یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


قطار سریع‌السیر قطبی


زمه‌کیس شانزده سال پیش با ساخت و عرضهٔ فیلم چه کسی برای راجر پاپوش دوخت؟ نوآوری‌های تکنیکی سینما را به اوج رساند و توانست ترکیب حیرت‌انگیزی از ”کارتون“ و ”حرکت زنده“ را در قالب یک فیلم عرضه کند. زمه‌کیس، حالا با عرضهٔ فیلم قطارسریع‌السیر قطبی، نوآوری‌های تکنیکی تازه‌ای را به جهان سینما معرفی کرده است؛ نوآوری‌هائی که می‌تواند گشایندهٔ فصل جدیدی از سینمای قرن بیست‌ویکم باشد. تکنیکی که زمه‌کیس در فیلم تازهٔ خود مطرح و از آن استفاده کرده، ”موشن کپچر“ نام دارد. در این تکنیک، بازیگر لباس مخصوص به تن می‌کند که دارای ده‌ها سنسور (یا گیرندهٔ حسی) مخصوصی است. این سنسورها، جزئیات هر حرکت بازیگر را به یک کامپیوتر منتقل می‌کند. و این در حالی است که بازیگر، حرکات موردنظر را در جلوی یک پردهٔ آبی انجام می‌دهد. به این‌ترتیب، کامپیوتر موفق به تولید یک تصویر مجازی سه‌بُعدی از بازیگر می‌شود و این امکان فراهم می‌آید که انیماتورها انواع حرکات متنوع را خلق کنند. ماحصل چنین تکنیکی به اینجا ختم می‌شود که کاراکتر بیشتر شبیه مخلوقات انسانی از کار در می‌آید اما همچنان ظاهر ”کارتونی“ خود را دارا است. زمه‌کیس در فیلم قطار سریع‌‌السیر قطبی از ترکیب ”حرکت زنده“ و ”انیمیشن کامپیوتری“ (یا ”موشن کپچر“) به‌عنوان یک وسیلهٔ قدرتمند برای خلق یک دنیای کاملاً متفاوت بر پردهٔ سینما بهره برده است. اما دستاوردهای قطار سریع‌السیر قطبی فقط در وجه تکنیکی خلاصه نمی‌شود. فیلم از حیث محتوا نیز، غیر کلیشه‌ای و کاملاً متفاوت از همگنان کریسمسی خود است. قطار سریع‌السیر قطبی در ژانر فیلم‌های خانوادگی و کریسمسی جا می‌گیرد اما ارزش‌های فیلمبه مراتب بیشتر از آن است که صرفاً به‌عنوان یک ”فیلم مناسبتی“ و ”یک‌بار مصرف“ رده‌بندی شود. فیلنامهٔ قطار سریع‌السیر قطبی از روی کتاب مصوّر و کم‌حجمی به قلم کریس ون آلسبرگ اقتباس شده است.ظاهراً کتاب اصلی دارای کاراکترهای معدودی است و به همین دلیل فیلمنامه‌نویسان (زمه‌کیس و ویلیام برویلز جونیور) مجبور شده‌اند کاراکترها و فصل‌های اکشن‌ جدیدی را به آن اضافه کنند. با اینکه کتاب آلسبرگ مخصوص کودکان است اما فیلم ساخته شده از روی این کتاب، هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذابیت‌های خاص خود را دارد. رابرت زمه‌کیس در کارهای قبلی خود، چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟ و سری فیلم‌های بازگشت به آینده، نیز توجه توأمانی را به مخاطبان بزرگسال و خردسال نشان داده بود. بچه‌ها می‌توانند از فصل‌های اکشن فیلم قطار سریع‌السیر قطبی و از جذابیت‌ها و زیبائی‌های بصری آن لذت ببرند. و بزرگسالان هم می‌توانند به نوستالژیای تلخ و شیرین فیلم و مقولاتی مثل از دست رفتن معصومیت و قدم گذاشتن به دنیای پُرمسئلهٔ بزرگسالی که فیلم روی آن تأکید دارد، توجه کنند. داستان فیلم درشب عید میلاد مسیح آغاز می‌شود. شخصیت اصلی داستان، پسری است که قادر به خوابیدن نیست. صدای زنگ‌های سورتمه به گوش پسرک می‌رسد. او مایل است که واقعیت وجودی بابانوئل را بپذیرد، اما عقل و منطق وی مانع از پذیرش چنین چیزی می‌شود. پسرک نمی‌تواند بپذیرد که بابانوئل هر سال در همین زمان، از قطب شمال عازم مناطق جنوبی می‌شود تا هدایای خود را میان بچه‌های عالم تقسیم کند. در همین زمان صدای توقف قطاری به گوش پسرک می‌رسد. این قطار درست در بیرون خانهٔ پسرک توقف کرده است.مأمور قطار فریا برمی‌آورد: ”همه سوار شوند!“ پسرک از مأمور قطار می‌پرسد: ”شما به کجا می‌روید؟“ مأمور قطار در جواب می‌گوید: ”معلوم است به کجا می‌رویم. ما به قطب شمال می‌رویم؛ این، قطار سریع‌السیر قطبی است.“ به این‌ترتیب سفر اودیسه‌وار پسرک آغاز می‌شود. او در قطار با سه مسافر دیگر آشنا می‌شود.این سه نفر عبارتند از ”نو-ایت-ال“، یک دختر معاشرتی و یک پسر خجالتی. پسرک بعداً با یک خانه‌به‌دوش مرموز و مهندسین قطار مواجه می‌شود. در ادامهٔ داستان، شاهد ماجراهائی هستیم که در طی این سفر به قطب شمال برای مسافرین قطار سریع‌السیر قطبی به وقوع می‌پیوندد. بیشتر نقش‌های فیلم توسط تام هنکس ایفاء شده است. هنکس تهیه‌کنندهٔ اجرائی فیلم نیز بوده و مجموعاً در شش نقش مختلف ظاهر شده است. این شش نقش عبارتند از: مأمور قطار، پسرک، پدر پسرک، خانه‌به‌دوش مزبور، عروسک اسکروج و بابانوئل. از بین این شش نفش، فقط مأمور قطار شبیه خود تام هنکس است. فیلم قطار سریع‌السیر قطبی، از آن دسته معدود فیلم‌ها است که کودک درون شما را هیجان‌زده کرده و سر شوق می‌آورد. در طی سال‌های اخیر به‌ندرت شاهد چنین فیلم ارزنده‌ای در ژانر فیلم‌های کریسمسی بوده‌ایم. این فیلم، فیلمی برای تمام نسل‌ها است؛ فیلمی که کلیشه‌های تحمیلی کریسمس را از ذهن بچه‌های امروزی پاک می‌کند و فلسفه‌ٔ واقعی این مراسم را مطرح می‌کند. و جدای از اینها، قطار سریع‌السیر قطبی فیلمی است که در ترکیب کردن خلاقهٔ ”واقعیت“ و ”جلوه‌های ویژهٔ سینمائی“ مرزهای فنی و تکنیکی سینمای امروز را چندین‌گام به جلو برده است. این فیلم‌ها ارزش بارها تماشا کردن را دارد.
منبع : خبرگزاری آنا