دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


جشنواره تئاتر ایثار باتمام سربالایی ها و سرپایینی هایش روایتگران مجازی یک خاطره


جشنواره تئاتر ایثار باتمام سربالایی ها و سرپایینی هایش روایتگران مجازی یک خاطره
از آن سال ها خیلی گذشته، از سال های تفنگ و آرپی جی!
سال هایی که خواب خیس ماهی قرمز تنگ از صدای گلوله مشوش می شد. سال هایی که نفس های آهنگین مرغ عشق از اسارت جفتش حبس شده بود.
آن روزها رفتند و وقتی به پشت سرمان نگاه کردیم ناگهان جای خالی کسانی را دیدیم که جسمشان از جنس ما بود و روحشان از جنس آسمان! چه بی صدا پرکشیدند و رفتند.
آنها رفتند و ما کم کم همه چیز را فراموش کردیم و هیچ کس به خاطر به یاد نیاوردنشان سرزنشمان نکرد.
این روزها اما، در شهر گل و بهار نارنج، آنجا که حافظ و سعدی آرام در خاک خفته اند، صدای ایثار به گوش می رسد.
مردم شهر می گویند قرار است جشنواره منطقه ۳ تئاتر ایثار در شیراز برگزار شود. لازم نیست برای کسی توضیح دهی که تئاتر ایثار چیست. معنی ایثار را همه مردم سرزمین من خوب می دانند. مادربزرگی که عصا زنان برای دیدن تئاتر می آید خوب به یاد دارد که پسر برادرش وقتی می رفت لباسی به رنگ خاک بر تن داشت و وقتی برگشت، پرچم سه رنگ ایران تن پوش تابوتش شده بود.
با این حال کنار مقبره حافظ می روم و تفالی می زنم خواجه شیراز اینگونه جوابم را می دهد:
به یک دو قطره که ایثار کردی ای دیده
بسا که بر رخ دولت کنی کرشمه ناز
نیازی به تعبیر نیست، حافظ نیز خوب می داند در شهر چه خبر است.
اما آن طرف شهر سالن هایی که هنوز برای برگزاری تئاتر چندان مناسب نیستند، پذیرای گروه هایی نشده اند که از شهرهای مختلف ایران برای اجرای تئاتر سختی شهر را به جان خریده اند.
در کنار هنرمندان تئاتر داوران نیز حضور دارند، رحمت امینی را در دوره های قبلی جشنواره تئاتر ایثار که در بجنورد و تبریز برگزار شد نیز دیده ام. وی معتقد است: برگزاری چنین جشنواره هایی که با موضوع ایثار برگزار می شود علاوه بر پرداختن به مساله ایثار می تواند به تقویت تئاتر ما نیز کمک کند چرا که این روزها تئاتر در کشور ما بسیار مظلوم واقع شده و کمتر مورد توجه مردم و مسوولین قرار می گیرد و این جشنواره که با همت بنیاد شهید برگزار می شود علاوه بر زنده کردن مقوله ایثار به تئاتر نیز روحی دوباره می بخشد.
رحمت امینی افزود: ۲۰۰ متن نمایشی به دبیرخانه شیراز ارسال شد که از این بین ۵۸ اثر برای بازبینی انتخاب شدند و از میان این تعداد ۱۵ اثر به جشنواره رسیدند.
وی معتقد است، آثار رسیده به منطقه شیراز نسبت به مناطق قبلی از کیفیت بهتری برخوردار است و کارها از حداقل انتظارات فراتر بود.
این داور جشنواره گفت: برای دست اندرکاران جشنواره تنها کارنامه کاری مهم نیست بلکه جریانی راه انداخته اند که می خواهند با ابزار تئاتر مفهوم ایثار را در تمام جبنه های زندگی مطرح کنند.
وی معتقد است که باید برای شرکت کنندگان در جشنواره امکان اجرای عمومی فراهم نشود تا بتوانند خودشان را محک بزنند و از طرف دیگر برگذاری کلا س های آموزشی و رها نکردن این افراد هم به این رشد کمک می کند. آن طرف تر پسرک نوپایی با شیطنت در سالن انتظار تئاتر می دود و بعد با صدای مادرش که نام او را فریاد می زند لحظه ای دست از شیطنت بر می دارد و به طرف مادرش می رود.
راستین رحیمی ۳ سال دارد و به همراه پدر و مادرش از شاهین شهر اصفهان به شیراز آمده تا شاهد هنرنمایی مادرش به عنوان بازیگر و پدرش به عنوان نویسنده و کارگردان کار «چهل ستون» باشد.
البته راستین هنوز درک زیادی از تئاتر ندارد و نمایش های پیاپی اورا خسته کرده و از اینکه ناچار است در سالن تاریک تئاتر مدام سکوت کند ناراحت است.
اما مادرش نسترن پرچی زاده از برگزاری جشنواره تئاتر ایثار رضایت نسبی دارد ومی گوید:
برگزاری چنین جشنواره هایی باعث ایجاد ا نگیزه درگروه های تئاتری شهرستانهامی شود. ضمن اینکه منطقه ای برگزار نشدن جشنواره تئاتر ایثار این امکان را به گروه های شهرستانی می دهد تا با فرصت آزمون و خطا و با کیفیت بالا تر کار خودرا به جشنواره کلی که آذرماه در تهران برگزار خواهد شد ارائه دهند.
وی که از مشکلا ت تئاتر در شهرستان دل پردردی دارد می گوید: امکانات تئاتر در شهرستان ها بسیار پایین است به گونه ای که ما برای کار «چهل ستون» فقط ۲۰ روز توانستیم از سالن تئاتر استفاده کنیم و باقی تمرینات ما یا درحیاط بود یا در زیرزمین منزلمان! و این امر مشکلا ت زیادی را برای گروه ما به همراه داشت.
راستین کوچولو از تماشاچیان اجباری تئاتر است چون او را هر روز در سالن تئاتر می بینم، یک روز خندان است و روز دیگر از فرط خستگی اخمهایش آویزان شده، روز بعد با یک بسته بزرگ پفک سرگرم شده و روز بعد روی صندلی سالن به خواب رفته اما هر چه هست در روز اختتامیه همه خستگی هایش جبران می شود چرا که پدرش احسان رحیمی، جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم نامه نویسی و مادرش جایزه بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص می دهد.
و اما بعد...
پرده نمایش به کنار می رود،گاهی فراموش می کنی که آنها روی سن مقابل تو به هنرنمایی ایستاده اند فقط تصویرگری مجازی روزهای پرخطرند. گاه چنان مسخ نمایش می شوی که بعد از روشن شدن چراغ های سالن متوجه می شوی دانه اشکی گونه هایت را خیس کرده و روی دستت چکیده است آری اینان روایتگران روزهایی هستند که هیچ کس آرزوی برگشتنشان را ندارد اما در این روزها کسانی به جا مانده و رفته اند که حسرت دیدار یک لحظه شان آرزوی بزرگ مادران و فرزندانی است که خوب می دانند ایثار چه رنگی دارد!
نویسنده : مرجان حاجی حسنی
منبع : روزنامه مردم سالاری