چند مثال برای فهمیدن اینکه «چقدر... نمی دانیم»!؛ عامل ناشناخته

علم می تواند انرژی را مهار كرده، انسان را به پرواز درآورده، بیماران را شفا داده و بسیاری از ریزه كاریهای جهان هستی را توضیح دهد، اما با وجود اطلاع كافی از بسیاری نیروهای شگفت انگیز و سودمند در جهان، علم نمی تواند توضیحی برای «همه چیز» بیابد؛ به عنوان مثال شاید دانشمندان هرگز درباره آغاز جهان به پاسخ صحیحی نرسند. این ناتوانی در توصیف و توضیح پدیده های ماورای طبیعی نیز صدق می كند.
با وجود اینكه علم می تواند دلیل بسیاری از پدیده های عجیب را بیابد، اما هنوز معماهای بسیاری برای حل شدن وجود دارند. بعضی از این معماها تنها به دلیل نبودن اطلاعات كافی به نتیجه قطعی نرسیده اند و ممكن است همان طور كه بسیاری از مجهولات مانند دلیل بیماریها، روزی كشف و شناخته شد، این موارد نیز روزی به طور كامل درك و شناخته شوند.
● بشقاب هایی در آسمان
در وجود اشیای پرنده ناشناخته شكی وجود ندارد، افراد بسیاری اجرام پرنده ای شامل انواع هواپیما تا شهاب سنگ در آسمان دیده اند كه در تشخیص آن ناتوان مانده اند، اما اینكه در میان این موارد متعدد، فضاپیماهایی از سیارات بیگانه نیز بوده یا خیر، به طور كلی مطلب دیگری است.
اصولاً با توجه به فاصله توصیف نشدنی و كوششی كه برای رسیدن موجوداتی از آن سوی كیهان به كره زمین لازم است، چنین داستانی غیرقابل باور به نظر می رسد. اما با وجود اینكه تحقیقات بسیار دقیق برای بیشتر موارد مشاهده شده دلایلی «زمینی» ارائه كرده است و هنوز هم وقایع مربوط به اجرام ناشناخته توضیح داده نشده اند.
● ذهن یا جسم؟
دانش پزشكی بتازگی موفق به درك ابتدایی از روشهای نفوذ ذهن بر بدن شده است. برای مثال می توان به تأثیر دارونماها یا «placebo effect» داروهای «مریض راضی كن» و بی اثری كه اتفاقاً در بسیاری موارد موجب شفای بیمار هم می شوند- اشاره نمود.
این پدیده نشان می دهد كه افرادی وجود دارند كه تنها با اعتقاد به اینكه دارویی مؤثر است، احساس سلامتی كرده یا عوارض بیماری آنان برطرف می شود. نمونه مشابه این خود درمانگری بدن از طریق تأثیرات ذهنی مثبت مانند دعا، نیز وجود دارد. توانایی بدن در درمان خود با استفاده از روشهایی كه بسیار دورتر از توانایی دریافت ماست، همواره موضوعی بسیار شگفت انگیزتر از دستاوردهای مدرن پزشكی بوده است.
● حس ششم
قدرتهای روانی و پیش بینی وقایع بخصوص به علت اینكه اعتقاد به وجود آنها بسیار گسترده است، در میان ۱۰ پدیده برتر توجیه نشده قرار دارند. بسیاری از مردم عقیده دارند كه شهود یا درك مستقیم، نوعی قدرت روانی و روش دسترسی به اطلاعات محرمانه یا خاص درباره جهان و آینده است.
محققان افرادی را كه مدعی داشتن نیروهای روحی خاص بوده، مورد آزمایش قرار داده اند و با اینكه نتیجه این آزمایشها تحت شرایط علمی كنترل شده، منفی یا مبهم از كار درآمده است، اما باز هم عده ای از همین دانشمندان عقیده دارند كه نیروی روانی چیزی قابل آزمودن نیست و در حضور افراد شكاك یا دانشمندان عمل نمی كند.
اگر این گفته حقیقت داشته باشد، علم هرگز نخواهد توانست وجود نیروهای روانی و حس ششم را تأیید یا انكار كند.
● آنگاه مرگ
كسانی كه یك مرتبه تا مرز مرگ پیش رفته اند از تجربیات مشابه و مرموزی سخن می گویند؛ ورود به یك تونل و نوری فراگیر، دیدار با عزیزان درگذشته، حس آرامش و مانند آنها، از آن جمله اند و می توان آن را اشاره ای به حیات پس از مرگ دانست.
این تجربیات هرچند بسیار عمیق هستند، اما هنوز كسی با یك مدرك یا توضیحی قابل تصدیق از «گور» خارج نشده است.
افراد شكاك چنین عنوان می كنند كه این تجربیات نتیجه توهمات طبیعی و قابل پیش بینی یك مغز آسیب دیده است، با این حال هیچ راهی برای یافتن پاسخی قاطع به چگونگی تجربه نزدیك به مرگ و اینكه آیا اینها واقعاً تجسم طرف دیگر زندگی هستند یا خیر، وجود ندارد.

منبع : روزنامه قدس