یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

استاد مطهری در عرصه علم و عمل


استاد مطهری در عرصه علم و عمل
استاد شهید مطهری یكی از موفق ترین و پیشروترین متفكران اسلامی در عصر جدید است كه در گستردگی فكری ، درك زمان ، شناخت مسائل فكری ، توجه به واقعیت ها و آشنایی با مبانی دینی سرآمد هم عصران خویش بود . او عمر پربركت خود را در راه شناخت عمیق اسلام و شناساندن این مكتب حیات بخش ، از زوایای مختلف به شیفتگان علوم و معارف اسلامی و مبارزه ی سرسختانه با كجروی ها و انحراف ها صرف نمود و بدین جهت حق عظیمی بر مسلمانان ، به ویژه نسل جوان دارد و به حقیقت الگو و معلمی وارسته و موفق برای نسل جستجوگر عصر ماست . استاد مطهری معلمی بود كه روزگاری چند در برج طلعت این نسل درخشید و چونان شمشیری آخته بی آنكه از خرق عادات و رسوم و خرافات عوام و خواص بهراسد ، معضلات و شبهات را در هم نوردید و اكنون كه از بامداد هجر او ۲۳ سال می گذرد و نام و یاد و آثار گران سنگ او فرصتی است تا بار دیگر جوانان پاك طینت و مشتاق حقایق نورانی اسلام ، با اندیشه های ژرف و ناب او در اسلام شناسی آشنا گردند . بنابراین غور در مشی زندگی و اندیشه این متفكر بزرگ اسلامی ، كه نقشی اساسی در ایجاد تحولات عمیق اجتماعی و فرهنگی جامعه داشت ، با انگیزه ی یافتن زوایای نهفته و مختلف زندگی و اندیشه های سرنوشت ساز او می تواند نمونه و الگویی علمی و عملی برای مشتاقان طریق و پویندگان مسیر ارایه دهد و نسل جوان جستجوگر و تشنه ی واقعیت را در رسیدن به مقصد هدایت نماید .
۱- استاد مطهری در عرصه حیات فردی
۱/۱- خانواده
استاد مطهری در دوازدهم جمادی الثانی سال ۱۳۳۸ هجری قمری مطابق با سیزدهم بهمن ماه سال ۱۲۹۹ شمسی در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد . مادر استاد مطهری درباره ی عنایت الهی قبل از تولد او گفته است : « دو ماه قبل از تولد مرنضی شبی در خواب دیدم محفلی نورانی است و تمام زنان محل در مسجد اجتماع كرده اند . ناگاه بانویی محترم وارد شد و دو زن نیز همراه او بودند كه بر اهل مجلس گلاب می پاشیدند . چون نوبت به من رسید به آنان فرمود : سه بار گلاب بپاشید . از او دلیل آن را جویا شدم با خوشرویی پاسخ داد : به خاطر آن جنینی كه در رحم داری ، چنین كاری لازم بود ، زیرا او آینده ای درخشان خواهد داشت و به جامعه اسلامی خدمات عظیم و گسترده ای خواهد كرد . » استاد مطهری در طول عمر خود برای پدر و مادرش احترام خاصی قایل بود ، زیرا می دانست یكی از راه های كسب توفیق انسان های بزرگ ، دعای والدین بر حق فرزندان بوده است . شهید مطهری موفقیت خویش را در زندگی علمی و اجتماعی خود مرهون دعای پدر و مادر بزرگوارش می داند و می فرماید : « گه گاه كه به اسرار وجودی خود و كارهایم می اندیشم ، احساس می كنم یكی از مسائلی كه باعث خیر و بركت در زندگیم شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من كرده است ، احترام و نیكی فراوانی بوده است كه به والدین خود كرده ام . به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماره علاوه بر توجه معنوی و عاطفی – با وجود فقر مالی و مشكلات مادی در زندگیم – تا آنجا كه تواناییم اجازه می داد ، از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان كمك و مساعدت كرده ام . » (سرگذشت های ویژه از زندگی استاد ، ج ۲ ، ۱۴)
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند :
« بارها اتفاق افتاده بود ، در جلساتی كه ما در مشهد با آقای مطهری داشتیم پدر ایشان هم حضور داشت . استاد در مقابل پدرشان به قدری مؤدب برخورد می كرد ، و این امر حاكی از این بود كه عمیقاـ برای ایشان احترام زیادی قائل بودند . »
۲/۱- زندگی مشترك
تاریخ زندگی علمای ما نشان داده است كه آنان بهترین رفتار و سلوك را با همسران و خانواده ی خویش داشته اند . یك عمر باصفا و صمیمیت ، با همه ی مشكلات زندگی دست و پنجه نرم كرده و با صداقت و امانت بر مشكلات آن فایق آمدند و فرزندان گرانقدری را تحویل جامعه دادند . استاد شهید مطهری چون قصد ازدواج داشت ، پس از مشورت با پدر و مادر و برخی خویشان ، دختر آیه الله روحانی را در مشهد خواستگاری كرد . وقتی كه خانواده شهید مطهری برای این منظور رفتند ، آیه الله روحانی در مقابل اكراه برخی افراد خانه بخصوص همسرش ، اظهار داشت : « سال گذشته در قم به حجره ایشان (استاد مطهری) رفته بودم و با اخلاق و خصوصیات روحی این جوان آشنایی دارم و او را انسانی پاك سرشت می دانم . » استاد مطهری با تشكیل خانواده به قم بازگشت و زندگی جدید را با شرایط سخت اقتصادی آغاز كرد . او گاه مجبور بود برای گذران زندگی كتاب هایش را بفروشد و یا قرض بگیرد ، ولی چنان مناعت طبع داشت كه حتی همسر خود را از این ماجرا باخبر نمی كرد و نه تنها با برخورد به او ، روی در هم نمی كشید ، بلكه با چهره ای متبسم و شاداب با وی سخن می گفت ، به گونه ای كه همسرش متوجه مشكلات او نمی گردید .
همسر آن حكیم فرزانه می گوید :
« برای من همسری مهربان و برای فرزندانش پدری فداكار محسوب می گشت . با اینكه برخی مواقع در اثر شدت كار و فشار تلاش های فكری ، اعتراف می كرد كه خسته ام و سرم گیج می رود ، ولی با خوشرویی و قیافه ای بشّاش به گفته های ما گوش می داد و من و فرزندان را راهنمایی می كرد . به حق می توان گفت كه او معلم زندگی ما بود . » (پیام زن ، ش ۳ ، سال هفتم ، ص ۳۹)
همسر شهید استاد مطهری همچنین می افزاید :
« همیشه با یك حالت تواضع و آرامش با من رفتار می كرد ، با صدایی متین و چهره ای خندان ، به طوری كه با یك ارادت و عشق خاصی كار می كردم و علاقه شدید ایشان به من و محبت هایی كه می كرد ، مرا در انجام كارهای منزل رغبت و شوق عجیبی می بخشید ، مطهری مراد خانواده بود و افراد خانواده مریدش بودند . محیط خانه را چنان مساعد ساخته بود كه فرزندان ، متقی پرورش یابند . تأثیر رفتار پدر در فرزندان ، آنها را راهیان راه پدر و سالكان طریق حق ساخته است . »
همسر شهید مطهری می افزاید :
« رفتار صمیمانه و محترمانه ای بین من و ایشان بود . اگر از مسائل مادی دنیا حرف می زدم و گله ای داشتم این شعر را می خواند :
اگر لذت ترك لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت ندانی »
« استاد مطهری در برابر مشكلات زندگی سخت بردبار بود و با دشوارترین مسایل به آسانی برخورد می كرد . بارها امری در برابر ما بزرگ و چون كوهی جلوه گر بود ، ولی چون با ایشان در میان می نهادیم ، با لبخندی مسرت آمیز می گفتند : چیزی نیست ، به زودی برطرف می شود »
۲- استاد مطهری در عرصه حیات علمی
۱/۲- معلمی فرهیخته
در قلمرو پرورش توانایی ها و شایستگی های بشر ، دو نوع معلم و مربی مورد نیاز است این كه استعدادها را بارور سازد . یكی معلم گفتار و بیان كه از طریق آموزش ، درهای معرفت و دانش را به روی انسان بگشاید و دیگری معلم الگو و اسوه كه رفتار و كردار او ، راه و رسم زندگی را ترسیم كند و دست انسان را گرفته و به مراحل كمال برساند . بررسی زندگی انسان های والایی كه رفتار و كردار آنان می تواند سرمشق زندگی ما باشد ، برای رشد و تكامل انسان بسیار ضروری و مفید است از این رو استاد مطهری هم استاد بیان و هم قلم بود و هم سرمشق زندگی از نظر رفتار . او در بستر علم و دانش ، در جهاد قلمی و بیانی ، در پاسداری از مرزهای حق و حقیقت ، در تهجد و نیایش در دل شب در عزت و مناعت نفس ، در تواضع و فروتنی ، در حفظ حرمت بزرگان و جهات دیگر اسوه و سرمشق است و آشنایی با رموز و خصوصیات زندگی او می تواند عاشقان كمال را در عرصه علم و عمل یاری كند .
۲/۲- ویژگی های علمی
۱. قدرت فراگیری
استاد مطهری درباره ویژگی علمی افراد می فرماید :
« افراد از نظر استعداد یاد گرفتن و فراگیری مطالب علمی بر دو گونه اند . برخی در سنین جوانی از قدرت فوق العاده ای برخوردارند و تا چند سال می توانند به شدت بیاموزند ، ولی وقتی به اصطلاح پا به سن می گذارند ، دیگر گویی استعداد آنها خشك می شود و فقط به هر آنچه كه تا آن موقع آموخته اند ، اكتفا می كنند و به اصطلاح از كیسه می خورند . امّا در مورد برخی ، مطلب طور دیگری است ، یعنی همیشه دارای قدرت فراگیری هستند و من از این دسته هستم . من امروز بیشتر از گذشته در خودم آمادگی برای آموختن احساس می كنم . من امروز دلم می خواهد كه دائماـ مطالعه كنم و بیاموزم و تدریس كنم و بیاموزانم . »
اهمیت این مطلب هنگامی روشن می شود كه بدانیم این سخنان را استاد مطهری یكی دو سال قبل از شهادت فرموده است .
۲. درك صحیح
استاد مطهری از اندیشمندانی بود كه درك عمیق و درستی از اسلام و معارف آن داشت .
شهید استاد مطهری خود در این باره چنین می فرماید :
« یكی از تفضّلات الهی بر من این است كه در حالی كه بسیاری از دانشمندان اهل نظر هر چند سال یكبار در نظریات خود تجدید نظر می كنند و به اصطلاح تغییر رأی می دهند و گاه تا آخر عمر به چندین عقیده متفاوت و متضاد گرایش پیدا می كنند ، من از ابتدای جوانی تا حال ، حتی یك سطر هم ننوشته ام كه بعداـ ببینم غلط بوده است .
به حمدالله هر چه كه نوشته ام و اندیشیده ام از همان روزهای اول تا حال هنوز هم بر همان عقیده ام . گاه به نوشته های سی سال پیش خودم نگاه می كنم ، البته تكامل برایم پیدا شده ، یعنی یك نظری داشته ام به اجمال ، اكنون تفصیل داده ام ، برایم پخته تر شده یا یك دلیل برای مطلبی داشته ام و به دلایل دیگری رسیده ام ، ولی این كه ببینم چیزی گفته ام یا نوشته ام كه اكنون به آن معتقد نیستم و نظرم چیز دیگری است ، چنین چیزی نیست و من این را یكی از الطاف بزرگ الهی برای خودم می دانم . »
۳. حقیقت جویی
ویژگی بارز حقیقت جویی استاد مطهری ، موجب شده بود كه از پذیرش اندیشه های بدیع و ارزشمند دیگر متفكران ابایی نداشته باشد . امّا هیچ گاه مطلبی را تا در آسیای نیرومند ذهن خود كه سرشار از مفاهیم ارزشمند اسلامی بود ، نرم و خرد نمی كرد و با اصول و مبانی اسلامی منطبق و هماهنگ نمی دید ، به طور قالبی و كلیشه ای نمی پذیرفت .
۴. انصاف علمی
رعایت انصاف و خارج نشدن در میانه روی و عدل ، یك صفت پسندیده است . معلم اگر شاگردی را به خاطر یك عمل خلاف یا تنبلی و … سرزنش می كند ، به صفات خوب او نیز باید اشاره و توجه كند .
در صورتی كه نظر شاگرد در مطلبی بهتر و مفیدتر از نظر معلم است ، باید آن را با آغوش باز بپذیرد كه به عدل و انصاف علمی نزدیكتر است .
بارزترین ویژگی استاد مطهری ، داشتن روحیه ی انصاف در مسائل علمی و اجتماعی بود . این ویژگی سبب شده بود كه : « استاد مطهری بر روی حرف مخالفین نظر خود – هر كه می خواهد باشد و در هر مقامی كه باشد – كاملاـ بیندیشد ، یعنی هیچ گاه با روحیه ی استكباری و بزرگ منشانه با آرأ و عقاید حتی مخالف ترین دشمنان خود نیز برخورد نمی كردند ، همیشه هر سخن و گفته ای را تا حد امكان تجزیه و تحلیل می كردند و شقوق درست و قابل قبول آن را از احتمالات نادرست جدا كرده و به حساب هر یك جداگانه رسیدگی می كردند . این خصلت نه تنها به عنوان یك خصیصه اخلاقی قابل احترام و ارزش است ، بلكه به لحاظ علمی نیز اثرات فراوانی بر آن مترتب است . استاد در برخورد با مكاتب بیگانه حتی ماركسیسم اگر نكته مثبتی می دیدند از اعتراف به آن خودداری نمی كردند و این یكی از عللی است كه آثار ایشان حتی در مخالفین نیز مؤثر افتاده است . »
۵. توضع علمی
معلم باید بداند كه دانش او در مقابل علم خداوند بزرگ همچون قطره ای در مقابل اقیانوس است و بسیاری هستند كه دانش و آگاهی شان از او بیشتر است . تواضع علمی استاد مطهری نیز زبان زد بود . به جای این كه شاگردان در مقابل استاد تواضع كنند ، استاد مطهری در مقابل آنان تواضع می كرد و فروتنی به خرج می داد . شهید دكتر محمد مفتح (ره) در این باره می فرماید : « من در روز شهادت استاد مطهری ، دنبال نوشته ای در كتابخانه اش می گشتم ، دیدم چقدر استاد مطهری نوشته دارند ، چه عمر پر بركتی ، آن وقت این شخصیت ، این قدر اخلاقی ، ساده و بی آلایش . همه كتابهایش عنوان « مرتضی مطهری » بود . هیچ عنوان و لقبی را نمی پذیرفت با این كه بدون استثنأ استاد همه بود و همه فضلای فعلی بدون شك از محضر استاد مطهری استفاده كرده بودند . »۶. تلاش علمی
تلاش و پشتكار علمی استاد مطهری برای كسب فضایل حوزه و اسلام هنوز زبان زد طلاب و دانشجویان است . تحصیل پی گیرانه فقه و فلسفه و سایر علوم اسلامی را از ابتدا با تلاش خستگی ناپذیر تدارك می دید تا روزی با دست باز رسالت خویش را بر عهده گیرد .
استاد مطهری به صورتی عجیب درصدد بود كه با نخبگان حوزه و دانشگاه تماس گیرد و از اندیشه های آنان باخبر گردد . از عرضه ی كارهای علمی خود نیز به كسانی كه به آنان اعتقاد داشت و آنان را در خور و شایسته می دید ابایی نداشت . همچنین درباره ی برخی بحث های علمی كه به نظرش می رسید با بزرگان حوزه و دانشگاه به مشورت می پرداخت . قبل از آن كه آیه الله بروجردی (ره) به قم بیاید ، چون استاد مطهری می دانست فقیهی با آن عظمت در بروجرد است از تعطیلی تابستان استفاده كرده به آنجا می رود و مدتی از محضر پر فیض ایشان بهره مند می شود .
دكتر حداد عادل می گوید :
« استاد مطهری به اندازه سه برابر یك استاد رسمی دانشگاه تدریس می كردند . یك استاد دانشگاه اگر شش ساعت در روز تدریس می كرد و وظیفه خود را انجام می داد ، امّا استاد مطهری در دو روزی كه به قم می رفتند ، مقدار تدریس شان از استادان رسمی بیشتر بود . »
شهید قدوسی (ره) در زمینه تلاش و خوی علمی استاد مطهری می افزاید :
« پشتكار و كثرت مطالعه آقای مطهری در مدرسه فیضیه همه ی ما را به اعجاب می آورد و تأكید می كرد كه استاد مطهری وقتی اصول فقه را خوانده بود ، مدعی بود كه جزوه و اثری نیست كه در این زمینه باشد و من آن را ندیده باشم و یا علم اصول اكنون چون موم در دستان من است به هر شكل و صورتی كه بخواهم می توانم تجزیه و تحلیل اش بنمایم . »
به حق باید گفت كه استاد مطهری حتی یك لحظه را نیز از دست نمی داد و در سی سال زندگی خود در تهران كاری جز مطالعه و تحقیق و نوشتن و یادداشت كردن نداشت : « استاد مطهری گاهی از اوقات از فرط خستگی می گفت : دیگر گوشم نمی شنود و پاهایم تحمل وزن بدنم را نمی كند . استاد جعفر سبحانی می گوید از استاد مطهری سؤال كردم كه شما چقدر مطالعه و تحقیق می كنید ، استاد در پاسخ گفتند : در حد مرگ . »
شهید دكتر مفتح می گوید در اوج مبارزات با رژیم طاغوتی ، استاد مطهری به من فرمودند :
« به خدا اگر امام و رهبر ما پیروز بشود هیچ پستی من نمی خواهم ، برای من همین زندگی كه الان دارم و كتابخانه ام برای من بهترین لذّت است . من همین را می خواهم كه بنشینم و كتاب بنویسم ، و تحقیق كنم و از اسلام عزیز دفاع كنم ، این هدف من است ، بنابراین ، این كوشش و این تلاش ارزش شخصی برای من نیست . » این دقت و تعمق و تلاش علمی نه تنها در عرصه قلم و تحقیق ، بلكه در خطابه و سخنرانی استاد مطهری به خوبی ملموس بود . با آن كه زبان و بیان مناسبی در عرصه مطالب داشت ، ولی برای ارایه هر سخنرانی تلاش زیادی می كرد . یك بار استاد مطهری را برای سخنرانی دعوت كردند و او با تواضع و صراحت تمام گفت : « آمادگی لازم جهت این سخنرانی را نیافته ام ، من برای هر سخنرانی حداقل بیست ساعت مطالعه دارم . »
۷. ساده گویی
استفاده از كلمات سنگین و غیرسلیس در سخن گفتن ، نشانه ی علم و كمال انسان نیست . ساده گویی شیوه ی پیامبران الهی و اولیای خداست و قرآن كریم با زبانی ساده با قشرهای گوناگون مردم سخن می گوید :
« فانّما یسرّناه بلسانك هم یتذكّرون » (دخان / ۵۸)
ما قرآن را به زبان تو (ای رسول) آسان كردیم ، امید است كه مردم متذكر حقایق آن شوند . استاد مطهری در شمار موفق ترین متفكرانی است كه از شرایط لازم برای آشنا ساختن نسل امروز با اسلام ، برخوردار بود ، چون زبان مخاطب را به خوبی می دانست و متناسب با نیازهای این نسل ، كتاب می نوشت و سخنرانی می كرد . ساده گویی و ساده نویسی از مشخصات بارز استاد مطهری است . او سخت معتقد بود كه باید به « زبان زمان » و « لهجه ی عصر » كتاب نوشت و سخنرانی كرد . استاد مطهری چون هم در حوزه و هم در دانشگاه حضور داشت ، زبان هر دو را به خوبی می شناخت و زبانش نه برای دانشجو بیگانه و غریب بود و نه برای طلبه ، با هر دو آشنایی داشت . زبان او ساده ، روشن و گیرا بود . از این رو با مطالعه ای مختصر در آثار شهید مطهری می توان دریافت كه او تا چه حد در طرح و تحلیل مسائل به زبان ساده موفق بوده است . تأثیری كه استاد مطهری در نسل جوان گذاشت ، ناشی از ارایه ی تفكر مكتبی به صورت مجموعه ی منسجم ، واحد ، بی تناقض ، غنی و در عین حال ساده بود . معرفی فلسفه به زبان ساده و آشنا كردن مردم با فلسفه ی اسلامی و زدودن روحیه ی حقارت از مردم در برابر اندیشه ها و فلسفه ی غرب ، چیزی بود كه بسیار مورد توجه شهید مطهری بود و الحق كه در این زمینه توفیق داشت . البته نباید فراموش كرد كه این ساده گویی و ساده نویسی با سخنان سست و بی پایه گفتن تفاوت فاحشی دارد . زیرا هنر استاد مطهری این بود كه پیچیده ترین و دقیق ترین مسائل فلسفی و علمی را به زبام روز بیان می كرد .
۸. آزادی قلم
از ویژگی های دیگر استاد مطهری می توان از حریّت قلم او یاد كرد . اینكه دیده می شود آثار شهید مطهری به خوبی قابل درك است و در قلم او كم و كاستی مشاهده نمی شود ، چون انسانی حرّ و آزاده بود و فهم او عاری از اوهام بود و عملش با هوی و هوس مخلوط نبود . به قول حضرت امام خمینی (ره) : « … استاد مطهری در توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت ، آثار قلم و زبان او بی استثنأ آموزنده و روان بخش است . »
از این رو قلمش نیز حرّ و آزاد بود . استاد آیه الله حوادی آملی در این باره می فرماید :
« اینكه می بینیم استاد شهید مطهری خوب قابل است چون فهمنده خوبی است . وقتی خوب بیابد و آزاد بیابد ، آزاد بیان می كند و آزاد می نویسد . این از ویژگی های شهید مطهری بود . »
۹. روش علمی
از ویژگی های علمی استاد مطهری روشمند بودن مطالعه ، تحقیق ، تدریس و خطابه ی اوست . استاد مطهری مخالف مطالعه ی بی برنامه و بی ضابطه بود . در این باره می فرماید : « افراد از نظر هوش ، فهم و استعداد و حافظه با یكدیگر اختلاف دارند . انسان های رشید از حافظه خود بهره برداری صحیح می كنند . ولی آدم های غیررشید تصور می كنند حافظه یك انبار است ، انباری كه دائماـ باید آن را پر كنند و هر چه پیدا كرد ، باید آنجا پرت كند … انسان رشید كتاب ها و مطالبی را كه برای خود لازم می داند . جمع می كند آنها را مكرر مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می كند ، خلاصه ها را یادداشت می كند و به حافظه خود می سپارد و بعد به موضوع دیگری می پردازد . چنین فردی اگر حافظه اش ضعیف هم باشد حداكثر استفاده را می كند . »
در تحقیق نیز استاد مطهری می دانست به دنبال چه چیز باید بگردد . او هیچ گاه برای تفریح و سرگرمی تحقیق نمی كرد ، بلكه بر اساس نیاز و در راستای هدف الهی به این امر فهم همت گماشت .
۱۰. زمان شناسی و هماهنگی با نیازها
از ویژگی های استاد مطهری ، دور اندیشی و ژرف نگری و زمان شناسی است . چرا كه او هرگز خویشتن را از عرصه ی اجتماع خارج نمی كرد و گوشه ی انزوا اختیار نمی نمود . بلكه در زمانی كه اندیشه های ماركسیستی و لیبرالیستی زوایای تن و جان جوانان را قبضه كرده بود ، با نوشتارهای خود گام های بلندی فراراه گشودن معضلات فكری جوانان برداشت و حتی لحظه ای مرعوب آرای نوین بشری نگردید و هرگز قدمی در خلاف مسیر اندیشه تشیع ناب محمّدی برنداشت و شجاعانه اعلام می كرد كه باید پاسخ معضلات كنونی بشر را از متن شریعت جست و می بایست راه را بر فرهنگ های دیگر كه راهزن اندیشه ها می باشند بست . استاد مطهری مطابق با مقتضیات زمان ، بر طبق اندیشه های اصولی خویش همیشه درصدد بود كه مبانی نظری استقرار نظم اجتماعی كه توانایی پاسخگویی به عمده ترین مشكلات انسان كنونی را داشته باشد از متن شریعت استخراج كند . و حاصل این تلاش در بسیاری از آثار به جا مانده ی او ثبت و ضبط شده است . استاد مطهری در این خصوص می فرماید : « اینكه ما از فرهنگ های دیگر مثلاـ از فرهنگ ماركسیستی یا اگزیستانسیالیستی و امثال این ها ، قسمتی را التقاط كنیم و روكشی از اسلام به روی آنها بكشیم برای اینكه نهضت ما را در مسیر اسلام هدایت كند كافی نمی باشد . ما باید فلسفه اخلاق ، فلسفه سیاسی ، فلسفه تاریخ ، فلسفه اقتصادی ، فلسفه دین و فلسفه الهی خود را كه از متن تعلیمات اسلام الهام می گردد تدوین كنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم . »
۱۱. آرمان گرایی و مسؤولیت پذیری
استاد مطهری به عنوان یك حكیم فرزانه و فرهیخته دریافت كه آرمان گرایی و مسؤولیت پذیری در نوشتن و پژوهش برای او یك وظیفه ی مهم است . مسؤولیت خطیری كه در عصر قحطی ارزش ها و ستیز با روشنی ها باید انجام می گرفت . مخاطب او همه بودند ، پروایش نبود كه برای كودكان نیز بنویسد . نویسنده ای كه « اصول فلسفه و روش رئالیسم » می نوشت . « داستان راستان » را نیز می نگاشت تا با سخنی فراگیر همه را به درستی و راستی بخواند . او به حق آرمان گرا و مسؤولیت پذیر بود . روح و جوهر همه ی فعالیت های علمی او ، ایفای وظیفه ی دینی و تبیین درست و استوار معارف اسلامی و دفاع از كیان عقاید و احكام الهی است . استاد مطهری در این باره می فرماید :
« بنده از حدود ۲۰ سال پیش كه قلم به دست گرفته مقاله یا كتاب نوشته ام ، تنها چیزی كه در همه ی نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام ، حل مشكلات و پاسخگویی به سؤالاتی است كه در زمینه مسایل اسلامی در عصر ما مطرح است . نوشته های این بنده برخی فلسفی ، برخی اجتماعی ، برخی اخلاقی ، برخی فقهی و برخی تاریخی است . با این كه موضوعات این نوشته ها كاملاـ با یكدیگر مغایر است ، هدف كلی از همه اینها یك چیز بوده است و بس . این بنده هرگز مدعی نیست كه موضوعاتی كه خود انتخاب كرده و درباره آنها قلم فرسایی كرده است ، لازم ترین موضوعات بوده است ، تنها چیزی كه ادعا دارد ، این است كه بر حسب تشخیص خودش از این اصل تجاوز نكرده كه تا حدی كه برایش مقدور است در مسایل اسلامی عقده گشایی كند و حتی الامكان حقایق اسلامی را آن چنان كه هست ارائه دهد ، فرضاـ نمی تواند جلوی انحرافات علمی را بگیرد ، حتی الامكان با انحرافات فكری مبارزه نماید و مخصوصاـ مسایلی را كه دستاویز مخالفان اسلام است روشن كند . »
۳- استاد مطهری در عرصه حیات عملی
۱/۳- حیات معنوی
استاد مطهری از همان اوان جوانی به موازات وارد شدن در عرصه علمی از خودسازی و حیات معنوی خود غافل نشد ، بلكه توأمان در این دو عرصه با موفقیت گام برداشت .انسان می تواند به وسیله ی كنترل غرایز خویش و مخالفت با هوای نفس به كمالات روحی دست یابد و از اخلاق انسانی و اسلامی بهره مند گردد . بشر در اثر كمالات روحی می تواند بسیاری از مشكلات خود و دیگران را به آسانی برطرف سازد . رهبر معظم انقلاب درباره ی استاد شهید مطهری فرموده اند :
« مرحوم مطهری یك مرد اهل عبادت ، تسویه ، تزكیه اخلاق و روح بود . بسیاری از توفیقات مرحوم مطهری بر اثر همین حالات بود كه بركات معنوی و آن حال توجه و عبادت و عرفان ، ایشان را موفق كرده بود . و این جنبه در ابعاد شخصیتی استاد مطهری واقعاـ فصل بسیار شور انگیزی را مطرح می كند و از این لطفی كه خداوند در حق استاد مطهری كرده بود ، غبطه می خورم . »
استاد مطهری همواره با وضو در كلاس درس دانشگاه و حوزه حضور می یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می بخشید كه شنونده با تمام وجود معنویت و قداست آن را درمی یافت و به نسبت آمادگی هایش در جذبه های الهی آن مستغرق می گردید . شهید مطهری در مدت ۲۴ سالی كه در دانشگاه تهران تدریس داشت به دانشجویان توصیه می كرد كه دانشگاه به منزله مسجد است ، سعی كنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید ، ایشان به یكی از دانشجویان فرمود :
« من هیچ وقت ، بدون وضو وارد كلاس درس نمی شوم . »
۲/۳- اخلاص
اخلاص به معنای پاك بودن رفتار و كردار آدمی از تظاهر و ریا ، اكسیر نابی است كه عبادت را قابل عرضه در پیشگاه الهی می كند و عمل بدون اخلاص چون خانه بر ماسه بنا كردن است .
انسان های خردمند جز با اخلاص به پرستش نمی ایستند و جز با نیت پاك به ستایش نمی نشینند . استاد مطهری درباره اخلاص می فرماید :
« كار برای خود كردن نفس پرستی است ، كار برای خلق كردن بت پرستی است ، كار برای خدا و برای خلق كردن شرك و دوگانه پرستی است ، كار خود و كار خلق برای خدا كردن توحید و خداپرستی است . ‌»
مسأله ای كه برای زندگی استاد مطهری وجود داشت این بود كه همیشه می خواست نامش مخفی باشد و این دلیلی بود بر خلوص نیت ایشان و دور بودن از ریا ، چرا كه معتقد بود :
« كار باید انجام شود ، حال به اسم هركس ، مهم هدف ماست كه باید به آن برسیم . »
۳/۳- توسل
توسل به اهل بیت عصمت و طهارت كه انسان را در درگاه خداوند ، بزرگ و آبرومند می سازد ، یكی دیگر از ویژگی های حیات معنوی استاد مطهری بود . مردان بزرگ حتی برای كشف مجهولات و پی بردن به حل مشكلات علمی دست به توسل می زنند تا در اثر كسب فیض از خاندان وحی ، گره از مشكل خویش بگشایند . استاد مطهری نه ننها به اهل بیت عشق می ورزید ، بلكه عشق خویش به دیگران را بر این پایه استوار كرده بود . یكی از دوستان شهید مطهری می گوید به او عرض كردم چرا شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می كنید و تعبیر « روحی فداه » جانم فدایش را در مورد ایشان به كار می گیرید . استاد مطهری فرمود :
« من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام ، ولی احترام من از ایشان به خاطر این است كه او عاشق و دلباخته اهل بیت است . علامه طباطبایی در ماه رمضان پیاده به حرم مشرف می شد و روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه (س) افطار می كرد ، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد . این ویژگی علامه طباطبایی مرا به شدت شیفته ایشان نموده است . »
۴/۳- دعا :
استاد مطهری با دعا و نیایش رابطه خاصی داشت و دعا در زندگی پر بار استاد مطهری از موقعیت ویژه ای برخوردار بود . از جمله او مقید بود آخر روز جمعه دعا بخواند ، روزی كه در منزل یكی از دوستانش جلسه ای بود با متانت و بزرگی فرمود :
« من اجازه می خواهم مقداری دعا بخوانم ، چون ساعت آخر روز جمعه است ، اگر جای خلوتی هست بروم قدری دعا بخوانم و همین كار را هم انجام داد »
و زمانی كه به استاد مطهری خبر دادند یكی از دوستانش را به ده سال زندان محكوم كرده اند ، استاد مطهری ناراحت شد و فرمود :
« برایم قرآن و مفاتیح بیاورید و آنگاه با توجه و معنویت خاص شروع به خواندن دعای توسل كرد . »
۵/۳- نماز اول وقت
استاد شهید مطهری با تأسی از رهبران الهی ، مقید به نماز اول وقت بود و هیچ كاری در موقع نماز برای ایشان به اندازه ی نماز به موقع اهمیت نداشت . ایشان دیگران را نیز ، به ویژه در محیط های علمی و دانشگاهی ، تشویق به برگزاری نماز اول وقت می كرد . استاد مطهری اهمیت فوق العاده ای برای آداب نماز كه حضور قلب ، خشوع ، نشاط از جمله آن است ، قایل بود . همسر استاد در این باره می گوید :
« استاد مطهری با لباس خانه نماز نمی خواند . حتی برای نماز صبح لباس می پوشید ، عمامه بر سر می گذاشت و خودش را برای نماز آراسته و آماده می كرد . این حالت آمادگی قبل از نماز مسلماـ تأثیر بسزایی دارد . »
مناجات و نمازهای شب استاد مطهری حالت ویژه ای داشت . سروش نیمه شب او هنگام نماز شب این بود : نخوابید ، شیطان خوشحال می شود . مقام معظم رهبری می فرماید :
« این مرد نیمه شب تهجد با آه و ناله داشت ، نماز شب می خواند و گریه می كرد ، به طوری كه صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار می كرد … اتاق ایشان وضعیت خاصی داشت … یك « الله » بود كه با نئون سبز یا این شب نماها نوشته شده بود و فقط در شب جلوه داشت و مشخص می كرد كه استاد همان نیمه شب ها كه مشغول ذكر خدا هستند و ذهنشان هم به یاد خداست ، می خواهد از همه حواس خود نیز استفاده كند . »
۶/۳ – قرآن
شهید استاد مطهری عمر گرانمایه خویش را صرف ترویج و گسترش فرهنگ ناب و اصیل قرآن نمود و انس و الفت خاصی با قرآن داشت . ارتباط استاد مطهری با قرآن از چند جنبه قابل توجه است .
جنبه اول عشق و علاقه شخص او نسبت به این كتاب مقدس و انس خاص او به تلاوت و سیراب كردن روح تشنه اش از اقیانوس بی كران و زلال قرآن بود . جنبه ی دوم ، تلاش و فعالیت او برای تفسیر این كتاب مقدس بود و جنبه سوم ، مبارزه خستگی ناپذیر او با برداشت ها غلط و انحرافی از قرآن توسط دشمنان و دوستان ناآگاه بود .
مجتبی مطهری فرزند شهید می گوید :
« پدرم قرآن را با آهنگ خوش می خواند . هر شب بعد از نماز مغرب و عشأ یك یا چند سوره از قرآن را با صوتی خوش تلاوت می كرد . »
استاد مطهری در نامه ای به یكی از فرزندانش می نویسد :
« … حتی الامكان از تلاوت روزی یك حزب قرآن كه فقط پنج دقیقه طول می كشد ، مضایقه نكن و ثوابش را هدیه روح مبارك حضرت رسول اكرم (ص) بنما كه موجب بركت عمر و موفقیّت است ان شأ الله . »
فرزند شهید می گوید :
« استاد مطهری بارها می گفت : من انس به قرآن و عبادت و ذكر و اخلاق اسلامی را از پدرم یاد گرفتم . »
۷/۳- حق گویی
زندگی استاد مطهری در یك هدف خلاصه شده بود و آن عرضه ی اسلام به دور از هر گونه پیرایه بود . به همین جهت در طول زندگی در معرض انواع اتهام ها ، بی مهری ها و دشمن ها قرار گرفت .
شاید درك حقیقت آن چنان كه تصور می شود ، دشوار نباشد ، ولی بیان حق و داشتن صراحت در بیان ، كار دشواری است :
استاد مطهری برای حفظ حق و حقیقت با هیچ كس نساخت و وارد هیچ زد و بند سیاسی نشد و خود را تسلیم هیچ جریانی نكرد . مهمترین چیزی كه استاد مطهری با آن مبارزه كرد ، مریدپروری بود . او مریدی برای خود نساخت . برای كوچك ترین انحراف گاه با بزرگترین شخصیت های اجتماعی درمی آویخت و ذره ای از این كار هم هراسی نداشت . حق گویی و صراحت بیان استاد مطهری در موضع گیری نسبت به افكار افراد و گروه ها باعث شده بود كه ضمن داشتن دوستان متعهد و فداكار ، دشمنان سرسختی نیز داشته باشد .
دكتر علی باقی نصرآبادی
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید