر و نقش دولت موجب شده است كه جامعه سنگاپور كارآفرینی را بهتر بشناسد و در نظام آموزشی‌، الگوهای نقش هنوز هم به عموم مردم و به نسل جوان نشان داده می شوند. همچنین جوایز متعدد به كارآفرینان اعطامی شود و آنها از طریق رسانه های جمعی به عموم شناسانده می شوند. چندنمونه ازبرنامه های اعطا جوایز و معرفی كارآفرینان عبارتند از:
اعطا جایزه سال به كارآفرین نمونه توسط مركز توسعه كارآفرینی دانشگاه تكنولوژی <نانیانگ > (NANYANG);
جایزه ویژه <بیزینس تایمز> و (DHL) برای شركت كارآفرین نمونه سال ;
پخش یك برنامه تلویزیونی در سال ۱۹۹۶ برای تشریح زندگی كارآفرینان برجسته ;
چاپ نشریات متعددی كه در آنها ماجرای موفقیت كارآفرینان به تفصیل شرح داده شده است (بررسی وضعیت توسعه و ترویج كارآفرینی در چند كشور، سال ۱۳۷۸، صص ۱۱۰-۱۱۱).
۲ - اصلاحات ساختاری و نهادسازی
منظور از اصلاحات ساختاری عمدتا ناظر براصلاح در قوانین‌، مقررات وچارچوبهای حقوقی حاكم بر ابعاد مختلف‌، تاسیس و راهبری كسب و كارهاست.مهمترین این قوانین عبارتند از: مقررات ثبت و تاسیس شركتها و تعیین ماهیت حقوقی آنها و روابط موسسان‌، قانون مالیاتها و قوانین كار و قوانین رقابت.
هدف از اصلاحات ساختاری در این كشورها اطمینان از انطباق چارچوب قانونی -حقوقی با نیازها و ضرورتهای توسعه كارآفرینی در مقاطع مختلف زمانی است و عمدتا باهدف بهبود فضای قانونی - حقوقی به نفع كسب و كارهای جدید، نوآور و در حال رشدصورت می گیرد. در این مولفه از توسعه كارآفرینی‌، اگرچه بار اصلی برنامه ها و فعالیتهای اجرائی بردوش نظام دولتی قرار دارد، اما خاستگاه اصلاحات‌، تعاملات و مذاكرات منظمی است كه بین دولت و تشكیلات و انجمنهای كارآفرینان صورت می گیرد. بنابراین باافزایش میزان مشاركت اجتماعی در استراتژی توسعه كارآفرینی‌، داده های عینی تر وبیشتری برای انجام اصلاحات لازم در مقررات و قوانین فراهم می گردد. در بین كشورهای مورد مطالعه‌، آمریكا و كانادا نسبت به سایر كشورها در اصلاحات ساختاری جلوتر بوده و این موضوع به دلیل نظام فدراتیو حاكم بر آنهاست كه امكان مشاركت دورافتاده ترین مناطق را نیز در اصلاحات ساختاری فراهم می آورد. آمریكا دارای یكی از مفصلترین الگوهای طبقه بندی كسب وكارست كه برای منظورهای مختلفی همچون اخذ مالیات‌،شركت در مناقصات دولتی‌، بهره مندی از وامها و اعتبارات دولتی منعطف بوده و بركاركرد مورد انتظار انواع حمایتهای قانونی - حقوقی تاثیری مثبت دارد.
در این مولفه از استراتژی توسعه كارآفرینی علاوه بر اصلاحات ساختاری‌، نهادسازی نیز به عنوان عنصری لاینفك مورد توجه است. تلقی عمومی در این گروه از كشورها نیازبه نهادهای متناسب برای پیگیری سیاستهاست و بنابراین نهادسازی مستمر در سطوح مختلف پیگیری می شود. جمع آوری بسیاری از ادارات و وزارتخانه های فدرال ومنطقه ای ایالتی در كانادا زیر چتر "INDUSTRY PORTFOLIO" مثالی از نهادهای فرابخشی است كه در جهت توسعه كارآفرینی ضروری محسوب می گردد.به طور كلی رویكرد به توسعه كارآفرینی در كشورهای مورد مطالعه (بخشی -وظیفه ای = SECTORAL - FUNCTIONAL) نبوده‌، بلكه از یك ماهیت (منطقه ای -چندبخشی = REGIONAL - MULTIFUNCTIONAL) برخوردار است. در این رویكرد برای توسعه كارآفرینی تشكیلاتی فرابخشی سازمان داده می شود كه وزارتخانه هاو ادارات فدرال و محلی مختلف در آن حضور داشته و در امر سیاستگذاری وبرنامه ریزی مشاركت دارند. بااین ترتیب مشاركت عمومی در تعیین اهداف و سیاستهاتضمین می گردد. در عین حال در ابعاد اجرایی برنامه ها و سیاستها می توان شاهدتمركزگرایی در نهادهای مسئول بود. نهادها و تشكیلات اجرایی‌، سیاستها و برنامه های توسعه كارآفرینی در گروه كشورهای مطالعه از الگوی تقریبا یكسانی برخوردار است. دراین الگو مراكزی ایجاد می گردند تا به عنوان اولین ایستگاه مراجعه كارآفرینان‌، خدمات تعریف شده در برنامه های اجرایی توسعه كارآفرینی را به آنها ارائه می دهند. این خدمات عموما در مولفه های مشاوره فنی - حقوقی - تجاری‌، آموزش و مشاوره مالی یا حمایت مالی - اعتباری است. در سطح بالاتری از این مراكز، تشكیلاتی سازمان داده می شوند كه در یك تقسیم بندی می توان آنها را دو دسته كرد. دسته اول تشكیلات سطح بالاتر،مراكزی هستند كه خدمات اختصاصی برای گروههای خاص كارآفرینان نظیر زنان‌،جوانان‌، بیكاران‌، بازنشستگان‌، صادركنندگان را ارائه می دهند و بنابراین در صورتی كه كارآفرین متعلق به هریك از این اقشار در برآوردن نیازهای خود طی مراجعه به مراكزعمومی واقع در سطح قبلی ناكام بوده باشد، این امكان فراهم می گردد تا مجددا و اززاویه ای اختصاصی تر خدمات مورد نیاز وی تامین شود.
دسته دوم از تشكیلات سطوح مذكور، مراكزی هستند كه از دانش فنی و نیروی انسانی كارآمدتری برخوردار بوده و برای برآوردن نیازهای كاملا اختصاصی كارآفرینان تشكیل می گردند. در یك مقایسه می توان كاركرد این تشكیلات سطح دوم را به رابطه پزشكان عمومی‌، یا پزشكان متخصص تشبیه كرد.
علاوه بر اینها نهادسازی و اصلاحات ساختاری با هدف تجهیز منابع مختلف جامعه و هدایت آنها برای توسعه كارآفرینی بوده‌، فرهنگ سازی و آموزش كارآفرینان در جهت تقویت توان و ظرفیت بهره برداری آنها از منابع تجهیز و هدایت شده برای جوابگویی به فرصتهای اقتصادی صورت می گیرد و فصل مشترك و حلقه پیونددهنده این دو مولفه‌،انواع تمهیدات مالی و اعتباری و خدمات مشاوره ای است كه در مراكز خدمات رسانی كارآفرینی سازمان داده می شوند.
اولین بخش از خدماتی كه در قالب استراتژی توسعه كارآفرینی برای كارآفرینان فراهم می شود انواع حمایتهای مالی - اعتباری است كه به شكل اعطای وام یا اعتبار مستقیم‌،تضمین بازپرداخت وامها و اعتبارات مورد تقاضای كارآفرینان از بانكها و موسسات تجاری‌، تامین بخشهای خاصی از وامها و اعتبارات لازم و ارائه امتیازاتی دربازپرداختهاست (بررسی توسعه و ترویج كارآفرینی در چند كشور، سال ۱۳۷۸، صص ۱۷۶-۷۸).
۳ - ایجاد موسسات آموزشی دولتی - خصوصی
به طور كلی از آنجا كه در كشورهای در حال توسعه كه دیگر كشاورزی نمی توانداشتغال را برای جمعیت زیادی فراهم كند و از سوی دیگر فراگیر كارهای سودآور هم فقطبرای عده ای معدود امكان پذیر است‌، به نظر می رسد كه آموزش كارآفرینی راه حل مطلوبی برای مشكلات اشتغال و بهره وری در جامعه باشد. تعداد وسیعی از مردم كه درنقاط جغرافیایی متعددی پراكنده هستند، در این رابطه باید آموزش ببینند و هزینه آموزش آنها نیز نسبتا زیاد است. بنابراین‌، این سوال پیش می آید كه واقعا این وظیفه از چه طریقی اجرا شود؟
در اكثر كشورها، آموزش كارآفرینی از طریق نهادهایی انجام می شود كه بعضا تحت نظارت دولت هستند. به عنوان نمونه در هند موسساتی مانند: NIESBUS,EDI، موسسات آموزشی ایالتی‌،SISI در سطوح مركزی‌، تلاشهای قابل ملاحظه ای برای اداره برنامه های كوتاه مدت و بلندمدت باتوجه به گروههای هدف مورد آموزش‌، صورت می گیرد و در حال حاضر تحقیقات و آموزش در این موسسات در سطح خوبی انجام می شود و علاوه بر آن آموزش كارآموزانی كه می توانند در نقاط مختلف كشور كار كنند، اثربخشی این آموزش را دوچندان كرده است.
موسسه توسعه كارآفرینی هند EDIIبه عنوان یك موسسه معتبر ملی شناخته می شود كه به آموزش كارآفرینان می پردازد. این موسسه كه بانظارت دولت فعالیت می كند، از سوی موسسات مالی هند، بانك توسعه صنعتی هند، شركت تامین مالی صنعتی هند، شركت سرمایه گذاری و اعتباری هند و بانك ایالتی هند حمایت و پشتیبانی می شود. علاوه بر آن فرماندار گجرات نزدیك به ۲۳ هكتار زمین در اختیار این موسسه قرار داده است.
این موسسه پیشگام جنبش كارآفرینی در سراسر كشور هند به شمار می رود و این ایده را دنبال می كند كه كارآفرینان لزوما كارآفرین متولد نمی شوند، بلكه كارآفرینی را باید ازطریق فعالیتهای مدون و مناسب آموزش داد. این ایده به نوبه خود به ارائه برنامه های متعددی برای آموزش كارآفرینی منجر شده است.
برنامه های موسسه توسعه كارآفرینی هند به حدی گسترده است كه فقط با تلاش وهمكاری اعضا انجام می شود. این موسسه با طیف وسیعی از سازمانها و موسسات متعهدبه توسعه كارآفرینی رابطه نزدیك داشته و برنامه های آن از سوی موسسات و نهادهای متفاوتی تحت پشتیبانی و حمایت قرار می گیرد. اعضای هیات علمی این موسسه ازبهترین و مجربترین استادان دنیا بوده و در رشته خود دارای مطالعات‌، تحقیقات وتجربیات وسیعی هستند.
به هرحال موسسه توسعه كارآفرینی هند با حمایت و پشتیبانی دولت و سازمانهای دولتی‌، از محیط فیزیكی مناسب‌، مركز اطلاعات و كتابخانه‌، مركز كامپیوتر و انتشارات برخوردار است و علاوه بر آن نوارهای ویدئویی ارزشمندی در رابطه با كارآفرینی تهیه كرده است (بررسی توسعه و...، سال ۱۳۷۸، صص ۸۵-۹۲).
۴ - پرورشگاههای كسب و كار كوچك
پرورشگاه كسب و كارها معمولا فضایی با بخشهای كوچكتر است كه این بخشهای كوچكتر فضای لازم برای پرورش كسب و كار جدید را فراهم می كنند. هدف از تاسیس پرورشگاههای كسب و كار، افزایش نرخ تاسیس كسب و كارهای جدید و كاهش نرخ مرگ و میر كسب و كارها و تسهیل فرآیند رشد این كسب وكارهاست.
ایجا پرورشگاه یا بایستی توسط دولت صورت گیرد و یا با حمایت مالی و غیرمالی دولت و توسط بخش خصوصی با مشاركت دولت ایجاد گردد.روال كاری پرورشگاه بدین صورت است كه براساس معیارهایی نظیر توان اشتغالزایی‌، توان رشد سریع‌، میزان استفاده از تكنولوژی های نوین‌، وجود یا عدم وجودیك طرح توجیهی‌، ساختار مناسب‌، نوآورانه بودن طرح و نیاز به شروع آن‌، پرورشگاه اقدام به پذیرش كارآفرینان می كند. پرورشگاهها علاوه بر فضای فیزیكی كه برای شروع فعالیت كارآفرین تامین می كنند، در نقش مشاوره ای و ارتباطدهنده كارآفرین با شبكه روابط اجتماعی - اقتصادی بین كسب و كارها عمل می كنند. در انگلیس پرورشگاههای متعددی وجود دارد كه هر پرورشگاه هیئت امنایی دارد كه از اقشار مختلف اجتماعی نظیر كارآفرینان‌، صاحبان صنعت و تجارت و نیز مراكز دولتی و مالی - اعتباری تشكیل می شود و هدف از آن ورود تجارب مختلف به فضای كاری پرورشگاه است.
در انگلیس در ارتباط نزدیكی با اتحادیه پاركهای علمی انگلیس‌، مراكزنوآوری و كسب و كارهای انگلیس‌، شبكه كسب و كارهای اروپایی و نیز مراكز خدمات كسب و كار قرار دارند. خدماتی كه این پرورشگاهها ارائه می دهند، عبارتند از: كمك به تشكیل كسب و كارهای جدید و حمایت از حیات كسب و كارهای تازه تشكیل از طریق مشاوره یا همكاری و اجرای مشترك; تامین اطلاعات بهترین شیوه های عمل در ارتباط با تامین مالی‌، مدیریت‌، بازاریابی وانتقال تكنولوژی; تشویق و حمایت از مشاركت دانشگاهها، مدارس و مراكز آموزش كسب و كارشركتهای سرمایه گذار و شركتهای تجاری با كارآفرینان ; معرفی شركتهای تازه تشكیل به جامعه از طریق شبكه ارتباطی پرورشگاه با دیگرمراكز; تعیین استانداردهای آموزشی و مساعدت در كشف منابع جدید مالی; جستجوی فرصتهای جدید كسب و كار و اشكال جدید كسب و كار; مسئله حائز اهمیت در تاسیس پرورشگاهها، توجه به این نكته است كه اصولا فعالیت این مراكز مبتنی بر پرداخت سوبسید به كارآفرینان نیست. بلكه گاهی اوقات تجاری ومطابق با عرف نسبت به اخذ هزینه ها از كارآفرینان اقدام می كنند. آنچه در این مراكز اصل شمرده می شود، فضایی سرشار از موفقیت برای كارآفرینان است (بررسی توسعه و...،سال ۱۳۷۸، صص ۵۶-۵۸).
۵ - آموزش كارآفرینی
دولت از طریق وزارت آموزش و پرورش و سیستم آموزشی و موسسات وابسته به آن می تواند مفهوم كارآفرینی را ازنظر اقتصادی و اجتماعی معرفی كند، یااینكه مبحث توسعه كارآفرینی می تواند به عنوان یكی از دروس به دانش آموزانی كه تمایل به درك كارآفرینی دارند، آموخته شود تا بتوانند قابلیتهای خود را ارزیابی كنند.
برای ارتقا كارآفرینی‌، می توان ابزار آموزشی با موضوع كارآفرینی را در میان دانش آموزان توزیع كرد. كتابها، جزوات‌، راهنماها و ماخذهای چگونگی شروع ومدیریت موسسات می توانند در مدارس و كتابخانه ها توزیع شوند. بدین ترتیب دانش آموزان آگاه تر شده و در زمان شروع كار خود آمادگی بیشتری خواهند داشت.
مدارس نیز باید از دانش آموزانی حمایت كنند كه روحیه و توان كارآفرینی دارند. آنان باید تشویق شوند و در نتیجه پس از فارغ التحصیلی‌، به جای جویندگان كار، افرادی راخواهیم داشت كه خود می توانند كار جدیدی را شروع كند (سالازار، سال ۱۳۷۶، صص ۲۳-۲۴). در راستای بهبود نیروی انسانی كارآفرین مورد نیاز صنایع كشورها، مراكز آموزشی ودانشگاهها، نقش ویژه ای را ایفا می كنند، كه این مراكز آموزشی و دانشگاهها عموما دولتی هستند.
در سنگاپور، دوره های آموزشی متعددی درخصوص كارآفرینی توسط دانشگاهها وموسسات پلی تكنیك برگزار می شود. موسسه های آموزشی دانشگاهی و آژانس های دولتی نیز تعدادی از برنامه های كوتاه مدت را در ارتباط با این رشته ارائه می دهند. یكی ازمراكز آموزشی كه در زمینه آموزش كارآفرینی نیز فعالیت می كند، دانشگاه <نانیانگ > است.یكی از برنامه های درسی مهم این دانشگاه‌، برنامه توسعه مهارتهای شخصی است. در این برنامه درسی‌، شركت كنندگان به منظور تكمیل دانش فنی موردنیاز خود، مهارتهای شخصی مهم را فرامی گیرند و توسعه مهارتهای مهمی نظیر كارآفرینی و خلاقیت موردتاكید واقع می شود. یكی از تكالیف محوله به شركت كنندگان‌، پروژه توسعه یك كسب وكار است كه ازطریق آن‌، مهارتهای كارآفرینانه فراگرفته می شود (بررسی توسعه و...، سال ۷۸، ص ۱۱۶)
در فیلیپین نیز در اواخر دهه ۷۰ میلادی‌، دانشگاه فیلیپین‌، موسسه صنایع كوچك راتحت پوشش دانشكده مدیریت بازرگانی تاسیس كرد كه مسئولیت اصلی آن انجام تحقیقات‌، آموزش و خدمات توسعه صنعتی بود. در سالهای بعد نیز سایر دانشگاهها باپیروی از الگوی دانشگاه فیلیپین‌، درجهت آموزش كارآفرینی‌، گامهایی را برداشتند.
تلاش دانشگاهها به این نتیجه ختم شد كه موسسات در تهیه و برگزاری برنامه های خود نه تنها از منابع دانشكده های بازرگانی بلكه از منابع دانشكده های مهندسی‌، حقوق وسایر دانشكده های حرفه ای استفاده كردند. البته در این رابطه علی رغم تلاشهای فوق‌،دانشكده ها و دانشگاههای فیلیپین تلاش فعال در این زمینه نداشتند و از مداخله مستقیم در پروژه های مربوطه دوری می جستند.
علاوه بر تلاشهای انجام شده در سطح دانشگاه برای ترویج كارآفرینی و صنایع كوچك‌، در سطح دبیرستان هم فعالیتهای به عمل می آمد كه برای مثال معرفی وشناساندن مدیریت ریسك پذیر و كارآفرین در سطح دبیرستان در شهر <لیست > در سال ۱۹۷۷ نمونه ای از این مورد است. سیستم رسمی آموزش فیلیپین بیشتر معطوف به تربیت فارغ التحصیلانی بود كه بیشتر به دنبال پیداكردن كار باشند، تا اینكه خود كار و شغل ایجاد كنند. این رویكردازسویی باعث رشد صنایع بزرگ می شد كه بیشتر سرمایه بر بودند تا كاربر و از سوی دیگرنسبت مهاجرت را افزایش می داد. بنابراین‌، تلاش دانشگاهها برای ترویج كارآفرینی ورشد صنایع كوچك می تواند باعث شود كه اولا زمینه اشتغال در سطح كشور فراهم شودو ثانیا میزان مهاجرت به شهرهای بزرگ كاهش یابد.
در راستای تلاش مزبور، مدیران و مسئولان دولتی با كمك استادان دانشگاه یك برنامه آموزشی برای یك درس سه واحدی تحت عنوان مدیریت ریسك پذیر طراحی كردند كه اهم عناوین مطروحه در این برنامه عبارتند از: عوامل رفتاری در پرورش و بهبودمدیریت ریسك پذیر، عوامل محیطی و شرایط موثر بر اجرای مدیریت ریسك پذیر درفیلیپین‌، نقش مدیران ریسك پذیر در توسعه اقتصادی‌، مسئولیتها و تعهدات اجتماعی یك مدیر ریسك پذیر، تعیین اهداف ریسك و خطر در امور بازرگانی.
های بازرگانی نیز در رشته مدیریت بازرگانی در سطح كارشناسی ۲۴ واحددرسی ارائه می دهند كه با مدیریت ریسك پذیر و كارآفرین و مدیریت واحدهای بازرگانی و صنعتی كوچك ارتباط مستقیم دارد. در این كشور یك كتاب شناسی درمورد مدیریت ریسك پذیر و مدیریت واحدهای كوچك تهیه شد كه بین دانشگاهها و مراكز آموزشی توزیع گردید. درضمن برای رشته های مربوطه یك كتاب درسی مدیریت ریسك پذیرتحت عنوان <آنترتكست > (ENTRETEXT) تهیه شد. همچنین برای پرورش‌، بهبود و توسعه منابع انسانی‌، از روش <برانگیختن نیل به هدف > استفاده می شد و این روش زمینه مناسب را برای ایجاد واحدهای كوچك و یاداشتن سبك مدیریت ریسك پذیر و كارآفرین آماده می كند و یا اینكه درنهایت آنها را برای استخدام شدن در سایر واحدها آماده می كند (بررسی توسعه و...، سال ۷۸، صص ۱۲۴-۲۵) در استرالیا وزارت آموزشی فنی و حرفه ای بزرگترین آموزش دهنده مدیریت وكارآفرینی در استرالیاست و براساس توصیه های زیر عمل می كند:
ارتقا ظرفیت برای ارائه دروس توسعه مدیریت و ایجاد مشوقهایی برای بهبود كیفیت;
اعطا گواهینامه صلاحیت به كارآموزان و مشاوران شركتهای كوچك;
ایجاد نشستهای حضوری وارائه كمكهای مالی;
استفاده از وسایل كمك آموزشی پیشرفته برای آموزش و استفاده از فناوریهای اطلاعاتی برای مبادله اطلاعات در سطح سازمانی و فراسازمانی.
به طوركلی حیطه فعالیت وزارت آموزش فنی و حرفه ای مربوط به بهبود موارد زیربرای مدیران است :
۱ - مهارتهای انسانی; ۲ - مهارتهای رهبری;
۳ - مهارتهای استراتژیك; ۴ - گرایش بین‌المللی; ۵ - كارآفرینی; ۶ - گسترش تخصصهای حرفه‌ای; ۷ - مرتبط كردن مهارتها با سازمان; ۸ - استفاده از منابع متفاوت.
علاوه بر آموزشهای رسمی و كلاسیك كه به مدیران صنایع ارائه می شود، برگزاری سمینارها هم در این رابطه قابل ذكر است. برای مثال‌، دولت استرالیا در سال ۱۹۹۸نشستی متشكل از ۱۱۰ هیئت اعزامی از موسسات كوچك تشكیل داد كه مسائل زیربه طور مفصل در آنها بررسی شد: اصلاح ساختار مالیات‌، مسائل مربوط به كاغذبازی وموانع اداری‌، توریسم و گردشگری‌، توسعه مهارتهای مدیران موسسات كوچك‌، مقررات صادرات برای موسسات كوچك‌، خطمشی و سیاستهای دولت و مسائل منطقه ای.
علاوه بر این‌، دولت استرالیا علاوه بر آموزش‌، زمینه لازم را برای تحقیق هم فراهم می كند. دولت <برنامه تحقیقات موسسات كوچك > را برای ایجاد یك پایگاه آماری جامع قابل اعتماد و درازمدت راجع به موسسات كوچك ایجاد كرد. این اطلاعات به موسسات كمك می كند كه در فعالیتهای الگوبرداری خود موفق باشند. این اطلاعات وتجزیه وتحلیل آنها شناخت بهتر مسائل سیاستگذاری شركتها منجر خواهد شد. یكی ازاهداف اصلی این برنامه انجام تحقیقات مقطعی یا طولی راجع به عملكرد موسسات است (بررسی توسعه و...، سال ۷۸، صص ۷۸-۹).
۶ - آموزشهای از راه دور و رسانه ای
یكی از روشهای آموزش كارآفرینی‌، آموزش از راه دور است كه امروزه باتوجه به پیشرفت تكنولوژی اطلاعات (ویدئو، اینترنت‌، شبكه های سازمانی و...) انجام این نوع آموزش از پیشرفت زیادی برخوردار شده است.
آموزش از راه دور معرف سیستمی است كه طبق آن یادگیرنده از راه دور توسطنهادهای مسئول‌، آموزش می بیند. در این روش‌، یادگیرنده (فراگیر) بیشتر به خود متكی بوده و درهنگام ضرورت درخواست كمك خواهدكرد.از آنجا كه آموزش از راه دور نیازمند امكانات‌، تجهیزات و منابع مالی نسبتا زیادی است‌، در كشورهای دنیا، عموما این نوع آموزش توسط دولت یا با حمایتهای دولتی صورت می گیرد به طور خلاصه اهداف آموزش از راه دور عبارتند از:
الف - فراهم آوردن یك روش كارا و ارزان یادگیری برای فراگیران بزرگسال;
ب - تسهیل مقررات و روشهای پذیرش برای افرادی كه نمی توانند طبق مقررات عادی ومعمولی وارد دانشگاه شوند;
ج - ارائه فرصتی برای آموزش افرادی كه قبلا شغلی داشته اند و ادامه تحصیل شاغلان;
د - ارائه فرصت برای یادگیری آنهایی كه در موقعیت نامناسبی قرار دارند (به علل دورافتادگی مكانی‌، عقب ماندگی اقتصادی و...);
ه - ارائه فرصت یادگیری برای افرادی كه علاقه مند به فراگیری دانش جدیدی هستند;
و - ارائه تسهیلات برای فراگیران جهت مطالعه برحسب محیط و سرعت خاص خود.
باتوجه به قابلیتهای آموزش از راه دور و یادگیری باز، موسسه <IGNOU> در سال ۱۹۸۵ در هند تاسیس شد و مسئولیت معرفی‌، ترویج و هماهنگی سیستم آموزش ازراه دور را در این كشور برعهده گرفت و آموزش دروس مربوط به كارآفرینی و مدیریت موسسات كوچك نیز برعهده یكی از كمیته های موسسه مزبور قرار گرفت (بررسی توسعه و...، سال ۷۸، صص ۸۷-۸۹)
۷ - مشاوره های مالی - فنی و مدیریتی
دولتها روز به روز علاقه مندتر می شوند تا از راه حلهای مختلف به بخش كسب وكارهای كوچك كمك كنند و از آنجا كه كسب وكارهای جدید نیازمند مشاوره های مالی - فنی و مدیریتی هستند، دولتها می توانند با ایجاد مراكز مشاوره ای‌، خدمات مشاوره ای لازم را ارائه كنند. به عنوان نمونه در كشور كانادا، باتوجه به ماهیت متنوع خدمات در زمینه كارآفرینی‌،اكثر سازمانها و نهادهای حاضر در مجمع صنعت‌، INDUSTRY PORTFOLIO در امرمشاوره فنی - مدیریتی فعالند (مجمع صنعت كانادا متشكل از سازمانهای مختلف دولتی و تحقیقاتی است ). علاوه بر آن شبكه موسوم به <شبكه مشاوران فناوری صنعتی > كه به طور مشترك توسط مجمع صنعت و بخش خصوصی راهبری می شود، با بیش از ۱۵۰شعبه در سراسر كانادا در امر مشاوره فنی مستقیم فعال است. همچنین می توان به برنامه موسوم به <طرح كمكهای تحقیقات صنعتی > كه توسط شورای ملی تحقیقات كانادا اجرامی گردد اشاره كرد كه طی آن ۲۵۰ مشاور فنی برجسته در ۱۴۰ موسسه و سازمان دولتی و خصوصی كمك و مشاوره دراختیار كسب وكارها قرار می دهد.
<بانك توسعه كسب وكارهای كانادا> وظیفه حمایت مالی از كارآفرینان بالفعل و بالقوه را برعهده دارد. و علاوه بر آن در مشاوره با كارآفرینان درخصوص مدیریت مالی نیزمشاركت دارد (بررسی توسعه و...، سال ۱۳۷۸، ص ۳۷).
دولت فیلیپین نیز برای مشاوران و كارگران متخصص در موسسات كوچك دوره های آموزشی برگزار می كند. موسسات دولتی كه این گونه خدمات را ارائه می دهند عبارتند از:انستیتو UP برای صنایع كوچك‌، مراكز مشاوره ای مشاغل كوچك‌، شورای نیروی انسانی و جوانان ملی و مركز طراحی فیلیپین (سالازار، سال ۱۳۷۶، ص ۲۷).
۸ - نقش اطلاع رسانی دولت
به طور خلاصه باید گفت كه اطلاعات برای بقای كسب وكار، درعین حال برای رشدتوسعه آن اهمیت حیاتی دارد. آمار به دست آمده از ایالات متحده تاكید می كند كه <فقدان اطلاعات > می تواند به هزینه كردن بیش ازحد یا سرمایه گذاری بیش از حد دارائیها منجرگردد. كارآفرین باید اطلاعات داشته باشد تا براساس آن استراتژی های آینده خود را بناكند. هرچه كسب وكار پیچیده تر باشد، سیستم اطلاعاتی اهمیت بیشتری می یابد. یك استراتژی غیرسودآور (استراتژی ضعیف سرمایه گذاری ) ممكن است مستقیما یا به طورغیرمستقیم به شكست كسب وكار بینجامد.
باتوجه به اهمیت فوق العاده اطلاعات در ایجاد و اداره كسب وكارهای كوچك‌، دربسیاری از كشورهای دنیا، دولت و سازمانهای وابسته به دولت چنین رسالتی را برعهده دارند. به عنوان نمونه در كشور كانادا، وزارت صنایع‌، بانك اطلاعاتی كسب وكارها را برروی اینترنت راه اندازی كرد كه <STRATEGIS> نام دارد و طیف وسیعی از اطلاعات تجاری‌، فنی و مدیریتی بر روی آن دردسترس كارآفرینان قرار می گیرد. علاوه بر این مركزخدمات كسب وكارهای كانادا، به عنوان نقاط خدمات جامع‌، انواع خدمات و حمایتهای اطلاعاتی را به كارآفرینان ارائه می كنند. این مراكز دفاتر متعددی در ایالتهای مختلف كه محل مراجعه مستقیم كارآفرینان محسوب می گردد. هزینه این مراكز توسط دولت فدرال و دولتهای ایالتی تامین می شود.
مراكز تجارت بین المللی در كانادا نیز با مشاركت وزارت خارجه در مراكز استانهاراه اندازی شده اند كه وظیفه ایجاد كانال ارتباطی بین وابستگان بازرگانی كانادا در سایركشورها با كارآفرینان داخلی را برعهده دارند (بررسی توسعه و...، سال ۷۸، صص ۳۶-۷).
●برنامه سوم توسعه و آموزش كارآفرینی
در برنامه سوم توسعه اقتصادی - اجتماعی جمهوری اسلامی ایران‌، موارد متعددی راجع به حمایت از كارآفرینان و ترویج فرهنگ كارآفرینی وجود دارد. در سیاستهای كلی برنامه سوم‌، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری‌، از مجموع موارد ۳۶گانه در فصل اقتصادی‌، اجتماعی‌، سیاسی‌، دفاعی و امنیتی‌، ده مورد اختصاص به اشاعه فرهنگ وروحیه خلاقیت‌، كار و تلاش و كارآفرینی و همچنین ایجاد زمینه های مناسب و آموزش كارآفرینان و حفظ امنیت سرمایه گذاری و اصلاح مقررات به نفع كارآفرینان دارد. به گونه ای كه در بند ۱۰ فصل اقتصادی‌، <حفظ امنیت سرمایه گذاری‌، ارج نهادن به سازندگی وكارآفرینی و حرمت دارائیهای ناشی از راههای قانونی و مشروع > و در بند ۱۶ فصل اقتصادی <آموزش و بازآموزی نیروی انسانی در سطوح گوناگون برای پاسخگویی به نیازبنگاههای اقتصادی و فراهم ساختن مهارتها و تخصصهای لازم در همه سطوح >موردتوجه قرار گرفته است. در بند ۲۱ از فصل فرهنگی نیز <توجه به پرورش و شكوفایی استعدادها، تشویق خلاقیت و نوآوری علمی و تقویت امر پژوهش و بالابردن توان علمی و فناوری كشور> بیان شده است.
قانون برنامه سوم نیز باتوجه به سیاستهای كلی‌، لزوم توجه به آموزش و ترویج كارآفرینی را موردتاكید قرار داده است. در برنامه سوم مواد مختلفی (درحدود ۳۲ مورد)به موضوع كارآفرینی و كارآفرینان پرداخته است و در برخی از مواد نیز موضوع آموزش راموردتوجه قرار داده است‌، كه برخی از این مواد بیان می گردد: در ماده ۵۱ قانون برنامه سوم آمده است كه : <دولت موظف است به منظور توسعه كمی و كیفی مهارتهای فنی وحرفه ای نیروی كار و ارائه آموزشهای متنوع مهارتی به گروههای مختلف‌، نسبت به اختصاص سهمیه ای خاص در پرداخت یارانه سود تسهیلات به سرمایه گذاران بخش خصوصی و تعاونی در زمینه ایجاد آموزشگاههای آزاد فنی و حرفه ای اقدام كند>.
همچنین در بند الف ماده ۲۳ قانون برنامه سوم آمده است كه : كلیه وزارتخانه ها وسازمانهای تولیدی و خدماتی دولتی مرتبط با امر صادرات مكلفند تا پایان اولین سال برنامه نسبت به راه اندازی مركز اطلاع رسانی مربوط به خود، براساس طرح جامع اطلاع رسانی بازرگانی كشور اقدام كنند و خدمات اطلاع رسانی لازم را دراختیار متقاضیان داخلی و خارجی قرار دهند>. به علاوه در بند ب همین ماده‌، وزارت بازرگانی مكلف گردیده كه نسبت به راه اندازی شبكه جامع اطلاع رسانی بازرگانی كشور تا پایان سال دوم برنامه اقدام كند. در ماده ۱۵۲ قانون برنامه سوم نیز ایجاد آموزشكده های غیردولتی غیرانتفاعی به منظور توسعه دوره های كاردانی علمی - كاربردی با استفاده از اولویتهای تسهیلات بانكی موردتوجه قرار گرفته است.
همچنین در ماده ۱۶۷ قانون برنامه سوم آمده است كه : <برای افزایش امكان دسترسی جامعه به آموزشهای عمومی و فنی و حرفه ای و ترویجی و آموزشهای عالی‌،دستگاههای اجرایی می توانند برنامه های خاص رادیویی و تلویزیونی تهیه و درچارچوب ضوابط سازمان صداوسیما برای پخش در زمان مناسب اقدام كنند>.
به طوركلی در قانون برنامه سوم موضوع كارآفرینی به طور عام و آموزشهای مهارتی وفنی و حرفه ای به طور خاص در ابعاد مختلف اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی موردتوجه قرار گرفته است. ولی از آنجا كه معمولا در قانون برنامه‌، موضوعات به صورت كلی بیان می شود و به جزئیات امر در آیین نامه های دولتی پرداخته می شود، بایستی برای اجرای مواد برنامه سوم در زمینه كارآفرینی و آموزشهای كارآفرینی‌، كارآفرینان واقعی (بالقوه وبالفعل ) موردشناسایی قرار گیرند و تسهیلات لازم متناسب با سطح كارآفرینی و زمینه فعالیت دراختیار آنان قرار گیرد تا با بهبود مهارتهای كارآفرینانه‌، زمینه رشد و توسعه درفعالیتهای اقتصادی و اجتماعی جامعه فراهم شود.
●نتیجه گیری
آموزش كارآفرینی مقوله مهمی است كه كشورهای پیشرفته در فرایند توسعه اقتصادی - اجتماعی نسبت به آن توجه جدی مبذول داشته اند و پرورش كارآفرینان دراولویت برنامه های توسعه خود قرار داده اند. مطالعات نشان می دهد كه برنامه های پرورش كارآفرینان در كشورهای مختلف با سیاستگذاری و پشتیبانی های اجرایی دولتها به سرانجام رسیده است. این سیاستگذاریها و پشتیبانیها شامل : فرهنگ سازی و ترویج روحیه كارآفرینی‌، اصلاحات ساختاری و نهادسازی‌، ایجاد موسسات آموزشی دولتی -خصوصی‌، كمك به راه اندازی و اداره پرورشگاه كسب وكار كوچك‌، آموزش كارآفرینی ازطریق مدارس‌، دانشگاهها و آژانس های دولتی‌، آموزش كارآفرینی ازطریق آموزشهای ازراه دور و رسانه ای‌، مشاوره های مالی - فنی و مدیریتی و اطلاع رسانی دولتی بوده است.باتوجه به تجربیات سایر كشورها می توان نتیجه گرفت كه بایستی پرورش كارآفرینان دركشور را به عنوان گام اولیه توسعه تلقی كرد كه این مهم بدون ایفای نقش فعالانه دولت محقق نخواهدشد. هرچند كه در برنامه سوم توسعه اقتصادی - اجتماعی جمهوری اسلامی ایران‌، مبحث كارآفرینی و ترویج فرهنگ كارآفرینی موردتوجه قرار گرفته است ;ولی به هرحال پرداختن به مقوله آموزش كارآفرینی نیازمند مكانیسم های اجرایی و عزم ملی در سایه همكاری دولت و بخش خصوصی است.

دكتر محمود احمد پورداریانی سیدمحمد مقیمی
عضو هیات علمی دانشگاه امیركبیرعضو هیات علمی دانشگاه تهران
منبع: مجله تدبیر
منابع و ماخذ
۱ - احمدپور محمود (دكتر) و همكاران‌، پروژه بررسی تجارب موفق‌، سیاستها و برنامه ها واقدامات ده كشور جهان در زمینه توسعه و ترویج كارآفرینی‌، سال ۱۳۷۸.
۲ - برنامه سوم توسعه اقتصادی - اجتماعی جمهوری اسلامی ایران.
۳ - سالازار ملیتو، مقدمه ای بر كارآفرینی‌، ترجمه : سیامك نطاق‌، سازمان بهره وری ملی ایران‌، سال ۱۳۷۶.
۴-INTERNATIONAL LABOUR OFFICE, NETWORKING FORENTREPRENEURSHIP DEVELOPMENT: SELECTED ENTREPRENEURSHIPDEVELOPMENT PROGRAMMS AND GUIDELINES FOR TRANSFER, GENEVA,۱۹۹۸.
۵-PROKOPENKO JOSEPH & PAVLIN IGOR, ENTREPRENEURSHIPDEVELOPMENT IN PUBLIC ENTERPRISES, INTERNATIONAL LABOUR OFFICE,۱۹۹۱.
منبع : پارک فناوری پردیس


همچنین مشاهده کنید